13
ايرانگريزي در نگار منظره پرداره جوادي شه زيبا هنرهايانشكده تجسمي د هنرهاي گروهستاديار ا، تهراننشگاه دا چكيدهراني اي در نقاشي منظره پردازيصي استهميت خا داراي ايروپاي و ا كه با شده است.گون به آن پرداخته هاي گونا شيوهفاوت و نگرش هاي مت ايران از قگري نگار و سنتي خاص كهز با شيوه به امرو هجري تا رون اوليه دادهت به مسير خود ادامهراني اس اي و باورهايي شناسير زيباي متكي بداعتقاعت كه ريشه در اا طبيسان بختگي ان و آمييعت گراي است. طبي تان دارد، هموردم اير باستاني م اروري و عنصري ضروانا به عن در مينياتوره ه زيباشن اصليراني اياط و باغ كه در نقاشيده شده است. حي مشاه اسانه به جوي انوا هاي آب ون مي باشددگان مزي و پرن ع گياهان، عتقاد به ا الگوين با و نظريه پردازا از محققيناري بسي« باغاي بهشت ه» 2 ساختهشان مي ن برينز جهانلي را ا يا مثاالي خيريقع تصاويه است و در وا شدهد. د كليد وا ژ گان: منظره پردازي، رانيتور اي مينيا، يروپايشي ا نقا، يعت گراي طبي، بوته گل و، آسمان، باغ. يان مختليت در ادي از بهشيي عام و کليري، تعبياي بهشتز باغ ه مراد ا- 1 است نيست قرآنص الگوي بهشت در كه مخت، شيوه منظره سا بلكه در ز يز جويم ني قبل از اسن را دراهياع درختان و گي انوا ها وان، حوضچه هاي روز پاسيارگاد و كيه اند آثاري. مان كنيمده مياط سازي و باغ سازي مشاه حي كاخا و شكارگاه هنده است بجاي ما ساساني هاي.

منظره پردازي در نگارگري ايران

Embed Size (px)

Citation preview

منظره پردازي در نگارگري ايران

شهره جوادي

دانشگاه تهران ،استاديار گروه هنرهاي تجسمي دانشكده هنرهاي زيبا

چكيده

كه با و اروپايي داراي اهميت خاصي است منظره پردازي در نقاشي ايرانينگرش هاي متفاوت و شيوه هاي گوناگون به آن پرداخته شده است.

رون اوليه هجري تا به امروز با شيوه و سنتي خاص كه نگارگري ايران از قمتكي بر زيبايي شناسي و باورهاي ايراني است به مسير خود ادامه داده ت است. طبيعت گرايي و آميختگي انسان با طبيعت كه ريشه در اعتقادا

ه در مينياتورها به عنوان عنصري ضروري و ارباستاني مردم ايران دارد، همواسانه مشاهده شده است. حياط و باغ كه در نقاشي ايراني اصلي زيباشن

به اعتقاد ،ع گياهان و پرندگان مزين مي باشدهاي آب و انوا به جويساخته 2«هاي بهشت باغ» بسياري از محققين و نظريه پردازان با الگوي

شده است و در واقع تصاويري خيالي يا مثالي را از جهان برين نشان مي دهد.

گان:ژواكليد

،گل و بوته ،طبيعت گرايي ،نقاشي اروپايي ،مينياتور ايراني ،منظره پردازي .باغ ،آسمان

1- مراد از باغ هاي بهشت، تعبيري عام و کليي از بهشيت در ادييان مختلي

ي زبلكه در شيوه منظره سا ،كه مختص الگوي بهشت در قرآن نيستاست هاي روان، حوضچه ها و انواع درختان و گياهيان را در قبل از اسالم نيز جوي

حياط سازي و باغ سازي مشاهده مي كنيم. مانند آثاري كيه از پاسيارگاد و . هاي ساساني بجاي مانده است ها و شكارگاه كاخ

مقدمه

غرب داراي اهميت و موضوع چشم انداز و منظره پردازي در نقاشي ايرانخاصي است كه پرداختن به آن نياز به برنامه ريزي و مطالعات ويژه دارد. در

چگونگي پرداختن به طبيعت و منظره را در دوران مختل اين پژوهش ابتدا طبيعت پردازي در چگونگینقاشي اروپايي مختصراً بررسي كرده و سپس

نقاشي ايراني را از گذشته تاكنون مورد تحليل قرار مي دهيم. هنرمندان، هاي فالسفه و زيبايي شناسان در گذشته نظرات گوناگوني در باب زيبايي

گي ارتباط آن با هنر ارائه كرده اند. برخي تقليد از طبيعت را طبيعي و چگونرا مذموم شمرده اند. اصوالً تعري از در هنر جايز دانسته و بعضي آن

هاي مختل هاي طبيعي در هنر با ديدگاه طبيعت و برداشت از زيبايي مطرح بوده است.

فضاهايي منظره در نقاشي اروپايي در دوران حاكميت مذهب و كليسا باها و موهوم و رمزآميز و به شيوه نمادين و تزييني جلوه گر مي شد. باغ

هاي محصور كه در برابر باغ ،هاي انبوه كه انسان به آنجا پناه مي برد جنگلها به جان پناه هنرمند بدل مي شد، اساساً يك پندار انبوهي از ترس .هماهنگ است پنداري كه طبيعت با انسان صميمي و ؛زندگي بخش بود

بنابراين منظره پردازي در اين دوره به عنوان كانوني براي جلوه دادن عواط به بعد اين پرسش را داشتند كه آيا 11شخصي بود. نقاشان اروپايي از قرن

هاي محصور پناه ما مي توانيم براي گريز از دلهره هايمان بار ديگر به باغ آيا مي توان اينگونه هنرمند بود؟ هنرمند بريم؟ شايد بتوان اينگونه زيست اما

مي تواند از چنگ جنگ و طاعون بگريزد ولي وي را توانايي گريز از يك منظره پردازي از حالت وهم انگيزي 11و11انديشه نيست. سرانجام در قرن

و نمادين به سمت طبيعت گرايي با جنبه هاي واقعي سير كرد. در قرن ه ا با نگاه جديد به منظره و طبيعت نگريستند. بنوزدهم امپرسيونيست ه

طور كلي سيرمنظره پردازي در نقاشي غرب از گذشته تا عصر حاضر تغيير و خود ديده است. ه تحوالتي را مطابق با شرايط خاص اجتماعي و فرهنگي ب

به طور ثابت از گذشته های دور تا عهد قاجار اما سير منظره پردازي در ايرانود ادامه داده است زيرا بنيادهاي انديشه در جامعه ايران نيز به مسير خ

تحوالتي سريع و قابل توجه نداشته است.

منظره پردازي در نقاشي غرب

منظره پردازي در هنر غرب تاريخي كوتاه ولي پرفراز و نشيب را طي » و عهد كليساي جامع 1نموده است. در بزرگترين عهد هنر اروپا، عهد پارتنون

1 - Parthenon قبل از مييالد، در آكروپيوليس بدسيت ، معبد دوريايي آتن كه در قرن پنجم

فيدياس بناشد.

، چيزي به نام هنر منظره پردازي وجود نداشت و نمي توانست هم 2ارترشوجود داشته باشد. جوتو و ميكل آنژ دست يازي به چنين هنري را عملي

بود كه هنرمندان بزرگ به مناخوش و ناروا مي دانستند. تنها در قرن هفدهخشيدن به و بال دادند و براي سامان ب اين سو گرويدند و منظره پردازي را پر

نقش . در سنت هنری اروپا، چشم انداز طبيعت ابتدا قواعدش تالش ورزيدندمذهبی در آن به وقوع –ی اساطيری هاپس زمينه ای را داشت که رویداد

می پيوست. حتی در مکتب طبيعت گرایی و نيز در آثار نقاشانی چون از در()پ 1تمایش طبيعت به همين منظور بود. بروگل 4هنو جورجو 3بلينی

) پاکباز، نخستين نقاشانی بود که به منظره سازی اهميتی ویژه بخشيدميالدي به تقليد از طبيعت 11و 11كه در قرون 6گرانقاشان طبيعت .(1331

ابتدا از جانب ساير هنرمندان و افكار عمومي جامعه طرد شده و .پرداختندرايي در عرصه هنر جايگاه مورد انتقاد قرار گرفتند تا اينكه به تدريج طبيعت گ

تنها در قرن نوزده بود كه منظره پردازي بدل به هنر خويش را پيدا كرد. و)رک. کالرک، «آمدنائل خود زيبايي شناسي خاصحاكم زمان گرديد و به

1311.)

در قرن هقدهم نقاشان زیادی به منظره سازی پرداختند. به طوری که این 1بنسونقاشی مستقل ارتقاء یافت. رگرایش هنری تا سطح یک گونه

توانایی ویژه ای در طبيعت سازی داشت که در طرح هایش مشهود است. شکوهمندی ،طبيعت گرای صرف نبود. او در شيوه باروک یک نقاشاما او

با نظریات کالسيک 1طبيعت گرایی و خيال پردازی را درهم آميخت. پوسننی و رنگی خاص خود و تناسبات خود نوعی منظره پردازی آرمانی را با غ

که همزمان با اهل لورن، ،1گونه کالسيک به نمایش گذاشت. کلود معماربه تصویر مناظر پوسندر رم به سر می برد به نوعی دیگر و بر خالف پوسن

شاعرانه و روشنایی و حاالت غمگين مناظر ایتاليا با ویرانه های باستانی بيعت درهم می آميزند. بنابراین منظره ان و طانس پرداخت. در مناظر او

سازی در قرن هفدهم یک جریان هنری گسترده بود که بسياری از نقاشان از بزرگترین 12دالسروی را شامل می شد. 11ورميرو 11از جمله رامبراند

2 - harters cathedralC 13، كليساي جامع شهر شيارتر در شيمال فرانسيه كيه در قيرن

ميالدي بنا گشت.

Bellini

Giorgione

Brueghel

6 Naturalist ر اثر كنت كالرك، ترجمه بهنام خاوران، نش "وپاسير منظره پردازي در هنر ار "براي اطالع بيشتر نگاه كنيد به بخش آخر كتاب

ترمه، چاپ اول.

Robins

Poussin

Claude

Rembrandt

Vermeer

به منظره 14بارواست. گينز 13تابلسمنظره پردازان این دوره و قبل از کناما عاقبت به چهره سازی کشيده شد. سازی عالقه زیادی نشان می داد

اينكه منظره متوق کرد و باآکادمی قرن هيجدهم رشد منظره سازی را گرفت اما نتوانست زياد پا به صحنه بگذارد.اوج سازي

نيمه دوم قرن نوزدهم انگلستان نقش رهبري را در منظره سازي ايفاء مي 11و ساموئل پالمر 16ام بليکویلي ،11وردز ورث گينزبارو،كند كه نقاشاني چون

و تامس 11، در اين دوره مطرح هستند. جان كاتمن11، ريچارد ويلسونبا آبرنگ جلوه هايي واقعي از سرزمين انگلستان را نشان دادند. به 21گرتين

طور كلي همه پيشگامان منظره سازي رمانتيك انگلستان سهمي عمده در براي اين گونه نقاشي پرورش سليقه بخشي از مردم و پذيرش آكادمي

داشتند. از اين رو كنستابل و ترنر هيچگاه با آن واكنش شديدي كه محافل رسمي هنري فرانسه عليه منظره سازان فرانسوي نشان دادند مواجه

ر يك به طريقي با پشت هنشدند. اين دو منظره ساز معاصر انگليسي ه نقاشي را هموار يارهاي سنتي راه تحول آيندعكردن به اصول آكادميك و م

(.1331، ) هلن گاردنر كردند.

طبيعت و چشم اندازهاي طبيعي چه با نگاهي قبل از اين دوران توجه بهپردازان قرن نوزدهم بود. متفاوت با نگاه منظره ،واقعگرا يا تمثيلي و نمادين

نيست ها مبناي توجه به طبيعت و منظره سازي را تكيه بر تابش امپرسيولحظات قرار دادند. آنها نقاط رنگين را بصورت خالص و شفاف كنار نور و ثبت

هم گذاشته و از تركيب رنگ روي پالت پرهيز داشتند. به اين صورت فضاهاي ، 24، سيسلي 23، رنوار22، موند21تمان درخشان و نوراني تصوير كردند.

از بزرگان اين مكتب هستند. 26و پيزارو 21دگاس

پرورده ايمان بود. در اوايل قرن ،ل ديگر اشكال هنراروپا منظره پردازي مثدر نوزده هنگامي كه باورهاي متعصبانه و ديندارانه رو به افول نهاد، ايمان به

منظره پرداز روسي تا جائيكه راسكينهب گشت. طبيعت بدل به نوعي مذ

Rvisdeal

Constable

Gainsborough

wordsWorth

William Blake

Samuel Palmer

Richard Wilson

John Cotman

Thomas Gritin

Manet

Monet

Renoir

Sisley

Degas

Pissarro

پاكي و تقدس سرشت طبيعت مي تواند نوعي تأثير »بر اين باور بود كه : « باشده و تعالي بخش بر همه دل سپردگان طبيعت داشته منزه كنند (.211)همان:

در « مريد تجربه»داوينچي كه عادت داشت در پاي امضاهايش بنويسد : طبيعت : »هايش اين جمله را به يادگار گذاشت ميان آخرين يادداشت

«سرشار از بي نهايت كنش است كه تجربه هرگز راهي بدانها نتواند گشود (.212: )همان

منظره پردازي در هنر مذهبي قرون وسطي كامالً نمادگرايانه و استعاري است و مانند همه هنرهاي نمادين با نوعي زبان تزئيني همراه است. به تعبيري اين شيوه را رمانتيك نيز مي توان قلمداد كرد. در سده هاي بعدي

از آن آرمانگرايي در كم كم توجه به طبيعت با ديدي واقعگرا رواج يافت و پس منظره سازي معمول شد كه اين عصر گوياي هماهنگي كامل انسان و

طبيعت است.

منظره پردازي آرمانگرا سخت با منظره پردازي نمادگرا در پيوند است. هر دوي اين شيوه ها با روياي نوعي بهشت زميني روزگار مي گذراند و هر دو

ر و طبيعتند. در طلب خلق نوعي هماهنگي در ميان بش

منظره پردازي در نگارگري ايراني

صورت سنتي ديرين در نقاشي ايراني حضور دارد. منظره ه منظره پردازي بآب، پرنده، انواع گياهان از كوه، درنقاشي ايراني با عناصري چون آسمان،چنانكه صور مختل و جلوه هاي درخت، گل وبوته وميوه جلوه گري مي كند.

مينياتور ايراني از گذشته تاكنون به شيوه هاي خيال پردازانه و گوناگون در( 2ن بوده است. به عنوان مثال در تابلوي مجلس شاهانه )تصويرينماد

مشاهده مي شود تمامي عناصر و همه ذرات رنگين در تابلو در حالت نشاط جهت حركت ابرها، گياهان و اشياء ،ها و خرمي هستند. و تمامي نگاه

سوي سراپرده اي است كه شاهزاده و همسرش نشسته اند. همه بهدراين صحنه نيز تلفيق عينيت و ذهنيت و حال و هواي اين جهان و جهان

ترين دوران تا حدود قرن دهم برين را شاهديم. تمدن و هنر ايراني از قديميهجري عليرغم هجوم اقوام مختل ترك نژاد كه دستخوش نا آرامي هايي

كندي و طبق روال آرام و سنت هاي محكم و استوار در جريان شده اما بهبوده است. و طي دوران طوالني با سنت هاي ثابت كه ريشه در گذشته هاي دور دارد به مسير خود ادامه داده است. آنچه هنر و فرهنگ ايران را

ارتباط با اروپاست که موجب تغيير و تحوالتی می شود که متغير مي سازد ن زند و قاجار نيز ادامه یافته و کم کم شيوه نقاشی ایران از حالت در دورا

تصویر سازی کتاب به شيوه ای مستقل و با روش رنگ و روغن اروپایی در اين مقاله به .استتبدیل می شود که به مکتب نقاشی قاجار مشهور

تحليل اين دوران نمي پردازيم بلكه هدف ما بررسي منظره سازي در

ايران است كه از ديرباز تاكنون به شيوه خيال پردازانه و تلفيقي از مينياتور عينيت و ذهنيت وجود داشته است.

نگارگري ايران از قرون اوليه هجري تا به امروز با شيوه و سنتي خاص خود كه متكي بر زيبايي شناسي و باورهاي ايراني است به مسير خود ادامه

به تصوير سازي كتب با موضوعات داده است. نقاشان ايراني عموماً عاشقانه و عارفانه، جنگ و شكار، ميهماني و تفرج در باغ، و موضوعات مذهبي مانند حضرت ابراهيم در آتش، معرفي حضرت علي به پيامبر توسط

پرداخته اند. موضوعات متفرقه مانند برپاكردن قصر خورنق، و... جبرئيلسكندر و همچنين قصه هايي از كتب خليفه مامون در حمام، زاري بر مرگ ا

نيز از مواردي است كه تصوير وغيره ، مخصوصاٌ شاهنامه فردوسيادبيه بنابراين نگارگري ايران مانند ساير رشته هاي هنري ب سازي شده است.

صورت هنري مستقل مطرح نبوده بلكه در خدمت ادبيات بوده است. نقاشي ه با سنت و شيوه ثابت و به آرامي حركت ايراني از آغاز تا امروز عليرغم اينك

كرده اما تأثيراتي را از نقاشي چيني و گاه از اروپا پذيرا بوده است. درباره مينياتور ايران ، ايرانيان و شرق شناسان از گذشته تاكنون مطالب بسيار گفته اند.در مورد رنگ آميزي، موضوعات، طراحي و شيوه تركيب بندي

زکی محمد حسن، رك. ) مفصلي مطرح شده است ها و نظريات تحليل. اما آنچه در اين مقاله مورد نظر و موضوع بررسي ما مي (1333،1313

اصل منظره پردازي و توجه به طبيعت در نگارگري ايران است. ،باشد

طبيعت گرايي و آميختگي انسان با طبيعت از دوران باستان براساس تفكر و و هنرهاي ديگر سابقه دارد. آنچه از معماري قبل اعتقاد ايرانيان، در معماري

ها و فضاهايي از اسالم سراغ داريم آثاري از بناهايي است كه در ميان باغها پرآب و گياه طراحي شده است. خانه، حوض، باغچه و انواع درختان گل

وجود داشته است. ايرانيان همانقدر كه به آرايش داخلي خانه. كاخ، ساير اماكن عمومي توجه داشتند و انواع تزئينات را به كار مدرسه، حمام، وراستن فضاهاي بيروني نيز مي پرداختند. عناصر طبيعي را در آمي بردند به

ها طوري بود كه خدمت زندگي روزمره قرار مي دادند و طراحي ساختمانهاي نشيمن رو به طبيعت و چشم اندازهاي همواره پنجره ها، ايوان و اتاق

هاي ايراني تصاوير زيبايي از اين با و سرسبز باز مي شد. در نقاشيزي هماهنگي و ارتباط بين انسان و طبيعت را در زندگي روزمره مي بينيم.

توجه به مناظر طبيعي مانند گل و گياه و آب همواره در نقاشي هاي ايراني تاق ها به چشم مي خورد. حتي در صحنه هايي كه فضاي داخلي و ا

رانشان مي دهد. معموالً پنجره هايي به بيرون باز شده كه آسمان و درخت و گل و سبزه را نشان مي دهد. يا فضاهايي كه همزمان صحنه هاي داخل و خارج را نشان مي دهد. يعني افراد در اتاق ها و سالن هاي سربسته

حوض و كه گروهي ديگر را در حياط خانه در كنار نشسته اند در حاليباغچه و گل و گياه مي بينيم. اين تفكر و عقيده ايراني است و اين ذوق و

نمي بيند. محيط زندگي انسان اوست كه انسان را جداي از طبيعت سليقه

همواره با زيبايي هاي طبيعي آراسته شده است. اما طبيعتي كه در نقاشي ايراني مجسم شده متفاوت با آن چيزي است كه در نقاشي

وپايي مي بينيم در اينجا صحنه هاي تصوير شده كه جهان زيبا و پرنعمت و ارحركت و شادابي در هاي شاد و عاري از رنج و درد را نشان مي دهد. رنگ

مي خورد. كاربرد اشكال طبيعي در قالب غير طبيعي و صحنه آثار به چشم ع گل و هاي نگارگري ايران است. انوا هاي بديع و غريب از ويژگي پردازي

هاي بوته، درختان سرو كه با شكوفه آميخته است، درخت چنار با گلرنگين و چند پر، اقاقيا و درختان ديگر با گل و ميوه هاي گوناگون كه گاه اينها

بوته هايي كه بزرگتر از و م واقعي نامأنوس هستند. يا گل نسبت به عالد جلوه گري مي كنند. اما اندازه طبيعي و گاه هم اندازه درختان بلند و تنومن

در فضاي خيالي و دل انگيز و در نهايت نظم و هماهنگي چنان استقرار يافته اند كه گويي حقيقت اين است و آنچه ما در واقع مي بينيم تنها بخشي از حقايق است كه در جهان برين تمامي آن را يكجا مي توان مشاهده كرد.

ها و گياهان و پرندگان مزين به انواع گلحياط و باغ در نقاشي ايراني كه هاي به اعتقاد بسياري از محققين و نظريه پردازان با الگوي باغ است

هايي درالبه الي درختان آن هايي كه جوي بهشت ساخته شده است. باغروان است، عطر و بوي گياهان فضا را آكنده ساخته و پرندگان مست و

درختاني با شكوفه هاي رنگين و انواع خوش الحان نغمه سرايي مي كنند.درختان ميوه، همچنين گل بوته هاي مختل به اشكال واقعي يا خيالي

تصوير شده اند.

اين الگوي باغسازي را در هنر قبل از اسالم در ايران نيز سراغ داريم و آن هاي ساساني مشاهده هايي است كه بقاياي آن در پاسارگاد، و كاخ باغ

د. اهميت عناصر مقدس چون آب و گياه در آئين زرتشت و ديگر مي شواديان ايران باستان بسيار بوده است. در چشم اندازهاي باغ و حياط ايراني مناظري از طبيعت تصوير شده كه به طور همزمان فصول مختل بهار و پاييز

ظر همواره با معماري و يا تابستان و زمستان را نشان ميدهد. اين منابنابراین ارتباط انسان با طبيعت در شخصيت هاي انساني همراه هستند.

تفکر ایرانيان قبل و بعد از اسالم همواره وجود داشته و طبيعت تقدیس و رباز تاکنون با این ستایش شده است و معماری و نقاشی ایرانی از دی

.اعتقاد به آفرینش آثار هنری پرداخته است

جزيه و تحليل چند اثر ت

ه اينك با توجه به اصول و معيارهاي موجود در نگارگري ايراني كيه اجمياالً بي شش اثر مينياتور ايراني پرداخته مي آنها اشاره شد. به معرفي و تحليلشود. در اين آثار منظره سازي در نقاشي ايرانيي ميورد بررسيي قيرار ميي

ست. انتخاب شده ا« بازيل گري» ني اثر گيرد. اين آثار از كتاب نقاشي ايرا (GRAY, 1995: 68-102-103-107-164-165)

: صحنه اي با عنوان منظره و تپه ها از قرن هفتم هجري منظره اي 1تصويرزيبا با تركيب بندي عجيب و بديع نسبت به ديگر آثار موجود را نشان مي

وم باالي تابلو كتيبه دهد. در تركيب بندي اين تابلوي مستطيل شكل، يك سهايي با اشعار فارسي قراردارد و دو سوم تابلو منظره اي از كوه و تپه، انواع درختان، حوضچه و رودخانه، پرندگان و گل و بوته هايي وجود دارد كه تقريباً

قرينه چيده شده اند.

درختان سرو، درخت كاج با ميوه هايي قرمز شبيه به گل، درخت شكوفه اقه قرمز، درختان نخل با برگ سبز و خوشه هاي طاليي خرما و سفيد با س

ها انواع هايي لطي دارند. روي شاخ و برگ درخت درختان ديگري كه برگصورتي منظم نشسته و بعضاً به آواز خواني مشغولند. رودخانه ه پرندگان ب

اي پيچان از كوه سرچشمه گرفته و پس از گذشتن از ميان درختان به هاي وحشي در آن شنا مي كنند. بخش ي مي ريزد كه مرغابيحوضچه ا

هايي از آسمان نيلي رنگ كه از پشت تپه ها ديده مي شود، زمينه اي آرام و دل انگيز براي درختاني با شكوفه هاي سفيد و صورتي و شاخ و برگ

طاليي مهيا ساخته كه فضاي غروب كوهستان را مجسم مي سازد.

تابلو كوه با زمينه طاليي، نور روز و فضايي كه قسمت جلوي در حاليچشم اندازهاي طبيعي در نگاه هنرمند و روشن و تابناك را نشان مي دهد.

هاي طبيعت را با خيال و روياهاي او در هم مي آميزد و صورتي از زيباييترسيم مي كند كه بيننده را به جهاني ماورايي مي برد و فضايي كه در آن

ش الحان بر شاخ و برگ درختان ر جاري است و پرندگان خوي خوشگواها آب هميشه خرم آن نغمه سرايي مي كنند و ميوه هاي شيرين و انواع شرابهاي گوارا براي مومنين مهياست و اينها همه در بهشت وعده داده شده

طور كه مالحظه مي كه نگارگران تصوير مثالي آن را نقش مي زنند. همانهايي كه عناصر گياهي و فرم، حركات و پيچ و تابتركيب رنگ، شود

آرماني را مجسم كرده حيواني در تابلو دارند مجموعاً صحنه اي خيالي وهاي موزون از البه الي سروهاي است. ساقه هاي نازك و مواج با گردش

راست قامت و درختان پربرگ و شكوفه عبور كرده و با چرخشي دايره وار كه حركت نهايي اين دواير به درهم مي آميزد. درحالي همه عناصر تابلو را

سوي آسمان مي باشد.

اين حركت عاشقانه و كمالي از زمين كه با زمينه طاليي به نمايش درآمده به سوي آسمان الجوردي در جريان است. پرواز مرغابي هاي سفيد در ين پايين ترين بخش تابلو چشم را به سمت شكوفه هاي سفيد در باالتر

بخش تابلو هدايت مي كند. و باز از سمت چپ و پايين حركت برگهاي درخت و پرندگان و جهت درختان شكوفه سفيد با ساقه قرمز و پرندگاني كه روي شكوفه ها نشسته اند، همه اينها به سوي آسمان مي روند. بنابراين

همه اجزاي تابلو با حركاتي پيچان به سمت آسمان در پروازند.

: مجلس جشن شاهانه را در باغ شاهد هستيم . منظره باغ 3و2تصوير ،با فرشي از سبزه و گل بوته هاي رنگين، درختچه هاي پر برگ و گل

كوه و جوي آب نقره اي رنگ پذيراي شاهزاده و ،درختان شكوفه و سرونوازندگان و بازيگران است. آسمان به رنگ طاليي ،شاهزاده خانم، ميهمانان

ه كه ابرهاي پيچان آبي و سفيد روي زمينه طاليي و گاه الب است در حاليالي شاخ و برگ درختان سر به آسمان كشيده جلوه گري مي كنند. فضايي كه در مجلس شاهانه مجسم شده سبزه زاري وسيع را نشان ميدهد با آسمان طاليي و انواع گياهان رنگارنگ كه مجموعاً يك روز بهاري يا

. در اين صحنه جشن همنشيني موزون و مجسم می کندني را تابستاطوري كه نقاش به ه ها و اشياء مي بينيم. ب انسان را با طبيعت زيباي

ها به ميزان مساوي بها داده است. همان عناصر طبيعت، اشياء و انسانقدر كه ريزه كاري و دقت در طراحي و رنگ آميزي صورت و لباس انسانها،

ارچه، فرش، ظروف و.... به كار رفته به همان اندازه در ترسيم نقش و نگار پ و رنگ آميزي آسمان و ابرها و گياهان دقت شده است.

شكوفه دارند. درخت انار با تنه و ساقه و گل سرو و كاج در اين تابلو درختان هاي سرخ و ميوه هاي طاليي، ديگر درختاني كه ساقه و برگ طاليي با گل

غنچه هاي طاليي و ختي ديگر كه شاخ و برگ طاليي و گل و دارند. يا درد. طبيعت پردازي در نقاشي ايراني با ذوق و سليقه خاصي قرمز و سبز دار

شكل گرفته كه معيارهاي آن با منظره پردازي اروپايي متفاوت است. در نقاشي ايراني قواعد دورنمايي )پرسپكتيو( به شيوه خاص ايراني مي باشد

ي پرسپكتيو عمودي است كه صحنه ها از باال به پايين يا بالعكس و آن نوعدر تابلو چيده شده و به ترتيب اهميت موضوع در نقطه ديد خاص قرار مي

هاي مختل كنار گيرد. به اين صورت كه صحنه هاي مختل و احياناً در زمانها، هم جاي مي گيرند. فضاهاي داخلي و خارجي يك بنا كه شامل اتاق

ره پردازي در ياط و باغ مي باشد به همين ترتيب قرار مي گيرند. منظحاز ساير موضوعات نقاشي كه شامل فيگورهاي نگارگري ايراني جدا

انساني، ساختمان و معماري، اشياء و ابزار آالت مختل طبق قاعده يا سنتي خاص ديده مي شود كه واقعگرايي به معناي پرسپكتيو غربي در آن

ده است.رعايت نش

چهره هايي كه در مينياتور ايراني ديده مي شود تيپ سازي خاصي دارد ها كه شامل در و ديوار، كه نژاد زرد را نشان مي دهد. در نمايش ساختمان

پنجره، ايوان و حوض مي باشد. حوض، جوي آب و ساير عناصر به صورتي نه ،كه در حقيقت شئي و تصور ذهني نقاش است ترسيم مي شود

واقعيتي كه به ديده مي آيد. بدين ترتيب خطاي چشم در درك تصوير با پرسپكتيو آن بر اساس تصور ذهني بيننده از شئي تصحيح شده و صورت

مي يابد. مطابقتعناصر با حقيقت آنها

مجلس پرشوري كه ؛معرفي حضرت علي )ع( توسط جبرئيل : 4تصوير علي برتر است. در آسمان حضرت جبرئيل نازل شده و اعالم ميكند كه

نيلگون ابرهاي پيچان طاليي و فيروزه اي به پرواز در آمده اند. جبرئيل در

كه نيمي از بالش در آسمان و بدنش در زمين است با دست به طرف حالي علي )ع( اشاره مي كند.

اين جهان و زمين با زمينه طاليي و فضايي روحاني مجسم شده است. آبي و نارنجي و سربند سفيد، جبرئيل با لباس نارنجي حضرت علي با لباس

قباي سبز و عباي آبي بر زمينه طاليي تصوير شده اند. درختان انار و پيري باو شكوفه، طاليي و سرخ هستند. ميوه هاي انار و شاخه ها همه طاليي و

سرخ است. « گل اناري»هاي آن درخت شكوفه شاخ و برگش طاليي و گلاناري است كه در نقوش قالي و كاشي بارها تكرار شده اين همان گل

است. دراين تصوير شكل گل به ميوه انار مي ماند.

ند به رنگ نقره اي هايي كه از طرفين حوض روان هست حوض آب و جوي)رنگ نقره اي بر اثر اكسيد شدن خاكستري تيره و گاه تصوير شده است

مقابل هم قرار گرفته و دو مرغابي داخل حوض .سياه ديده مي شود(حالتي دوستانه و محبت آميز دارند. در طرفين حوض حضرت علي )ع( و

دپير در كه علي)ع( دست بر سينه دارد و مر پيرمرد ايستاده اند در حاليبه او مي نگرد. دو مرغابي كه با حالت دوستانه مقابل او انگشت بر دهان

احتماالً نمادي از شخصيت ،دبين اين دو شخصيت قرار گرفته انو صميمي صورتي ه اين دو بزرگوار و انس و الفت ايشان نسبت به هم باشد كه ب

نمادين و شاعرانه تصوير شده است.

هاي طاليي و آبي نشان داده شده است. در پيوند زمين و آسمان با رنگ طوريه )ب كه بسيار رنگين و پركار مي باشد اين تابلو بر خالف ديگر تابلوها

كه شخصيت ها و ساير عناصر تابلو مانند اشياء گياهان، اجزاء ساختماني و ها خودنمايي مي كند(، ...... همه داراي نقش و نگار بوده و انواع رنگ

نوعي سادگي و پرهيز از شلوغي به چشم مي خورد. زيرا هدف تكيه بر در شخصيت ها و موضوع تمجيد علي )ع( بوده است. نكته قابل توجه اينكه

اين مجلس نيز چشم اندازهاي طبيعي با آب و گل و گياه در فضايي معنوي كه ارتباط بين جهان مادي و ماواريي است مطرح مي باشد كه براي نمايش روحانيت در زمين، رنگ طاليي حاكم شده و آسمان الجوردي است و از

رئيل ي جبرنگين كردن تابلو پرهيز شده است. زيرا تاكيد بر موضوع پيام رسان مد نظر بوده است. و شخصيت حضرت علي )ع(

انجام عملي مهم همچون معرفي علي )ع( به عنوان شایان ذکر است کهو چشم اندازی زیبا در باغی پر گل و گياه انتخاب برتر در صحنه اي از طبيعت

كه در نقاشي اروپا با حوض مرغابی ها نشان داده می شود؛ صحنه ای مي گرديد. يط معبد يا كليسا واقع بدون شك در مح

: برگي از كتاب شاهنامه شاه عباس اول است كه صحنه تاج 5تصوير گذاري لهراسب توسط كيخسرو را نشان ميدهد. كادر عمودي به سه قسمت تقسيم شده كه در بخش مياني مراسم تاجگذاري را در تاالر مجلل

ود. در قسمت باالي تابلو بر ها ديده مي ش و مزين به انواع نقش و نگاره

كاري فيروزه اي و طاليي خود نمايي مي فراز بام قصر، گنبدي با كاشيهاي الجوردي، آبي و طاليي نقاشي گذاري با رنگ كند. ديوارهاي تاالر تاج

كاري شده و صندلي شاه با نقش و نگارهاي فراوان در سمت چپ و كاشيهاي آراسته و رنگين در اين تابلو ديده مي شود. شخصيت ها با لباس

فضاي پر تجمل حضور دارند. اما نقاش به اين فضا بسنده نكرده و در بخش پائين تابلو باغ و حصار كاخ را نشان مي دهد. در اين صحنه كه موضوع تاجگذاري در فضاي بسته و تاالر كاخ مطرح مي باشد باز مي بينيم كه نقاش

ي هر چند مختصر از درخت و پرنده و گريزي به طبيعت زده و چشم انداز صخره ها را به تصوير كشيده است.

: بنابر سنت رايج ارتباط انسان با طبيعت و منظره سازي در 6تصوير نقاشي ايراني در اين تابلو كه صحنه اي از كتاب عجايب المخلوقات را نشان مي دهد، تركيب بندي زيبايي را مشاهده مي كنيم كه بخشي از فضاي داخلي خانه اتاقي را نشان مي دهد با در و ديوار و پنجره كه با فضاي

بيروني آميخته است.

قسمتي از حياط با منظره درخت پائيزي و سبزه زار و گل و بوته در كنار هم قرار گرفته اند. پس زمينه اين تابلو را آسمان با رنگ ماليم طاليي و ابرهاي

كه دو سر تشكيل مي دهد در حالي پيچان فيروزه اي و طاليي درخشانالي شاخه ها بر فراز بام خانه و از پشت ه شاخه سرو با دو پرنده در الب

ديوار خود نمايي مي كنند. ديوار سفيد خانه كه پنجره قوسي شكل و بخشي از در اتاق را در برگرفته نيز داراي نقش و نگارهايي از گل و بوته،

از شير است. سيمرغ و ساير پرندگان و نقشي

ها در افرادي از قاب در و پنجره و يا ايستاده در حياط به منظره باغ و موشهاي زرد، در منظره باغ درختي پاييزي با برگ الي درختان مي نگرند.ه الب

بخشي از ،نارنجي و سبز قرار دارد و سبزه زاري با گل و بوته هاي كوچك. اين سطح بنفش از طرفي خاك و زمين كه با رنگ بنفش ظاهر شده است

با صفحات سبز و طاليي باال و پايين خود كه زمينه درخت پاييزي هستند و در این از طرفي با زمينه قاب پنجره قوسي شكل ارتباط رنگي پيدا مي كند.

تابلو نيز مانند سایر صحنه های نقاشی ایران، منظره سازی را به شکلی اهای معماری گونه می بينيم. در این اثر، نمادین در ارتباط با انسان ها و فض

زمين و آسمان، حياط و اتاق و باغ و پر گل و گياه و حيوان و پرنده به نحوی زیبا و دلنشين در کنار هم قرار گرفته اند که به خوبی در فضا و بعد مجسم

می شود.

نتيجه گيري

نقاشي بررسي سير هنر منظره پردازي در نقاشي اروپا و مقايسه آن باايراني مويد آن است كه طبيعت و مناظر آن در اروپا دوراني متحول و

گوناگون را طي كرده است كه تنها در دو قرن اخير به تعري و جايگاه ارجمند خود دست يافته است. در مقابل طبيعت نزد ايرانيان از دير باز منبع

هنگ و هنر الهام و محترم شمرده مي شده است كه نحوه تجلي آن در فرها كه در اين مقاله مورد بررسي قرار گرفت در همه دوران ايشان آنچنان

داشته است. ی منسجمسير

به طور خالصه مي توان گفت كه منظره سازي در نقاشيي اروپيايي ابتيدا در كيه بوده است. در حالي 21خدمت مذهب و سپس در ارتباط با هنر انسانگرا

ني همواره با سنتي ثابت و بير اسياس عقييده منظره پردازي در نقاشي ايرا به جهان برين گام برداشته است.

Humanism

منابع

ترجمه سحاب ؛تاريخ نقاشي ايران( 1313)زكي محمد حسن، (1 .ابوالقاسم، نشر سحاب

؛تاريخ صنايع ايران پس از اسالم( 1333)زكي محمد حسن، (2

.ترجمه خليلي، نشر اقبال

ترجمه ؛ير منظره پردازي در هنر اروپاس( 1311)كالرك كنت، (3

.، نشر ترمه بهنام خاوران .نشر ني علي رامين، ترجمه؛تاريخ هنر (1311) گامبريج، ارنست (4

ترجمه محمد تقي ؛هنر در گذر زمان( 1331)گاردنر، هلن، (1

.، انتشارات نقش جهان فرامرزي مرحي ترجمه ؛هنر و معنويت اسالمي ( 1311) نصر، سيد حسين (6

.دفتر مطالعات ديني هنر،قاسميان،

1) Gray, Basil (1995) La Peinture Persane; édition d, Art Albert Skira, Genève.

2) Gilles, Chambon (1994-95) Le Paysage Urban dans la

Peinture au moyen-age et a la Renaissance ; L,émergence d,une esthétique fractale,centre de la recherche de l,école d,architecture et du paysage de Bordeaux–avec le concours du bureau de la recherche architecturale.