213
شُ رو ط اَ ّ ل َ هَ ل اَ لَ ّ د ب ع خ ی ش ل / ف ی ل أ" ت" مه ی ل ح ی ف صط م م ع ی م ل - ی س و ط ر لط ر صی ب و ب - " ه ی س ار ف ل " ه غ لE ت م / ج ر" می ل ي نشار خ ل ب ع ص م و ب

شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

  • Upload
    others

  • View
    4

  • Download
    0

Embed Size (px)

Citation preview

Page 1: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

له إال�ط روش ال إالل�ه

المنعم مصطفی حلیمةتألیف / الشیخ عبد - أبو بصیر الطرطوسي-

بلغة الفارسیة ابومصعب الخراسانيالمترجم /

بسم الله الرحمن الرحیم

- مقدمه إن الحمد لله نحمده ونستعینه ونستهدیه ونستغفره، ونع--وذ بالل--ه من شرور أنفسنا ومن سیئات أعمالنا، من یهده الل--ه فال مض--ل ل--ه،

ومن یضلل فال هادی له .

Page 2: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

وأشهد أن ال إل-ه إال الل--ه وح-ده ال ش--ریك ل-ه، وأش--هد أن محم-داعبده ورسوله .

ال�وال تم��وتن� إ ه��ین آمن��وا ات�ق��وا الل�ه ح��ق� تقاتأیه��ا ال�ذ . 102 آل عمران:وأنتم مسلمون

دة ن نفس واح یا أیها الن�اس ات�قوا رب�كم ال�ذی خلقكم ماء وات�ق��وا نهما رجاال كث��یرا ونس�� نها زوجها وبث� م وخلق میبا الل�ه ال�ذی تساءلون به واألرحام إن� الل�ه كان علیكم رق

. 1الننساء:،یداد ی��ا أیه��ا ال�ذین آمن��وا ات�ق��وا الل�ه وقول��وا ق��وال س��

ر لكم ذن��وبكم ومن یط��ع الل�ه لح لكم أعم��الكم ویغف�� یص��. 71-70 األحزاب: ورسوله فقد فاز فوزا عظیما

أما بعد: فإن أصدق الحدیث كتاب الله، وخیر اله--دی ه--دی محم--د صلی الله علیه وسلم، وش--ر األم--ور مح--دثاتها، وك--ل محدث--ة بدع--ة،

وكل بدعة ضاللة، وكل ضاللة فی النار .

د :و بع بدون شك بزرگترین و با عظمت الشان ت--رین كلم--ه ای ك--ه الل--ه متعال برای انبی--اء اش از آدم الی ن--بی م--ا ص--لی الل--ه علی--ه وس--لموحی نموده است ، همانا كلمه توحید.........ال إله إال الله می باشد. و بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه الس--الم ت--ا ب--ه ام--روز و الی قی--ام قی--امت ب--ر س--ر زب--ان ه--ا ب--وده همین كلم--ه

توحید........ ال إله إال الله است. و افضل ترین اذكار نزد الل--ه متع--ال ..........همین ال إل--ه إال الل--ه

میباشد. بخاطر همین كلمه خالق باری مخلوقات را هست ك--رد، رس--والن

را فرستاد، و كتابهای هدایت را نازل فرمود....! و بخ---اطر آن جنت م---زین.........و آتش جهنم گ---رم و س---وزنده

گردانیده شده است. بخاطر آن الل--ه متع--ال جه--اد و قت--ال را مق-رر نم--وده، و ص--لح و جنگ را آفریده، و والء و براء را فرض گردانی--ده اس--ت، و درین راه لشكریان جهاد و آزادی تبیعه گردانیده ش--ده، و گرانبه--اترین اش--یاء

ارزان و بی ارزش شده است....! آخرین هدف ق--رار گ--رفت.....و هیچ چ--یزی نمیتوان--د ب--ا آن ن--ه از جهت فضلیت و ن--ه از جهت ب--زرگی براب--ری كن--د....ه--ر مص--لحت و هدفی در مق--ابلش كوچ--ك معل--وم می ش--ود.......و ه--ر ب--ا ارزش--ی

نزدش بی ازرش میباشد!

2

Page 3: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

كلمه ایست كه خون گوینده آنرا-در دنیا- مصئون داشته و لغزش ه--ا و خط--اء ه--ایش را ك--اهش می ده--د، و شمش--یر را هنگ--ام ورد

شبهات از باالیش بر می دارد.....! كلم--ه ایس--ت ك--ه ب--ر اس--اس آن م--ردم داخ--ل جنت و دوزخ می شوند... هر كسی حق آنرا اداء كرد و بصدق و اخالص ب--ه آن پایبن--د ماند، داخل جنت گردیده، و هر كس از آن اعراض كرد، و ح--ق آن--را اداء نكرد، و با اهل آن ب--ه دش--منی پ--رداخت، داخ--ل آتش جهنم می

شود، و عذاب موعود در حقش متحقق می گردد. كلمه ایست ك-ه ص-احب اش را در آخ-رت نف--ع می رس--اند، ول-و مرتكب زشتی های زیاد بجز از شرك گردی--ده باش--د، در غ--یر از آن شخص را هیچ چیزی نفع رسانیده نمیتواند، ولو میزان حسناتش ب--هاندازه وسعت زمین و آسمان ها باشد، ولی نزد الله پاداشی ندارد. این كلمه ایست كه هرگاه در مقایسه با آسمانها و زمین ه--ا وزن گردد، گران می آید، پس خوشا بحال كسی ك--ه این كلم--ه ....ال إل--ه إال الله، بر او مقدر شده است، همانطوریك--ه ن--وح علی--ه الس--الم در هنگام مرگش برای پسر خود چنین وصیت می كند: »تو را به ال إله إال الله امر می كنم، كه هر گ--اه هفت آس--مان و هفت زمین در ی--ك كف ترازو گذاشته ش--ود، و ال إل--ه إال الل--ه در در ك--ف دیگ--ر آن، این كف سنگینی می كن--د، و اگ-ر هفت آس-مان و هفت زمین ب-ه ش--كل دائ---ره ب--اهم آمیخت---ه باش---ند، ال إل--ه إال الل---ه آنه--ا را از هم ج--دا

1میسازد..«

اما باوجود آن هرگز در طول تاریخ الی زمان حاضر هیچ كلمه ای با تغیر و تحریف و تأویالت باطل مواجه نگردیده، آن طوریكه كلم--ه

توحید... ال إله إال الله مواجه شده است. واضح است كه در طول این مدت فرقه های باطل و اه--ل ه--واء و ضاللت توانسته اند باالی این كلمه چیره ش--وند، ابت--دا س--یكولران كافر....و به مرور زمان صوفیه منحرف، و به تعقب آن اه--ل ارج--اء

ك-ه خ-ود را س-لفیو تجهم، و در اخیر گ-روه ه-ای س--لفی معاص-ر- - خ--ود ، لش--كر و علم ش--انمیگویند اما سلفیت ازیشان بیزار است

را در اختیار و دوستی پادشاهان ستمگر و مجرم قرار داده اند....! این گروه ه--ای باط--ل بواس--طه ای دام ه--ا و حیل--ه ه-ای باط--ل و فاسد شان توانسته اند، كلم--ه توحی--د را از معن--ای حقیقی، مقاص--د ربانی و اقتضاءات رحم--انی آن خ--الی س--ازند، ب--ا این كلم--ه ط--وری برخورد كردند كه آنرا در حروف معمولی بزبان آوردند، و با طقطق مهره های تسبح شان در گوشه مسجد زینت بخشیدند، بدون اینك--ه

426. صحیح اآلداب المفرد - 1

3

Page 4: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

قلب ه--ای ش--ان گ--رمی این كلم--ه را احس--اس كن--د، و ی--ا س--ببدگرگونی و تحول بنیادین در زندگی عملی شان گردد...!

با این كلمه آنچنان كه الزم بود باید برخ--ورد ش--ود...نش--د، و آن--را كه باید منهج حیات خویش قرار می دادند....ندادند، منهج ك--ه ك--امال تغیر را میخواه-د؛ تغ-یر و دگرگ-ونی جوام-ع را...... از ح-الت ش--رك بسوی نور توحید، و از ظلم جاهلیت به عدالت اسالم ، و از عب--ادت

مخلوقات به عبادت الله واحد و الشریك. آنها این كلمه را از حقیقت و ماهئیت اش و از ه--دف ك--ه بخ--اطر آن این كلمه نازل شده بود، دور نمودند...و برای مردم آنرا بصورت مجرد از حروف سرد و خشك، كه در هنگام دعاء و مش-كالت تبرك-ا ب--ر س--ر زبانه--ا آورده میش--ود، در آوردن--د، ب--دون اینك--ه در حی--ات و اعمال و وقایع زندگی شان آنرا مورد توجه ق--رار داده باش--ند...!ك-ه

شایسته نیست،با ال إله إال الله چنین رفتاری صورت گیرد!!!

میگویند: یكبار این كلمه را بزبان بیاور....بع--دا ه--ر چ--ه خواس--تی انج--ام ب--ده... ول--و بعن--وان ش--خص وحش--ی و متم--رد از ط--اعت و

عبودیت الله متعال در آیی!!! .....یكبار بزبان بیآورش ... آنگاه از جمله اهل نج--ات و ایم--ان-در دنیا و آخرت- خواهی گشت، اگر چه به مقتض--ای آن عم--ل نك--نی، و

اركان و واجبات دین را ترك بگوئی!!! ...یكبار بزبان بیآورش ... بعدا هر معبود، طاغوت، و بت و ظ--الم

گنهكار را خواستی عبادت كن. اگر چه در تمام عمر یكبار توفیق گفتن آنرا پیدا كردی – در گفتن آنر دریغ نكن! زی--را از كف--ر و تكف--یر در ام--ان خ--واهی ش--د، و آتش جهنم ب--ر ت--و س--رد و ح--رام می گ--ردد، ول--و آنك--ه اعم--ال خ--یری در زندگی نداشته باشی، دین و ایمانت باال تر از آنست كه بر علیه دین

و ایمانت طعن وارد گردد. این چنین برای مردم گفتند، و میگویند، و باعث ازبین رفتن دین ، عبادت و زندگی شان می گردند، و مردم را در ی--ك وادی و حیققت دین را در وادی دیگری قرار می دهند، ولی باوجود این همه اكثریت شان – به پیروی از تلبیسات مرجئه عصر- می پندارند، كه چه زیب--ا

عمل و نیك انجام می دهند. مج--رد تلف--ظپس به--ره و نص--یب ش--ان از دین و توحی--د همان--ا

در مناسبات شان است، ك--ه ه--ر ی--ك ازیش--ان چ--نینشهادت توحید خواستی از توحید و دین دارند، بدون اینكه چیزی از لوازم، ش--روط

4

Page 5: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

و معانی آن بدانند، و در وقایع عملی زندگی خویش ب--ه آن ال--تزام واهتمام داشته باشند.

و اگر این امر به همین سادگی، ش--وخی و بی مب--االتی بیآنجام--د، پس تلفظ این كلمه برای هر كسی آسان می شود، و میتوان از هر شخصی چنین امری را مطالبه كرد.... طواغیت حكم نیز آنرا تلف--ظ می كنن--د- ب--اطنی ه--ای زنادق--ه همچن--ان آن--را تلف--ظ می نماین--د، و سیكولر های بی دین نیز به گفتن آن مبادرت می ورزند، اهل شرك بندگان بت ها نیز آنرا تلفظ می كنند، حتی كمونیست های ملحد نیز به این كلمه قائل هستند، و هیچ كافر و فاجر باقی نمی مان--د، مگ--ر اینكه میبینیم این كلمه را تلفظ می كنن--د، و چ--ون دو نف--ر ف--اجر ب--ا یكدیگر جنگ كنند، یكی بر دیگری-از روی طعن و خ--اموش س--اختن درگ--یری- می گوی--د: الل--ه را ب--ه یگ--انگی ی--اد كن ای فالن...یع--نی خاموش شو و دست از جنگ بردار!! این چنین است معامله م--ردم

با توحید - مگر آنانكه الله بر ایشان رحم كرده است-

و به مانند؛ اهل تجهم و ارجاء – قاتلهم الله - گمان می كنن--د ك--ه هم---ه ایش---ان مس---لمان و م---ؤمن هس---تند، و از اه---ل جنت می باشند....و برای احدی اجازه نمی دهند كه در ایمان و صحت اس--الم شان شك و تردید نماید، و یا بعضی ازیشان را تكفیر كنن--د!!! و ه--ر

كسی چنین كند، او را از جمله خوارج و غالت تكفیری میدانند. ایشان بر بعضی از نصوص – متشابه- اتكاء می كنن--د- در حالیك--ه این نصوص بر عالوه اینكه ب--رای ایش--ان حجت را ث--ابت نمیگردان--د، بلكه بر علی--ه خ--ود ش--ان حجت میباش--د - و این نص--وص را در غ--یر موضع شان قرار داده و ش--أن ن--زول غ--یر از ش--أن ن--زول ص--حیح و متفق علیه بر آنها بیرون می كنند، و این آیات و نص--وص را بغ--یر از معانی اص-لی آنه-ا تفس-یر ك-رده و قرب--انی ت--أویالت باط--ل و فاس--د خویش میسازند، و آنرا از استناد شرعی اش كه مراد ش--ارع اس--ت

بیرون می كنند..! یكی از این نصوص- كه اهواء و افهام باطل و فرس--وده ای ش--ان باالی آن چیره گردیده است-، حدیث رس--ول الل--ه ص--لی الل--ه علی--ه

من قال ال إل��ه إال الل��ه دخ��لوسلم میباشد، ك--ه می فرمای--د:»«.الجنة

یع--نی- ه--ر ك--ه ال إل--ه إال الل--ه را گفت داخ--ل جنت می ش--ود، و درین مسئله داللت دارد یعنی: ه--رمجرد قولمیگویند: این نص به

فردی صرفا با گفتن آن از اهل جنت می شود..!

5

Page 6: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

-اعم-ال نام-ه- اس-تدالل می2همینطور به ح-دیث ص-حیح البطاقة إن الله سیخلصكنند، كه نبی صلی الله علیه وسلم می فرماید:»

رجال من أمتی علی رؤوس الخالئق یوم القیام��ة، فینش��ر علیه تسعة و تسعین سجال، كل سجل مث��ل م��د البص��ر ثم یقوم : أتنكر من هذا شیئا ؟ أظلمت كتب��تی الح��افظون ؟ یقول: ال یارب ، فیقول : أفلك عذر؟ فیقول : ال ی��ا رب ،

حسنة وإنه ال ظلم علیك الیوم،فیقول : بلی إن لك عندنا وأش��هد أنفیخرج بطاق��ة فیه��ا أش��هد أن ال إل��ه إال الل��ه

محمدا عبده ورسوله، فیقول: احض��ر وزن��ك، فیق��ول: ی��ا رب ما هذه البطاقة، وما هذه السجالت ؟! فقال: فإنك ال تظلم . ق��ال: فتوض��ع الس��جالت فی كف��ة والبطاق��ة فی كف�ة فطاش�ت الس��جالت وثقلت البطاق�ة، وال یثق�ل م�ع

3« اسم الله شیء

- الل--ه س--بحانه و تع--الی شخص--ی از امت م--را از می--ان جمی--ع دفتر اعم--الش99مخلوقات در روز قیامت نجات می دهد، برای او

نشان داده می شود، كه هر دفتر آن به اندازه دید چشم می باش--د، باز می گوید: آیا این همه را انكار داری؟ و آی--ا ب--االی ت--و در نوش--تن این همه ظلم شده است؟ می گوید: خیر!یا رب، ب--رایش گفت--ه می شود: آیا عذری داری – كه دلی--ل ب--رای انج--ام این اعم--الت باش--د-؟ می گوید: خیر! یا رب، برایش گفته می ش--ود: ن--زد م--ا از ب--رای ت--و نیكی موجود است و امروز باالی تو ظلم نمیشود، پس اعمال نام--ه

أش--هد أن ال إل-ه إالای مربوط او بیرون كرده می ش--ود، ك-ه درآن » وأشهد أن محمدا عبده ورسوله« نوش--ته اس--ت، می گوی--د : ی--االله

رب این اعمال نامه چیست؟ و این دفاتر چی اس-ت؟ ب-رایش گفت-ه این همه دفاتر را در ی--كمی شود: بر تو ظلم كرده نمی شود،حاال-

كف و همان اعمال نامه را در ك--ف دیگ--ر بگ--ذار! و آنگ--اه دف--اتر ب--ا همان بزرگی اش پائین آمده و در مقابلش همان عمل نام--ه كوچ--ك سنگینی میكند، و رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمای--د: در

مقابل اسم الله هیچ چیزی سنگین تر نیست.

اما مرجئه عصر میگوین--د: این دلیلی اس--ت ب--رای ص--حت ق--ول ومذهب ما، و فساد و بطالن مخالفین ما درین مورد...!

. البطاقة ج بطائق در لغت به معنانی مختلف آمده است - مانن-د، نام-ه ، رس-اله – 2 ك--ارت شناس--ائی – ب--رگی ك--ه در آن ن--ام و عن--وان ش--خص قی--د ش--ده باش--د، ك--ارت

دعوت، ......مترجم.2127. أخرجه الترمذی ، و ابن ماجة ، صحیح سنن الترمذی : 3

6

Page 7: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

برایشان می گویم- این همه نص--وص را ك--ه دلی--ل می آوری--د، ب--ر عالوه اینكه حجت و دلیل برای قول تان نیست، بلكه این نص--وص – طوری كه بعدا ب--رای خوانن--ده آش--كار می گ--ردد- ب--ر علی--ه خودت--ان

حجت و دلیل می باشد. لذا قبل از رد این شبهه و سایر شبهات كه مرجئ--ه عص--ر آن--را در میان عوام مردم با پوشش جهالت خویش نش--ر ك--رده ان--د، ض--رور می دانیم، تا در نخست بعنوان پیشگفتار به نكات چند ب--ه بعض--ی از مسائل مهم و ض--روری ب--ه ش--كل مقدم--ه ب--رای ورد ب--ه این مبحث تذكر بدهیم، كه بسیاری از معانی و مفاهیم اص--طالحات مرتب--ط ب--ه موضوع بحث- در آن حل گردیده و برای خواننده دانس--تن آن جهت

درك واقعی از موضوع خیلی ضروری می باشد.

از الله متعال هدایت، توفی--ق و قب--ول اعم--ال خ--ویش را امی--دوار هستم، به راستی كه او بزرگ، ش--نوا، ق--ریب و اج--ابت كنن--ده دع--اء

است. و ص--لی الل--ه علی س--یدنا و نبین--ا محم--د، و علی آل--ه و ص--حبه و

سلم .

ابوبصیر الطرطوسی

ه01/02/1421مقدمات مهم و ضروری

مقدمه اول: - دقیقا صاحب نود نه عملنامه گناه و خطاء های زشت، و همچن--ان سایر نصوص دیگر كه داللت بر دخ--ول ش--خص ب--ه جنت در حالیك--ه قطع-ا عم-ل نیكی انج-ام ن-داده باش--د، دارد ....تنه-ا الزم اس-ت ك-ه صاحب همه این عمالنامه های پر از خطاء و گناه های بزرگ، خ-الی از شرك و كفر اكبر باشد؛ زیرا شرك عملی است، كه تمام اعم--ال نیك و خوب شخص را ولو به اندازه وس--عت آس--مان و زمین باش--د، ن--ابود می س--ازد، پس چگون--ه ممكن اس--ت اعم--ال ص--احبان این گناهان زیاد نابود نگردد ، مانند؛ صاحبان عملنامه های ك--ه در ح--دیث ذك--ر ش--ده اس--ت، و اص--ال عم--ل خ--یری را انج--ام ن--داده ان--د، ... در حالیكه از باب اولی باید عمل او نابود ش--ود، و مس--یرش ب--ه س--وی

جاویدانی بودن به جهنم سوق گردد.

7

Page 8: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

ر أنهم--ان طوریك--ه الل--ه متع--ال می فرمای--د:} إن� الل�ه ال یغفر ما دون ذلك لمن یشاء 48{، النساء-یشرك به ویغف

بیگمان الله )هرگز( شرك به خود را نمی بخشد، ولی گناهان جز-آنرا از هر كسی خود بخواهد میبخشد.

م الل�ه علی�هو می فرمای--د:} ر� د ح� رك بالل�ه فق� ن�ه من یش�� إ.72 المائدة:{الجن�ة ومأواه الن�ار

بیگمان هر كس شریك و انبازی برای الله قرار دهد، الله بهش--ت-را بر او حرام كرده و جایگاه او آتش دوزخ است.

لئن أشركت لیحبطن� عمل��ك ولتك��ونن� مند:}و می فرمایرین .65 الزمر:{الخاس

اگر شرك ورزیدی كردارت )باطل و بی پاداش میگردد( و هیچ و-نابود میشود، و از زیان كاران خواهی بود.

{ولو أشركوا لحبط عنهم ما كانوا یعملونو می فرماید:}. 88األنعام:

اگر شرك میورزیدند هر آنچه میكردن--د به--در م--یرفت ) و اعم--ال-خیر شان ضائع و نابود میشد، وهیچ منفعتی برایشان نمیرسانید(.

ن عم��ل فجعلن��اهو می فرماید:} ل��وا م وقدمنا إلى م��ا عم.23 الفرقان:{هباء منثورا

ما به سراغ تمام اعمالی كه )به ظاهر نیك ب--وده و در دنی--ا( آن--ان- انجام داده اند میرویم، و همه را همچون ذرات غبار پراكنده در ه--وا میسازیم )و ایشان را از اجر و پاداش آن محروم می كنیم، چرا ك--ه نداشتن ایم--ان م--وجب مح--و و ن--ابودی احس--ان، و بی اعتب--ار ش--دن

اعمال خوب انسان میگردد(. در مورد نابودی اعمال صالح و عدم رس--انیدنو غیره نصوص كه

منفعت برای شخص در آخرت، در صورت ك--ه مل--وث و مق--رون ب--هشرك باشد داللت دارد.

و همین ط--ور ص--احب توحی--د خ--الص را این كلم--ه نف--ع زی--ادی میرس--اند، ول--و آنك--ه اعم--ال ط--الح و زش--ت وی بیش--تر از اعم--ال صالحش باشد، مشروط به اینكه مقرون به ش--رك نباش--د، و ش--رك عملی است ك-ه اعم--ال نی--ك و پس-ندیده ش--خص را ن--ابود میس-ازد، هرچن--د ص--احب خ--یر و نیكی زی--ادی باش--د، واین قاع--ده از قواع--د پیروی شده اسالم بوده كه بر مبنی قرآن و سنت استوار می باشد،

4و در آن هیچ اخالفتی نیست.

. این تعبیر وتأویل پیروی شده صحیح میباشد، ولی این قول كه : ال یضر مع التوحید 4 او االیمان ذنب....« یعنی با توحید و ایمان گناه بر شخص ض--رری نمی رس--اند ، ق--ول باطل و غ--یر ص--حیحی میباش--د، واز س--اخته ه--ای اه--ل ارج--اء و از مص--طالحات ش--ان

میباشد.

8

Page 9: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

قال:» همچنان رسول الله ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم می فرماید الل��ه تع��الى: ی��ا ابن آدم ! مهم��ا عب��دتنی ورجوت��نی ولم تشرك بی ش�یئا غف�رت ل�ك على م�ا ك��ان من�ك �� أی من عم��ل ��� وإن اس��تقبلتنی بملء الس��ماء واألرض خطای��ا وذنوب��ا اس��تقبلتك بملئهن� من المغف��رة، وأغف��ر ل��ك وال

. 5«أبالي الله متعال می گوید: ای پسر آدم - هر گاه مرا عبادت كنی، و به-

سوی من رجوع كنی و به من چیزی را شریك نسازی، همه آنچه كه بر تو – از گناه – است میبخشم، اگر چ--ه گناه--ان و خط--ا ه--ایت ب--ه اندازه وسعت آسمان ها و زمین باشد، باز هم آنه--ا را می بخش--م وبه استقبال تو می آیم، و تو را میبخشم، و از كسی هم باك ندارم.

اما مهم اینست كه انس--ان از اه--ل عب--ادت و توحی--د ب--وده، و هیچچیزی را به الله متعال شریك نسازد.

ثنت��انهمانطوریك--ه ن--بی ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم میفرمای--د:» موجبت��ان " ق��ال رج��ل: ی��ا رس��ول الل��ه م��ا الموجبت��ان ؟ قال:" من مات ال یشرك بالله شیئا دخل الجنة، ومن مات

6«یشرك بالله شیئا دخل النار

- دو چیز واجب است؛ مردی گفت: یا رس--ول الل--ه چ--ه اس--ت آن دو واج--بی ؟ گفت: ه--ر كس--ی بم--یرد و ب--ه الل--ه چ--یزی را ش--ریك نگرداند، داخل جنت می گردد، و هر كسی بمیرد و به الله چ--یزی را

شریك سازد، داخل آتش می شود.

و از عایشة رضی الله عنها روایت است ك--ه گفت: ب--رای رس--ول ابن ج��دعان ك��ان فی الجاهلی��ة یص��ل ال��رحم، الل--ه گفتم:»

ال ینفع��ه، إن��هویطعم المسكین، فهل ذلك نافعه ؟ قال:" .7«لم یقل یوما: رب اغفر لی خطیئتی یوم الدین

- ابن جدعان در جاهلیت كسی بود كه صله رحم را بجا می آورد، و مساكین را طعام می داد، آیا این همه برایش- در آخرت- منفعت می رساند، گفت: خیر! برایش هیچ نفعی نمیرساند، چرا او یكب--اری

و همچنان از اقوال اسالف مرجئه عصر این اس--ت : ال یض--ر م--ع التص--دیق القب كف--ر ظاهر ....« یعنی زمانی كه قلب ام--ر را تص--دیق ك--رد، ول--و در ظ--اهر كف--ر ب--ورزی ، - توحید و ایمانت را – ضرر نمی رساند، و این قول به نظر مرجئة قدیم از جمله زش--ت

ترین اقوال بود كه مروج آنزمان شده بود.. 4341أخرجه الطبرانی، صحیح الجامع الصغیر:. 5. اخرجه مسلم فی الصحیح. 6. اخرجه مسلم فی الصحیح . 7

9

Page 10: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

هم نگفته است، رب اغفرلی خطئیتی یوم الدین- ی--ا رب از گناه--انمن در روز آخرت در گذر.

نووی در شرح صحیح مسلم می گوید:كسی كه بر توحی--د بم--یرد، ولو هر قدر گناه هم انجام داده باشد، در آتش جاوی--دان نمی مان--د، همینطور كسی كه بر كفر بمیرد، ولو هر قدر اعمال نیك هم داشته باشد، داخل جنت نمیشود، و این خالصه كالم مذهب اهل حق درین

.8مسئله میباشد

مقدمه دوم : - همانگونه ای كه اجتم--اع ایم--ان و كف--ر در ظ--اهر و مواج--ه ش--دن شان در یك مسیر نا ممكن است، همانطور اجتماع آنها در ب--اطن و در قلب امكان ندارد؛ هر گ-اه كف-ر در قلب داخ-ل گ-ردد، ایم-ان ب-ه صورت كلی از آن خارج می شود، و همین طور امكان ندارد ایم--ان در قلبی داخل گردد، كه از كفر و ش--رك ب--ه ص--ورت مطل--ق منتفی

النگردیده باشد، طوریكه نبی صلی الله علیه وس--لم می فرمای--د:» در- ایم--ان و كف--ر ،9 «یجتمع اإلیمان والكفر فی قلب ام��رئ

قلب یك شخص جمع شده نمی تواند.

كه با استفاده از این حدیث، میتوانیم دورغ كسانی را كه ادع--ای ایمان در قلب خ-ویش را می كنن--د، و خ-ود را م--ؤمن می نامن--د، در حالیكه تمامی اعمال و رفتار شان پوشیده با ش--رك و كف--ر ب--واح و

ظاهر است، درك كرده و بخوبی تفكیك كنیم....! چرا كه ظ--اهر آئین--ه ب--اطن و داللت كنن--ده ب--رآن اس--ت، و هری--ك باالی دیگر سلبا و ایجاب-ا ت-اثیر گ-ذار می باش--د، طوریك-ه در ح-دیث

أال»صحیح از نبی صلی الله علیه وسلم روایت اس--ت ك--ه میگوی--د: وإن� فی الجسد مضغة إذا صلحت ص��لح الجس��د كل��ه، وإذا

.10«فسدت فسد الجسد كله، أال وهی القلب آگاه باشید! كه در جس-م پارچ-ه گوش--تی اس-ت، هرگ-اه ص-الح--

گردید ، تمام جسم صالح می گردد، و هرگاه فاسد شد، تمام جس--مرا باخود فاسد می سازد، بدانید! كه آن قلب است.

1/217. شرح صحیح مسلم ، 8. 1050 السلسلة الصحیحة: . 9

. اخرجه البخاری، أحمد فی مسند و ابن ماجه فی سنن. 10

10

Page 11: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

بنا به اطمینان گفته می توانیم، كه حتم--ا كس--ی ك--ه در ظ--اهرش كافر می باشد، در باطن نیز كافر است، و كسی كه در باطن ك--افر

.11است همانطور در ظاهر نیز كافر میباشد

:مقدمه سوم - باید دانست! هیچ فردی داخ--ل جنت نمی گ--ردد، مگ--ر مؤم--نین و مؤحدین...و گاهی در وصف بعضی از گناهنكاران گفته شده اس--ت؛ كه داخل جنت می شوند، باید گفت: بلی!گناهان شان آنها را هرگ--ز از مؤمن و مؤحد بودن بیرون نمی كن--د، ت--ا زمانیك--ه ب--ه توحی--د وف--ا كنن--د و ش--روط آن--را الزم گ--یرد، ...و ش--خص ت--ا زم--انی مؤح-د نمی گردد، تا آنكه به ص--ورت مطل--ق ش--رك اك--بر از او منتفی نگ--ردد، و

الله متعال را در عبادات خویش یگانه و تنها خالص نگرداند. ال ی�دخل الجن��ة إال طوری كه در حدیث متفق علیه می آی--د :»

«، - جز شخص مسلمان داخل جنت نمیگردد. نفس مسلمة

ی��ا ابن و رس--ول الل--ه ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم می فرمای--د:» الخطاب ! اذهب فناد فی الن��اس: إن��ه ال ی��دخل الجن��ة إال المؤمن��ون " مس��لم . وفی روای��ة عن��د أبی داود:" ی��ا ابن عوف ! اركب فرسك، ثم ناد: إن الجنة ال تحل إال لم��ؤمن

«."؛ أی إال لمؤحد دی بج--ز- ای پس--ر خط--اب! ب--رو و ب--ر م--ردم ابالغ كن: هیچ فر

مؤمنین داخل جنت نمی گردد. و در روایت دیگر از ابو داود می آید: ای پسر عوف ! باالی اسپ ات سوار شو، باز بصدای بلند اعالن كن: ك--ه - ورد ب--ه - جنت بغ--یر

از مؤمن-یعنی مؤحد- باالی -كسی دیگری- حالل نیست.

. حتی این امر شامل منافق نیز می گردد، كه كفرش در اعمالش ظاهر می گردد، 11 و اینك--ه این كف--رش را از م--ردم می پوش--اند ، مس--تلزم ع--دم كف--رش در ظ--اهر نمی باشد، چرا نادانی و جهل از عملی دلیل عدم آن عمل نیست، ... بدلیل اینك--ه ه--ر گ--اه منافق با خود و یا دوستانش و نزدیكانش خلوت گردند، كفر خویش را ظ--اهرا و باطن--ا اظهار می كند، و كافر اصلی كفر خود را و آنچه كه در قلبش از بدون كدام تردی--د در

مالء عام اظهار می كند. - اما باید بخاطر داشت، و الله اعلم .. شاید از نزد ش--یخ نص--ره الل--ه فرام--وش ش--ده باشد... این حكم و قاعده به دلی--ل نص--وص ق--رآن و اح--ادیت ص--حیح از ح--الت اك--راه مستثناء می باشد، هر گاه باالی كسی اكراه و فشاری باشد، واو مجبور گردد، كف--ر و ش--رك ورزد ، و باطن--ا م--ؤمن باش--د ، و در آن ح--الت بم--یرد ، ب--ا ایم--ان از دنی--ا رفت--ه

است ، و الله اعلم.

11

Page 12: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

أعطیتو رس--ول الل--ه ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم می فرمای--د:» - ب---رای من،12«الشفاعة وهی نائلة من ال یشرك بالله شیئا

در آخ-رت اج-ازه ش-فاعت داده ش-ده اس--ت، بش-رط آنك-ه ص-احبشفاعت به الله چیزی را شریك نگردانیده باشد.

و همین طوری احادیث زیادی دیگری ن--یز داللت ب--ه این ام--ر دارد كه هر گاه در قلب شخص به اندازه -ی--ك ذره -ایم--ان وج--ود داش--ته باشد، داخل جنت می گردد، ول--و هیچ عم--ل خ--یری را انج--ام ن--داده باشد، طوری كه این احادیث ص--حیح ن--زد بخ--اری و غ--یره ث--ابت می باشد، اما الزم است كه این حكم را باالی ه--ر آن ك--ه، درقلبش ذره از ایمان زاید بر حفظ اصل توحید باشد حمل نم--ود، زی--را ص--احبش رابجز این چ--یزی نج--ات داده نمی توان--د، و همین ط--وری كس--انیكه قطعا عمل خیری را انجام نداده ان--د ام--ا كلم--ه توحی--د را ب--ا اخالص

گفته و به مقتضای آن عمل كرده اند، از اهل نجات خواهد بود. و در روایت دیگری رسول الله صلی الله علیه وسلم می گوید: » یقول الله تعالى أخرجوا من ك��ان فی قلب��ه مثق��ال حب��ة

« - الله تعالی می فرماید، هر كسی كه....من خردل من إیمان در قلبش به اندازه ی--ك ذره – دان--ه از س--پند- ایم--ان باش--د، از آتش ب--روینش می آورد.....؛ ابن حج--ر در الفتح می گوی--د: م--راد از دان--ه سپند اینجا تمام اعمالی شخص است كه مازاد بر اصل توحید انجام

داده است. قسمیكه در قول دیگر خویش رسول الله صلی الله علی--ه وس--لم

قال ال إله إال الله وعمل من الخیرأخرجوا من می گوید: » «، - كسی كه ال إله إال الله می گوی--د، و عم--ل خ--یریما یزن ذرة

انجام داده باشد كه وزن آن به اندازه یك ذره باشد –از آتش جهنم-13خارج كرده میشود.

مقدمه چهارم: - زمانیكه خواسته باشیم در مورد مسائل كلی چ--ون توحی--د، وع--د، وعید و یا مسائل متعلق به كفر و ایمان ...صحبت كنیم ، الزم است تا جمیع نصوص وارده مربوط به موضوع را مد نظ--ر گ--یریم، و آن--را در جاهای اصلی شان، پهلو در پهلو ب--دون اهم--ال و ی--ا فروگذاش--ت چیزی از آنها بكار بریم، چرا كه هیچ نصی موجود نیست تا آن--را نص دیگری معین و مقید نساخته باشد، و هیچ نص مغلق و پیچیده وجود

803. اخرجه ابن ابی عاصم فی السنة ، و اآللبانی فی صحیحه: 121/73 الفتح ، 13

12

Page 13: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

ندارد، مگر اینكه نص دیگری آنرا گره گشائی و شرح نموده اس--ت، و هیچ معنی نص مخفی نمانده مگر اینك--ه نص دیگ--ری آن--را آش--كار ساخته و توضح داده است، و هیچ نص و ام--ری نیس--ت ك-ه ی--ك نص آنرا حرام دانسته باشد، و نص دیگری آن--را ج--ایز و حالل ق--رار داده باشد...اما ب--رای دانس--تن این هم--ه انص--اف، فق--ه، و علم ض--رورت

بوده، و جهد و كوشش هدفمند شخص را میخواهد. ولی گرفتن نصی بدون بیان و اخذ س--ایر نص--وص مرتب--ط بهم--ان مسأله.....خوفا ویا رغبتا، یا با پیروی از هواء و خواهشات شخص یا اینكه بمنظور انتص--ار م--ذهب باط--ل و ب--دعی خ--ویش ك--ه ناش--ی از خصلت دزدانه – دزدی علم و فقه – ایشان بوده و نش--اندهنده آنه--ااز جمله ای اهل هواء و تقلب میباشد، و خطر كفر شخص را دارد.

پس این فق--اهت نیس--ت، و ن--ه هم ام--انت داری علمی -ك--ه در مسأله ای چون این موضوع؛ تنها یك حدیثی از ال إله إال الله ، مانند؛

من قال ال إل��ه إال الل��هقول رسول ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم: » «، را حجت گرفت--ه و ب--االی آن مس--ائل ایم--ان و كف--ر،دخل الجنة

وعد و وعید را بدون در نظر داشت ده ها حدیث و نصوص دیگر كه در مورد ال إل--ه إال الل--ه س--خن می گوی--د، و ب--دون در نظ--ر داش--ت، شروط، لوازم و مطالبات آن، توض--ح ب--دهیم....در حالیك--ه مع--نی و

مفهوم اصلی آن كامال چیز دیگری میباشد!!

: مقدمه پنجم- از جمله قواعد متفق علیه بین جمیع اهل علم كه نص--وص ص--ریح

می باش--د،رد حكم متشابه ب--ه محكمشرعی نیز به آن داللت دارد، كه درینصورت محكمات عبارت از احكامی اس--ت ك--ه متش--ابه ن--وع خود را رد میسازد، ت--ا از ی--ك جهت آن--را بی--ان و تفس--یر نمای--د، و از جهت دیگ--ر ه--دف واقعی آن را واض--ح گردان--د...ك--ه ب--رعكس آن

درست نیست!! و الزم اس--ت ك--ه این قاع--ده در جمی--ع مس--ائل دین خصوص--ا این

مسأله مورد بحث ما بكار گرفته شود. این موضوع كه ما در صدد بحث و مناقشه آن هستیم، بسیاری از نصوص متشابه و مغلق در آن موجود میباشد،كه از فهم بسیاری از افراد پوشیده بوده و مراد شارع از آن ب--ه آس--انی درك نمی گ--ردد، بن--ا الزم اس--ت ب--رای فهم و درك بیش--تر این موض--وع و ره--ائی از ابهامات، ب-ه آی-ات و نص-وص محكم در ذات مس-أله جهت تفس-یر و

توضیح بیشتر و روشن سازی مراد شارع مراجعه كنیم.

13

Page 14: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

اما برعكس نمودن این قاعده و بكار گیری نصوص متشابه ب--رای توضیح و تبین محكمات، و اصل گردانیدن متشابه و حكم قرار دادن آنها، و همچنان برتر دانستن متشابه از محكم و تفس--یر آن ...ج--واز نداش--ته و از س--اخته ه--ای اه--ل زی--غ و گم--راهی میباش--د، آنانیك--ه

میخواهند فتنه انگیزی نمایند، و میان مؤمنین درز ایجاد كنند. ه��و ال�ذی أن��زل علی��ك طوریك--ه الل--ه متع--ال می فرمای--د:}

ابهات نه آیات محكمات هن� أم الكتاب وأخر متش�� الكتاب منه ابتغ��اء م زیغ فیت�بعون ما تشابه م ا ال�ذین فی قلوبه فأم�

یله تنة وابتغاء تأو 7 آل عمران:{، الف او است كه كتاب )قرآن( را بر تو نازل كرده است، بخشی از آن-

آیه های »محكم--ات« اس--ت )و مع--انی مش--خص و اه--داف روش--نی دارند و( آنها اصل و اساس این كت--اب هس--تند، و بخش--ی از آن آی--ه ه--ای »متش--ابهات« اس--ت، )و مع--انی دقیقی دارن--د و احتم--االت مختلفی در آنها میرود(، اما كسانی كه در دلهای ش--ان ك--ژی اس--ت ) و گریز از حق زوایای وجود شانرا ف--را گرفت--ه اس--ت( ب--رای فتن--ه

انگیزی و تأویل )نادرست( به دنبال متشابهات می افتند. پس به الله پناه میبریم كه از اهل زی--غ و ض--اللت باش--یم، و ی--ا از

طریقه و منهجشان پیروی كنیم. این چند مقدمه مختصر و ضروری بود، كه خواننده مح--ترم الزم--ا باید آنرا قب--ل از ورد ب--ه بحث اص--لی، یع--نی بی--ان ش--روط ال إل--ه إال

الله ، و مسائل و احكامات مربوط به آن بفهمد.

اما قبل از ورد به بحث شروط الإله إال الله ...میخواهیم، ابتدا ب--ه بیان معنی ال إله إال الله و معنی شرط و تعریف آن نزد اهل اص--ول

بپردازم.

14

Page 15: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

معنی ال إله إال الله :- ال إله إال الله یعنی: هیچ مألوه و معبود بر حق غیر از الله متع--ال موجود نیست، و باالی دو ركن اساسی اس--توار میباش--د، ركن اول- متضمن جانب نفی مطلق هر موجودی كه بعنوان إله مورد عب--ادتقرار گیرد، و مراد از جزء اول شهادت » ال إله ..« همین می باشد. و ركن دوم – متضمن جانب اثبات وح--دانیت الل--ه متع--ال بعن--وان معبود ب--ر ح--ق ب--وده، و م--راد از ج--زء دوم ش--هادت »...إال الل--ه ..«

میباشد. و زمانیكه بعد از »ال« نافی--ه إال – مگ--ر- بیآی--د، نش--اندهنده نه-ایت اثبات حصر و قصر الله متعال بعنوان معبود برح--ق و ال ش--ریك می

باشد. با در نظر داشت این تعریف به مالحظ--ات و تعلیق--ات ذی--ل می-

پردازیم :

اینكه هر فردی به جانب نفی شهادت بدون جانب اثبات آن اقرار-1 كند، مؤمن نمیگردد، و هر فردی بجانب اثبات آن ب--دون ج--انب نفی آن اقرار داشته باشد آنهم مؤمن نیست، و شخص تا زم--انی م--ؤمن نمیشود، تا آنیكه به ه--ر دو ركن ش--هادت – نفی و اثب--ات – اعتق--ادا،

قوال، عمال - ظاهرا و باطنا وارد نگردد.ذطوریك--ه الل--ه متع--ال در م--ورد اص--حاب كه--ف می فرمای--د:} وإ

{اعتزلتم��وهم وم��ا یعب��دون إال� الل�ه ف��أووا إلى الكه��ف 16الكهف-

)برخی به برخی گفتند( چون از این قوم می برید و از چیزه--ائی- كه بجز الله می پرستید كن--اره گ--یری میكنی--د )و حس--اب خ--ود را از قوم خویش و معبودهای دروغیش--ان ج--دا می س--ازید( پس ب--ه غ--ار

پناهنده شوید )و آئین خویشتن را نجات دهید. پس ایش--ان ب--ر ه--ردو ركن پابن--د بودن--د، یع--نی- كن--اره گ--یری از مش--ركین، و ع--دم عب--ادت ط--واغیت، و إل--ه ه--ای باط--ل و ك--اذب ایشان...و رجوع به سوی الله متعال و عدم كناره گیری از او، چون بجز از الل--ه واح--د و مس--تحق عب--ادت اح--دی وج--ود ن--دارد، ت--ا از او

اطاعت گردد، و مورد عبادت قرار گیرد.

15

Page 16: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

همین طور الله متعال از ن--بی خ--ویش اب--راهیم علی--ه الس--الم ی--اداآوری می كند: } م� ن�نی براء م ه إ بیه وقوم یم أل براه وإذ قال إ

ن�ه سیهدین .27-26{ الزخرف : تعبدون، إال� ال�ذی فطرنی فإ )ای پیغمبر!( برای تكذیب كننده گان معاصر بی--ان كن گوش--ه ای-

از داستان ابراهیم را. وقتی ابراهیم به پدر و قوم خود گفت: من از معبود هائی كه می پرستید بیزارم؛ بجز آن معبودی كه م--را آفری--ده است )او را خواهم پرستید( چرا ك--ه او م--را )ب--ه راه ح--ق( رهنم--ود

خواهد كرد. ق���ال أف���رأیتم م���ا كنتم تعب���دون، أنتمو می فرمای---د:}

ن�هم ع��دو ل { إال� رب� الع��المینیوآب��اؤكم األق��دمون، ف��إ.77-75الشعراء :

آیا ) میدانید كه چه كار میكنید و( می بینید كه چ--ه چ--یزی را می- پرستید؟! هم شما و هم پدران پیشین شما؛ همه ای آنها دشمن من

هستند بجز پروردگار جهانیان. كه ابراهیم علیه السالم دشمنی، ع--داوت و ب--یزاری و دوری خ--ود را از جمیع خدایان آنها كه مورد عبادت قرار میگ--رفت بج--ز از الل--ه متعال اعالن نمود، زیرا ب--رعكس آن ش--خص را داخ--ل در عب--ادت و

مواالت ایشان میسازد. بنا ازین آیات و غ--یره ...چ--نین نتیج--ه میگ--یریم، ك--ه مش--ركین در زمان های گذشته، الله متعال را نیز عبادت می كردند، ام--ا خ--دایان دیگر را درین عبادت با الله واحد شریك قرار می دانن--د، و اگ--ر این ب--رائت – اب--راهیم علی--ه الس--الم- از جمی--ع خ--دایان م--ورد عب--ادت مشركین بدون استثناء صورت میگرفت، بدوش--ك ش--امل ب--رائت از الله متعال.....برعالوه سایر خدایان باطل آنها می گردید! زیرا گفته

ن�هم ع��دو لاس--ت:} {؛ - هم--ه ای آنه--ا إال� رب� الع��المینیف��إدشمن من هستند بجز پروردگار جهانیان.

م--راد از كلم--ه -برح--ق- ك--ه چن--دین ب--ار اس--تعمال ك--ردیم، فق--ط-2 ضابطه است جهت تفكیك الله متعال از خدایان باطل و دورغین كه همه بغیر او متعال مورد عب--ادت ق--رار میگیرن--د، ك--ه ب--ا بك--ار ب--ردن

تمایز می--ان معب--ودان ك--ه م--ورد عب--ادت وخالق و معبود برحق، این پرس--تش ق--رار می گ-یرد، ولی شایس-تگی عب-ادت را ن-دارد، و الل--ه سبحانه كه همه صفات، خصائص و شایستگی عبادت و ب--ه ال--وهیت خوان--دن را دارد، پی--دا ش--ود، از همین لح--اظ اس--ت ك--ه عب--ادت این

معبودان به تنهائی و یا همراه با الله متعال جواز ندارد.

16

Page 17: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

و در ادامه اگر گفته شود: آیا خ--دایان باط--ل و ط--واغیت را دی--دهمی توانیم كه بجر از الله متعال عبادت گردند؟

برایش--ان می گ--ویم:این چ--نین خ--دایانی ی--افت می ش--ود، ولی خص--ائص و ص--فات ال--وهیت را دارا نمی باش--ند...پس اگ--ر عب--ادت شوند، بغیر حق عبادت شده اند، و شهادت توحید به صورت مطلق وج--ود تم--امی خ--دایان را نفی نمی كن--د، بلك--ه ب--ه ص--ورت مطل--ق، صرف وجود آن خدایانی را نفی می كند، كه دارای ص--فات ال--وهیت باشند، و بجز از الله متعال و یا همراه او تعالی م--ورد عب--ادت ق--رار

گیرد. پس ج-زء اول ش--هادت توحی--د..ال إل-ه در حقیقت- ال إل-ه بح--ق إال الله- می باشد، كه او إله بحق و صاحب خصائص و صفات ال--وهیت بوده و كسی است كه مستحق عبادت به تنهائی بدون هیچ ش--ریكی می باش--د، و ذاتی اس--ت ك--ه بای--د جمی--ع اعم--ال داخ--ل در مفه--وم

شرعی عبادت برای او انجام گردد.

با تعریف و تفسیر از شهادت توحید به فساد تعری--ف – كس--انیكه-3 اكثریت مردمان این عصر را تشكیل میدهند- پی میبریم، كه توحی--د را صرفا بتوحید ربوبیت تعریف و تفسیر می كنن--د، ك--ه مع--نی ق--ول ایش--ان اینس--ت: هیچ خ--القی، ض--رر رس--اننده و نف--ع دهن--ده، روزی بخشنده، زنده كننده و میراننده، و فرمانروائی نیس--ت بج--ز از الل--ه

تعالی ..!

شكی درین نیست كه الله تعالی متصف به جمیع صفات متذكره است، ولی باید دانست كه مجرد این صفات معنی و مراد ش--هادت

توحید ال إله إال الله را برآوره نمی سازد...! در حالیكه توحید به این معنی؛ چیزی اس--ت ك--ه مش--ركین ب--ه آن اقرار داش--تند، و انبی--اء علیهم الس--الم را درین قولش--ان انك--ار نمی كردند، بلكه با ایشان در چگونگی مستحق بودن خ--دایان در عب--ادت مخالفت داشتند، و اوقات خود را ب--اوجود علم و اق--رار ب--ه ال--وهیت الله به صفت خالق این هستی، فرمانروای جهان، و ضرر رس--اننده، و نفع دهنده واحد و الشریك، صرف عبادت خدایان دیگر و طواغیت

و بت های خود بغیر از الله میكردند. از همین سبب الله ایشانرا كفار و مش--ركین خوان--ده، و مس--تحق جه--اد و قت--ال انبی--اء و مرس--لین علیهم الص--الة و الس-الم و مؤم--نین

دانسته است.

17

Page 18: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

ألتهم من خل��قطوریك--ه الل--ه متع--ال می فرمای--د:} ولئن س��ماوات واألرض لیقولن� الل�ه{، .25:لقمانالس�

هر گاه از آنان ) كه معتقد به انبازها و ش--ركاء هس--تند( بپرس--ی:- چه كس--ی آس--مانها و زمین را آفری--ده اس--ت؟ حتم--ا میگوی--د: الل--ه! ) چرا كه بتها و سایر انباز ها خالق چیزی نبوده و بلكه خود مخل--وق

اند(.

یها إن كنتم تعلمون،و میفرماید:} قل لمن األرض ومن ف�رون .85-84{، المؤمنون:سیقولون لل�ه قل أفال تذك

بگو: زمین و كسانیكه در زمین هستند از آن كیست؟ اگ--ر دان--ا و- فرزانه اید! )بر اساس ندای فط--رت، ب--داهت عق--ل( خواهن--د گفت:

) همه ی كائنات، و از جمله زمین و ساكنان آن( از آن الله اند.

ولی با وجود این همه، مشركین معبودانی به غیر از الله تعالی راعبادت میكردند.

بنا آنانكه فقط به این جانب و پهلوی شهادت توحید اق--رار دارن--د، بدانند كه شهادت شان كما آنكه مراد الله متعال و رس--ول او ص--لی الله علیه وسلم اس--ت نب--وده و او را در روز آخ--رت هیچ نفعی نمی

رساند، ...و هیچ شكی نیست كه از جمله مشركین می باشد.

– شهادت دادن به ال إله إال الله متضمن سه نوع توحی--د اس--ت،4 – و توحید االسماء و ص--فات3 – توحید ربوبیت 2- توحید الوهیت 114. . فتنه انگیزان اهل ارجاء به این زعم و گمان هستند، كه داعیان حق و توحید درین 14

زمان قسم چهارم را نیز اختراع كرده اند، كه قب--ل از ایش--ان هیچ كس--ی چ--نین ك--ارینكرده است، و اسم آنرا گذاشته اند، توحید حاكمیت...!!

میگویم: این افتراء و تهمت و ظلم است كه بر ما بسته اند.....ك--ه در چن--دین ص--ورتاین گفتار شان را رد می كنیم.

از جمله _ این نوع توحید مسمی به توحید حاكمیت امر حقی میباشد كه دین و ایمان شخص بدون آن ص--حیح نمی گ--ردد، و مع--نی آن تنه--ا ش--مردن الل--ه متع--ال در حكم و تشریع – حاكمیت ، قضاوت، قانون س--ازی...- اس--ت، و ب--رای الل--ه متع--ال این ص--فت قدری و ش--رعی ب--وده و اح--دی از مخلوق--اتش در این ام--ر ب--ا وی ش--ریك نمی باش--د، طوری كه خلقت و تدبیر آن همه مربوط الله متع--ال میباش--د، همین ط--ور حك--ومت و فرمان این همه متعلق به الله متعال می باشد، ..و این درست همان معنی اس--ت ك--ه

ال�بسیاری از نصوص شرعی به آن داللت دارد، مثل فرموده الله متعال:} إن الحكم إیاه ذلك الدین القیم ولكن� أكث��ر الن�اس ال یعلم��ون {لل�ه أمر أال� تعبدوا إال� إ

.40یوسف: فرمانروائی از آن الله است و بس؛ ) این اوست ك--ه ب--ر كائن--ات حك--ومت میكن--د و از-

جمله عقاید و عبادات را وضع مینماید(، الله دستور داده است كه ج--ز او را نپرس--تید، این است دین راست و ثابتی ) كه ادله و براهین عقلی و نقلی ب--ر ص--دق آن رهبرن--د(

18

Page 19: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

اك--ثریت م--ردم، اینست كه آنچه امروزه بیشتر جلب توجه نموده-4 – كه بعضی از طواغیت نیز شامل آن میگردد- هم-ان تعری-ف ق-دیم توحید را حفظ كرده اند، طوری كه یكی از ایشان را از معنی كلم-ه توحید سؤال كردم، بسرعت و بدون كدام شك و تردید برایم جواب گفت: ال معبود بحق إال الله..یع--نی هیچ معب--ودی بح--ق بغ--یر از الل--ه

نیست...!! این تعری--ف درس--ت اس--ت ام--ا ب--دون اینك--ه مع--نی و داللت آن--رابدانند، و بدون آنكه لوازم و تبعات آنرا بشناسند...آنرا بیان میكنند!!

ولی بیشتر مردم نمی دانند.هو همچنان میفرمای--د:}- ب لحكم ؛ - الل--ه فرم--ان41{الرع--د : والل�ه یحكم ال معق

میراند و فرمایش هیچ گونه رادع و مانعی ندارد، )اصال چه كسی ی--ا چ--ه چ--یزی ی--ارایرك فی حكم��هجلوگ--یری از اج--رای فرم--ان او را دارد؟!(. و میفرمای--د: } وال یش��

، - و در فرماندهی و قضاوت خود كسی را شریك نمیسازد.26 {الكهف:أحداوم}و میفرمای--د: ن الل�ه حكم��ا لق�� ن م لی��ة یبغ��ون ومن أحس�� أفحكم الجاه

نون ، - آیا جویای حكم جاهلیت )ناشی از هواء و هوس( هستند؟ آیا50{ المائده: یوق إن� الل�ه یحكمچه كسی برای افراد معتقد بهتر از الله حكم میكن--د؟. و می فرمای--د }

، - الله آنچه بخواهد )و مصلحت داند( حكم میكند؛ و می فرماید:1المائده: {،ما یریدلى الل�ه} یه من شیء فحكمه إ ، - در ه--ر چ--یزی10{: الشوری :وما اختلفتم ف

ك--ه اختالف داش--ته باش--ید، داوری آن ب--ه الل--ه واگ--ذار میگ--ردد )و كت--اب ق--رآن ق--انونمحكمه یزدان است و در پرت--و آن كشمكش--ها بای--د فیص--له پی--دا كن--د(، و می فرمای--د:

ن�كم لمشركون} ن أطعتموهم إ ، - و اگ--ر از آن--ان اط--اعت كنی--د121{ االنع--ام:وإنونبیگمان شما )مثل ایشان( مشرك خواهید بود، و می فرماید:} فال وربك ال یؤم

ا م� م حرج��ا م ه جر بینهم ثم� ال یج��دوا فی أنفس�� حت�ى یحكم��وك فیم��ا ش�� ، - ام--ا ن--ه! ب--ه پروردگ--ارت س--وگند ك--ه آن--ا65{، النساء: قضیت ویسلموا تسلیما

مؤمن بشمار نمی آین--د ت--ا ت--و را در اختالف--ات و درگیریه--ای خ--ود ب--ه داوری نطلبن--د وسپس ماللی در دل خود از داوری تو نداشته و كامال تسلیم )قضاوت( تو باشند.

و همچن--ان در ح--دیث ص--حیحی از ن--بی ص--لی الل--ه علی--ه و س--لم روایت اس--ت، ك--ه همانا الله خود حكم اس--ت و خ--ود(، - إن الله هو الحكم، وإلیه الحكممیفرماید: )

حكم )قضاوت( به او بر میگردد، و غیره نصوص شرعی ك--ه داللت ب-ه این ن-وع توحی--د دارد،...كه هر كسی آنرا رد كن--د تم--ام ایم--ان را رد ك--رده اس--ت، و رد آن متض--من رد

جمیع نصوص متقدم الذكر و غیره نصوص مشابه نیز میباشد. آنچه را كه قبال ما بیان كردیم به این معنی نیست كه توحید حاكمیت مس--تلزم قس--م چهارم توحید به اضافه از اقسام سه گانه معروف آن باش--د، و ن--ه كس--ی این را گفت--ه است،...بلكه همگی-اهل علم- اكثریت احكام آنرا ش--امل توحی--د ال-وهیت می دانن--د، و بعضی آنرا شامل توحید ربوبیت و یك قسمت اخیر آنرا شامل توحی--د اس--ماء وص--فات

میشمارند. ولی اینكه اكثریت مردم بدلیل حكم بغیر ما انزل الله داخل شرك و كفر ش--ده ان--د، و جهت قضاوت به سوی قوانین طاغوتی رجوع می كنند،...بن--ا الزم می نمای--د، ت--ا تم--ام

بنده گان الله را از اهمیت این نوع توحید با تخصیص آن آگاه ساخت. و این بمانند قول كسی می ماند، كه می گوید، بر شماست تا به توحید طلب و دع--اء، و توحید محبت و طاعت، و توحید فروتنی و خش--وع ...ب--ر الل--ه متع--ال ملتفت باش--ید، چرا كه ما می بینیم اكثریت م--ردم ب--ه س--بب ع--دم رع--ایت همین توحی--د در –ش--رك و

تفریط در احكام آن- واقع شدند.

19

Page 20: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

این را تعریف میكنند... اما در عین زمان طواغیت را ن--یز عب--ادتمی كنند و به سوی خدایان غیر الله متعال متمائل هستند.

این تعریف را بیان میكنند....در حالیك--ه خ--ود را خ--دای در پهل--ویالله متعال ساخته اند.

این تعریف را فق-ط در ق-الب الف-اظ بی-ان می كنن-د...ت-ا آنك-ه از مؤاخذه دیگران در امان بمانند، و حتی آنها را به جه--ل و ع--دم علم

توحید نیز وصف نمی كنند.

میگویم: این قول حق است، و اه--ل علم و توحی--د در زمین--ه كتابه--ای زی--ادی ب--ا چ--نین مفاهیم و تعابیر برشته ای تحری--ر در آورده ان--د،...ولی هیچكس--ی ب--ه این ن--وع چه--ارم توحید قائل نبوده اند، و توحید را بن--وع چه--ارم ، پنجم و شش--م تقس--یم ننم--وده ان-د، و گفته هایشان از اقسام سه گانه ای معروف توحید خارج نمی باشد، و هرگاه به تأكی--د و توضیح بیشتر این نوع از توحید و تخصیص آن در كتابات خویش می پردازن--د، ب--دلیل اهمیت بیشتر این توحید و نیاز مردم به بفهمیدن آن می باشد، كه این گونه توض--حات

به اصل مسئله إن شاء الله ضرری نمی رساند. بسیاری از مردم درین زم--ان اگ--ر برایش--ان گفت--ه ش--ود، ... برشماس--ت ت--ا ب--ه توحی--د الوهیت ملتفت باشید..نمی دانن--د ك-ه منظ-ور و ه--دف م-ا چیس-ت، و از ش-ما تفص-یل بیش--تر می خواهن--د، ك--ه برایش--ان بگوی--د: ب--ر ش--ما ت--ا ب--ه توحی--د دع--اء طلب و نیت و قصد ...ملتفت باشید، برشماست تا بمقتضای توحید محبت...عمل كنید ، ك--ه محبت و دوست داشتن در ذات خود برای الله متعال الزم است نه غیر او...بر شماس--ت ت--ا ب--ه توحید طاعت عمل كنید، و همچنین توحید حاكمیت ، و قضاوت را خاص الله بگردانید، در حالیكه تعداد زیادی از مردم را میابی، كه از حكم نم--ودن ب--ه ش--ریعت الل--ه متع--ال

بسوی قوانین كفر و طاغوت رو گردانیده اند...! و هرگاه با تفهیم فوق فهمیدی! كه این توحید از فتنه انگیزی های مرجئه عصر ن--یز در امان نمانده است، و میخواهند كه اهمیت این ن-وع توحی-د و ایم-ان را ك--اهش داده، ت-ا آنك--ه م--ردم آن--را نادی--ده گیرن--د، و میخواهن--د ب--رای م--ردم این را بگوین--د: اعم--ال این مجرمین بزرگ، طواغیت حكم بدلیل حكم بغیر ما انزل الله و تب--دیل جایگ--اه ش--ریعت الله متعال بقوانین كفری و طاغوتی ...مناقض توحید نمیباشد، و این اعمال ش--ان هیچ ارتباطی با توحید ندارد، چرا كه تحت هیچ یك از اقسام ثالثه معروف توحی--د نمی آی--د، طوریكه بنام توحید حاكمیت چیزی را مشاهده نمی كنیم، ..بنا اجازه نیست كسی آنها

را تكفیر نماید و یا حكم خارج شدن شان را از دین بدهد!! آنها با این كار های خود نه در صدد كدام مناقشه علمی...هستند و ن--ه میخواهن--د ازین طریق به حق معرفت حاصل كنند، بلك--ه میخواهن--د راه مجادل--ه ب--ا ط--واغیت را بس--ته كنند، و جرم های ایشان را كاهش بدهند، و حال و اعمال باطل شانرا در انظار م--ردم زینت بدهند، ...خاصتا اكثر این اشخاص كه ب--ا چ--نین فتن--ه انگ--یزی هایش--ان در مقاب--ل مردم خود را – دلسوز به شریعت نشان میدهن--د- در حالیك--ه در خف--اء همین اش--خاص در جلو در این طواغت نشته و در طعم لقمه ن--انی و ی--ا دان--ه اس--تخوانی ش--ب را روز

كرده و احكام دین را تبدیل میكنند و آنرا به بهای ناچیز به فروش میرسانند. و الزم ب--ه ی--اد آوری می دانیم، ك--ه من روزی ب--ا یكی ازین گون--ه اش--خاص مقاب--ل شدم ...و برایش این همه را بازگو نمودم – و از ش--رك قص--ر ه--ا در دین او را برح--ذرداشتم، ...ولی او با بسیار لجاجت و اعتراض از جا برخاست و گفت: این نوع شرك – یعنی شرك قصر ها- را از كجا آورده ای..؟و دلیل ات برآن چیست..؟م--ا فق--ط ش--رك قبور را میشناسیم... و هرگز از مشایخ خویش نشنیده ایم كه در م--ورد ش--رك قص--ور

20

Page 21: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

و مثل اینان ب-ه مانن-د كس-انی می مان-د، ك-ه كلم-ه توحی--د را می خوانند بدون اینكه معنی آنرا بدانن--د....و ی--ا كس--ی ك--ه این كلم--ه را

بگوید بدون اینكه به لوازم و مطالبات آن التزام داشته باشد. و اینان كسانی هستند ك--ه كلم--ه توحی--د و حف--ظ آن هیچ منفع--تی بریشان نمی رساند، و همچنان از مؤاخذه درین مسئاله در دنیا ون-ه

در آخرت در امان خواهند بود....!

: معنی شرط-

صحبت كرده باشد...!؟ برایش گفتم: دلیل تو بر شرك قبور از كجا است....؟!

گفت: هرگ--اه م--ردم قب--ور را از جهت دع--اء-توس--ل- و ت--برك و اس--تغاثه – فری--ادرسی- ...بخوانند ..این شرك است..و تنبه مردم از شرك قبور الزم است.=

= ب--رایش گفتم: ح--رف ات درس--ت اس--ت...ولی آنچ--ه را ب--ر قب--ور گف--تی ب--ر قص--ور)قصرها( نیز بگو...!

گفت: از كجا این قصر ها مورد عبادت قرار گرفته اند ت-ا آنچ-ه را ك--ه در م-ورد قبره--اگفتم در آن نیز بگویم..؟

برایش گفتم: قصر ها بغیر از الله عب--ادت می ش-وند،از جهت اینك-ه احك-ام ص--ادره از طرف صاحبان و طواغیت موجود در این قصرها ، و قوانین وضعی دست س--اخته آنه--ا بغیر دین الله متعال ب--وده و در مخ--الف ب--ا ش--ریعت او متع--ال ق--رار دارد، و از ط--رف

ساكنین این شهر ها پیروی می شود. و همچنان این قصر ها از جهت اطاعت و پیروی ساكنین آن دی--ار از ط--واغیت موج--ود در میان آنها، و از همه آنچه اوامر و تعالیم كه ص--ادر میش--ود...ب--دون در نظ--ر داش--ت

موافقت و مخالفت این اوامر و تعالیم با شریعت الله مورد عبادت قرار میگیرد. همینطور هم--ه این قص--رها از جهت م--واالت ب--ا آنه--ا و م--واالت ب--ا اه--ل این قص--رها و مواالت با طواغیت حكم و پابندی به ایشان و پابندی با سیاس--ت ه--ای ایش--ان و نظ--ام های باطلی را كه بوجود آورده اند تا انكه مرگ به سراغ ش--ان می ای-د، م-ورد عب-ادت

قرار میگیرند...! پس به این كلمات و عبارات تامل كن، كه از ورای رسانه ه--ای تص--ویری و ص--وتی ب--ه گوش ه--ای م--ا می رس--د، : مانن--د؛ نگهبان--ان قص--ر...س--ربازان قص--ر...خ--دمت گ--اران قص--ر...ادای اح--ترام و والء ب--رای قص--ر...سیاس--ت قص--ر...این حكم از قص--ر ص--ادر شده ...امنیت و سالمت قصر...برنامه قصر ..وغیره این چ-نین عب--ارات ك--ه اگ--ر دقت شود در هر كلمه از كلمات آن شرك و كفر نهفته است بلك--ه در ه--ر ح--رف آن ش--رك

موجود است! و همچنین این قصر ها از جهت خوف و ترس مورد عبادت قرار می گیرند، از خوف و ترس اش--خاص و ط--واغیت موج--ود درآن....پس بس--یاری از مردم--ان از این قص--ر ه--ا بیشتر میترسند نسبت به آنكه از قبر ها بترسند، و بیشترین دیگر ش--ان امی--د ك--ه ازین

قصر ها دارند از قبر ها ندارند.!! و همچنان از طرف بعضی قلب های مریض نیز مورد عبادت قرار میگرن-د، ...ك--ه آنه-ا

منتظر التفات و مهربانی،جوانمردی و طعمه دنیوی را از نزد این طواغیت دارند.!!!

21

Page 22: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

اصولین در تعریف شرط میگویند: شرط ام--ری اس--ت ك--ه وج--ود شی بر وجودش متوقف باشد، و در نب--ودش ش--یء موج--ود نگ--ردد،

.15ولی با موجودیت اش وجود شیء الزمی نیست مثال؛ شهادت توحید از خود شروطی دارد، مانند؛ نطق و اقرار به آن، كه ال إله إال الله بدون آن صحیح نمی گردد، ولی وج--ود نط--ق و اقرار به تنهائی مستلزم بقیه شروط و اركان وجود تحقق ال إل--ه إال الله نمیباشد، ولیكن ع-دم وج-ود این ش--روط و غی--ابت آن مس-تلزم

غیابت و انتفاء ال إله إال الله بصورت كلی میباشد. و همینطور بقیه شروط ال إل--ه إال الل--ه ...ك--ه إن ش--اء الل--ه ب--ذكر همه آنها خواهیم پرداخت، شرط برای ص--حت توحی--د میباش--د، و ب--ا انتفاء یكی از آنها مستقما ال إله إال الله منتفی میگ--ردد، و انتف--اع از آن ن--یز منتفی میگ--ردد، ولی وج--ود هری--ك از ش--روط ب--ه تنه--ائی و منفردا مستلزم نفی تحقق و وجود ال إله إال الله نمی باشد، و برای تحقق آن و تحقق انتفاع از آن الزم است تا تمامی شروط و ارك--ان

آن بدون نقض شیء از آن استیفاء گردد.

و ح--اال می پ--ردازیم ب--ه بحث مفص--ل در م--ورد ش--روط ال إل--ه إالالله ...و شما را دعوت برای فهم این مهم می كنیم.

شروط ال إله إال الله .- ال إله إال الل--ه دارای ش--روط متع-ددی میباش--د، ك--ه ایم-ان ب--دون-

التفات به آن صحیح نمیگردد:

: نطق و اقرار شرط اول -

. مانند وضوء، كه برای نماز الزمی است، و نماز بدون آن درست نیس--ت، ام-ا اگ--ر 15وضوء موجود گردد، الزم نیست تا نماز خوانده شود.

22

Page 23: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

ش--هادت توحی--د لفظ--ا ب--رای ی--ك ش--خص هنگ--ام ورد ب--ه اس--الم ضروری است تا آنكه حكما و وصفا مسلمان دانسته ش--ود و ص--یغه

" آن اینس--ت: أش��هد أن ال إل��ه إال الل��ه وأش��هد أن محم��دا " .رسول الله

و هر آنكه با وجود توانائی از گفتن آن انكار كند، هرگز مسلمانان و معصوم ال--دم در اس--الم نخواه--د ب--ود، همانطوریك--ه در ح--دیثی از طریق سعید بن مسیب و آن از پدرش روایت می كند آم-ده اس--ت: هنگامیكه وفات ابو طالب نزدیك شده بود، رس--ول الل--ه ص--لی الل--ه علیه وسلم آنجا آمد، در حالیكه ابی جهل و عبدالله بن ابی امی--ه بن مغیره نیز حضور داشتند؛ گفت: ای كاكا ! ال اله اال الل--ه بگ--و؛ كلم--ه ك--ه بواس--طه آن ب--رایت ن--زد الل--ه ش--اهد باش--م، آنگ--اه ابی جه--ل و عبدالله بن ابی امیه گفتن--د: ای اب--ا ط--الب آی--ا از ملت عب--دالمطلب روگردان میشوی؟ و رسول الله صلی الل--ه علی--ه وس--لم ب--دون هیچ التفاتی حرف های قبلی اش را مادام تكرار میكرد و كلمه ش--هادت را به او تلقین و پیش می كرد، تا آنكه ابو طالب آخرین كالم فیصله كننده خویش را درین مورد بی--ان ك--رد: و آن اعالن ثب--اتش ب--ر ملت عبدالمطلب یا پدرش بود، بع--د از آن رس--ول الل--ه ص--لی الل--ه علی--ه وسلم برایش گفت: به الله قسم كه ت--ا آنك--ه من--ع نش--ده ام ب--رایت اس--تغفار می كنم، ام--ا در آن هنگ--ام الل--ه متع--ال این آی--ه را ن--ازل

روافرمودن---د:} تغف م���ا ك���ان للن�بی وال�ذین آمن���وا أن یس���ن بع��د م��ا تبین لهم للمشركین ول��و ك��انوا أولی ق��ربى م

یم .113{.التوبه – أن�هم أصحاب الجح پیغمبر و مؤمنان را نسزد كه برای مشركان طلب آمرزش كنند،-

هر چند كه خویشاوند باشند، هنگامیكه برای آنان روشن شود كه )باكفر و شرك از دنیا رفته اند و( مشركان اهل دوزخند.

همانطوریكه در مورد ابی طالب برای رسول الله صلی الله علیهن�ك ال ته��دی من أحببت ولكن�وسلم این آیه را ن--ازل فرم--ود:} إ

.56{.القصص- الل�ه یهدی من یشاء وهو أعلم بالمهتدین )ای پیغمبر!( تو نمی توانائی كسی را كه بخواهی هدایت ارمغان-

داری )و او را به ایمان، یعنی سر منزل مقص--ود و مطل--وب انس--ان برسانی( ولی این تنها الله است كه هر كه را بخواهد هدایت عط--اء می نماید، و او بهتر میداند كه چه افرادی )بر طبق حكمت و عنایت یزدان و برابر اندیشه و تالش انسان، سزاوار پذیرش ایمان ب--وده و

به سوی صفوف مؤمنان( راهیابند. و همچن--ان در ح--دیث ك--ه ابی هری--ره آن--را روایت نم--وده اس--ت، میگوید، رسول الله صلی الله علیه وسلم برای عم خویش گفت: ال

23

Page 24: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

اله اله الله بگو تا نزد الله در روز قیامت بران شاهد باشم، ام-ا اب-و طالب در جواب گفت:اگر قریش با گفتن این كلمه مرا ت--وهین نمی كردند و نه میگفتند كه ابی طالب از ترس این كلمه را گفت--ه اس--ت حتما با گفتن آن چشم هایت را خنك میكردم!! پس الله متع--ال این

ن�ك ال تهدی من أحببت ولكن� الل�ه یهدیآیه را نازل كردند:} إ16{.من یشاء

)ای پغیم--بر!( ت--و نمی توان--ائی ه--ر آنك--ه دوس--ت داش--ته باش--ی- هدایت كنی، بلكه این الله اس--ت ك--ه ه--ر كس--ی را بخواه--د ه--دایت

مینماید. أم��رت أن:»و رس--ول الل--ه ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم میفرماید

أقاتل الناس حتى یش��هدوا أن ال إل��ه إال الل��ه وأن محم��دا رسول الله، ویقیموا الصالة، ویؤت��وا الزك��اة، ف��إذا فعل��وا ذل��ك عص��موا م��نی دم��اءهم وأم��والهم إال بح��ق اإلس��الم

- امر شده ام ت-ا ب-ه مقاتل-ه علی-ه م-ردم17«وحسابهم على الله بپردازم تا آنكه گ--واهی بدهن--د، هیچ معب--ودی بج--ز از الل--ه نیس--ت و محمد فرس--تاده الل--ه میباش--د، و نم--از را بپ--ا دارن--د و زك--ات را اداء كنند، و هرگاه چنین كردند خون و اموال ش-ان مص--ئون اس--ت مگ--ر

بحق كه به اسالم تعلق دارد و حسابشان به الله واگذار میباشد. میگوی--د: این ق--ول رس--ول1/212نووی در شرح اش ب--ر مس--لم

صلی الله علی--ه وس--لم داللت ب--ه یكی از ش--روط ایم--ان دارد، و آن عبارت از اقرار شهادتین با وجود اعتق--اد ب--ر آن و اعتق--اد ب--ر جمی--ع

آنچه به رسول الله صلی الله علیه وسلم داده شده است.

. أخرجه مسلم فی الصحیح؛ میگویم: عدم ایمان ابی طالب عم نبی صلی الله علیه 16 وسلم ... برای كسی كه در آن تعقل و تدبر نماید نشانه ای از نشانه های ب--زرگ الل--ه متعال است.... زیرا كه رسول الله علیه وسلم خ--ود مس--ر ب--ه دع--وت ابی ط--الب ب--ه اسالم بود ...رغم آنكه برای نبی صلی الله علیه وس--لم علم و حكمت و خل--ق عظیمی اعطاء شده بود، و رغم اینكه عالقمندی شدیدی به قبول هدایت از ج--انب عم خ--ویش داشت...اما تقدیر الهی برآن رفته بود كه اب--و ط--الب ایم--ان نی--اورد و ب--ه كف--ر و ملت شرك بمیرد..!!! از همین جهت است كه باید بدانیم جمیع ام-ور – ه-دایت و گم-راهی- همه بدست الله متعال میباشد، كه هیچ شریك در ذات و صفات خود ندارد و هر كه را خواهد هدایت می كند و هر كه خواست گم--راه می س--ازد، و این ام--ر ج--ز ب--ر ذات او تعالی بر كسی دیگری میسر و مقدور نیست،حتی نبی ما صلی الله علی--ه وس--لم – ب--ا وجود دادن فضل و علم از جانب الله متعال- توانائی هدایت هیچ فردی را ن--دارد مگ--ر

لیس ل--ك من األم--راینكه الله اراده ب-ه ه--دایت او داش--ته باش--د، طوریك-ه میفرمای-د:}هم ظالمون{-آل عمران - . پس ن--بی م--ا ص--لی128شیء أو یتوب علیهم أو یعذبهم فإن

الله علیه وسلم جز برایشان بیان و ارشاد هدایت مأموریتی نب--ود، ام--ا توفی--ق ه--دایتتنها از جانب الله باری تعالی میباشد.

. متفق علیه.17

24

Page 25: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

میگوید: شهادتین امری است كه7/609ابن تیمیه در فتاوی خود اگر شخصی با وجود قدرت و توانائی به گفتنش آنرا نگوید به اتفاق مسلمین كافر میباشد، و او ظاهرا و باطن--ا ن--زد س--لف امت و آئم--ه

آنان و جمهور علماء ایشان كافر است. اما قید»قدرت گفتن« بر صاحب عج--ز مانن--د؛ گن--گ ك--ه ق--ادر ب--ه كالم نیس--ت ص--دق نمی كن--د بن--ا او ازین قی--د اس--تثنا خ--ارج می باشد...زیرا عجز ك--ه امك--ان دف--ع آن و رف--ع تكلی--ف از ص--احب اش

محس--وب میبه اتف--اق جمی--ع اه--ل علم ع--ذر ش--رعیمیسر نباشد گردد.

پس از لوازم این شرط تكفیر بالقول استنتاج می گردد... ب--دلیل اینكه هرگاه ایمان به قول و غیر آن ثابت گردد پس باید كفر ن--یز ب--ا

قول و غیر آن ثابت میشود. اما با این شرط كسی بجز از جهم بن صفوان گمراه و پ--یروانش مخالفت نكرده است، زیرا آن--ان ایم--ان را مطل--ق ب--ه تص--دیق قلب حصر می نمایند و نطق را برای صحت آن شرط الزمی نمی دانن--د، و برعكس كفر را بمعنی كامال متفاوت دیگری یع-نی- كف-ر محص-ور به تكذیب قلبی میباشد- حمل می كنند، بنا از این امر امك--ان اینك--ه

كفر قولی شدیدتر از كفر عملی میباشد استنتاج می گردد. و این قول علی الرغم فساد و بطالنش و مخالفت آن با نص--وص متواتر و ظاهر شرعی و عقیده اهل سنت و جماعت باالی بس--یاری از طالب علم معاصر تأثیر گذار بوده است خصوص--ا كس--انیكه خ--ود را به ناحق و بهتان ب--ه عقی--ده س--لفی و منهج س--لفی منس--وب می دانند- در حالیكه سلفیت ازیشان ب--یزار اس--ت- و غ--یره كس--انیكه از مكاتب ارجاء متاثر هستند- ك--ه عقی--ده ش--ان ب--ه ارج--اء در ایم--ان و وعد و عید بر میگردد- همانطوریكه بس--یاری از م--دارس و پوهنت--ون های علمی معاصر و موجود در شهر های مسلمانان منعكس كنن--ده

.18چنین وضعیتی است و اگ--ر در این مس--أله كمی بررس--ی و ت--دقیق ص--ورت گ--یرد ه--ر شخص به خوبی حقیقت آنرا میآبد، كه ایش--ان در اص--ل در مس--ائل كفر و ایم--ان جهمی نیس--تند، بلك--ه ه--ر گ--اه برایش--ان مس--ائل كف--ر مطرح گردد...یعنی پرسیده شوند، چ--ه زم--انی ش--خص ك--افر و چ--ه زمانی كافر نیست؟ میبینی--د ك--ه ایش--ان ب--ه عقی--ده جهم در مس--أله ایمان و مفاد آن تمایل نشان می دهند، و آن اینك--ه ه--ر شخص--ی ب--ا تصدیق قلبی ش--هادتین را تلف--ظ ك--رد او م--ؤمن اس--ت ب--دون اینك--ه

. در مورد فس-اد و بطالن این ق-ول مفص-ال ب-ا ادل-ه ش-رعی در كت-اب خ-ویش تحت18 عنوان » االنتصار الهل التوحی--د...« و همچن--ان » ته--ذیب ش--رح العقی--ده الطحاوی--ه..«

صحبت نموده ام كه میتوانید به آن مراجعه كنید.

25

Page 26: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

عملی مانند اعمال مسلمانان انجام بدهد و یا اینك--ه ق--ول كف--ری ازاو صادر شود!!

و هنگامیكه برایش--ان گفت--ه ش--ود این ش--خص ب--ه دلی--ل ص--راحت كفرش كافر است، و او الله و رسول او ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم و دین را دش-نام میده-د...میگوین--د: آی-ا می-دانی ك-ه قلب--ا ب-ه این كف-ر رضایت دارد و آنرا حالل می داند؟ بنا مهم نزد ما سالمت اعتق--اد و تصدیق قلبی آنست، پس این كفر در ظاهر بوده ولی در باطن كفر

.19نمی باشد و همچنان برای ما هیچ راهی دسترسی به دانستن باطن و اعتقاد او نیست..لذا جز اینكه به ایمان او حكم كنیم هیچ چاره ای ن--داریم، پس او مؤمن بوده و تكفیرش ج--واز ن--دارد، ب--اوجود آنك--ه كلم--ات و الفاظ مكفره را نیز بر زبان آورده باشد...و این اطالقات و عب--ارات را نبای--د ص--ریح دالل--ه تعب--یر ك--رد و كف--ر و تك--ذیب قل--بی او را ازآن

استنتاج نمود!! و چونكه با ایش--ان در مس--ائل ایم--ان مناقش--ه نم--ائی، یع--نی چ--ه زمانی شخص مؤمن و چه زمانی مؤمن نیست..میبینی--د ك--ه ایش--ان به سوی عقیده مرجئه كرامیه و مفاد گفت--ار آنه--ا تمای--ل نش--ان می دهند، و آن اینكه هر شخص--ی ك--ه لفظ--ا ب--ه ش--هادتین اق--رار نم--ود، مؤمن است ولو آنكه در باطن منافق و كافر باشد، و به آن تص--دیق

20و اعتقاد نداشته باشد!

. طوریكه حسین بن منصور حالج زندیق را این چنین برائت دادند، در حالیكه او دعوی 19 خدائی داشت و میگفت من الله هستم و قابل عبادت میباشم،اما همین اهل ارجاء گفتند او در

ظاهر كافر است اما در باطن او امكان دارد مؤمن باشد. . این امر را از كتابات شان كه درین اواخیر به كثرت نشر می ش--ود یافت--ه ایم – و 20

همچنان از خالل مناقشاتشان ، و از نشست و برخاست كه با بعضی از یش--ان داش--ته ایم یافته ام ،و بعضی این عقاید را از كت--اب اس--تاد محم--د قطب – حفظ--ه الل--ه – ك--ه درین زمینه آورده شده است نیز برداشت نموده ام، طوریكه در كتاب » ال اله اال الله

میگوید: از گفته یكی ازیشان - باوجود آنك--ه158عقیدة و شریعة و منهاج الحیاة« ص او از خوب ترین و بهترین شان اس-ت و الل-ه او را رحمت كن-د- تعجب می كنم ك--ه در یكی از روز های فرماندهی و قیادت عمل اسالمی میگفت: هیچ فردی را كه ال ال--ه اال الله را بر زبان بیاورد ولو كه كمونست نیز باش--د تكف--یر نمی ك--نیم، الل--ه گوین--ده آن--را

رحمت نموده و او را ببخشد! پس دقت كنید! هر گاه چنین شخص در قیادت اعمال اسالمی نیز باشد و چنین اقوال نیز از وی صادر شود كه درست ب--ه تبلی--ع و نش--ر م--ذهب مرجئ--ه كرامی--ه اس--ت..پس چگونه از مردمی گالیه كنیم كه در پیروی و اتباع و تقلید بدون بصیرت و دلیل ازیشان

گرفتار هستند..؟!! و اگر كسی را درین مقام سرزنش كنیم، پس او شیخ عفی الله عنه است، چرا كه او مكررا برای این شخص اظهار ترحم نموده و از مف--اد عملش و از خط--اء آش--كارش و جزم او برین عملش و دعوت بسوی آن ، باوجود آنكه شخص قیادی هم بوده اس--ت و كمونست ملحد را ك--ه كف-رش ص--ریح میباش--د – ب-ا گفتن یكب--ار ش-هادتین در عم-ر آن

شخص كمونست را برأت می دهد– تكفیر نمی كند؟!!

26

Page 27: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

و هرگاهی برایشان گفته شود این شخص كمونست و ملحد بوده ، كفر و الحاد اساس اعتق--ادش را تش--كیل می ده--د، و او ح--تی ب--ر اساس اصول ش-یخ اول ش-ما یع-نی جهم بن ص-فوان گم-راه .. ن-یز كافر میباشد، برایت میگویند: او به ال اله اال الله ش--هادت میده--د..و

چگونه شخص را كه ال اله اله الله میگوید تكفیر كنیم. و چگون--ه حكم كف--ر و ارت--داد را ب--ر علی--ه او م--رتب گ--ردانیم، در حالیكه ظاهرش داللت بر ایمان دارد..و برای ما امر شده است ك--ه ب--ر ظ--اهر حكم ك--نیم و تنه--ا الل--ه اس--ت ك--ه مت--ولی اس--رار نه--ان میباشد..و برای ما امر نش--ده اس--ت ك--ه قلب ه--ا را ش--ق نم--وده و

بشگافیم تا آنكه حقیقت ایمان و كفر شخص را بیابیم! و اگر در مورد طاغوتی از طواغیت عصر صحبت شود كه كفرش بواح و ظاهر است..آنگاه بر اس--اس عقی--ده جهم باالیت--ان اع--تراض می كنن-د...و هرگ-اه در م-ورد ط-اغوت از ط-واغیت حك--ایت ك-نی و تك--ذیب و اس--تحالل قل--بی او را ب--از گ--و نم--ائی... ب--ر مبن--ای عقی--ده

مرجئه كرامیه بر علیه تو اعتراض می كنند! پس ایشان باطنیان و جهمیان هستند-- زمانیكه شخص--ی ب--ا كف--ر

ظاهر و بواح نزد شان آورده شود.....! و ظاهری و ك--رامی هس--تند-- آنگ--اه ك--ه شخص--ی باطن--ا ك--افر و ملحد مانند؛ یك كمونیست ك--ه ش--هادتین را م--ادام اق--رار دارد، ن--زد

شان آورده شود! و این بدترین و خبیث ترین حقیقتی است كه ك--ه امت اس--المی و دعوت اسالمی در عصر حاضر به آن مبتال گریده است...و هركسی نظ--ر ب--ه ق--درت تل--بیس و تض--لیل ك--ه دارد در راس--تای تحق--ق آن میكوشد و عمل می نماید و به سوی آن دع-وت می كن-د،و اك-ثریت ایشان احیانا تحت اسم سلفی و اهل سنت و جماعت این كار ه--ای خ--ویش را تعقیب می كنن--د، در حالیك--ه س--لفیت و اه--ل س--نت و الجماعت از اقوال و تهمت های شان به مانند، برأت گرگ از خ--ون

یوسف علیه السالم بریء میباشد.

برای شهادت توحید وجود دارد؟یمسأله: آیا بدیل راجح اینست كه هیچ چ--یزی نمی توان--د ج--ایگزین تلف--ظ ش--هادت توحید گردد مگر نماز، اگر شخصی دیده شود كه نم--از می خوان--د و و برای شیخ شایسته این بود كه به حك--ایت این مقول--ه ش--نیع آن ش--خص، ب--دون ذم و

مدح و دعا و استغفار برای او یا كسی دیگر میپرداخت!! آم--ده اس--ت می گوی--د:7/548ابن تیمیه در مورد مرجئه كرامی--ه طوریك--ه در فت--اوی

كرامیه ای اصحاب محمد بن كرام ،گمان داشتند كه ایمان اق--رار و تص--دیق ب--ه لس--انبدون قلب میباشد..و آنرا در شمار فرق مرجئه آورده است.

27

Page 28: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

این را ندانند كه قبال شهادت توحید را اداء كرده اس--ت ی--ا خ--یر! ب--ه اسالم آنشخص حكم می شود، و باالی او حقوق و واجبات و احك--ام

وارده در نصوص شرعی مرتب می شود. منهمانطوریك--ه رس--ول ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم می فرمای--د:»

ص��لی ص��التنا،و اس��تقبل قبلتن��ا،و اك��ل ذبیحتن��ا، ف��ذلك« البخاری.المسلم له ذمة الله و ذمة رسوله

- كسی كه به مانند ما نماز خواند، و به سوی قبله م--ا روی آورد، و ذبیحه ما را خورد، پس او مسلمان بوده در پن--اه الل--ه و رس--ولش

قرار دارد. میگوی--د: ایم--ان ب--دون ال ال--ه اال8/207قرطبی در كتاب الج--امع

الله گفتن بجز از خواندن نماز به سایر اق--وال و افع--ال تحق--ق نمی یابد، اسحاق بن راهویه می گوی--د: در نم--از آن احك--امی م--رتب می گردد كه در سایر اعمال شرعی موجود نمی باش--د، ب--ه همین دلی--ل اجم--اع و اتف--اق اس--ت ك--ه میگوین--د: ه--ر گ--اه ش--خص مع--روف ب--ه كفر)اصلی( را در حین نماز خواندن در اوق--ات معین آن دیدی--د و ی--ا آنكه نماز های زیادی میخواند بدون اینكه به اقرار باللسان او واقف باش--ید حكم ب--ر ایم--ان او درس--ت اس--ت، در حالیك--ه این ام--ر در

احكامی چون روزه و زكات مرتب نمیگردد. پس هرگاه گفته شود: كه رسول صلی الله علیه وس--لم خال--د بن

« میگفتن--د- یع--نی21ولید را در ارتباط به قتل آن مردمانیك--ه »ص--بأنا اراده خویش را مبنی بر اسالم آوردن بیان می كردند- ولی اش--تباها

« صبأنا گفتند، سرزنش كرد...! و آنه--ا را معص--وم22بعوض »اسلمنا دم-یعنی مسلمانان- دانست،پس چگونه بین این ح--الت و دو ح--الت قبلی یعنی اینكه شخص بجز از شهادت توحید و ادای نماز به اسالم

داخل نمی گردد، توافق بمیان آوریم؟ باید گفت: بین صیغه و امری كه شخص به سبب آن داخل اس-الم می گردد فرق قائل شد،و همچنان بین صیغه و امری كه باعث رفع شمشیر از باالی او در هنگ--ام قت--ال و جه--اد و هنگ--ام ورود ش--بهات

میشود. آن مواردی كه به س--بب آن ش--خص داخ--ل اس--الم می گ--ردد قبال تذكر داده شد، اما كس--یكه در هنگ--ام قت--ال شمش--یر از ب--االیش ب--ه سبب ورد ش--به برداش--ته می ش--ود، هم--ان ق--رائن اس--ت ك--ه از آن اراده صاحبش مبنی ب--ر دخ--ول ب--ه اس--الم تعب--یر می گ--ردد،ی--ا آنك--ه شخص مسلمان بوده ولی تمثیل درست از اظه--ار اس--المش ك--رده

. یعنی از دین خود برگشتیم. 21. یعنی اسالم آوردیم. 22

28

Page 29: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

نمی تواند، و شخص مقابل نمی توان--د تعب--یر درس--ت از آن بنمای--د، بمانند اقوالی چون؛ السالم علیكم و رحمة الله ، بدلیل فرموده الله

بیل الل�همتع--ال:} ربتم فی س�� ی��ا أیه��ا ال�ذین آمن��وا إذا ض��ن��ا ت مؤم الم لس�� لیكم الس��� فتبینوا وال تقولوا لمن ألقى إ

.94{ النساء-تبتغون عرض الحیاة الدنیا - ای كسانیكه ایمان آورده اید هنگامیكه )برای جهاد( در راه الل--ه به مسافرت رفتید، واض--ح س--ازید- ك--ه ب--ا چ--ه كس--انی میجنگی--د- و كسانیكه برای شما سالم كرد، نگوید كه تو مؤمن نیس--تی و جوی--ای

مال دنیای )او( باشید. یعنی- با كشتن او بخواهید آنچه از او ب--اقی می مان--د ب--ه غ--نیمت بگیرید، بنا نباید این امر شما را وادار سازد، تا قبل ازینكه –اسالم و عدم اس--الم- آن ش--خص را ت--بین نم--وده و ث--ابت س--ازید و ی--ا اینك--ه رغبت و عدم رغبت او را به اسالم دانسته باشید به قتل آنها اق--دام

ن قب�ل فمن�نماید،} فعن�د الل�ه مغ�انم كث�یرة ك�ذلك كنتم م.94{ النساء-الل�ه علیكم فتبینوا

كه در نزد الل-ه غن--ائم ف-راوانی اس-ت )و آن را ب-رای ش-ما تهی-ه- دیده است و بسی بهتر از ثروت و غ--نیمت دنی--ا ف--انی اس--ت( ش--ما پیش ازین، چنین بوده اید )و كفر را گ--ردن نه--اده بودی--د و جنگه--ای شما تنها انگیزه ی غارتگری داشت( ولی الله بر ش--ما منت نه--اد )و نعمت اسالم را نصیبتان كرد( پس )به شكرانه ای این نعمت بزرگ(

تحقیق كنید. یعنی - ثابت بسازید...و این كلمه »فتبینوا« برای ب--ار دوم در ی--ك

آیه تاكیدا تكرار میشود، كه داللت بر اهمیت و دقت موضوع دارد. همانطوریكه این گونه اقوال هرگاه از طرف شخص--ی معی--نی در دیار كفر بر مسلمانان عرضه گردد، داللت بر حسن ظن بروی دارد و حكم كفر را از باالیش ساقط میگردان--د، چونك--ه تكف--یر ب--ه مانن--د

إذا قال الرج��لقتل است، همان قسمیكه در حدیث آمده است:» « یعنی: زمانیكه شخصی برای ب--رادرألخیه: یا كافر فهو كقتله

و قتل م��ؤمنخویش بگوید ای كافر، این بمانند قتل وی میباشد؛ .23بزرگ تر از زوال دنیا است

بنا عجله نمودن در اطالق حكم كفر علیه شخصی قب--ل از تث--بیت حالت و صدقش، به مانند عجل--ه نم--ودن در قت--ل و ریختان--دن خ--ون وی قبل از تبین و تثبیت حالت اش است، از همین جهت تكفیر ی--ك امر خطیر بوده و دارای آثار خطیر میباشد ك-ه ع-واقب آن خ-ارج از

.4361. اخرجه النسائی و غیره، صحیح الجامع: 23

29

Page 30: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

وص--ف اس--ت، و خط--ر آن كم--تر از ریختان--دن خ-ون ش--خص بن--احقنمیباشد.

مسأله :آنكه كفرش از جهت غیر از امتناع ب��ه ش��هادت توحی��د باش��د، آی��ا نط��ق ب��ه ش��هادت توحی��د او را نف��ع

میرساند؟ جواب: هرگاه كفر شخص غیر از جهت امتناع از نطق به شهادت

--- درین ام--ر معل--وم ض--روری دینتوحید باشد، مانن--د؛ انك--ار از یك حالت شهادت توحید و نطق به آن، ب--رایش هیچ نفعی نمی رس--اند، مگر بعداز آنكه سبب و علت كفرش كه باعث خروج وی از اس--الم

گردیده است ازبین برود. مثال؛ هرگاه گفته باشد كه روزه ماه رمضان واجب نیست و یا یك امر غیر شرعی اس-ت...درین ح-الت ب-ه دلی-ل این س--خن وی ك-افر اس--ت، و نط--ق ب--ه ش--هادت توحی--د ب--رایش هیچ نف--ع نمیرس--اند، ت--ا زمانیكه از انكار ی--ا ع--دم فرض--یت روزه رمض--ان رج--وع نكن--د؛ پس دیده می شود كه كف--رش از جهت امتن--اع از نط--ق ش--هادت توحی--د نبوده ،بلكه قبل از جحود و انكارش و بعد از آن ب--ه ش--هادت توحی--د

مقر بوده و آنرا اداء نموده است. به همین شكل طاغوت كه شریعت الل--ه متع--ال را تب--دیل نم--وده است، و یا اینكه محارب با اولی--اء الل--ه و دینش میباش--د...ب--ه همین دلیل كافر است، ولو اینكه از روی عادت –هر س--اعت-كلم--ه توحی--د را ب--ه زب--ان بی--آورد، ام--ا هیچ نفعی ب--رایش نمی رس--اند، چ--ون این اشخاص همواره مرتكب اعمال من--اقض كلم--ه توحی--د میش--وند، ك--ه هركدام به تنهائی سبب خروج وی از اسالم میگردد، و توب--ه اینه--ا و امثال این اشخاص زمانی قبول می گ--ردد، ك--ه از ن--و داخ--ل اس--الم گردیده و شهادت توحید را نطق نمایند و همچنان از اعمال و اقوال گذشته خویش رجوع نمایند، و از آنه--ا اعالن ب--راءت و ب--یزاری كن--د، زیرا كه به سبب همین اعمال و اقوال از دائره اسالم خارج گردیده

بودند. و این حالت قیاسا بر جمیع امور مماثل و متبائین دیگر ك--ه س--بب

خروج صاحبش از دائره اسالم می گردد نیز صدق می كند. طوریك--ه اب--وبكر و س--ایر اص--حاب رض--ی الل--ه عنهم م--انعین و منكرین زكات را مرتد دانسته ب--ه جه-اد و مقاتل--ه آنه-ا پرداختن--د، ب-ا وجود آنكه ایشان ال اله اال الله می گفتند و به رسالت محم--د ص--لی

الله علیه وسلم شهادت می دادند.

30

Page 31: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

شیخ الكشمیری در كتابش إكفار المحل--دین... می گوی--د: ه--ر ك--ه كفرش از جهت انكار یك امر ضروری در دین مانند؛ اس-تحالل خم-ر باشد، ضرور اس--ت ب--رای بازگش--ت ب--ه اس--الم از این ق--ول خ--ویش رجوع نماید، چون باوجود آنكه كلمه ش--هادتین را اق--رار داش--ت، ب--ه عدم حرمت خمر قائل گردید، بنا باید برای دوب--اره مس--لمان ش--دن همراه با نطق به شهادتین براءة خ-ویش را از ق-ول س--ابقش یع-نی عدم حرمت خمر نیز اظهار كند، همان طوریك--ه اق--وال ش--افعیه ب--ه این موض--وع ص--راحت دارد، و در كتاب--ات ش--ان چ--ون »رد المخت--ار علی در المخت--ار« و »ج--امع الفص--ولین« در موض--وع ارت--داد ظ--اهر است؛ باز اگر باوجود انكارش كلمه شهادت را از روی عادت تلف--ظ نماید هیچ نفعی برایش نمیرساند، تا آنكه از آنچه گفته است رج--وع

نكند، و حكم كفر نیز از وی تا آنزمان برداشته نمی شود. شیخ محمد بن عبدالوهاب میگوید: اگر شخص شب و روز الله را عبادت نماید، بعدا به نزد قبر نبی صلی الل--ه علی--ه وس--لم و ی--ا ولی ای برود و آنرا برای رفع حوائج و غ--یره ... بخوان--د، دقیق--ا و حقیقت--ا دو معبود و إله را به عبادت گرفته، و به ال إله اال الله شهادت نداده است، زیرا آن قبری را كه میخواند، نیز إله ق--رار داده ...و همچن--ان هرگاه شخصی را به رتبه نبی صلی الله علیه وسلم باال ب--برد، ك--افر بوده و خ-ونش حالل میباش--د، و ش--هادتین ب--ه او نف-ع رس--انیده نمی

.24تواند و نمازش نیز قبول نیست و منظورش ازین قول اینست، كه شهادتین به صاحبش نفع نمی رساند، و كفر و ارتداد را از وی بسبب آنچه از دائ--ره اس--الم خ--ارج

گردیده است دور نمی كند.

: كفر بالطاغوت ط دوم شر- یكی دیگر از شروط صحت توحید كفر به طاغوت است، و ایمان شخص درست نمیباشد مگر بع--د از آنك--ه ظ--اهرا و باطن--ا ك--افر ب--ه

طاغوت گردد، و اكنون دالیكه برای این شرط اقامه شده است:ن بالل�هالله تعالی میفرمای--د: } فمن یكفر بالط�اغوت وی��ؤم

یع صام لها والل�ه سم فقد استمسك بالعروة الوثقى ال انف.256{ البقرة -علیم

هر آنكه به طاغوت كافر شده و به الله ایمان بی--آورد، ب--ه محكم- ت--رین دس--تاویز در آویخت--ه اس--ت،)و او را از س--قوط و هالكت می

رهاند و( اصال گسستن ندارد، و الله شنوا و دانا است.

.82، و مجموعة التوحید: ص 166.الرسائل الشخصیة : ص 24

31

Page 32: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

و ع--روة ال--وثقی اینج--ا طوریك--ه اه--ل علم و تفس--یر میگوین--د ب--ه معنی: شهادت دادن به ال اله اال الله میباشد، یع--نی- در ابت--داء كف--ر

به طاغوت بعدا اعالن ایمان به الله متعال. به این مفهوم كه چنگ زدن به گ--ره محكم همان--ا گفتن ال ال--ه اال

الله به صدق و اخالص است. اما هرگاه كف--ر ب--ه ط--اغوت اعالن نگ--ردد، مج--رد ایم--ان ب--ه الل--ه متع--ال هرگ--ز استمس--اك و ی--ا چن--گ زدن ب--ه ع--روة ال--وثقی – گ--ره

محكم- نبوده، و شرط و حق كلمه توحید تحقق نمیآبد. ابن كثیر در تفسیرش میگوید: تنها با دور انداختن هم--ه ش--ركاء و بت های كه ش--یطان انس--ان را ب--ه عب--ادت آنه--ا غ--یر از الل--ه تع--الی میخواند، و تنها گردانیدن الله متعال برای عبادت و شهادت دادن به

فق��د استمس��ك ب��العروةاینكه هیچ إله بجز او نیست، م--أمول } { بدست می آید، و آن تنها وسیله ای استمساك ب--ه ع--روةالوثقی

الوثقی می باشد، یعنی – درین امر ثابت و ب--ا اس--تقامت میش--ود، و به منهج و راه مستقیم قرار میگیرد...و دقیقا با قوی ترین چیزی به دین چنگ میزند، كه خصوصیت بارز آن اینست كه هرگز به س--ادگی از هم ن--ه گسس--ته و در نفس خ--ود ق--وی و مس--تحكم می باش--د، و ارتباطی را كه قائم میگردان--د، در اعلی ت--رین و ق--وی ت--رین ح--د آن

می باشد.

مجاهد می گوید: عروة الوثقی یعنی ایمان.

سعید بن جب--یر و ض--حاك میگوی--د: ع-روة ال--وثقی یع-نی ال ال--ه اال الل--ه ... و می--ان این اق-وال الل--ه متع-ال هیچ گون-ه مناف-اتی موج-ود

نیست، و لله الحمد. فمنقرط--بی در تفس--یرش می گوی--د: فرم--وده الل--ه متع--ال:}

{، عب----ارت از ج----زم دریكف���ر بالط���اغوت و ی���ؤمن بالله فقد استمس��ك ب��العروةشرط...میباشد، و فرموده او متع--ال:}

{، جواب این شرط...است.الوثقی

وال أنو الله متعال میفرماید:} ة رس�� ولقد بعثنا فی ك��ل أم�.36{- النحل-واجتنبوا الط�اغوتاعبدوا الل�ه

--تی پیغم--بری را فرس--تادیم )و محت--وای دع--وت- ما به میان هر مل همه ای پیغمبران این بوده است( كه الله را بپرس--تید و از ط--اغوت

دوری كنید.

32

Page 33: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

و این مهم از جمل--ه اساس--ی ت--رین عل--ل بعثت انبی--اء و رس--ل در طول زمان های گذشته بوده است، و همچنان هدف و مرام تمامی كسانی میباشد كه به سوی همین منهج و راه به س--وی الل--ه متع--ال

دعوت می كنند. در حدیث صحیح كه از نبی ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم روایت ش--ده

و كفر بما یعبد منمن قال ال اله اال الله است، میفرماید: » . - هر كه ال25« حرم ماله و دمه و حسابه علی اللهدون الله

اله اال الله بگوید، و به آنچه كه غیر الله عب--ادت میش--ود كف--ر ورزد، خون و مالش ب-ر هم-ه مس-لمانان ح-رام ب-وده و حس-ابش ب-ه الل--ه

واگذار میباشد. و كفر بم��امفهوم قول رسول الله ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم: »

« عبارت از كفر به طاغوت است...یعبد من دون الله پس هرگاه گفته شود كه ش--هادت ال ال--ه اال الل--ه متض--من ش--رط اول است، یعنی خود – ال اله..- متضمن نفی طاغوت یا جانب كفر به طاغوت است، و آنچه كه قبال در حدیث ف--وق ت--ذكر دادیم تك--رار

همین مسأله میباشد!؟ در جواب باید بگ--ویم: این تك--رار ب--دلیل تاكی--د و بی--ان اهمیت این امر میباشد، همانطوریكه شیخ محمد بن عبدالوهاب رحمه الل--ه می

كفر به آنچه كه غیر الله عبادت می شود تاكی��د ب��رگوید: » نفی است، و شخص بدون آن معصوم ال��دم و م��ال ب��وده نمی تواند، و ا گر شك و تردید ب��رای خ��ویش در این ام��ر

«...و باید دانس--ت ك--هراه بدهد خون و مالش در امان نیست انسان مؤمن نمیشود مگر بع--د از آنك--ه ب--ه ط--اغوت ك--افر ش--ود، و

فمن یكفردلیل آن نیز قول الله متع--ال اس--ت ك--ه می فرمای--د:}ك ب����العروةبالط�اغوت د استمس���� ن بالل�ه فق���� وی����ؤم

.26{الوثقى و شخص تا زمانیكه به طاغوت كافر نگردد، به صراحت همین آیه غیر معصوم المال و دم میباشد، ولو اینكه ال اله اال الله بگوید، و هر ساعت این كلم--ه ب--ر زب--انش ج--اری باش--د، و مث--ال این ش--خص ب--ه كسی میماند كه یك حرف و ضد آنرا در آن واحد بگوید، مثال؛ ال ال--ه اال الله بگوید، و در عین زمان إله دیگری را بغیر از الله متع--ال ب--ه

عبادت بگیرد. و همانطوریكه بیان كردیم ایم--ان و كف--ر، توحی--د و ش--رك امك--ان ندارد در یك قلب جمع شود، به دلیل حدیث رسول صلی الل--ه علی--ه

. مسلم. 25.35-10. مجموعة التوحید: 26

33

Page 34: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

ال یجتمع االیم��ان و الكف��ر فی قلبوس--لم ك--ه میفرماین--د:» « یعنی -ایمان و كفر در قلب یك شخص جمع نمیگردد.امری

و اگر گفته شود ك--ه دلی--ل تق--دم ج--انب نفی ب--ر ج--انب اثب--ات در شهادت توحید و غیره نصوص كه به منظور تفس--یر ش--هادت توحی--د

وارده گردیده اند چه می باشد، و حكم آن چه است؟ در ج--واب میگ--ویم: دلی--ل تق--دم ج--انب نفی ب--ر ج--انب اثب--ات در شهادت توحی--د و غ--یره نص--وص ك--ه تفس--یر ش--هادت توحی--د از آنه--ا استنباط میگردد، فوائد و احكام عدیده و مهمی را در خود دارد،ك--ه

شرعا از ذات آن مراد میباشد:

: اینك--ه ه--ر شخص--ی چ--نین تق--دم را در نفس و دینشاز جمله مراعات نكند، چنین است كه شرك و توحید را یكج-ا انج--ام میده-د، طوریك--ه ب--ه عب--ادت ط--اغوت و الل--ه متع--ال در آن واح--د پراخت--ه باشد....كه واضحا دین اهل شرك چنین میباشد،كه بین عبادت الل--ه متعال و عبادت طاغوت جمع می كنند، از همین لحاظ باجودیكه ب--ه الله ایمان دارند و او را خالق هستی و معبود برحق میشناس--ند ام--ا

وما ی�ؤمنمشرك هس--تند، همانطوریك--ه الل--ه متع--ال میفرمای--د:}.106{،یوسف-أكثرهم بالل�ه إال� وهم مشركون

و اكثر آنان كه مدعی ایمان به خدا هستند، مشرك می باشند.-

: عدم رعایت این تقدم از لوازم-ض--روری- حب--وط ی--او از جمله نابودی عبادت و جمیع طاعات است كه شخص قبال مخلصانه برای الله متعال انجام داده است، بن-ا ش--خص ب-ه مج-رد داخ-ل ش--دن در عبادت الله متعال، داخل عبادت و طاعت او متعال میگردد، اما باید قبال از تمامی شركای الله و عبادت طواغیت بیزاری و ب--راءت خ--ود را اعالن نموده باشد، وقسمیكه قبال گذشت شرك جمیع اعمال خیر انس--ان را باط--ل می گردان--د، و ص--احب آن--را از انتف--اع آن اعم--ال محروم می سازد، یعنی- سد مانع اس--ت ك--ه بین عم--ل و قب--ول آن

حائل شده و نمیگذارد اعمال به سوی آسمان باال رود! همچنان برای تمامی افرادی كه داخل عباداتات چون نماز، روزه، زكات و حج و غ--یره... میگردن--د، قب--ل از آن الزم اس--ت ب--ه تم--امی طواغیت كافر شده، و براءت خویش را از عب--ادت و ح--زبش اعالن نماید...و بدون آن هیچ عبادتی برای او نفع رسانیده نمی تواند، و از او قبول نمیگردد، و ب--رعكس خس--ران و زی--ان این اعم--الش ب--روی

میرسد، و ندامت آنگاه هیچ سودی برای صاحبش ندارد.

34

Page 35: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

شیخ محمد بن عبدالوهاب میگوید: هرگاه شخص شب و روز الله را عبادت كند، اما بعدا نزد قبر ولی و یا نبی صلی الله علی--ه وس--لم رفته و او را به كم--ك و ی--اری بخوان--د، محقق--ا دو إل--ه را ب--ه عب--ادت گرفته است، و هرگز به ال إله اال الله شهادت نداده است؛ زی--را ك--ه إله همانا یاری دهنده و آنك--ه از او ی--اری خواس--ته می ش--ود اس--ت، همانطوریكه مشركین این كار را نزد قبر زب--یر و عب--دالقادر و غ--یره

انجام می دانند...! همچنان اگر شخصی هزار قربانی را برای الله ذبح كند، بع--دا ی--ك ذبح بنام نبی صلی الله علیه وسلم و غیره انجام بدهد، برای خویش

التی، ب--ه دلی--ل این آی--ه:}27دو إل--ه ق--رار داده است ق��ل إن� ص��ریك ل��ه ین؛ال ش�� ونسكی ومحیای ومم��اتی لل�ه رب الع��الم

ین رت وأنا أو�ل المسلم .162{، االنعام-وبذلك أم بگ--و: نم--از و عب--ادت و زیس--تن و م--ردن من خ--اص از آن الل--ه-

پرودگار جهانیان است، او را هیچ شریكی نیست و به همین دس--تور داده شده ام، و من اولین مس--لمان )در می--ان امت خ--ود، و مخلص

ترین فرد در میان همه ی انسانها برای الله( هستم.

:معنی طاغوت بعداز آنكه دالیل صحت شرط كفر به ط--اغوت را بعن--وان یكی از شروط صحت ایمان دانستیم، بنا الزم است تا معنی كلمه ط--اغوت را ب--دانیم ، ت--ا آنك--ه دخ--ول و ع--دم دخ--ول خ--ویش را در آن تفكی--ك نموده بتوانیم، و همچنان ص--فت كف--ر ب--ه ط--اغوت را بشناس--یم، ت--ا

آنكه صفت كافر به طاغوت را بدانیم و غیره امور مرتبط به آن.

در مورد معنی طاغوت باید گفت: طاغوت به ه--ر آنچ--یزی گفت--ه- میشود،كه به جهت از جهات بغیر از الله به عبادت گرفت--ه ش--ود، و

. 28او به این راضی باشد

.166. الرسائل الشخصیة: 27 . قید راضی بودن برای اینست كه انبیاء ، مالئك و صالحین – كه بغ--یر الل--ه عب--ادت 28

میشوند- از وصف و حكم طاغوت بیرون آیند، ب--رای اینك--ه ایش--ان ش--دیدا ازین عم--ل كراهیت داشته و منع نموده اند، و عدم رضایت شان به اینكه بغیر الله كسی یا چ--یزی به عبادت گرفته شود از طرف الل--ه متع--ال ث--ابت گردی--ده اس--ت.... ك--ه درین ح--االت كافی است، براءت و كفر خ--ویش را ب--ر عب--ادت كنن--ده گ--ان ایش--ان، و عب--ادت س--ایر طواغیت اظهار نموده تا حق ایشان را بدون اف--راط و تفری--ط اداء ك--رده، وم--واالت و احترام ایشان بخاطر الله بجا آورده باشیم -اما اشیای كه نمیتوان رضایت و ی--ا ع--دم رضایت آنرا دانس-ت –مانن-د؛ س-نگ و چ-وب، پ-ول و دارائی.....هم-ه در حكم ط-اغوت

داخل هستند-.

35

Page 36: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

بن--ا ه-ر چ-یز و ی-ا شخص--ی غ--یر الل--ه از جهت رك-وع و س--جده وقربانی عبادت شود، طاغوت است.....

و هر چیز و یا شخص--ی بغ--یر الل--ه از جهت دع--اء و طلب عب--ادتگردد....طاغوت است.

و هر آنچه بغیر الله از جهت خوف و رجاء - ترس و امید- عب--ادتگردد...طاغوت است.

و ه--ر آنش--خص و ی--ا چ--یزی بغ--یر الل--ه از جهت ط--اعت و تح--اكمعبادت گردد...طاغوت است.

و ه--ر آنچ--ه ك--ه بغ--یر الل--ه از جهت محبت و والء و ب--راء عب--ادتشود...طاغوت است.

به همین قیاس هر آنچه كه خاص الل--ه متع--ال میباش--د- تخص--یص آن به غیر الله - و رضایت جانب مقابل، آنش--خص و ی--ا ش--یء را در حكم و وصف طاغوت داخل میگرداند، كه درین وصف، حك-ام ك-افر و ظالم عصر نیز داخل می شوند، و همچن--ان بزرگ--ان و روح--انیون، شیوخ و رؤساء، اح--زاب و جمیعت ه--ا و غ--یره همچین چ--یز ه--ا ...و اشخاص مطیع ازینها و از اهداف آنها، هم--ه عب--ادت كنن--ده ط--اغوت

بوده اعم ازینكه به آن علم داشته باشند یا خیر! و هر محبوبی - غیر از الله متعال- طاغوت میباشد..و محبوب ب--ه این مفهومش ب--ه آن مع--نی اس--ت،ك--ه ب--رایش والء و ب--راء متحق--ق گردد؛ یعنی آنچه او دوست میداشته باشد دوست داشته باشی و از آنچه نفرت می كند نفرت ك--نی- یع--نی محبت ط--اغوت آنس--ت: ك--ه خاص بخاطر الله نبوده و بدون در نظر داشت مخ--الفت و م--واففت

آن با حق یا باطل از خواست محبوب پیروی شود! بسیاری ب--ه این گم--ان هس--تند ك--ه ك--امال اختی--ار نفس خ--ویش را داشته و آزادند- و خود را در دنیا آزادی مطلق قرار میدهند! ام--ا در حقیقت ام--ر ایش--ان بن--ده گ--ان ط--واغیت و نفس ه--ای خ--ویش هستند..بنده ئی بنده های هستند كه حتی قدر و منزلتش--ان از خ--ود

آنها نیز پائین تر و پست تر است! میگوی--د: معب--ود28/200ابن تیمیه رحمه الله در فتاوی خ--ویش

های بغیر الله اگر از عبادت خویش توسط دیگران كراهیت نداش--ته باشند، طاغوت هستند، از همین جهت نبی ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم تمامی بت ها را طاغوت نامیده اند، طوریكه در حدیث صحیح آم--ده

« - عبادت كنندهو یتبع من یعبد الطواغیت الطواغیتاست:» گ--ان ط--واغیت ب--ه دنب--ال ط--واغیت حش--ر میش--وند؛ و اط--اعت در معص--یت الل--ه، و اط--اعت در اتب--اع غ--یر ه--دایت و دین ح--ق، ك--ه در مخالفت ب--ا احك--ام كت--اب الل--ه باش--د، و ی--ا اینك--ه اط--اعت در جهت

36

Page 37: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

مخالفت به ام-ری از ام-وری الل-ه، اط-اعت از ط--اغوت میباش--د، از همین جهت كسانیكه بغیر از الله نزدش--ان ب--ه تح--اكم رفت--ه میش--ود طاغوت نامیده شده است، و الله متعال نیز فرعون و عاد را طغ--اة

نامیده است. ابن قیم رحمه الله میگوید: طاغوت هر آنچیزی اس--ت ك--ه از ح--د عابد بودن، مطیع بودن و پیرو بودن خ--ود تج--اوز كن--د، پس ط--اغوت هر قوم همان كسی است ك--ه جهت تح--اكم بغ--یر از الل--ه و رس--ول

29اش به نزد او مراجعه میگردد، و یا اینك--ه بغ--یر الل--ه او را عب--ادت میكنند، و یا بغیر از بصیرت از او پیروی می كنند، و یا اینكه از او در مخالفت امر الله اطاعت میكنند؛ پس اینست طواغیت جه--ان! اگ--ر تأملی به حال مردم این زمان گردد، اكثریت ایشان از عب--ادت الل--ه متعال خ--ارج ش--ده و در عب--ادت ط--واغیت داخ--ل گردی--ده ان--د، و از تحاكم به الله و رسول اش به س--وی تح--اكم ب--ه ط--واغیت رو آورده اند، و از اطاعت و پیروی از رسول الله صلی الل--ه علی--ه وس--لم ب--ه

جهت اطاعت و متابعت طواغیت روگردانیده اند.

پس اگر ح--ال م--ردم در زم--ان ابن قیم رحم--ه الل--ه آنط--ور ب--وده است، حالت م--ا در زم-ان كن--ونی چگون--ه ب-وده میتوان--د، در حالیك-ه طواغیت به حد اكثر خویش افزایش یافت--ه ان--د، و متن--وع گردی--ده و نزد مردم شرف یافته اند...و حدیث نبی صلی الله علیه وس--لم ن--یز به این داللت دارد، ك--ه هیچ س--ال ن--وی نیس--ت مگ--ر اینك--ه از س--ال قبلی خویش بدتر میباشد، از الله متعال سالمت و حسن اختتام امر

خویش را میخواهیم!!

شیخ محمد بن عبدالوهاب رحمه الله میگوید: طاغوت در مفه--وم عام اش هر آنچیزی است كه بغیر الله متعال عبادت میشود و یا در غیر اط--اعت الل--ه و رس--ولش، اط--اعت و پ--یروی میگ--ردد -و ب--ه آن

رضایت دارد-.

و س--ید قطب رحم--ه الل--ه در فی ظالل در تفس--یر این ق--ول الل--ه {،و جعل منهم القردة و الخنازیر و عبد الط��اغوتمتعال:}

یعنی- ازیشان شادی ها و خوك ها گردانیدیم، به سبب آنك--ه ایش--ان طاغوت را عبادت میكردند؛ میگوید: طاغوت هر سلطانی است ك--ه مبنی بر سلطنت الله حكم نمیكند، و هر حكمی است كه بر اساس

.برای دانستن مفهوم درست عب--ادت مراجع--ه گ--ردد ب-ه » اص--الحات چه--ار گان--ه « 29تألیف ابو األعلی مودودی رحمه الله.

37

Page 38: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

شریعت بناء نشده باشد، و ه--ر سركش--ی اس--ت ك--ه از ح--دود ح--ق تجاوز می كند، و سركشی از س--لطه الل--ه و ال--وهیت و ح--اكمیت او شنیع ترین و شدید ترین سركشی و طغیان محس--وب می گ--ردد، و

آنرا داخل مفهوم طاغوت لفظا و معنیا میگرداند.

اهل كتاب بزرگان و روحانیون خویش را عبادت نمی كردند، بلكه از قوانین ایشان پیروی كرده، و شریعت و قانونگذاری الله را ت--رك میكردند، اما الله متع--ال ایش--ان را بن--ده گ--ان آنه--ا خط--اب ك--رده و مشرك خوانده است، چرا كه ایشان طاغوت را عبادت ك--رده و ب--ه سلطه و ق-درت متج--اوز از ح-دود و حقش تس-لیم بودن--د، و ایش-ان هرگز آن طواغیت را از جهت ركوع و سجده عبادت نمیكردند، بلكه بمع--نی اط--اعت و اتب--اع عب--ادت میكردن--د، و این از جمل--ه عب--اداتی

است كه صاحب اش را از عبادت الله و دین او خارج میسازد. پس ای بنده الله بر حذر باش از عبادت ط--اغوت، و از انص--ارش واز لشكریانش - ازینكه میدانی یا نمی دانی- این كار تمامی اعمال ات را باطل میسازد، و در گناهانت افزایش میآورد، و دنیا و آخرتت

را با خسران مواجه میگرداند!

:صفت كفر به طاغوت بع--د از آنك--ه ط--اغوت را ش--ناختیم، و همچن--ان ح--االت و اوص--اف دخول در حكم و مع-نی ط--اغوت را دانس-تیم، الزم اس--ت ت-ا ص--فت كفر به طاغوت را بدانیم، و اینك--ه چگون--ه كف--ر ب--ه ط--اغوت اظه--ار گردد...و همچنان این را نیز بدانیم ك-ه حقیقت--ا آنچ--ه انج--ام داده ایم كفر به طاغوت است یا خیر؟! و یا اینكه صرفا و گمانا به زب--ان این

كفر را اظهار كرده ایم. باید بگویم كه كفر به طاغوت صرفا با تمنا و ی--ا زعم و ی--ا اظه--ار به زبان بدون دلیل و عمل درست نبوده بلكه صفت كفر به طاغوت

اینست كه باید اعتقادا، باطنا، قوال و عمال انجام شود.

: اینك--ه دش--منی وصفت اعتقادی بودن كف��ر ب��ه ط��اغوت(1 بغض و كراهیت با آن در قلب نه-ان باش-د، و ب-ه این اعتق-اد داش-ته

باشد كه او كافر بوده و عبادت اش بغیر الله نیز كفر میباشد. درینصورت هیچ حدی برای معذور ب--ودن ش--خص نس--بت ب--ه كف--ر ورزیدن به طاغوت موجود نمیگردد، زیرا این امر برای ه--ر ف--رد در حالت عادی مقدور بوده و هر شخصی در ادنی ترین ح--د توان--ائی و قدرت، توانائی انجام آنرا دارد، و هیچ ق--درت بش--ری توان--ائی حائ--ل

38

Page 39: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

شدن بین او و این عقیده را ندارد، و به همین ترتیب كسی نمتوان--د او را در آنچه كه در ضمیرش نهان كرده است تحت فش--ار و اك--راه قرار دهد، و یا اعتقاد قل--بی و ض--میرش را در رابط--ه ب--ه كف--ر و ی--ا رضایتش از طاغوت بداند، زیرا اكراه تنها بر جوارح ظ--اهری آث--ار و

نتائج دارد، نه بر امور و جوارح باطنی. و این یك امر ض-روری در كف-ر ب--ه ط--اغوت ب-وده و خالف آن ب-ه مفهوم رضایت از طاغوت و عدم عقیده بر كف--رش را دارد و ب--دون

. 30 رضایت به كفر،كفر استهیچ اختالفی

: این ص--فت متض--منصفت قولی بودن كف��ر ب��ه ط��اغوت(2 اظهار كف--ر و تكف--یر ط--اغوت ب--ه زب--ان میباش--د، و همچن--ان اظه--ار ب--راءت از او و از دینش و از پ--یروانش و از بن--ده گ--انش، و بی--ان

اعمال و اعتقادات باطل و كفری كه در آن قرار دارند. {،- پسقل ی��ا ایه��ا الك��افرونزی--را الل--ه متع--ال میفرمای--د:}

همانطوریكه مأمور هستیم، الزم است در ص--ورت مواج--ه ش--دن ب--ا ایشان به همین صراحت و قاطعیت و داللت و معنی روش--ن، ب--دون ترس و هراسی و یا ضعف و ناراحتی، حقیقت حال و آنچه كه ب--رآنقرار دارند گفته شود: ای كافرین ...ای مشركین و ای مجرمین...!

نة فیو الله متع--ال میفرمای--د:} وة حس�� قد ك��انت لكم أس��م ومه یم وال�ذین معه إذ قالوا لق� براه اإ م� نكم وم ن�ا ب�رآء م إ

ن دون الل�ه كفرنا بكم وبدا بیننا وبینكم العداوة تعبدون منوا بالل�ه وحدهوالبغضاء أبدا .4{، الممتحنة- حت�ى تؤم

)رفتار و ك--ردار( اب--راهیم و كس--انی ب--دو گروی--ده بودن--د، الگ--وی- خوبی برای شما است، بدانگاه كه به قوم خود گفتند: ما از ش--ما و از چیز هائی كه بغیر از الله می پرستید، بیزار و گریزانیم، و شما را قبول نداریم و در ح--ق ش--ما بی اعتن--ائیم، و دش--منی و كین--ه ت--وزی همیشگی میان ما و شما پدید آمده است، تا زمانیكه ب--ه الل--ه یگان--ه

ایمان می آورید و او را به یگانگی می پرستید. پس ابراهیم علیه السالم و كسانیكه با او ایمان آورده بودند برای ما الگو های نیكی مع-رفی ش-ده ان-د، ام-ا در چ-ه ام-ری؟ در گفت-ار شان در برابر مشركین و طواغیت كه بغیر از الله عبادت میش--دند، همانطوریكه میگویند:» ما از شما و از دین تان و از جمیع ط--واغیت بغیر از الله عبادت میشوند بیزار بوده و اظهار براءت می ك--نیم...و

به شما و به آنچه كه بغیر از الله عبادت می كنید كافر هستیم!. الرضی بالكفر كفر. 30

39

Page 40: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

میان ما و شما دشمنی و كینه برپ--ا ب--وده و ت--او این قولشان كه: ...یگانه تعیبری است كه میتواند همان ه--دف و غ--ایتابد ادامه دارد

مطل--وب جهت اظه--ار و اعالن كف--ر و ب--راءت از ط--واغیت را ب--ه وضاحت و آشكارا برساند، و آن همانا دشمنی و ع--داوت مس--تمر و دائمی-ظاهرا و باطنا- با ایشان بوده ت--ا آنك--ه ب--ه الل--ه واح--د ایم--ان بیآورند- و تنها وس-یله ك-ه میتوان-د این آتش دورنی آنه-ا را خ-اموش گردان--د، و كنی--ه آنه--ا را از قلب هایش--ان دور س--ازد، اینس--ت:ك--ه از عبادت و محبت جمیع طواغیت دست كشیده و ك--امال داخ--ل اس--الم

گردند.ن�نیو الله متعال میفرماید:} ه إ بیه وقوم یم أل براه وإذ قال إ

یهدین ن�ه س��� ا تعب���دون، إال� ال�ذی فط���رنی فإ م� {،ب���راء م.27-26الزخرف-

)ای پیغمبر!( برای تكذیب كننده گان معاصر بی--ان كن گوش--ه ای- از داستان ابراهیم را ، وقی ابراهیم به پدر و قوم خود گفت: من از معبود های كه می پرستید بیزارم؛ بج--ز آن معب--وی ك-ه م-را آفری-ده

است و اوست كه مرا رهنمود خواهد كرد. همین است..... ملت ابراهیم علیه السالم! و ب--ر آنكس--ی ك--ه ب--ه این ملت حنیف راضی بوده الزم است ت-ا این چ-نین اعالن و اظه-ار ب--راءت نمای--د...و كس--ی ج--ز انس--ان ن--ادان و بیخ--رد از این ملت

ومنرویگ--ردان نیس--ت، هم--ان طوریك--ه الل--ه متع--ال میفرمای--د:}ه نفسه یم إال� من سف براه ل�ة إ .130{، البقرة- یرغب عن م

و چه كسی از آئین و ملت ابراهیم رویگردان خواهد شد مگر آن- )نادانی( كه خود را خوار و كوچك داشته و )انسانیت و عقل خویش

را به بازیچه گیرد و ناچیز دارد؟(.

:»و در حدیثی كه از طریق معاویه بن حیده روایت اس--ت میگوید قلت یا نبی الله، بما بعثك ربك إلین�ا ؟ ق�ال:" باإلس�الم " قال: قلت وما آیات اإلسالم ؟ ق��ال:" أن تق��ول: أس��لمت

، وتقیم الص��الة وت��ؤتیوتخلیتوجهی إلى الله عز وج��ل الزكاة، كل مسلم على مسلم مح��رم، أخ��وان نص��یران، ال یقب��ل الل��ه ع��ز وج��ل من مش��رك بع��دما أس��لم عمال، أو

«،- گفتم ای نبی الله! برای یفارق المشركین إلى المسلمین چ-ه رب ت--و، ت--را بس-وی م--ا مبع--وث گردانی--ده اس--ت؟ گفت: ب--رای اسالم، گفتم: نش--انه ه-ای اس--الم چ--ه اس--ت؟ گفت: اینگ--ه بگ--وئی- خ--اص ب---رای الل---ه اس---الم آورده ام، و دل را غ---یر از او از هم---ه- معب--ودان- خ-الی گ-ردانی، و نم-از را بگ--زاری، و زك-ات را ب-دهی، و

40

Page 41: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

خون و حق هر مسلمانی بر مسلمان دیگر حرام اس--ت، و ب--رادران یاری دهنده یكدیگر خویش هستند، و الل--ه متع--ال از هیچ مس--لمانی بعد از شرك عملی را قبول نمی كن--د، ت--ا آنك--ه از مش--ركین بس--وی

.31مسلمین جدا نشود «، اینس--ت ك--هو تخلیت و مراد نبی صلی الله علی--ه وس--لم از »

خود و قلب خود را از شرك و طواغیت كه بغیر از الل--ه متع--ال – ی--اهمراه او- عبادت میشوند خالی گردانی.

همچنان از امارات و عالمات صدق اس--الم ش--خص اینس--ت ك--ه – بتم--ام وض--وح و ثب--ات و ب--دون هیچ ت--ردد و ن--اراحتی- ب--رای تم--ام طواغیت زمین بگوید: من خویش را از قید و عب--ادت ش--ما رهانی--ده

ام و به همه ای شما كافر هستم! ابن تیمیه رحمه الله میگوید: شخص هرگز مؤحد نمیگردد تا آنك--ه ش-رك را از خ-ود نفی نكن--د، و ب-راءت خ-ویش را از ط--اغوت اعالن

نموده و او را به آنچه انجام میدهد تكفیر نكند. : این صفت با اع--تزال وصفت عملی بودن كفر به طاغوت(3

اجتناب و جهاد با ط--اغوت و لش--كریان و پ--یروانش، و ع--دم گ--رفتن آنها به دوستی و مع-اونت اس--تیفاء میگ--ردد- و جه-اد ب--ا آنه-ا زم-انی صورت میگیرد، كه غ--یر آن ب--ه هیچ ام--ری تن ندهن--د- همانطوریك--ه

وال�ذین اجتنب�وا الط�اغوت أن یعب�دوهاالله متعال میفرمای--د:}باد ر ع .17{، الزمر-وأنابوا إلى الل�ه لهم البشرى فبش

كس--انیكه از عب--ادت ط--اغوت دوری می گزینن--د، و )ب--ا توب--ه و- استغفار( به سوی الله باز میگردند، ایشان را بشارت باد )به اج--ر و

پاداش عظیم رحمانی( و مژده بده بنده گانم را.ن�هم ال أیم��ان لهمو میفرمای--د:} ة الكف��ر إ اتلوا أئم� {، فق��

.12التوبة- )و( ب--ا س--ر دس--تگان كف--ر و ض--اللت بجنگی--د )ت--ا آنك--ه از كف--ر و-

عداوت با اسالم دس--ت بكش--ند(، چ--را ك--ه عه--د و پیمانه--ای ایش--انكمترین ارزشی ندارد.

و ائمه كفر همانا طواغیت هستند.لظةو میفرماید:} دوا فیكم غ .123{، التوبة- ولیج

تا آنكه )در جن--گ( از ش--ما ش--دت وح--دت )و ج--رأت و ش--هامت(-ببینند.

رینو میفرمای--د:} ی��ا أیه��ا ال�ذین آمن��وا ال تت�خ��ذوا الك��اف.144{، النساء-أولیاء

.2408. صحیح سن النسائی: 31

41

Page 42: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

ای كس--انیكه ایم--ان آورده ای--د!ك--افران را ب--ه ج--ای مؤمن--ان ب--ه-دوستی نگیرد.

نهمو میفرماید: } ن�ه م نكم فإ .51{، المائدة- ومن یتول�هم م و ه--ر كس--ی از ش--ما ب--ا ایش--ان دوس--تی ورزد )و آن--ان را ب--ه-

سرپرستی بپذیرد( بیگمان او از زمره ای ایشان به شمار میرود.ذوا عدوي وع��دو�كمو میفرماید:} يا أيها ال�ذين آمنوا ال تت�خ

ن م ب��المود�ة وق��د كف��روا بم��ا ج��اءكم م ليه أولياء تلقون إ.1{، الممتحنة-الحق

ای مؤمن--ان! دش--منان من و دش--منان خ--ویش را ب--ه دوس--تی- نگیری--د، ش--ما نس--بت بدیش--ان محبت میكن--د و م--ودت میورزی--د، در حالیكه آنان ب--ه ح--ق و حقیقی ایم--ان ندارن--د، ك--ه ب--رای ش--ما آم--ده

است. و غیره نصوص زیادی كه در توضح نش--انه ه-ا و ص--فات چگ--ونگی

كفر به طاغوت قوال و عمال بیان گردیده است. این همه صفات كفر به طاغوت بود كه بیان كردیم، هر فردی كه ك--امال و ب--دون كوت--اهی ب--ه آن وارد گ--ردد، دقیق--ا كف--ر ب--ه ط--اغوت ورزیده، و این شرط را در حال خویش متحقق گردانیده است، ام--ا هر آنكه چنین صفات را تكمیل نكرده باشد، هرگز كافر به ط--اغوت نبوده ولو آنكه به زبان آنرا ه--زار مرتب--ه تك--رار كن--د و بگوی--د: او ب--ه

طاغوت كافر است! و جائی تعجب اینست! كه بسیاری گمان دارند، با زب--ان توانس--ته اند این شرط كفر به طاغوت را در حق خویش متحق--ق س--ازند، در حالیكه منهجا همه ای شان بن--ده ه--ای ط--واغیت هس--تند...چ--ون در عین زمانیكه به زبان قال به طواغیت كفر خ--ویش را اعالن میكنن--د به زب-ان ح--ال و عم-ل- و گ-اهی ب--ه زب--ان ق-ال همچن--ان- ب--ه س--وی طواغیت متمائل بوده، و با ایش--ان داد و گ--رفت داردن--د و بیش--تر از همه با همین مردمان سروكار داردند و به نفع آنها سخن میگویند، و در خدمت و نصرت شان قرار دارند، و داخل لشكر ش--ان میش--وند، و آنها را به تحاكم میخوانند...و از برای آنها با مؤحدین در عداوت و

دشمنی قرار میگیرند! پس ایشان شرط كفر به طاغوت را باوجود قائل ب--ودن ب--ه آن، نتوانسته اند با عملكرد ه--ای خ--ویش ب--ه اثب--ات رس--انیده و متحق--ق گردانند، در حالیكه همین عملك--رد ه--ا و زب--ان ح--ال ش--ان گ--واه ب--ر تكذیب زبان قال شان بوده و این زعم و گمان و ادع--اء هایش--ان را

رد میكند.

42

Page 43: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

مس��أله: آی��ا اطالق كلم��ه ط��اغوت ب��ر مس��لمان ص��حیح است؟ یا اینك��ه اطالق این كلم��ه ب��ه ج��ز ب��االی ك��افر ك��ه

صفات متقدم الذكر را داشته باشد جواز ندارد؟! باید گفت: طاغوت به صیغه فعلوت؛ عبارت از بغاوت و سركشی و تجاوز از حد...میباشد، اما ه--ر آنك--ه بغ--اوت، سركش--ی و ظلمش غیر از حدود كفر باشد، تنها باالی او وصف طاغوت به اعتبار مع--نی و داللت لغوی آن كه همانا بغاوت، سركشی و تجاوز از حد متعارف غیر كفر میباشد م-رتب میگ--ردد، همانطوریك--ه بعض-ی س--لف ب-االی حجاج بن یوسف و غیره.. آنرا اطالق میكردند،و او وصف طاغوت و طغیانگر میدادند، و از اطالق آن همان معنی لغوی را ك--ه قبال ت--ذكر دادیم اراده داش--تند، و م--راد ش--ان از اس--تعمال كلم--ه ط--اغوت ب--ه

معنی آن كافری كه بغیر از الله عبادت گردد نبوده است.

اما اگر این بغاوت و ظلم و سركش--ی .....ص--احبش ب--ه ح--د كف--ر برسد، آنزمان صفت طاغوت را بمعنی اصطالحی آن كسب نموده، و از جمله طواغیتی میگردد، كه بغیر الله عبادت میشوند، و معن--ای لغوی آن همانطوریكه تذكر دادیم، سركشی و تجاوز محدود از ح--د

میباشد. بنا جهت تمیز و تفكیك میان این دو اص--طالح- ط--اغوت ب--ه مع-نی لغوی- و -طاغوت بمعنی اص--طالحی- آن الزم اس--ت مفه--وم واقعی آنرا در كتب اهل علم و یا بیانات شان، از سیاق مجموع كالم آنه--ا، و قرائن وارده در آن مورد كه تعین كننده نوع طاغوت بوده و م--راد

مؤلف و سخنران از آن میباشد درك نمائیم. ام--ا از آنجائیك--ه م--ا در م--ورد كلم--ه ط--اغوت در ق--رآن و س--نت بررسی كرده ایم، به این نتیح--ه رس--یده ایم ك--ه در تم--ام مواردیك--ه كلمه طاغوت در قرآن و سنت وارد شده است، هم--ه بمع--نی ك--افر

بوده كه بغیر از الله مورد عبادت قرار میگیرد، و الله تعالی اعلم.

: علم شرط سوم- علم به توحید شرط صحت آن میباشد، زیرا كه جاه--ل ب--ه توحی--د

فاقد توحید صاحب عقی--ده ب--ه توحی--د نب--وده، وست وبمانند فاقد آن كسیكه به توحید معتقد نباش--د، م--ؤمن و مس--لمان نیس--ت، و ب--دون

هیچ اختالفی كافر میباشد.

43

Page 44: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

و دلی--ل ب--رای ص--حت این ش--رط ق--ول الل--ه متع--ال میباش--د ك--هله إال� الل�همیفرماید:} .19{،محمد-فاعلم أن�ه ال إ

بدان كه قطعا هیچ معبودی بر حق جز الله وجود ندارد.- و در حدیث صحیح كه از نبی صلی الله علیه وس--لم روایت ش--ده

من م��ات و ه��و یعلم أن��ه ال إل��ه إال الل��ه دخ��لمیفرمای--د:»« -مسلم.الجنة

- هر كسی كه بمیرد و این را بداند ك--ه هیچ إل--ه ج--ز الل--ه نیس--تداخل جنت میگردد.

مفهوم این حدیث طوری است كه ه--ر كس--ی بم--یرد و ب--ه توحی--د علم نداشته باشد، داخل جنت نمی گ--ردد، و كس--ی ك--ه داخ--ل جنت نگردد، مسلمان گفت--ه نمی ش--ود، زی--را مس--لمانان داخ--ل جنت می

الگردد، همانطوری كه حدیث متفق علیه ب--ه این ام--ر داللت دارد:» «- هیچ ف---ردی داخ---ل جنتی��دخل الجن���ة إال نفس مس���لمة

نمیگردد مگر مسلمان. و همچنان اهمیت این شرط را از جهت عم--ل ب--ه توحی--د دریافت--ه می توانیم، كه علم به آن الزم میباش--د، زی--را ب--دون علم ب--ه توحی--د عمل نمودن امكان ندارد...بنا علم به هر امری مق--دم ب--ر انج--ام آن

است، كه عكس آن درست نمیباشد. یع--نی ب--رعكس آن– تق--دم عم--ل ب--ر علم ب--اعث عب--ادت الل--ه در جهالت و بشكل كور كورانه و غیر بص--یرت اس--ت...و چ--نین ام--ری- الزما- شخص را به انحراف و بی راهه كش--انیده، و العی--اذ بالل--ه ن--و

آوری در دین خواهد بود. بنا آنكه محروم از علم توحید باشد، تبع--ا عم--ل ب--ه آن ن--یز ب--روی ح--رام میباش--د، و الزم--ا بای--د چ--نین باش--د، از همین لح--اظ اص--حاب رضی الله عنهم كوشش به تعلیم توحید داشتند، و آموزش توحید را

نسبت به آموختن هر علم دیگری اهمیت و اولویت می دادنند. طوریكه در حدیثی از جندب بن عبدالله روایت است كه میگوی--د:

كن��ا م��ع الن��بی ص��لی الل��ه علی��ه وس��لم و نحن فتی��ان،» فتعلمنا االیمان – ای التوحید- قب��ل أن نتعلم الق��رآن، ثم

.32«تعلمنا القرآن فازددنا به إیمانا - در حالیكه ما همه نوجوان بودیم همراه با نبی ص--لی الل--ه علی--ه وسلم درس میخوان--دیم، پس م--ا را ایم--ان – علم توحی--د- تعلیم می دادند، قبل ازینكه قرآن را بی--آموزیم، بع--دا ق--رآن را ب--رای م--ا تعلیم دادند، و آنگاه با آموختن ق--رآن در ایم--ان ه--ای م--ا زی--ادی و ف--زونی

میآمد..52. صحیح ابن ماجه: 32

44

Page 45: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

و نبی صلی الله علیه وسلم هنگامیكه شخصی از اصحابش را ب--ه سوی شهری از شهر ها میفرستاد، برایش امر میفرمودند، كه اه--ل آنج--ا را نس--بت ب--ه ه--ر چ--یز دیگ--ر اوال بس--وی توحی--د دع--وت كنن--د، همانطوریكه حدیث متفق علیه در مورد فرستادن معاذ بن جب--ل ب--ه

ان�كسوی یمن ب--ه همین ام--ر داللت دارد، ط--وری ك--ه میفرمای--د:» اول م��ا ت��دعوهم الی��هتقدم علی قوم اهل كت��اب، فلیكن

،عبادة الله – و فی روایة ال إله اال الله- ف��اذا عرف��وا الله فاخبرهم ان الله فرض علیهم خمس صلوات فی ی��ومهم

،- تو بس--وی ق--ومی روان--ه هس--تی ك--ه ایش--ان اه--ل33«ولیلتهم... كتاب هستند، پس اولین چیزیكه ایشان را بسوی آن دعوت میك--نی، عبادت الله است- و در روایتی ال إله اال الل--ه اس--ت- و هنگ--امی ك--ه الله را شناختند، برایش-ان خ-بر ب--ده ك-ه الل-ه ب--االی آنه-ا نم--از ه--ای

پنجگانه را در یك شبانه روز فرض گردانیده است. – یعنی زمانیكه الله را شناختند به اینفاذا عرفوا اللهو معنی

معنی اس--ت ك--ه الل--ه را ب--ا تم--ام اس--ماء و ص--فات و خص--ائص اش بشناسند، و حق الله متع--ال را در توحی--د و یگ--انگی اش در عب--ادت بدانند، و از او پیروی كنند...بع-دا ایش-ان را آگ-اهی ب-ده، اینك--ه الل-ه متعال باالی شان نماز های پنجگان-ه را در در ی-ك ش-بانه روز ف-رض

گردانیده است...تا آخر حدیث. و این در حقیقت درست بر خالف آنچیزی است كه دعوت كنن--ده گان متاخر به آن پرداخته اند، یعنی اولین كار كه در دع--وت خ--ویش انجام می دهند، دعوت مردم به س--وی نم--از، روزه و زك--ات اس--ت، قبل ازینكه ایشان را به سوی توحید خالص دعوت نماین--د، و معن--ای آنرا برایش--ان بشناس--انند،...بلك--ه ب--دون دع--وت ب--ه س--وی توحی--د و

اهتمام به آن به كار دعوت خویش میپردازند! از همین سبب اكثریت این چنین دع--وت گ--ران را میبی--نیم ك--ه در شرك آشكار واقع شده و به آن دعوت میكنند، اعم ازینكه میدانن--د، و یا اینكه نمی دانند...و شرك چیزی است ك--ه اك--ثرا ب--ه آن التف--ات صورت نمی گیرد، و اكثرا شخص نمی تواند، چگونگی ت--اثیر اعم--ال ش---ركی را در خ---ود درك كن---د و خ---ود را از آن مح---افظت كن---د، همانطوریك--ه عم--ل ب--ه توحی--د نظ--ر ب--ه فض--یلت و قیمت ك--ه دارد مستلزم اهتمال و تعلیم زیادی جهت رفع جه--ل از ش--خص میباش--د، همانطور بسا امور شركی است كه امت امروزه از آن عبور ك--رده اند، و در نزد بس--یاری از اف--راد ش--ناخته ش--ده و ب--زرگ جامع--ه این امور شركی مور تأیید قرار گرفته و مبارك دانسته می شود، مانند؛

. بخاری، سنن دارقطنی. 33

45

Page 46: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

شركیات كه از دیموكراسی جدید ناشی میشود مثال إل--ه گردانی--دن ، و عبادت بنده توسط بنده،كه بسیاری از ممالك مسلمین34مخلوق

.35و غیره به آن پرداخته اند و شركیات كه از جهت طغیان طوغیت حاكم – بر كشور ها- و از جهت قصور )قصر های شان( و حكم شان به ق--وانین وض--عی پدی--د

آمده است! و ش--ركیات ك--ه از جهت فرق--ه ه--ای گم--راه محس--وب در اس--الم مانند؛ شیعه روافض و غیره فرق--ه ه--ای غالت ب--اطنی بوج--ود آم--ده

است! و چه تعداد از مشایخ كه ب--رای این ش--یعه ه--ای روافض و انقالب شیعه ای كف میزنند، و ایشان را در كنار و آغوش خود گرفته و هر گونه مدد و كمك الزم را برایشان انجام میدهند، در حالیكه همه این

كار های مناقض توحید و ایمان میباشد. همینطور نزد بعضی دیگر شركیات و كفریات وجود دارد، كه آن--را تقصیر و كوتاهی در حال خویش میدانند...در حالیك--ه هم--ه ش--رك و

كفر بوده و باعث آن نیز جهل شان از توحید می باشد! و همینط--ور ش--ركیات ك--ه از جهت فرق--ه ه--ای ص--وفیه گم--راه – نیروی های حامی طواغیت- در شهر های مسلمانان منتشر گردی--ده

است!!! اما این اعمال شركی از جمله آن اعمالی است ك--ه اك--ثرا ب--ه آن از روی فض--لیت و برت--ری بی--نی آنه--ا ب--رایش التف--ات نمیگ--ردد، و كوشش به تغیر و انكار آن صورت نمیگرید، و بازهم همه این موارد باز میگردد به جهل ایشان از حقیقت توحید! و جهل شان به شروط و مطالبات ش--هادت توحی--د ال إل--ه اال الل--ه ...و فهم آن و تفس--یر آن بغیر از مراد الل-ه و رس--ولش ص-لی الل-ه علی-ه وس-لم ...و اش-تغال شان به مسائل فروعات و مباحات، و یا مسائل دیگر كه نس--بت ب--ه

علم توحید اهمیتی ندارند!

شیخ محمد بن عبدالوهاب رحمه الله میگوید: دین نبی صلی الل--ه علیه وسلم توحی--د میباش--د، و آن عب--ارت از مع--رفت ال إل--ه اال الل--ه محمد رسول الله، و عمل به مقتضای آن است، و اگر گفت--ه ش--ود: تمام مردم آنرا میگوین--د: میگ--ویم آنچ--ه میگوین--د و مع-نی ك-ه از آن

. چون تشریع و تحلیل و تحریم در پارلمانات....وغیره.34 .اگر میخواهید، شركیات كه مصدر آن دیموكراسی جدید است بشناسید، و مش--ایخ 35

كه آنرا گرامی میدارند، و دعوت آنرا یاری میكنن--د و در كتاب--ات خ--ویش از آن حم--ایت می نمایند، به كتاب ما » حكم االس--الم فی الدیمراطی--ة و التعددی--ة الحزب--ة« مراجع--ه

كنید.

46

Page 47: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

اراده دارن--د، اینس--ت ك--ه هیچ خ--القی ج--ز الل--ه نب--وده و هیچ روزی دهنده ای جز الله نیست و امثال این چنین پندار ها، و بعض--ی دیگ--ر مطلقا نمی دانند كه چه میگویند و معنی آن چیست! و بعضی دیگ--ر میدانند اما به مقتضای آن عم--ل نمی كنن--د، و بعض--ی دیگ--ر حقیقت آن--را درك نمی كنن--د، و م--ا ازینگون--ه ش--ناخت آن--ان از توحی--د تعجب میكنیم، و تعجب بیشتر از عادات و صاحبان چنین عقاید میباش--د! و عجیب تر از آن اینكه چنین عقایدی را دوس--ت داش--ته و خ--ود را ب--ه اهل چنین عقاید نسبت میدهند، و می--ان دوس--تان و دش--منان چ--نین

عقاید فرقی قائل نیستند...! یا سبحان الل--ه العظیم...! آی--ا دو طائف--ه ای مختل--ف در عقی--ده و دین و همه شان بر حق باشند امكان دارد؟ خیر! هرگز چنین امكان

ندارد، و به الله قسم...كه بعداز حق جز گمراهی نیست. میگویم در عصر حاضر چه تعداد افرادی هستند ك--ه ادع--ای اص--ل توحی--د را میكنن--د، و بیش-ترین ح--رف ه-ای ش--انرا از عقی--ده ص--حیح میزنند...اما در عین حال به سوی دشمنان توحید تمای--ل نش--ان می دهند، و ب--ا ایش--ان در داد و گ--رفت ق--رار دارن--د، و برایش--ان س--احه تأویل و عذر را وسعت میدهند...در حالیكه در مقابل با اه--ل توحی--د دشمنی اختی--ار ك--رده ان--د، و ب--ر ایش--ان گم--ان و ظن ب--د میكنن--د، و ایشان را به زشت ترین القاب و عبارات مسمی میسازند، و ساحه

عذر و تأویل را باالیشان ضیق میگردانند! ازینجاست كه ما اهمیت بیان و مراد از داش-تن علم ب-ه توحی--د را بعنوان شرط صحت آن میدانیم...و این را نیز میدانیم كه آیا علم به توحید تنها علم معرفت نظ--ری ب--دون ب--ر انگیختن ح--رارت قلب ه--ا است، و یا اینكه علمی است كه باعث التزام و عمل ب--ه مقتض--یات

آن توسط صاحب اش میگردد؟ بدون شك مراد از علم ب--ه توحی--د هم--ان علمی اس--ت ك--ه ب--اعث زی--ادت ایم--ان و یقین ص--احبش گ--ردد، و او را بجهت عم--ل ب--ه آن

واداشته و بسوی اعالء كلمة الله متحرك میگرداند! علمی كه صاحب آنرا وا میدارد، تا بخاطر الله دوس--تی و بخ--اطر الله دشمنی نماید، و بخاطر الله دوست داشته باشد و بخ--اطر الل--ه

نفرت كند و خشم بگیرد! علمی كه باعث گردد، صاحب آن با دشمنان اهل توحی--د دش--منی

نماید، و با توحید و اهل آن و لشكریانش مواالت و دوستی نماید! آن علمی ك--ه ص--احبش را بس--وی فهم حقیقی و دالالت توحی--د و

مقتضیات آن بكشاند!علمی كه در بردارنده عمل و التزام و پابندی به آن باشد!

47

Page 48: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

علمی كه گرفته شده از كتاب و س--نت ب--وده و از اس--لوب ه--ایاهل كالم و مسائل شان و عقاید كالمی شان بدور باشد!

ام--ا مع--رفت نظ--ری مج--رد و س--رد، ب--اعث ب--ر انگیختن و لمس حرارت و گرمی قلب و یقین نمیگ--ردد...و ص--احب آن--را ب--ه عم--ل و التزام به آن وادار نمی گرداند، بنا این گونه علم و معرفت بر عالوه اینكه برایش فائده نمیرساند سبب افزایش خطاء و گناهان ص--احب

آن نیز میگردد! و این معرفتی است كه ابلیس علی--ه لعن--ة الل--ه و احب--ار و رهب--ان های اهل كتاب در حالیكه هیچ نفعی به آنها نمی رس--اند متص--ف ب--هآن میباش--ند، همانطوریك--ه الل--ه متع--ال در موردش--ان میفرمای--د:

ال�ذین آتیناهم الكتاب یعرفونه كما یعرفون أبن��اءهم وإن�}نهم لیكتمون الحق� وهم یعلمون .146{، البقرة-فریقا م

آنانیكه به ایشان كتاب )آسمانی( داده ایم، او را )كه محمد نام و- پیغمبر خاتم است، خوب( می شناسد، بدان گونه كه پسران خود را می شناس--ند، و ب--رخی از آن--ان بیگم--ان ح--ق را )از جمل--ه پیغم--بری

محمد و قبلگی كعبه را( پنهان می دارند، در حالیكه میدانند.ل منو میفرماید:} وال�ذین آتیناهم الكتاب یعلمون أن�ه منز�

.114{، االنعام-ربك بالحق كسانیكه كتاب )های آسمانی را پیشتر( برای آنان فرستادیم می-

دانند، كه این )قرآن( حقیقتا از سوی الله آمده است و مش--تمل ب--رحق است.

بنا هرگ--اه علم ب--ا مت--ابعت و انقی--اد از تع--الیم و ه--دایت ش--ریعت اسالمی موازی نباشد، این معرفت هرگ--ز ب--رای ص--احبانش منفعت

نمیرساند. ابن كثیر در تفسیرش میگوید: الله متعال به این خبر میده--د، ك--ه اهل كتاب صحت آنچه به رسول الله ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم ن--ازل گردیده بود میدانستند، همانطوریكه یكی ازیش--ان طف--ل خ--ویش از میان سایر اطفال میش--ناخت، ولی ب-ا وج-ود آنك--ه ایش--ان در م--ورد تحقیق نموده، و از حقیقت رسالت و ص-فات ن-بی ص-لی الل-ه علی-ه وسلم واقف بودند این امر را از كتاب های خویش كتمان میكردن--د-

در حالیكه میدانستند-. 1/242و ابن تیمی--ه در كت--اب اش»درء تع--ارض العق--ل و نق--ل«

میگوی--د:كف--ر بمج--رد تك--ذیب رس--ول الل--ه ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم همانطوریكه خبر داده شده است متحقق میگردد، و در ص--ورت ك--ه صحت علم اش در مورد سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم به

48

Page 49: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

اثبات برسد، امتناع از پیروی آن نیز كفر است، مانند؛ كف--ر فرع--ونو یهود و امثالشان.

بنا معرفت مجرد از توحید چیز دیگر، و علم ب--ه توحی--د ك--ه ب--اعث ال--تزام عم--ل ص--احبش و فهم ص--حیح از آن میگ--ردد چ--یزی دیگ--ری است، و این آخر همان مطلوبی است كه در ح--دیث آم--ده و ش--رط

تحقق علم به ال إله اال الله میباشد.

و هرگاه گفته شود- و گفته هم ش--ده اس--ت- ای اب--و بص--یر ام--ور همه بسته شده است، مردم را به ایمان ع--وام و عقی--ده پ--یر زن--ان

دعوت كن....! و در این زمینه اقوال مانن--د؛ الجوی--نی هم ب-االی آنه-ا ت--اثیر ك-رده است، كه میگوید: آنان )یعنی م--ردم( تص--میم گرفت--ه ان--د و ب--ا خ--ود عهد بسته اند كه ب--ه ایم--ان و عقی--ده پ--یر زن--ان)عج--ائز( نیش--اپور و

عقیده عوام بمیرند! پس چگونه میتوان بین این قوال و بین ض--رورت تفق--ه در توحی--د

همانطوریكه گذشت توافق بمیآن آوریم؟!

آنچه شایسته و الزم است به جواب این سوال میپردازیم:

ش--رط علم ب--ه ال إل--ه اال الل--ه و ب--ه مطالب--ات و حق--وقاوال: آن...ث--ابت ب--ه نص--وص كت--اب و س--نت ب--وده و قبال هم--ه را مت--ذكر گردیدیم، و این قول بشر نیست كه امكان رد و عدم التف-ات ب--ه آن

میسر باشد.

این مقوله كه از جوینی و امثال آن از اهل علم نقل ش--دهثانیا: است، مراد ایشان از گفتن این ق--ول ت--بین زش--تی اش--تغال ب--ه علم

-كه از هدایت كتاب و س--نت دور میباش--د – ن--ه استكالم و فلسفه ع--دم آم--وختن علم توحی--د، در غ--یر آن چ--نین اق--والی را ازیش--ان

نمیشنیدیم. و استدالل به چنین اقوال نش-اندهنده ای ش--ك و ح--یرت و خ--اطر پریشان صاحب آن نسبت به دین میباشد، كه آرزو میكنند، ای كاش ب-ه عقی-ده پ-یر زن-ان –عج--ائز-نیش-اپور ی-ا عقی-ده ع-وام مس-لمانان بمیرند- آنانكه ایمانش--ان ب--ه ش--بهات ه--وای نفس اه--ل كالم مل--وث نگردیده است- و آنانكه ب--ا این گون--ه علم باط--ل اش--تغال ندارن--د..و باید دانست كه ایمان پیرزنان- عجائز- و ایمان ع--وام ه--دف و غای--ه طلب ما از علم توحید نیست و نه بهتر از ایمان علمای توحید ب--وده

49

Page 50: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

و نه از آنانیكه علم شانرا از كتاب و سنت اخ-ذ نم-وده ان-د، و ن-ه از ایم--ان كس--انیكه در كت--اب و س--نت ب--ه تفق--ه علم توحی--د پرداخت--ه ان-د...پس این م--راد ایش-ان نب--وده اس--ت، و ح-اال چن--د نمون-ه ای از اقوال ایشان را جهت درك به--تر از فهم و اس--تدارك ش--ان از چ--نین مقوله ه--ای ص--ادره ازیش--ان بی--ان میك--نیم، ك--ه اش--خاص ض--عیف و دارای قلوب م--ریض از آن س--وء اس--تفاده میكنن--د، و آن--را در مك--ان

غلط اش میگذارند! ابن ابی العز حنفی در شرح عقیده الطحاویة میگوید:ك--ار غ--زالی –رحمه الله- با درگیری به مسائل كالمیه و وقوف ب--ه آن و ش--گفتی از آن به انتها رسید،بعدا این مسیر را ترك گفته و از آن دور ش--د، و دوباره به سوی احادیث رسول الله ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم رج--وع

.36كرد، و هنگامیكه وفات كرد صحیح بخاری در سینه اش بود و همینطور ابو عبدالله محمد بن عمر فخرالدین الرازی، در كتاب

خود كه در اقسام لذات تصنیف شده است میگوید: ارواحنا فی وحشة من جسومنا و حاصل

دنیانا أذی ووبال و لم نستفید من بحثنا طول عمرنا سوی أن

جمعنا فیه قیل و قال - ارواح ما در وحشت اجسام م--ا ب--وده، و حاص--ل دنی--ائی م--ا ج--ز اذیت و آزار نیس--ت، و ج--ر و بحث ه--ای طوی--ل م--ا در ط--ول عم--ر

چیزی جز قیل و قال نبوده است! و هرگاه به امور فالسفه و كالمیه متوجه شویم، میبینیم كه هرگز از علت ی-ابی ه-ر ام-ری قلب ه-ای ش--ان ش--فاء نمیآب--د، در حالیك--ه نزدیك ترین طریقه ب--رای رس--یدن حق--ایق و ه--دایت ق--رآن و س--نت

ال��رحمن علیمیباشد، پس میگویم – برای اثبات این را بخوان-:} ،- الله رحمان )كه ق--رآن را ف--رو فرس--تاده5{طه-العرش استوی

است( كه بر تخت سلطنت )مجموع--ه جه--ان هس--تی( ق--رار گرفت--ه الیهاست )و قدرتش سراس--ر كائن--ات را احاط--ه ك--رده اس--ت(. }

، - گفتار پاكیزه به سوی الله بلند10{،فاطر-یصعد الكلم الطیب لیسم--یرود )و گوین--ده ای خ--ود را پ--رواز میده--د(. و ب--رای نفی:}

، - هیچ چیزی به مانند الل--ه نیس--ت )و11{، الشوری-كمثله شیء نه در ذات و صفات به چیزی از چیز های آسمان و زمین می مان--د، و ن--ه چ--یزی از چ--یز ه--ای آس--مان و زمین در ذات و ص--فات ب--دو

میماند(. و } .110{، طه وال یحیطون به علماو آنان از ) اعمال و افعال و حكمت( آفریده گار آگاهی ندارند.-

. یعنی صحیح الجامع بخاری را حفظ كرده بود. 36

50

Page 51: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

بعدا مگویند: چه كسی به مانند تجربه ما با تجربه تر و چه دانن--دهای از من دانا تر است!

و همینطور ش--یخ اب--و عبدالل--ه محم--د بن عب--دالكریم شهرس--تانی میگوید: در ن--زد فالس--فه و متكلمین ج--ز ح--یرت و پش--یمانی چ--یزی دیگری نمی یابید، آنجا كه یكی ازیشان میگوی-د: من قس-م میخ--ورم كه در تمام این مراحل حضور داشته و در دریای این جهان همیش--ه ش--ناور ب--وده ام، ام--ا هیچ ی-ك از ایش-ان را ندی-ده ام مگ--ر اینك--ه از اعمال و عقای--د خ-ویش ح-یرت زده ب-وده ان-د و ی--ا این ك-ه در س--ن پشیمانی بوده-یعنی در زم--ان م--رگ- و ی--ا همیش--ه در زد و خ--ورد و

جار و جنجال های كالمی خویش در گیر بوده اند! اب--و المع--الی الجوی--نی میگوی--د: ای دوس--تان من ب--ه كالم هرگ--ز اشتغال نورزید، چرا اگر شما بدانید كه من از كالم چه حاصل كرده ام هرگز به كالم رو نمی آوردید، و هنگام مرگ اش گفت: دریا های بزرگ به لرزه در آمد، اه--ل اس--الم و عل--وم ازبین رفت، و در می--ان مردم منكرات رایج گردید، و اگ--ر اآلن رحمت الل--ه من را در نیاب--د، پس وای بر حال ابن جوینی! آنگاه به عقیده مادرم خواهم م--رد، ی--ا

اینكه گفت: من به عقیده پیر زن نیشاپور خواهم مرد! همینطور شمس الدین خسروش--اهی ب--رای یكی از فض--الء زم--ان خود گفت: به چه عقی--ده داری--د؟ گفت: آنچ--ه ك--ه مس--لمانان ب--ه آن عقیده دارند، باز گفت: آیا به این امر شرح ص-در ش--ده ای و ب--ه آن م--تیقن هس--تی: گفت: بلی! ب--از گفت: ازین نعمت الل--ه ب--ر ب--االی خویش شكر گذار هستم، ولیكن به الله قسم ك--ه نمی دانم ب--ه چ--ه عقیده دارم، باز هم میگویم به الله قسم كه نمیدانم به چ--ه عقی--ده

دارم...و بعدا گریان را شروع كرد تا آنكه ریش اش نمناك گردید! ابن ابی العز در تعلیق آنچ--ه قبال بی--ان ك--ردیم میگوی--د: یكی ازین گروه مردمان )اهل كالم( را هنگام ك--ه م--رگ اش ف--را رس--یده ب--ود دریافتم، كه به همان مذهب پیرزنان )عجائز( رجوع نموده بود، پس ایشان در نهایت – اگر از عذاب آخ--رت در ام--ان بمانن--د- ب--ه منزل--ه پیروان اهل علم در جایگاه اطفال و زنان و مردان بادیه نشین قرار

.37خواهند داشت پس- ای خواننده شاید از خالل آنچه قبال متذكر گردیدیم ،دانس--ته باشی، این مقول-ه ای را ك-ه از بعض اه--ل علم نق-ل ك--رده ان-د، ب-ه شكل غیر صحیح و نادرست آن برای ما رسیده است، و از آن سوء تعبیر كرده اند، در حالیكه حقیقت اظهار این ق--ول از ط--رف علم--اء متق--دم بی--ان خط--ر طلب علم – خاص--تا مس--ائل عقای--د و توحی--د-

.128. تهذیب شرح عقیدة الطحاویة: 37

51

Page 52: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

بطریق اه--ل كالم و فالس--فه میباش--د و همچن--ان تش--ویق م--ردم ب--هپایبندی و انحصار كسب علم توحید از طریق قرآن و سنت است!

و این را ن--یز بای--د دانس--ته باش--ید، ك--ه اس--تناد ب--ه این مقول--ه و استدالل به مفه--وم غ--یر واقعی آن از ط--رف بعض--ی دع--وت گ--ران جاهل بسوی توحید صحیح نبوده و امری است باطل....همانطوریكه هیچ دلیلی شرعی نزد شان برای عدم تفقه مردم در علوم توحید و

مضامین شرعی وجود ندارد.

مسأله: حال و حكم جاهل توحید بای--د ب--دانیم ك--ه این موض--وع از مهم ت--رین مس--ائل اس--ت ك--ه بیشترین رقم مردم در آن خطاء میكنند، طوریك--ه تع--دادی ازیش--ان مرتكب خطاء شده و بسوی افراط گرایش پیدا كرده اند، و تعدادی

دیگر مرتكب خطاء شده و بسوی تفریط گرایش پیدا كرده اند! درین مسأله حمل قول واحدی چون- معذور و غیر مع--ذور ،ك--افر و غیر كافر- بدون تفصیل و عدم وضاحت جهات حق در آن درس--ت نیست، و منهج میانه )وسطی( كه نصوص شرعی به حق بودن آنه--ا

داللت دارد و عقیده اهل سنت و جماعت، نیز بر آن داللت دارد.

- مس--لمان از اه--ل2-كافر اصلی 1جاهل به توحید دو نوع است، قبله.

- مع--ذور ب--ه1كافر اصلی جاهل به توحید ن--یز ب--ه دو ن--وع اس--ت، - غیر معذور به جهل.2جهل

: آنست ك--ه ب--ه جهت از جه--ات بش--ارتكافر معذور به جهل- رسل برایش نرسیده باشد، ویا نظر به ظروف ق-اهره و مج-بره ای كه بین او و حصول علم و آگاهی اش از فرستادن انبی--اء و ش-ریعت

و توحید واقع شده است نتواند به آن نائل آید. بنا قول راجح در مورد چنین افراد اینست كه ایشان ن--ه مس--تحق جنت و نه عذاب هستند، و ایش--ان در حكم اه--ل إع--ذار ی--ا ص--احبان عذر شرعی بوده كه الله متع--ال آنه--ا را در روز قی--امت مع--ذور می داند، مانند؛ ناش--نوای ك--ه چ--یزی را نمی ش--نود، و ش--خص احم--ق و نادانی كه چیزی را نمی داند، و صاحب ف--ترة ك--ه در ف--ترة- فاص--له میان بعثت دو نبی- مرده باشند، و بشارت رسل برایش--ان نرس--یده باشد، همانطوریكه در حدیث مشهور كه احمد وغیره از ابی هری--ره

و دیگر اصحاب آنرا روایت نموده اند، آمده است.

52

Page 53: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

اما عدم تحقق وعید و ع--ذاب در آخ--رت ب--اعث این نمیگ--ردد ك--ه حكم كفر و اسم كافر و وصف آن در دنیا از باالی آنشخص برداشته

.38شود آنست ك--ه حكم و وص--ف كف--ر دركافر غیر معذور به جهل:-

دنیا و آخرت در حالش صدق نموده، عذاب و وعید نیز در ص--ورتیكه به كفر و شرك بمیرد باالیش متحقق میگ--ردد، و ص--فت آن اینس--ت كه دعوت برایش رسانیده شده باشد اما او سر تسلیم به آن ف--رود نی---آورد، و س---كون خ---ویش را بخ---اطر آن نش---كند، پس ایش---ان درینصورت به اختیار خ--ویش هم--ان ح--الت ثب--ات ذه--نی قبلی یع--نی

جهل و عدم علم و تعلیم را ترجح داده اند!

و همینطور كافر كه در جهل واقع شده و همچنان قادر به دفع آن نیز میباشد، ولی به سبب دنیا و مصروفیت به آن و یا سایر مس--ائل اراده دفع جه--ل را از خ--ود ننم--وده و درین راس--تا هیچ عملی انج--ام

نمیدهد! بنا درصورتیكه شخص جاه--ل ب--ه حقیقت توحی--د باش--د،در آخ--رت هیچ چیزی مانع تحقق وعید در حالش نمیگردد، و حكم كف--ر در دنی--ا

و آخرت باالیش حمل میگردد. بنا هر جهل برای صاحب اش عذر نمیگردد- مگر اینكه جهل اش

بسبب عدم ابالغ بشارت باشد-.

اما مسلمان جاه��ل ب��ه ان��واع ذی��ل تقس��یم بن��دی ش��دهاست:

آنكه داخل اسالم گردیده ولی نسبت به بعضی از اصول توحی--د و(1 یا معانی عبادت ك--ه دف--ع آن ب--رایش ممكن نیس--ت جاه--ل میباش--د، مانند؛ شخصی كه جدیدا به اسالم داخل شده باش--د، و ی--ا اینك--ه در منطقه دور دستی زندگی كند كه امكان رسیدن علم و اصول توحید برایش میسر نباش--د، و ی--ا رس--یدن خ--ودش ب--ه حص--ول علم ممكن نباشد...اما در هر صورت باید در جهت مخالفت با كفر واقع باش--د، در غ--یر آن حكم كف--ر ب--ه عین در دنی--ا ب--االیش م--رتب گردی--ده، ام--ا احكام و تبعات آن باالیش جاری نمیگردد، و همین ط--ور حكم وعی--د عذاب در آخرت نیز در حالش متحقق نیست، مگر بعد از آنكه قی--ام

. اما باید در نظر داشت كه كافر به سبب عدم بلوغ نذاره رسل را نمیتوان قب--ل از 38 دعوت و ابالغ برایش به قتل رسانید، و یا با آنها به مقاتله و جه--اد پ--رداخت، ب--ر خالف آن كفار كه دعوت اسالم برایشان رسیده باشد و آنه--ا ب--ا رد و اع--راض از آن پرداخت--ه

باشند، كه درین حالت قتال با ایشان بدون هیج گونه انذار جواز دارد.

53

Page 54: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

حجت رسل برایش صورت گیرد، و موانع ك--ه بین او و حص--ول علمتوحید وجود دارد ازبین برود.

اینكه به بعض اصول توحید و شروط ضروری آن- كه ایمان بدون(2 آن صحیح نمیباشد- جاهل باشد، اما در هر صورت نبای--د مع--ذور ب--ه عجز یا ناتوانی باشد، یا اینكه عجزش از سببی نباشد كه امكان دفع آن برایش در صورتیكه بخواهد میسر باشد، و ی--ا ب--ه س--بب بدس--ت آوردن دنی--ا و ل--ذات آن كس--ب علم ننمای--د....پس این و امث--ال این چنین اف--راد ك--ه كف--ر ش--ان از جهت جه--ل ض--روریات دین و توحی--د باشد، معذور به جه--ل نمیباش--ند، و حكم كف--ر ب--ه عین در دنی--ا و در صورت كه به كفر بمیرد در آخرت نیز بر ب--االیش م--رتب میگ--ردد، و برای تكفیرش قیام حجت ن--یز ش--رط نمیباش--د؛ چ--را ك--ه قبال حجت باالی او قائم گردیده، و او برای دفع آن ام--روز و ص--بح میكن--د، ام--ا

هرگز اراده حصول و طلب آنرا ندارد!

اینكه به بعضی از مسائل فروع عقیده و توحید جاهل باش--د، و در(3 مخالفت با آنه--ا ق--رار گ--یرد، مانن--د؛ كالم در بعض--ی مس--ائل اس--ماء

صفات، مانند؛ اشاعره و غیره.... پس ایشان از جمل--ه گناهك--اران ب--وده و وص--ف و حكم ض--اللت و

بدعت در دین بدون وصف و حكم كفر باالیشان مرتب میباشد. اما حكم شان در آخرت...مانن--د، گن--اه ك--اران و عص--یان گ--ران از اهل قبله بوده و باالی شان - بالعین- عذاب و جنت را شهادت داده نمی توانیم،و امر شان به الل-ه متع-ال مف-وض ب-وده، اگ-ر خواس--ت عذاب و اگر خواست مغف--رت ش--ان مینمای--د...ام--ا بص--ورت عم--وم هم--ان حكم قبلی در م--ورد ش--ان رع--ایت میگ--ردد یع--نی ایش--ان از اصحاب مستحق وعید و عذاب در روز قی--امت میباش--د، و دلی--ل آننیز نصوص عدیده ای بوده كه در قرآن و سنت وارد گردیده است.

اما نوع آخ--ر كس--انی هس--تند ك--ه در مخ--الفت و تض--اد ب--ا تأوی--ل-(4 تفسیر- و یا اجتهاد معت-بر دین ق-رار میگیرن--د،و ی-ا مع-ذور ب-ه جه-ل میباشند، كه وصف و حكم بدعت و ضاللت در دین را بخود نگرفت--ه، ول---و آنك---ه فع---ل اش در ذات خ---ود از ض---اللت و اح---داث در دین باشد...مگر آنك--ه ب--االی وی قی--ام حجت ش--رعی ص--ورت گرفت--ه، و ناتوانی اش برای فهم مراد شارع در نصوص كه ب--ا آن در مخ--الفت

قرار گرفته است دفع گردد.

این تقس-یمات و تفص--یالت خیلی ض--روری ب--وده، ك-ه دانس-تن آن ب--رای ه--ر مس--لمان ب--ه همین ان--دازه حتمی میباش--د، ام--ا كس--انیكه

54

Page 55: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

میخواهند در چنین مسائل تحقیق نمایند، و یا اینكه جدا بخواه--د این مسائل را درك نمایند، و با دالی--ل ك--ه در ب--اال ارای--ه نم--ودیم قن--اعت نداشته باشند، و برای فهم درست آن با ادله كافی از قرآن و سنت

العذر بالجه��ل و قی��امتفصیل بخواهند، میتوان--د ب--ه كت--اب م--ا » « مراجع--ه نمای--د، ش--اید آنج--اقواع��د فی التكف��یر« و »الحجه

چیزی را كه میخواهد بیآبد.

ضوابط قیام حجت باالی جاهل برای قیام حجت ب--االی جاه--ل ك--ه در مخ--الفت دین ق--رار گرفت--ه

باشد ضوابطی است كه قرار ذیل میباشد: جاهل مخ--الف بای--د از جمل--ه كس--انی باش--د ك--ه مع--ذور ب--ه جه--ل(1

شناخته میشوند، و صفت آن هم اینس--ت ك--ه دف--ع مخ--الفت اش ب--اشریعت بسبب عجزی كه دارد برایش ممكن نباشد!

اما اگر جه--ل اش ناش--ی از اس--بابی باش--د ك--ه دف--ع آن در ح--دود توانش است، اما به اختیار خ--ودش آن--را انج--ام نده--د...درینص--ورت معذور به جهل شناخته نشده، و برای تكفیرش - هنگامیك--ه در كف--ر ظاهر واقع شود- قیام حجت الزم نیست، زیرا از قبل حجت شرعی باالی او اقامه گردیده اس--ت، ام--ا او خ-ود نخواس--ته اس--ت ك--ه آن--را

بپذیرد، و سكون خویش را بشكند! حجت شرعی باالی آن جاه--ل مخ--الف ب--ا دین وض--روریات دین و(2

توحید اقامه میگردد، كه مخالفت اش بسبب عدم معلومات صحیحشرعی باشد.

مثال اگ--ر كف--رش از جهت اس--تحالل خم--ر باش--د، در حالیك--ه ابالغ خطاب شرعی برای او تنها در مسائل حرمت زنا، ربا وغیره...شده باشد،پس درین حالت حجت شرعی تا آنكه برایش از ح--رمت خم--ر در اسالم گفته نش--ود اقام--ه نگردی--ده اس--ت، و خط--اب ش--رعی در مورد حرمت زنا و وغیره....محرمات دلیل برای دفع عجز و جه--الت

وی از استحالل خمر شده نمیتواند. قیام حجت باالی جاهل باید طوری باشد كه موضوع و م-راد بی--ان(3

كننده را بداند، اما شرط نیست كه به آن قن--اعت كن--د، بلك--ه تفهیم درست ش-یء الزم اس-ت، ك-ه از قن-اعت ط-رف مقاب-ل ك-امال ام-ر

.39متفاوت میباشد . مثال هر گاه با دالیل كافی از قرآن و سنت برای ی--ك ش--خص ح--رمت خم--ر بی--ان 39

گردد و یا اینكه برایش گفته شود مواالت با كفار كفر است و یا ادای نماز فرض ب--وده و تارك آن مشرك و غیره.....چنین مسائل قیام حجت به شكل درست آن انجام ش--ده است، و الزم نیست كه طرف مقابل به این قناعت داده شود ك--ه ش--راب چ--را ح--رام

است؟ و یا مواالت با كفار چرا كفر است....؟!!

55

Page 56: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

همچنان در قیام حجت همانطوریكه متذكر گردیدیم مهم است ت--ا(4 جاهل مراد گوینده را بداند، بدون در نظرداش--ت اینك--ه توس--ط چ--ه وسیله ای برایش این فهم ش--رعی نق--ل داده میش--ود، و بس--بب آن

جهلش دفع میگردد. پس وسیله- حامل حجت شرعی- میتواند كتاب باشد، یا مجله ای و یا از طریق ایمیل و یا سایت های انترنتی ....و یا از طریق دعوت

كننده گان و مبلغین. مهم اینست كه استفاده از هریك از وسائل انتقال حجت ش--رعی هنگامی صحیح دانسته میشود، كه حامل معلوم--ات ص--حیح ش--رعی بوده و به شكل درست آن برای افراد مع--روض ب--ه جه--ل رس--انیده شود، و همچنان بای--د گفت: ك--ه ب--ر خالف مرجئ--ه عص--ر- و پ--یروان هوای نفس و عقل آنها- برای این گونه قیام حجت ضرور نیست كه قیام كننده حجت شرعی عالم، مجته--د ی--ا اص--ولی باش--د، بلك--ه ه--ر شخص آگاه به یك مسئله صحیح و ثابت دین میتوان--د هم--ان مس--ئله را به دیگران انتقال بدهد، و دلیل آن نیز حدیث نبی صلی الله علی--ه

.40«..بلغوا عنی ولو آیة...وسلم است كه میفرماید:» اما شرط است كه انتقال دهنده ب--ه هم--ان مس--أله ع--الم ب--وده و این را بداند كه بر خالف آن هیچ دلیلی نیست، آنگ--اه میتوان--د ب--االی جاه--ل مخ--الف قی--ام حجت نمای--د...و این درس--ت ت--رین ق--ول درین مسأله است، چرا كه جاهل شیء به مانند، فاقد آن اس--ت، و فاق--د شیء ممكن نیست چیزی را كه ن--زد خ--ودش نیس--ت ب--رای دیگ--ران

بدهد.

ب--رای قی--ام حجت ش--رعی ب--االی ك--افر اص--لی -ك--ه قبال بش--ارت(5 رسولی ب--رایش داده نش--ده باش--د- كف--ایت میكن--د، عب--ارت ذی--ل را بش--نود: محم--د ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم فرس--تاده الل--ه ب--رای هم--ه

عالمیان بوده، و به سوی شهادت ال إله اال الله...دعوت میكند. پس هرگاه چنین عب--ارتی ب--رایش گفت--ه ش--ود و م--راد آن--را بدان--د حجت شرعی باالیش قائم گردیده است، و احكام و صفات مرب--وط به معذور به جهل باالیش مرتب نمیگردد، ولو آنكه این دعوت را رد نموده باشد، یا از آن اعراض و اهم--ال كن--د، بلك--ه در دنی--ا و آخ--رت كافر بوده، و وعید و عذاب در م--ورد اش در ص--ورت ك--ه ب--ه هم--ان كفر بمیرد متحقق میگردد، و ن--یز میت--وان ب--ه كف--ر و ع--ذاب اش در

آخرت شهادت نیز داد.

.2179:ی. أنظر صحیح الجامع، لآللبان 40

56

Page 57: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

و دلیل بر آن قول رسول الله صلی الل--ه علی--ه وس--لم اس--ت،ك--ه والذی نفس محم��د بی��ده ال یس��مع بی أح��د منمیفرمای--د:»

هذه األم��ة، یه��ودی، و ال نص��رانی، ثم یم��وت و لم ی��ؤمن«،- مسلم.بالذی أرسلت إال كان من أصحاب النار

- قس--م ب--ذات ك--ه نفس محم--د ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم بدس--ت اوست، كه فردی نیست كه خبر بعثت مرا از یكی از افراد امت من شنیده باشد، یهود باشد و یا نص--رانی ...بع--دا بم--یرد،و ب--ه آنچ--ه ك--ه برای من نازل شده است ایمان نیآورده باشد، جز از اصحاب جهنم

نخواهد بود.

اما صیغه قیام حجت نظر با نوع مخالفتی ك--ه جاه--ل در آن واق--ع(6 ش--ده اس--ت و ب--ر حس--ب ظ--روف و ش--رایط و ش--بهات محی--ط آن مختلف میباشد، مثال؛ قیام حجت امكان دارد بعب--ارت واح--دی چ--ون بیان یك حدیث و یا آیتی انجام شود، و همچن--ان م--واردی اس--ت ك--ه قیام حجت به تفصیل و شرح بیشتر نی--از میداش--ته باش--د، و ایج--اب

مناظره و مناقشه را نظر به نوع شبهات و حجم آنها مینماید. زیرا بعضی مخالفت های وجود دارد، كه كفر در آن غیر ص--ریح و غیر آشكار میباشد...كه درین حاالت قص--د و نیت ص--احب آن--را بای--د مراعات كرد، و دیده شود كه آیا شخص واقعا از چنین ام--ری قص--د و نیت كفر آمیزی دارد و یا خ--یر! خصوص--ا در م--ورد كس--انیكه اه--ل علم و اجتهاد بوده و دارنده ای سابقه جه-اد و ابتالء فی س-بیل الل-ه هستند...كه در چنین حاالت الزم--ا دائ--ره تأوی--ل و ع--ذر ب--رای ش--ان توسعه میآبد...و قبل از آنكه به مخ-الفت ایش-ان پراخت-ه ش-ود و در حق شان احك--ام عجوالن--ه ص--ادر گ--ردد رع--ایت م--وارد ف--وق الزمی

است!!

اما در رعایت چ--نین ح--االت قص--د و نیت ش--خص الزم نیس--ت در....پس آگاه باشید!41كفر آشكار شخص توقف صورت گیرد

: صدق و اخالص شرط چهارم- .شاید مراد مؤلف از بیان این موضوع این باشد كه كفر این اشخاص چون بر عالوه 41

خودش بر دیگران نیز خطر كفر را دارد بنا باید به هر وس--یله ممكن و س--ریعا جل--و آن گرفته شود، مثال؛ شخص كه اهل علم و اجتهاد باشد، و سابقه جهاد فی سبیل الله نیز داشته باشد، اما به یكبارگی دیموكراسی را تأئید كند، و خود را در ریاست جمه--وری و پارلمان كاندید كند و این امور را مخالف شریعت نداند و یا در صف لشكر كفار ب--ودن

و قتال علیه مسلمانان را جواد دارد....مترجم!.

57

Page 58: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

یكی دیگر از شروط صحت توحی-د ص-دق و اخالص اس-ت، ب-دلیل ما من أحد یشهد أن ال إله االقول نبی صلی الله علیه وسلم:»

الله، و أن محم�دا رس��ول الل��ه ص�دقا من قلب��ه إال حرم�ه.42«الله علی النار

- هیچ فردی نیست كه به ال إله اال الله و محم--دا رس--ول الل--ه ب--ه صدق از قلب خویش شهادت بدهد، مگ--ر اینك--ه الل--ه او را ب--ر آتش

جهنم حرام قرار میدهد. أبشروا و بشروا من وارءكم أن��ه من یش��هدو میفرماید:»

.43«أن ال إله اال الله صادقا بها دخل الجنة - مژده بگیرد و برای كسانیكه بعداز شما هستند مژده بدهید، ك--ه هر كسی به ال إله اال الله شهادت بدهد و به آن ص--ادق باش-د داخ-ل

جنت میگردد. اما برعكس آن یعنی- شهادت دادن به ال إله اال الله و غیر ص--ادق بودن به آن به این معنی اس--ت ك--ه آنش--خص از اه--ل جنت نب--وده و

داخل جهنم خواهد شد.اء ربه فلیعم��لو الله تعالی میفرماید:} فمن كان یرج��و لق��

.110{، الكهف-عمال صالحا وال یشرك بعبادة ربه أحدا پس هر كس--ی ك--ه خواه--ان دی--دار رب خ--ویش اس--ت، بای--د ك--ار-

شایسته كند، و در پرستش پروردگارش كسی را شریك نسازد. بنا ش--رط ص--حت عب--ادت اخالص در آن میباش--د، و آن عب--ارت از

رك بعب��ادة ربهم--راد الل--ه متع--ال درین ق--ولش اس--ت:} وال یش�� توحی--د عب--ادت{، و اخالص در عب--ادت یكی از مف--اهیم خ--اص أحدا

شمرده میشود،زی--را هرآنك--ه غ-یر از اخالص ب--ه عب-ادت الل--ه داخ-لگردد، منافق بوده و از وی پذیرفته نمیشود.

و زمانیكه الله متعال میفرماید:} {،لیبلوكم أیكم أحسن عمال ، - تا شما بیآزماید كدامتان كارتان به--تر و نیك--و ت--ر خواه--د2الملك-

بود. اهل علم و تفسیر می گویند: این قول الله متعال ب--ه این مع--نی اس--ت ك--ه او از بن--ده گ--ان عب--ادت خالص--انه و ص--ادقانه ایش--ان را

میخواهد.روا إال� و میفرماید:} ین له ال��دینوما أم لیعبدوا الل�ه مخلص

.5{، البینة- حنفاء در حالیكه جز این بدیشان دستور داده نشده است، كه مخلصانه-

و حقگرایانه الله را بپرستند و تنها شریعت او را آئین )خود( بدانند.

. صحیح البخاری. 42. صحیح البخاری. 43

58

Page 59: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

پس الله متعال همه بنده گانش را به عبادت خالص--انه و بی ری--اء بنا هر آنكه او را عبادت ك-رد، و درین عب--ادتخود امر نموده است،

، واو را تنها شمرد....اما غ--یر از روی اخالص- از او قب--ول نمیگ--رددهرگز داخل توحید خالص نگردیده است!

همچنان از ادله كه برای صحت این شرط اقامه شده است، و از لوازم نفی تحقق نفاق اكبر، و نجات صاحب آن از پائین ترین نقطه

ین فیجهنم میباشد، این فرموده الله متعال است:} إن� المنافقیرا ن الن�ار ولن تج��د لهم نص�� فل م {، النس--اء-ال��د�رك األس��

145. بیگم--ان منافق--ان در اعم--اق دوزخ و در پ--ائین ت--رین مك--ان آن-

هستند و هرگز یاوری برای آن--ان نخ--واهی ی--افت )ت--ا ب--ه فریادش--انرسد و آنان را برهاند(.

ار نارو میفرماید:} قات والكف� ین والمناف وعد الل�ه المنافقبهم ولعنهم الل�ه ولهم ع��ذاب یها هی حس�� جهن�م خالدین ف

یم .68{، التوبة-مق الله به مردان و زن--ان من--افق، و ب--ه هم--ه ای ك--افران وع--ده ای-

آتش جهنم داده كه جاویدانه در آن می مانند، و جهنم برای )عق--اب و عذاب( ایشان كافی است، )عالوه از آن( الله آنان را نف--رین و از

رحمت خود به دور داشته و دارای غذاب همیشگی خواهند بود. و همچنان به اساس همین شرط مذهب باطل مرجئه كرامیه نیز

من أقر بال إله االبه بطالن مواجه میگردد، برای اینكه میگوید:» الله لفظا ه��و م��ؤمن و إن لم ی��أت بالتص��دق أو االعتق��اد

«،القلبی.... - هر كه به ال إله اال الله لفظ--ا اق--رار كن--د، م--ؤمن ب--وده اگ--ر چ--ه

اعتقاد قلبی به آن نداشته و در ادای آن صادق نباشد... و قبال در م--ورد خصوص--یات این فرق--ه ص--حبت نم--وده ب--ودیم، و كس--انیكه این اق--وال را میگوین--د، بن--ام مرجئ--ه عص--ر ن--یز مش--هور

هستند، كه نمیخواهند خود را به مرجئه كرامیه منسوب كنند. و این یك مذهب و عقیده باطل و كفری میباشد، ك--ه از درون آن یك شخص كامال منافق و زندیق ب--یرون میآی--د ك--ه ص--رف لفظ--ا ب--ه شهادت توحید اكتف--اء ك--رده...در حالیك--ه در قلب خ--ویش تك--ذیب و دشمنی آن--را را پنه-ان میكن--د- ولی ب--اوجود این هم--ه او را از جمل--ه مؤمنین محس--وب ك--رده و از اه--ل جنت میدانن--د- ك--ه این عقی--ده و عمل شان تكذیب صریح نصوص ش--رعی ب--وده و واض--حا داللت ب--ه

كفر و دخول آنها به پائین ترین نقطه جهنم دارد.

59

Page 60: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

همچین از این شرط چنین ب--ر میآی--د، آنانیك--ه ال إل--ه اال الل--ه را از جهت مزاج و بازی و یا تمثیل میگویند، و در ادای آن ج--دی نیس--تند، ایشان هرگز مسلمانان و مؤمن شده نمی توانند، چ--را ك--ه در ادای

آن اخالص و صداقت ندارد. همینط--ور ه--ر گ--اه این كلم--ه توحی--د از زب--ان ط--واغیت، جهت سیاست و گمراه سازی ملت و مردم بكار ب--رود، ت--ا حقیقت كف--ر و طغی--ان و ع--دم ایم--ان خ--ویش را پنه--ان ك--رده باش--ند، و خ--ویش را مس--لمان جل--وه داده، اط--اعت و م--واالت م--ردم را ب--رای خ--ویش بخواهند... و درین راستا مشایخ اهل ارجاء را نیز تكی--ه گ-اه خ-ویش قرار دهند، تا آنكه به نیابت ازین حكام طاغوت برخیزن--د و م--ردم را

ت--ا زمانیك--ه حك--امبه اطاعت از آنها قناعت دهن--د، و این را بگوین--د: مسلمانان شهادت توحید را اداء نمایند، اطاعت ازیشان واجب بوده

؛ و به همین سادگی احكام شریعتو خروج علیه شان حرام میباشد را كه رسول الله صلی الله علی--ه وس--لم و اص--حاب ش--ان ب--ا خ--ون خویش آبیاری كرده و از تطبیق آن حفاظت كردند، زیر پ--ا بگذارن--د، هرگ--ز م--ؤمن ب--وده نمیتوانن--د! و ش--هادت توحی--د را ك--ه- از روی سیاس--ت و تكتی--ك- نط--ق میكنن--د، ایش--ان را هیچ نفعی- در دنی--ا و

.44اخرت- نمیرساند، زیرا هرگز آنرا از صدق و اخالص نمیگویند همانند؛ اصحاب دعوت سیكوالریسم وغیره.... زنادقه عصر كه به ال إله إال الله...نط--ق میكنن--د،ام--ا در ادای آن ص--ادق نیس--تند، ب--دلیل اینكه نفاق و كفر ایشان ظاهر بوده و توانائی پنهان كردن آن--را ن--یز

ندارند.

: انتفاء شك و حصول یقین شرط پنجم- از شرایط صحت شهادت توحید: انتفاء ش--ك، و حص--ول یقین ب--ه

آن و بمطالبات آن و شروط آن میباشد.ن�ا كفرن��ا بم��اهمانطویك--ه الل--ه متع--ال میفرمای--د:} وق��الوا إ

لی��ه م��ریب، ق��الت ا تدعوننا إ م� ی شك م ن�ا لف لتم به وإ أرسماوات واألرض {، اب--راهیم-رسلهم أفی الل�ه شك فاطر الس�

9-10 . و گفتند ما ایمان نداریم ب--ه چ--یزی ك--ه ب--ه هم--راه آن فرس--تاده-

شدیه اید )و دالیل و معجزات شما را قبول نمی ك--نیم، و رس--التتان را تص--دیق نمی نم--ائیم( و در ب--اره ای چ--یزی ك--ه م--ا را ب--دان می خوانید سخت در شك و گمانیم )و به یكتا پرستی و ق--انون آس--مانی

. بدلیل اینكه بمقتضای آن عمل نمیكند. 44

60

Page 61: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

یقین و باور نداریم(؛ پیغمبران شان بدیشان گفتند: مگر در ب--اره ای وج--ود خ--دا، آفرینن--ده آس--مان ه--ا و زمین ب--دون م--دل و نمون--ه ای

پیشین شك و تردیدی در میان است؟!. پس ایشان بسبب شك در دعوت پی--امبران ك--افر ش--دند، آنانیك--ه دعوت شان به امر الله و بسوی شهادت ال إله اال الله....بود،طوری

ول إال�كه الله متعال میفرماید:} ن رس�� ن قبلك م وما أرسلنا مله إال� أنا فاعبدون لیه أن�ه ال إ .25{، االنبیاء-نوحی إ

و ما پیش از تو هیچ پیغمبری را نفرستاده ایم، مگ--ر این ك--ه ب--ه- او وحی كرده ایم كه: معبودی جز من نیست، پس فقط مرا عبادت

كنید. یاو هیچ رسولی نبوده است مگر اینكه به قوم خود گفته است:}

له غیره ن إ .59{، االعراف-قوم اعبدوا الل�ه ما لكم م ای قوم من! برای شما جز الله هیچ معب--ودی نیس--ت، پس تنه--ا-

الله را بپرستید. ولقد بعثن��او الله تعالی در مورد رس--والن خ--ویش میفرمای--د:}

وال أن اعب��دوا الل�ه واجتنب��وا الط�اغوت ة رس�� {،فی ك��ل أم�.36النحل-

ما به میان هر ملتی پیغمبری را فرستاده ایم )و محتوای دع--وت- هم--ه ای پیغم--بران این ب--وده اس--ت( ك--ه الل--ه را عب--ادت كنن--د، و از

عبادت طاغوت دوری كنند. از همین لحاظ شك نمودن در توحید بمثابه شك نمودن بذات الله متع-ال میباش--د، آنك--ه ایش--ان را خل--ق ك--رد و ب-ه به-ترین ص--ورت و

ك ف��اطرخلقت در آورد، همانطوریك--ه میفرمای--د:} أفی الل�ه ش��ماوات واألرض {، - آیا بر وجود الله شك دارید؟آنكه آس--مانهاالس�

و زمین را آفریده است. كه دیده میش--ود ق--وم اب--راهیم علی--ه الس--الم در موج--ودیت الل--ه متعال شك نكرده، بلكه در توحید و عبادت او شك نموده بودند، اما

الله متعال آنرا شك در ذات خود خوانده است. بنا شك نمودن در توحید و یا امر معلومی از دین و ی--ا ض--روریات دین در حقیقت شك نمودن به ذات الله متعال میباشد، و همینط--ور شك نمودن باالی انبیاء و رسل ك--ه ب--ر اس--اس وحی از ط--رف الل--ه متعال برای تبلی--غ دین فرس--تاده ش--ده ان--د، ن--یز ش--ك ب--ه ذات الل--ه

متعال میباشد!

در حدیث ص--حیح از رس--ول الل--ه ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم روایت اش��هد أن ال إل��ه اال الل��ه و أنی رس��ولاس--ت ك--ه میگوی--د:»

61

Page 62: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

الل��ه، ال یلقی الل�ه بهم�ا عب�د غ�یر ش�اك فیهم�ا إال دخ�ل«- مسلم.الجنة

- شهادت بدهید اینكه بجز الله هیچ معب--ودی برح--ق نیس--ت و من فرستاده او هستم، زیرا الله متعال با هیچ بنده كه این كلمه را گفته باشد و در آن شك نداشته باشد، مالق--ات نمیكن--د، مگ--ر اینك--ه او را

داخل جنت میسازد. ازین حدیث میتوانیم استنتاج كنیم، هر گاه كسی ش--هادت توحی--د را اداء نماید، و در آن شك داشته باشد، و یا در شیء از لوازمی آن و یا مقتض--یات آن ش--ك داش--ته باش--د، داخ--ل جنت نمی گ--ردد، و از

اهل آن نخواهد بود.

من یش��هد أن ال إل��هو نبی صلی الله علیه وس--لم میفرمای--د:»« مسلم.اال الله مستیقنا بها قلبه فبشره بالجنة

- آنكه به ال إله اال الله ش--هادت بده--د، و قلب--ا ب--ه آن یقین داش--تهباشد، او را به جنت بشارت بدهید.

بنا عكس آن یعنی، ش--هادت دادن ب--ه توحی--د و غ--یر م--تیقن ب--ودن قلب به آن و بمقتضاء و مطالبات آن، ب--اعث ع--دم بش--ارت ص--احب اش ب--ه جنت میگ--ردد....و آنك--ه جنت ب--رایش ح--رام باش--د، هیچ

مسكنی جز آتش جهنم نخواهد داشت، اعاذنا الله منها! و یقین به توحید: عبارت از علم ج--ازم ب--ه آن اس--ت -ك--ه كوچ--ك ترین شك و تردید را نفی نماید- برای اینكه الله متعال تنه--ا و یگان--ه در خصائص، الوهیت و ربوبیت، اسماء و صفات خویش بوده، و هیچ شریكی درین امر برایش نیس--ت، و او یگان--ه ذات مس--تحق عب--ادت

میباشد.

: عمل به آن شرط ششم- یكی دیگر از شروط صحت ش--هادت ب--ه توحی--د عم--ل نم--ودن ب--ه مطالبات آن ظاهرا و باطن--ا میباش--د، و آن عب--ارت از ه--دف و غای--ه اصلی است كه برای انبیاء و رسل نازل شده اس--ت، طوریك--ه الل--ه

ین ل��همتع--ال میفرمای--د:} وم��ا أم��روا إال� لیعب��دوا الل�ه مخلص��اء ك�اة وذل�ك دینال�دین حنف� الة ویؤت�وا الز� یم�وا الص�� ویق

.5{، البینة-القیمة در حالیكه جز این بدیشان دستور داده نشده است كه مخلصانه-

و حقگرایانه الله را بپرستند و تنها شریعت او را آئین )خود( بدانن--د،

62

Page 63: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

و نم--از را بخوانن--د، و زك--ات را بپردازن--د، و دین و آئین راس--تین وارزشمند این است و بس.

ن� واإلنس و میفرمای----د:} {،إال� لیعب���دونوم���ا خلقت الج. – و جنیات و انسانان را جز عبادت خود نیآفریده ایم.56الذاریات-

یعنی – جز واحد دانستن او در عبادت... بنا با ازبین رفتن توحید از دین به عنوان شرط صحت دین، دین و روح آن نیز ازبین میرود، و ح-ق الل--ه از ب-االی بن-ده گ-ان و ه-دف و غایه خلقت موجودات نیز ازبین م--یرود،كت--اب ه--ای ك--ه ن--ازل ش--ده است و پیامبران كه برانگیخته ش--ده ان--د هم--ه باط--ل ش--ده و ازبین

لنا منمیرون--د، همانطوریك--ه الل--ه متع--ال میفرمای--د:} وم��ا أرس��لی���ه أن�ه ول إال� ن���وحی إ ن رس��� ل���ه إال� أن���اقبل���ك م ال إ

.25{،االنبیاء-فاعبدون و ما پیش از تو هیچ پیغمبری را نفرستاده ایم، مگ--ر این ك--ه ب--ه-

او وحی كرده ایم كه: معبودی جز من نیست، پس فقط مرا عبادتكنید

وال أن و میفرمای--د:} ة رس� اعب�دواولق��د بعثن��ا فی ك��ل أم�.36{، النحل-الل�ه واجتنبوا الط�اغوت

--تی پیغم--بری را فرس--تادیم )و محت--وای دع--وت- ما به میان هر مل همه ای پیغمبران این بوده است( كه الله را بپرس--تید و از ط--اغوت

دوری كنید.

از این آیات و غیره نصوص معلوم میگردد،ك--ه یگان--ه ه--دف بعثت انبیاء و رسوالن جهت تبیلغ و تحقق توحی--د ب--وده اس--ت،ك--ه اساس--ا بغ---یر از تحق---ق این ه---دف هیچ م---رام دیگ---ری در نظ---ر نیس---ت، همانطوریكه ربعی بن عامر رضی الل--ه عن--ه ب--رای ط--اغوت ف--ارس هنگام جواب به این سوالش كه شما كی هس--تید؟ چ--را ب--ر انگیخت--ه

لقد ابتعثن��ا الل��ه لنخ��رجشده اید؟ و برای چه میجنگید؟ گفت:» العباد من عبادة العب��اد إلی عب��ادة رب العب��اد، و من ج��ور األدیان إلی ع��دل اإلس��الم، و من س��جن ال��دنیا إلی س��عة

«الدنیا و اآلخرة! - ما را الله بر انگیخته است تا بنده گان را از بنده گی، بنده گ--ان بسوی بنده گی رب بنده گان و از ج--ور و ظلم ادی--ان بس--وی ع--دل

اسالم و از تنگی دنیا بسوی فراخی دنیا و آخرت بیرون نمایم. و در حدیث صحیح كه بخاری وغیره آنرا از طری--ق مع--اذ بن جب--ل روایت نموده اند، میگوید:»من در عقب رسول الله صلی الله علی--ه وسلم باالی قاطری سوار بودم، بر من فرمود: ای معاذ آی--ا می--دانی

63

Page 64: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

حق الله بر بنده گان و حق بنده گان بر ب--االی الل--ه چیس--ت؟ گفتم: الله و رسولش بهتر میداند، گفت: حق الله بر بنده گان اینست ك--ه او را عبادت كرده و به او هیچ چیزی را شریك نیآورند، و ح--ق بن--ده گان بر الله اینست ك-ه هیچ ی--ك از بن--ده گ--ان را ك-ه ب--ه او ش--ریكی قائل نگردیده است، عذاب نكند، گفتم:ای رسول الل--ه آی--ا م--ردم را بر این بشارت ندهم؟ گفت خ--یر، ایش--ان را خ--بر ن--ده! زی--را ب--ه آن

اكتفاء میكنند« متفق علیه. بنا حق الله بر باالی بن--ده گ--ان اینس--ت ك--ه او را ظ--اهرا و باطن--ا عب--ادت نم-وده و ب-رای او ظ-اهرا و باطن--ا ش-ریكی قائ-ل نش-وند، و

همین امر نیز مراد و هدف شهادت به ال إله اال الله نیز میباشد. ك--ه درین رابط--ه از انس بن مال--ك رض--ی الل--ه عن--ه و مع--اذ ك--ه

قال ی��ا مع��اذ:م��ا »:همسوار شتر اش بود روایت است، كه گفت من أحد یشهد أن ال إل��ه إال الل��ه وأن محم��دا رس��ول الل��ه

إال حرمه الله على النار، ق��ال: ی��ا رس��ولصدقا من قلبه - « الله، أفال أخبر الناس فیستبشروا؟ ق��ال: " إذا یتكل��وا

ای معاذ: هیچ كسی نیست كه به ال إله اال الله و محمدا رسول الل--ه از صدق قلب ش--هادت بده--د، مگ--ر اینك--ه الل--ه آتش جهنم را ب--روی حرام میگرداند، گفتم: یا رسول الله : آیا مردم را به آن خبر ن--دهم، كه مژده ای خوبی است؟ گفت:)اگر این ك--ار را ك-نی( حتم--ا ب--ه آن

.45اكتفاء خواهند كرد این ح--دیث، ح--دیث قبلی خ--ویش را تفس--یر ك--رده و ه--دف از شهادت دادن به توحید را بیان میكند، آنجا كه رسول صلی الله علیه

وسلم میفرماید: هیچ احدی نیس--ت ك--ه ب--ه ال إل--ه اال الل--ه و محم--دا رسول الله از صدق قلب شهادت بدهد،مگ--ر اینك--ه الل--ه آتش جهنم

، تفسیر قول دیگ--ر رس--ول الل--ه ص--لی الل--هرا بروی حرام میگرداند ح--ق الل--ه ب--ر بن--ده گ--ان اینس--ت ك--ه او راعلیه وسلم است، یع--نی:

عبادت نموده و برای او هیچ چیزی را شریك نسازید. و دلیل عدم اج--ازه ن--بی ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم انس و مع--اذ از بشارت دادن مردم نیز واضح است، ت--ا مب--ادا م--ردم ازین ام--ر خ--بر

شوند به توحید اكتفاء كرده و اعمال زاید توحید را ترك كنند.

همچنان این حدیث آخر ب--ه مفه--وم دیگ--ری ن--یز داللت دارد، و آن اینكه هدف از شهادت ب--ه ال إل--ه اال الل--ه، مج--رد تلف--ظ ب--ه ش--هادت بدون تحقق توحید حق الله بر بنده گان عمال، ظ--اهرا و باطن--ا م--راد

. متفق علیه. 45

64

Page 65: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

نمیباشد...بنا نتیجه میگیریم، كه بعضی احادیث بعضی دیگر خ--ویش را تفسیر میكنند، و انصاف نیز تقاضا میكند، تا احادیث كنار در كن--ار

هم بدون اهمال و ترك شیء از آنها مورد استناد قرار گیرد. و اگر این امر تنها با نطق به ش--هادت توحی--د ب--دون عم--ل ب--ه آن خالصه میشد، پس چرا كفار قریش از پ--ذیرفتن دع--وت ن--بی ص--لی الله علی--ه وس--لم امتن--اع ورزیدن--د؟ و هرگ--ز ال إل--ه اال الل--ه را لفظ--ا باوجود باقی ماندن شان در شرك و عادات بت پرستانه شان بزبان نیآوردند، و نه خود راحت شدند، و نه گذاشتند دیگران راحت باشند، بلكه به تمام ق--وت و ق--درت خ--ویش كوش--یدن ت--ا در مقاب--ل و دف--ع

كلمه توحید ایستاده گی كنند، و هرگز آنرا نپذیرند!

اما باید بدانیم كه از لوازم اقرار به شهادت توحید عم--ل ب--ه آن وبه مضامین آن میباشد!

و شكس--تاندن بته--ا و اوث--ان و اع--تزال از عب--ادت آنه--ا و خ--الی گردانیدن همه ای وجود از هر گونه شرك و عب--ادات ه--ر ش--ریك ب--ه

الله از آن مراد است. و از لوازم دیگر آن تغییر عادات وث--نی ج--اهلی ك--ه من--افی روح و

تعالیم ال إله اال الله است! همچنان از لوازم آن دوری از عبادت معبودان ساختگی كه خود و

ملك و پادشاهی خود را با عبادت الله متعال یكسان میدانند..! و محو كردن هر گونه تمایز وفرق می--ان م--ردم.....ك--ه هیچ ف--رق میان شخص بلند رتبه و پائین رتبه نیس--ت، و هیچ ف-رقی بین غالم و سید نمیباشد، مگر ب--ر اس--اس و مبن--ای تق-وی و ال-تزام ب--ه اخالق و

تعالیم عالی این دین حنیف..! همینط---ور از ل---وازم توحی---د دوری از جمی---ع ه---واء و ه---وس وشهوات...و هر گون--ه مكاس--به ایك--ه در عقب آن بن--ده گی بن--ده را برای بنده میخواهد...واعالن ب--راءت از تم--امی اینه--ا ص--رف بخ--اطر

ذات الله رب العلمین میباشد! اما گاهی اقرار همراه با تمامی لوازم متقدم الذكر تحقق مییابد- ولی الله عزوجل به كمترین اینها راضی نمیگردد- بدلیل اینكه او در یك جنگ، عناد و اعراضی قرار گرفته است ك--ه ت--اریخ مث--ل اش در

خود ندیده است....!

از همین جهت نبی صلی الله علی--ه وس--لم از هم--ه مل--ك و دارای قیمت و ارزان، ریاس--ت و پادش--اهی،و ه--ر آنچ--ه ك--ه نفس ه--ا ب--ه آرامش مییآبد و خواست هر انسان عادی میباشد پیش كرده شد، تا

65

Page 66: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

آنه--ا را از گفتن و گ--ردن نه--ادن ب--ه توحی--د ال إل--ه اال الل--ه...مع--اف گرداند، اما نبی صلی الله علیه وسلم ازین امر إبا ورزی--ده، و اولین كاری كه انجام داد دعوت همگی بدون استثناء به ال إله اال الله ب--ود، یعنی بسوی توحید خالص و دوری از شریكان و بتان.... و بعدا هم--ه كوشش های خویش را بخرچ داد، ت-ا ب-ه ه-ر وس--یله ممكن ایش-انرا

!46بسوی یكتا پرستی ترغیب نماید و به تكرار ایش-ان را ب-ه س--وی ایم-ان و توحی-د ب-ا تم-ام مع-نی و مقتضای ال إله إال الله: اعتقادا، ق--وال، عمال، ظ--اهرا و باطن--ا دع--وت

نمودند!

مسأله: از اعمال كه شامل شروط ص-حت توحی-د و ایم-ان میگ-ردد، یكی هم نماز است، كه ایمان شخص بدون آن درست نمیباش--د، هرآنك--ه نم--از را ت--رك ك--رد، توحی--د را نقض ك--رده و از ملت خ--ارج گردی--ده است، و در كفر و شرك واقع گردیده است، همانطوریكه در حدیث

الرجل و بین الشرك و الكف��ر ت��رك بینصحیح آمده است:» .47«الصالة...فإذا تركها فقد كفر

- بین ش--خص و كف--ر و ش--رك فاص--له ك--ه وج--ود دارد ت--رك نم--ازاست، هر آنكه آنرا ترك گفت محققا كافر شده است.

و در روایت دیگر آمده است، هر كه آنرا ترك كرد، شرك ورزیده است، و غیره نصوص كه در مورد كفر تارك الص--الة و خ--روجش از ملت وارد گردیده است، و همچنان نصوص--ی وج--ود دارد ك--ه ب--اعث

. این موضوع همچنان تنبیه است برای آنانكه در اطراف ط--واغیت میچرخن--د، و در 46 طعم لقمه نان و یا استخوانی كه نه گوشت دارد و نه چربی ش--ب را در نزدش--ان روز میكنند، و اسم آنرا میگذارند اصل دین!!! و یا آنرا مصلحت دعوت خوان--ده بلك--ه ازین

پیشتر میروند و آنرا مصلحت تحقق توحید میخوانند!! همچنان تنبیه ای است برای آنانیكه از ال اله اال الله برای ف--ریب م--ردم و برنام--ه ه--ای حزبی و دعوتی خ-ویش س-وء اس-تفاده میكنن-د، و آن-را ب-رای م-ردم- از جهت رهبت و رغبت- پیش میكنن--د،ت--ا ایش--ان را ب--ه من--دوبات و مباح--ات، قی--ل و ق--ال مش--غول بس--ازند،...بع--دا گم--ان كنن--د ك--ه چ--ه ك--ار شایس--ته ای انج--ام داده ان-د- یحس--بون انهم یحسنون صنعاء- و یا اینكه كامال در شیوه و نهج ن-بی ص--لی الل-ه علی-ه وس-لم گ--ام ب-ر

میدارند، و به همان شیوه دعوت میكنند.!! و تنبیه است برای آنانیكه برای طواغیت هر چیز ممكن را میگوین-د، مگ-ر هرگ--ز كلم-ه توحید از زبانشان برای این طواغیت خارج نمیگردد، وایشانرا به توحید امر نمیكنن--د، و تذكری برایشان نمیدهند، بدلیل طلب مادی و دنیوی كه از آنها دارند، مقه-ور ح--اكمیت

و اطاعت از ایشان میباشند!!.أنظر الصحیح ترغیب و ترهیب، لآللبانی. 47

66

Page 67: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

نفی نصوص و قرائن شرعی دیگ--ر ك--ه ح--اوی حكم كف-ر ظ--اهری –.48كفر اصغر- یا كفر دون كفر تارك الصالة میباشد

:مسأله دوم باید بدانیم كه انسان در معرض كفر- از جهت ترك اعمال- در دو

حالت قرار میگیرد:

ت--رك گفت--ه ش--ود،جنس عم--ل و اط--اعت ه--ر گ--اه حالت اول:- یعنی؛ نماز نخواند، روزه نگ--یرد، حج را اداء نكن--د، و ی--ا زك--ات م--ال خ--ویش را ن--پردازد، و ی--ا هیچ عم--ل ب--ه مث--ل اینه--ا را ك--ه از جمل--ه طاعات میباش--د انج--ام نده--د....این ش--خص ك--افر ب--وده و خ--ارج از اسالم میباشد، با آنكه زعم به اسالم و ایمان خویش داشته باش--د و

آنرا به زبان همیشه تكرار نماید. میگوی--د: احم--د بن حنب--ل از7/209ابن تیمی--ه در فت--اوی خ--ود

من أق��ر:قال الن��اسحمیدی روایت میكند كه برای اش گفت:» بالص��الة و الزك��اة و الص��وم و الحج و لم یفع��ل من ذل��ك شیئا حتی یم��وت، ویص��لی مس��تدبر القبل��ة ح��تی یم��وت، فهو مؤمن ما لم یكن جاح��دا، اذا علم ان ترك��ه ذل��ك فی��ه ایمانه اذا كان مقرا بالفرائض و استقبال القبل��ة، فقلت: هذا الكفر الص��راح، و خالف كت��اب الل��ه و س�نة رس�وله و علماء المسلمین، قال تعالی:}وما أمروا إال لیعب��دوا الل��ه

« - مردم میگویند: هر آنكسی كه به نم--از ومخلصین له الدین{. زكات و حج اقرار داشته باش--د، ولی آنه-ا را ت--ا هنگ--ام م--رگ انج--ام ندهد، یا پشت به قبله نماز بخوانن--د ت--ا هنگامیك--ه بمیرن--د، او م--ؤمن میباشد، زیرا منكر این همه موارد نیست، و با وج--ود ت--رك آنه--ا بق--ا ایمان خود را میبیند و به ف--رائض اق--رار و اس--تقبال ب--ه قبل--ه را ن--یز میپذیرد، گفت: این كفر آشكار اس--ت، و خالف كت--اب الل--ه و س--نت

و امر ك��ردهرسولش و علماء مسلمین، الل--ه متع--ال میفرمای--د:}{.نشده اند جز اینكه الله را خالصانه در دین عبادت كنند

و همچنان ابو عبدالله احمد بن حنبل میگوی--د: ه--ر آنكس--ی چ--نین سخنی را بگوید، به الله و تمام آنچیز ه--ای ك--ه ب--ه رس--ول او ص--لی

.49الله علیه وسلم نازل شده است كافر میباشد . جهت تفصیل بیشتر درین مورد به كتاب ما» حكم تارك الصالة« مراجعه ش--ود، و 48

رد شبهات و ادله وارده از طرف مخالفین با دالیل كافی و دلی--ل در مقاب-ل دلی--ل و ردشبه در مقابل ورد شبه مالحظه گردد.

. اگر كسی كه این سخنان را بگوید كفر بوده و رد بر الله و رسولش پنداشته شود، 49 پس حكم كس--انكه این هم--ه را هیچ انج--ام نمی دهن--د، جنس و عم--ل و ط--اعت را همزمان از خویش منتفی میسازند، چگونه خواهد بود، یقیننا كه ایشان اولی به كف--ر و

67

Page 68: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

امام آجری رحمه الله در كتاب أخالق العلماء میگوی--د: اعم--ال ب--ه جوارح تص--دیق ایم--ان ب--ه قلب و لس--ان میبیاش--د، پس ه--ر كس--یكه ایمان خویش را با عمل ثابت نسازد، مانند؛ طه--ارت، نم--از، زك--ات، روزه و حج و جهاد و سایر مس-ائل مش-ابه این...و ب-ه علم و س-خن مجرد بدون عمل به مفاد آنها راضی باشد- مؤمن نیست، و شناخت و معرفت كه از دین و توحید دارد برایش منفعتی نمیرساند، و ت--رك عمل به آن نشاندهنده تكذیب ایم--انش، و عم--ل ب--ه آنه--ا نش--ادهنده

دلیل بر تصدیق ایمان اش میباشد، پس باید این را دانست!!

میباش--د، پس ه--روهمین مذهب علماء مسلمین در ق--دیم و ح-ال ب--وده ك--همرجئی خبیثفردی كه غیر این و خالف اش را بگوید، او

،50از دین و دالیلش نظر به این قول الل--ه متع-ال بای--د ب-ر ح-ذر ب-وداء} ین ل��ه ال��دین حنف�� وم��ا أم��روا إال� لیعب��دوا الل�ه مخلص��

كاة الة ویؤتوا الز� یموا الص� .5{،البینه-وذلك دین القیمةویق در حالیكه جز این بدیشان دستور داده نشده است كه مخلص--انه-

و حقگرایانه الله را بپرستند و تنها شریعت او را آئین )خود( بدانن--د، و نم--از را بخوانن--د، و زك--ات را بپردازن--د، و دین و آئین راس--تین و

ارزشمند این است و بس. بن--ا ارك--ان دین عب--ارت از عقی--ده، عم--ل و اخالص میباش--د، و ب--ر خالف در صورت كه یك ركن آن موجود نگردد دین و ایم-ان ش--خص

.51درست نمیباشد میگوی--د: هرگ--اه ق--ومی این7/287ابن تیمی--ه در فت--اوی خ--ود

توانائی را پیدا كنند كه به نبی صلی الله علیه وسلم بگویند: آنچه كه بر تو نازل گردیده است ایمان میآوریم، بدون اینك--ه ش--ك تردی--د در قلب های خویش نسبت به آن داشته باشیم و آنرا به لفظ شهادتین به ن--زدت اق--رار میك--نیم، ام--ا ب--ه آنچ--یز ه--ای ك--ه ام--ر میك--نی و آن مواردیكه نهی میكنی، پابندی نشان نمی--دهیم – ی--ا كال آنه--ا را انج--ام نمیدهیم- و نماز نمیگذاریم، روزه نمی گیریم، حج را اداء نمیكنیم، و زمانی كه سخن گفتیم راست نمی گویم، و امانت را بص--احبش ب--از نمیگردانیم، و به وعده و پیمان خویش وفاء نمی كنیم، و ص--له رحم را بجا نمی آوریم، و هیچ كار خوبی را كه به آن امر كرده ای انج--ام

خروج از دین میباشند..2/647. از كتاب »ظاهرة االرجاء« تألیف شیخ سفر الحوالی: 50 . و فقها ركن را چنین تعریف میكنند: ركن عبارت از جزء از اجزای شی است كه با 51

موج--ودیت اش ش--یء موج--ود میگ--ردد، و ب--ا ع--دم موج--ودیت اش ش--یء ن--یز موج--ودنمیگردد- مترجم.

68

Page 69: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

نمی دهیم، و خمر مینوشیم، و با محارم خویش نك--اح میك--نیم، و در مقابل دید همه زنا میكنیم، و هر قدر كه بخ--واهیم دوس--تان و اف--راد امت ات را میكشیم، اموال شانرا غصب و بزور اخذ میك--نیم، بلك--ه با دشمنانت یكج--ا ایش--ان را ب--ه قت--ل میرس--انیم، و در مقاب--ل ت--و و اصحابت میجنگیم.....!! آی--ا ن--بی ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم برایش--ان میگوید: با وج-ود این هم-ه ش-ما مؤم-نین ب-وده و ایم-ان ت-ان كام-ل میباشد، و شما از اهل ش--فاعت من در روز قی--امت خواهی--د ب--ود، و برای شما نزد الله رفت--ه و میخ--واهم ك--ه یكی از ش--ما را هم داخ--ل آتش جهنم نسازد...زیرا ش--ما ب--ه توحی--د ش--هادت داده ای--د و ب--ه آن صادق هستید!!! بلكه هر مسلمان این را میداند و آنا پاسخ میده--د، ك--ه ن--بی ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم خواه--د گفت: ش--ما ك--افر ت--رین مردمانی هستید كه نزد من تا به حال آمده اند، و گردن های ش--انرا

در صورت كه توبه نكنند خواهد زد.

پس ای مرجئ--ه عص--ر از آتش ك--ه ب--ا آن ب--ازی میكنی--د ب--ر ح--ذر باشید!!! و به آن باطل های كه گرفتار ش--ده ای--د، و ازین ق--ول ك--ه میگوید: خروج از جنس عمل ن--زد م--ا بعن--وان ش--رط ص--حت ایم--ان

نمیباشد بازگشت نماید...! الله ادریس ش--افعی را رحمت كن--د، ك--ه میگوی--د: هرگ--اه در علم سخن گویم، برایم گفته میشود خطاء ات ن-زدم محب-وب ت-ر از كالم ات در آن علمی میباشد كه برایم بگوئی ای فالن این عمل ات كفر

است!

و بترسید ازینكه این قول نبی صلی الله علیه وسلم در مورد آنها صنفان من أمتی ال یردان علیصدق كند، طوریكه میفرماید:»

، - دو گ--روه از امت من از ن--زد52«الحوض: القدریة و المرجئة حوض من رانده میشوند: قدریه و مرجئه؛ أعاذن--ا الل--ه من الكف--ر و

الخسران!!

اینك--ه مطلق--ا جنس عم--ل را ت--رك نگوی--د و گ--اهیحالت دوم: اوقات بعضی از آنه--ا را انج--ام بده--د، ام--ا عم--ل ب--ه توحی--د را ت--رك نماید....كه درین حالت نیز شخص كافر و خارج از اسالم میباشد، و هر گونه اعمال و طاعات را كه قبال انجام داده باش--د ب--رایش نفعی

نمیرساند. . أخرجه الطبرانی فی الته--ذیب، و ابن ابی عاص--م فی الس--نة و غیرهم--ا، السلس--ة 52

.2748الصحیحة:

69

Page 70: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

شیخ محمد بن عبدالوهاب میگوید: درین هیچ اختالفی نیس--ت ك--ه توحید با قلب، لسان، و عمل جاری میگردد، هر گ--اه ش--خص ش--یء از موارد متذكره را انجام ندهد و خالف ورزی كند، مسلمان نیست، چ-ون او توحی--د را می دان-د ام--ا آن-را انج--ام نمی ده-د، بن--ا او چ-ون

ابلیس و فرعون كافر معاند میباشد.

: محبت منافی كراهیت و بغض شرط هفتم- شرط دیگر صحت شهادت توحید محبت به آن و اهل آن، و بغض با دشمنان آن و هر آنچه از شرك و انكار در تضاد ب--ا آن ق--رار دارد،

میباشد. و صفت این محبت اینست كه الل--ه و رس--ولش ص--لی الل--ه علی--ه وسلم نزدش محبوب تر و دوست داش--تنی ت--ر از هم--ه چ--یز غ--یر از آنها باشد، و الله متعال در ذات و صفات یگنانه ذات محبوب برایش بوده، و دیگران برایش به همان اندازه محبوب باشد كه آن موج--ود نزد الله محبوب است، پس بای--د الل--ه را از ب--رای ذات اش دوس--ت داشته باش--د، ن-ه بخ--اطر چ-یزی دیگ-ری...و كس-ی را نبای--د دوس--ت داشته باشد، كه ن--زد الل--ه زش--ت و منف--ور اس--ت،و همینط--ور نبای--د ش--خص و ی--ا چ--یزی را ب--د ببین--د و از آن ك--راهیت داش--ته باش--د، در

حالیكه او نزد الله محبوب میباشد. پس توحید اولی تر از همه این مسائل بوده و حق الل--ه ب--ر ب--االی بنده گان اش اس--ت،بن--ا م--واالت ب--ا توحی--د و اه--ل آن و مع--ادات ب--ا دشمنان آن و طواغیت بر عالوه اینكه از لوازم توحید بوده مكلفیت

هر مسلمان و مؤمن نیز میباشد. زیرا هرگاه شخص در محبت شریكان الله و بتها واقع ش--ود، و از آنچه كه بر انبیاء و رسل از توحید و دین نازل ش--ده اس--ت ك--راهیت نشان دهد...دقیقا در شرك و كفر گرفتار شده و از دائ--ره اس--الم و ایمان خارج گردیده است، و هرگونه اعمال و طاعات كه قبل از آن

انجام داده باشد، برایش هیچ نفعی نمیرساند.ن الن�اس منو دلیل بر این قول فرموده الله متعال است:} وم

بونهم كحب الل�ه وال�ذین آمن��وا ن دون الل�ه أندادا یح ذ م یت�خ.165{، البقرة-أشد حبا لل�ه

ب--رخی از م--ردم هس--تند ك--ه غ--یر از الل--ه را ش--ریكان الل--ه ب--ر- میگزینند و آنان را همچون الل--ه دوس--ت میدارن--د،و كس--انیكه ایم--ان آورده اند الله را سخت دوست میدارند ) و باالتر از ه--ر چ--یزی ب--دو

محبت می ورزند(.

70

Page 71: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

پس اگر شخص ذات مخلوق را در جایگاهی قرار دهد،كه بخ--اطر او دوست داش--ته باش--د و بخ--اطر او دش--منی كن--د، و همینط--ور ه--ر كسیكه آن مخلوق را دوست دارد دوست داشته باشد، و هركس--یكه با آن مخلوق دشمنی و بغض دارد، با او دشمنی كرده و بغض گیرد- بدون در نظر داش--ت م-وافقت و مخ-الفت آن ب-ا ح-ق - محقق-ا این مخلوق را با الله تعالی شریك گرفته و داخل عبادت او بغیر از الل--ه متعال گردیده است، زیرا تنها محب--وب در ذات خ--ویش الل--ه تع--الی

بوده و محبت و بغض با غیر از الله نیز بخاطر الله باید باشد!

میگوی--د: ج--ایز10/267ابن تیمیة رحم--ه الل--ه در فت--اوی خ--ویش نیست هیچ موجودی بجز الله سبحانه بخ--اطر ذاتش دوس--ت داش--ته شود، اما دوست داشتن هر چیز بغیر ذات اش جایز میباشد، و تنه--ا برای رب العلمین شایسته و واجب است كه برای نفس و ذات اش دوست داش--ته ش--ود، زی--را همین ام--ر یكی از مع--انی الهیت اس--ت،

{، یع--نی- اگ--ر بغ--یر ازولو كان فیهما آلهة إال الله لفس��دتا}الله ، معبود دیگری میبود، باعث فساد و تصادم...میگردید.

بنا محبت شیء برای ذات اش شرك بوده، و تنها این نوع محبت اختصاص به الله دارد، زی--را هم--انطوری ك--ه بی--ان ك--ردیم، این ن--وع محبت از خص--ائص الهیت ب--وده، و تخص--یص آن بغ--یر از الل--ه ج--واز ندارد، و كسی دیگر مستحق آن نیست، پس هر محبتی ك--ه بخ--اطر

الله نباشد، محبت فاسد است.

میگوی--د: الل--ه1/99و ابن قیم رحم--ه الل--ه در م--دارج الس--الكین متعال مخلوقات را برای عبادت جامع اش با كمال محبت همراه ب--ا

خضوع و انقیاد به امرش خلق كرده است.

پس به این ملحوظ اصل عبادت: محبت با الله، بلكه تنها دانستن اش در محبت ب--وده، و اینك--ه هم--ه محبت ب--رای الل--ه باش--د، و هیچ چیزی را نباید بمثل الله دوست داشت، و هر چیزی را ب--رای الل--ه و بخاطر الله دوست داشت، و از ه--ر چ--یز بخ--اطر الل--ه و ب--رای الل--ه نفرت كرد، مانند؛ محبت با انبی--اء و رس--والن اش و مالئ--ك و اولی--اء اش...پس محبت مؤمن به الله با تمام محبت ب--وده، و مانن--د محبت آنانی نیست، كه برای خویش خدایانی به غیر الله گرفته ان--د و آنه--ا

را چون الله دوست میدارند.

71

Page 72: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

مون، تالل�هو الله متعال میفرماید:} ق��الوا وهم فیه��ا یختص��ین ویكم ب���رب الع���الم الل مبین،إذ نس��� {،إن كن�ا لفی ض���

.98-96الشعراء- آن--ان )ك--ه معب--ود ه--ای دروغین را پرس--تیده ان--د( در آنج--ا ب--ه-

كش--مكش )ب--ا معب--ود ه--ای خ--ود( می پردازن--د و میگوین--د: ب--ه الل--ه س--وگند م--ا در گم--راهی آش--كاری ب--وده ایم، آن زمانیك--ه م--ا ش--ما )معب-ودان دروغین( را ب-ا پروردگ-ار جهانی-ان )در عب-ادت و ط--اعت(

برابر میدانستیم. پس زمانیكه ایشان خدایان و طواغیتی را در برابری با الله ق--رار دادند، و آنها را متصرف امور خویش دانس--تند، خلقت موج--ودات را به آنها نسبت دادند، خیر و شر، ضرر و منفعت خویش را از ط--رف آنها دانس--تند، در حالیك--ه این موج--ودات متص--ف ب--ه كوچك--ترین این صفات نبودند، اما آنها با چنین عقیده شان به الله شریك ق--رار داده

اند. همینطور هرگاه از جهت اطاعت و محبت ب--ه الل--ه مانن--دی ق--رار بدهند، و آنرا نسبت به الله بیشتر دوست بدارن--د، و ام--ر و اط--اعت او را بر امر و اطاعت الله عزوجل مقدم دارند، پس درینصورت ب--ه

مساواتی قائل گردیده اند كه كامال شرك میباشد. ابن قیم رحم--ه الل--ه میفرمای--د: از جمل--ه ام--ور معل--وم در دین اینست كه با الله سبحانه در خلقت و رزق، میراندن و زنده ك--ردن، پادش--اهی و ق--درت، و محبت و تمائ--ل، خض--وع و ذلت، كس--ی را مس--اوی دانس--تن نه--ایت جه--ل و ظلم را نش--ان میده--د...!! چگون--ه میتوانیم خاك را با رب االرباب مساوی بدانیم؟! و چگونه بنده را ب--ا

صاحب آزاده گان برابر شمرده میتوانیم؟! و میگوید: این تساوی از جهت افع--ال و ص--فات نیس--ت، ك--ه آنه--ا اعتقاد به تساوی الله سبحانه و تعالی در افعال و صفات اش ب--ا آن مخلوقات و طواغیت داشته باشند، بلكه این تساوی از جهت محبت

و عبودیت و تعظیم میباشد. همچنان این تساوی ایش--ان از جهت خلقت آس--مانها و زمین و ی--ا خلقت خود و پدرانشان نبوده، بلكه آنها را ب--ا رب العلمین در محبت او مساوی میدانند، قسمیكه الله را دوست میدارند همانن--د الل--ه آن

حقیقت عبادت همان--ا نه--ایتإله های خویش را نیز دوست دارند، و دوست داشتن محبوب و خواری در مقابل او است!

و در حدیث صحیح كه از نبی صلی الله علیه وسلم روایت اس--ت، من أحب لله، و أبغض لله، أعطی لله، و منع للهمیفرماید:»

72

Page 73: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

- هر كه برای الله دوست داشته باش--د،53«فقد استكمل اإلیمان و برای الله كینه ورزد، و بخاطر الله امر كند، و خود انجام بده--د، و بخاطر الله منع كند و خ-ود انج--ام نده--د، حقیقت--ا ایم--ان اش مكم--ل

گردیده است. ب--ه مفه--وم دیگ--ر- هرگ--اه دین و ام--ورات آن در جمی--ع اح--وال، تعامالت شخص با دیگ--ران معی--ار باش--د، آنگ--اه ایم--ان وتوحی--د اش مكمل میگردد...و مردم از یكدیگر شان در ایمان و توحی--د نظ--ر ب--ه

- متفاوت میباشند، و ب--هحب فی الله و بغض فی اللهمراعات اصل-همین قیاس در سایر امور توحید و طاعات...!

ام--ا هرگ--اه این حب و بغض ب--رای الل--ه مطلق--ا از ش--خص منتفی گردد....به مانند اینست كه توحید و عبودیت الله تعالی از او مطلق-ا

منتفی گردیده است.

أوثقزیرا نبی صلی الل--ه علی--ه وس--لم درین م--ورد میفرمای--د:» عری اإلیمان: الم��واالة فی الل��ه، و المع��اداة فی الل��ه، و

، یعنی- محكم ترین54«حب فی الله، و البغض فی الله تعالی برای الله، و معادات برای الله، دوس--تی ب--رای55گره ایمان: مواالت

الله و دشمنی برای الله تعالی است. پس هرگ---اه- محكم ت---رین گ---ره ایم---ان و توحی---د، م---واالت و معادات،حب و بغض برای الله باشد... درینصورت بر عكس آن باید محكم ترین گره شرك و كفر باشد...یعنی م--واالت ب--رای مخل--وق و معادات برای مخلوق، حب ب--رای مخل--وق و بغض ب--رای مخل--وق...و فرق نمی كند ك--ه این ش--یء مخل--وق باش--د و ی--ا ص--فت مخل--وق را

داشته باشد. ال یؤمن عبد حتی أكون أحب إلی��ه من أهل��هو میفرماید:»

ال ی��ؤمن أح��دكم»و فی الروایة « و ماله و الناس أجمعین «حتی أكون أحب الیه من ولده ووال��ده و الن��اس أجمعین

مسلم. - هیچ بنده الله ایمان ندارد تا آنكه من برایش دوست داش--تی ت--ر از اهل و خانواده اش و مال و دارائی اش و جمیع مردم--ان نباش--م،

.380. أخرجه أبو داود وغیره، السلسة الصحیحة: 53.2539. أخرجه احمد وغیره، صحیح الجامع الصغیر: 54 . مواالت و معادات، مفهوم وسیع دارد، و طوریك--ه بعض--ی ه--ا این را در دوس--تی و 55

دشمنی خالصه كرده اند نیس--ت، ح--تی درین م--ورد كت--اب ه--ای مس--تقل نوش--ته ش--ده است و كه حاالت و مواالت و معادات را در آن گنجانیده اند، طوریكه اس--تعمال ت--اریخمیالدی و اشتیاق استعمال صنایع ایشان را را نیز از جمله مواالت به كفار می نامند.

73

Page 74: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

و در روایت دیگر آمده است- هیچ یك از شما ایمان ندارید، ت--ا آنك--هنزد او دوست داشتنی تر از پدر و مادر و جمیع مردمان نباشم.

و ایمان بجز از حاالت شرك و انجام عب--ادت ب--ه غ--یر الل--ه منتفی نمیگردد، و حاالت شرك درینجا امكان دارد، تقدیم محبت و ط--اعت دیگ--ران در مقاب--ل محبت رس--ول الل--ه ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم و

اطاعت از او باشد. در حالیكه الله متعال ب--ه اط--اعت از ن--بی خ--ویش ام--ر نم--وده، و محبت خود را مشروط ب--ه اط--اعت او گردانی--ده اس--ت، و منب--ع ایناطاعت نیز خ--ود الل--ه متع-ال میباش--د؛ همانطوریك--ه ك--ه میفرمای--د:

بون الل�ه } ویغف��رف��ات�بعونی یحببكم الل�هق��ل إن كنتم تحول س�� یم، قل أطیعوا الل�ه والر� لكم ذنوبكم والل�ه غفور رح

رین .31،32{، آل عمران-فإن تول�وا فإن� الل�ه ال یحب الكاف بگو: اگر الله را دوست میدارید، از من پیروی كنید تا الله ش--ما-

را دوست بدارد، و گناهانت-ان را ببخش-د، و الل-ه آمرزن-ده و مهرب-ان است، بگ--و: از الل-ه و پیغم-بر اط-اعت و فرم-انبرداری كنی-د، و اگ-ر سرپیچی كنند )ایشان به الله و پیغم--بر ایم--ان ن--دارد و ك--افر ان--د( و

الله كافران را دوست نمی دارد. وم��ا ینط��ق عن اله��وى، إن ه��و إال� وحیو میفرمای---د:}

.3،4{،النجم-یوحى و از روی ه--وا و ه--وس س--خن نمیگوی--د، آن ج--ز وحی و پی--امی-

نیست كه برایش )از سوی الله( وحی و پیام میگردد و این امر بعد از ن--بی ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم ب--رای هیچ اح--دی

ثابت نیست. من أطاعنی فق��دو نبی ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم میفرمای--د:»

أطاع الله، و من عصانی فقد عصی الله«، مسلم. - هر كه از من اطاعت كرد، از الل--ه اط--اعت ك-رده اس-ت، و ه-ر

كسی از من نافرمانی و عصیان كند از الله نافرمانی كرده است. و نبی صلی الله علیه وسلم هیچگاهی امری نكرده است ك--ه در آن اطاعت الله نباشد، و از هیچ امری نهی نك--رده اس--ت ك--ه در آن

معصیت الله تعالی باشد.

ال ی��ؤمن أح��دكم ح��تیأبو سلیمان الخطابی در شرح حدیث:» « میگوید:أكون أحب الیه من ولده ووالده و الناس أجمعین

معنایش اینست كه هیچ مص--داقی ب--رای محبت من وج--ود ن--دارد ت--ا آنكه وفات كنی و در اطاعت از من باش--ی، و رض--ایت من را ب--االی

74

Page 75: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

هوای نفس خویش غ--الب گ--ردانی،اگ--ر چ--ه درین راس--تا ب--ه هالكتبرسی.

و انتف---اء محبت مس---تلزم بغض و ك---راهیت آن ش---یء در قلب میباشد، و بغض و كراهیت با توحید كفر اكبر و خارج كنن--ده ص--احب

وال�ذینآن از ملت اس--ت، همانطوریك--ه الل--ه متع--ال میفرمای--د:} كفروا فتعسا لهم وأضل� أعمالهم، ذلك ب��أن�هم كره��وا م��ا

.8،9{، محمد-أنزل الل�ه فأحبط أعمالهم كافران، مرگ بر آنان باد، و الله اعمال )نیك( ایشان را باط--ل و-

بی سود گرداند! ب--دان خ--اطر ك--ه چ--یز ك--ه الل--ه ف--رو فرس--تاده ات دوست نمی دارند، و لذا الله كار های )نی--ك( ایش--ان را هم باط--ل و

بیسود میگرداند. كه علت كفر و نابودی اعمال این افراد كراهیت شان از آنچه ب--ه انبیاء و رسل نازل گردیده بود میباش--د- و عم--ل بج--ز ش--رك و كف--ر نابود نمیگردد- و بزرگترین چیزی كه الله تعالی باالی انبی--اء خ--ویش

نازل فرموده است شهادت توحید: ال إله اال الله میباشد. همچنان الله متعال در مورد كفار كه در جهنم فریاد میطلبند، ام--ا

ونادوا یا مالك لیقضهیچ فریاد رسی برایشان نیست، میگوید:}ئن��اكم ب��الحق ولكن� ن�كم م��اكثون،لق��د ج علین��ا ربك ق��ال إ

.77،78{،الزخرف-أكثركم للحق كارهون آنان فری--اد می زنن--د: ای مال--ك! پروردگ--ارت م--ا را بممیران--د و-

نابودمان گرداند )تا بیش از این رنج ن--بریم و از این ع--ذاب دردن--اك آسوده شوم ، او بدیشان( میگوید: شما )اینجا( می مانید )و مرگ و میر و نیستی و نابودی در كار نیس--ت(؛ )الل--ه برایش--ان پی--ام میده--د كه( ما حق را برای شما آورده ایم )و توسط پیغمبران برایتان ف--روفرستادیم( ولی اكثر شما حق را نپسندیدید و آن را دشمن داشتید. و علت مانده گاری ایش-ان در جهنم، ك-راهیت آنه-ا از ام-ور حقی بوده كه از جانب الله متعال نازل شده ب--ود، و همانطوریك--ه گف--تیم بزرگترین حق كه از جانب الله آمده است، همان-ا ش-هادت توحی-د ال إله اال الله میباشد...كه ایش--ان ب--ه آن ك--راهیت داش--تند، بن--ا بس--بب

همین كار شان مستحق عذاب و خلود به آتش جهنم گردیدند.ن بع��د م��او میفرمای--د:} م م إن� ال�ذین ارت��دوا على أدب��اره

و�ل لهم وأملى لهم،ذل��ك یطان س�� تبین لهم اله��دى الش���ل الل�ه سنطیعكم فی بعض بأن�هم قالوا لل�ذین كرهوا ما نز�

.25،26{، محمد-األمر كسانیكه بعد از روشن شدن )راه حقیقت و( ه--دایت، ب--ه كف--ر و-

ضاللت پیشین خود بر گردن--د، ب-دان خ-اطر اس--ت ك-ه ش--یطان ك--ار

75

Page 76: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

هایشان را در نظرشان می آراید و ایشان را ب--ا آرزو ه--ای ط--والنی فریفته می دارد، و این بدان خاطر اس--ت ك--ه ب--ه كس--انیكه دش--من چیزی هستند كه الله فرو فرستاده است، گفته بودن--د: در ب--رخی از

كارها از شما اطاعت و پیروی می كنیم! بنا آنانكه ایمان را از خویش ظاهر ساختند، و داخ--ل آن گردیدن--د، اما بع--دا دوب--اره بس--وی كف--ر بازگش--تند و از اس--الم و ایم--ان خ--ارج گردیدند؛ بدلیل اینكه برای كسانیكه به ما انزل الله كراهیت داشتند، گفتن-د:م-ا در بعض-ی ام-ور از ش--ما اط-اعت میك-نیم، در حالیك-ه آن ام--ورد در مخ--الفت و تك--ذیب ش--ریعت الل--ه متع--ال و توحی--د ق--رار

داشت...! پس حكم آنانی چگونه خواه--د ب--ود، ك--ه میگوین--د: م--ا از ش--ما در تمام امور خویش اط--اعت میك--نیم؟! -مانن--د ط--واغیت عص--ر ك--ه

برای یهود و نصاری میگویند-.

و همین طور آنانكه در اط--اعت ط--واغیت و م--واالت ش--ان داخ--ل گردیده اند- مانند؛ كاسه لیس ه--ای ك--ه دین ن--زد ش--ان بی ارزش و سبك بوده- و میگوین--د: م--ا از ش--ما در هم--ه ام--ور خ--ویش اط--اعت میكنیم، و در همه آنچه كه از تعلیمات و اوامر و قوانین شما است،

هر چند در مخالفت شریعت الله نیز قرار داشته باشد؟! پس چگونه حكمی بر باالی آنان مرتب میگردد، درحالیكه در ذات

آنچه كه الله نازل كرده است از خود كراهیت نشان میدهند؟! بدون شك ایشان أولی و مقدم بكفر و ارت--داد ب--وده و نس--بت ب--ه كسانیكه از كارهین ما انزل الله در بعضی امور اطاعت میكنند- ن--ه

در تمام امور -كفر و ارتداد شان غلیظ تر میباشد! همچنان كسی كه شهادت توحید را اداء میكن-د، ام-ا در عین ح-ال ب--ا توحی--د و اه--ل آن دش--منی و ك--راهیت دارد ن--یز ك--افر و زن--دیق میباشد، و همراه با منافقین در پائین ترین نقطه آتش جهنم ع--ذاب میش--وند...و هیچ عم--ل و ط--اعت ك--ه قبال انج--ام داده ان--د برایش--ان

فائده نمیرساند.

عالمات محبت صادقه این آسان است كه هر كسی بر باالی تختی نشس--ته و ب--ر ب--الش های نرم تكیه زده باشد، و حب الل--ه تع--الی و رس--ولش ص--لی الل--ه علیه وسلم و حب توحید و اهل و انصار آنرا ادعا كند...اما آی-ا ب-رای

اثبات صدق و كذب این شخص برهان و دلیلی وجود دارد یا خیر؟

76

Page 77: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

بلی! برای هر ادعائی عالمات و دالیلی تص-دیق و تك-ذیب موج-ود است، و همینطور برای صداقت محبت الله تعالی و رسول او صلی

الله علیه وسلم عالماتی وجود دارد، كه مهمترین آن عبارت از:

: ه--ر گ--اهحصول متابعت از نبی صلی الل��ه علی��ه وس��لم(1 محبت رسول الله صلی الله علیه وس--لم و پ--یروی از س--نت اش در وجود یك شخص مصداق پیدا كرد، طوریكه كامال تابع شده و محبت اش با الله متعال در قویترین مراحل آن برسد، و هم--ه آن م--واردی كه باعث ضعف ایمان،محبت و عدم متابعت از نبی صلی الله علی--ه وسلم و شریعت نازل ش--ده ب--ر او میگ--ردد، از وج--ودش دور ش--ود آنگاه میتوان گفت: این شخص یكی از عالم--ات حب الل--ه و رس--ول او صلی الله علیه وسلم را تكمیل كرده است- زیرا به اندازه اتب--اع از نبی صلی الله علیه وسلم محبت ن--یز ارتف--اع و ك--اهش مییآب--د، و هر آنكه محبت نبی صلی الله علیه وسلم را بدون اتباع از او ادع--اء

كند، دروغ گوئی است كه بدترین دروغ را بزبان خود مییآورد.بون الل�ههمانطوریكه الله متعال میفرمای--د:} ق��ل إن كنتم تح

.31{، آل عمران-فات�بعونی یحببكم الل�ه بگو: اگر الله را دوست میدارید، از من پیروی كنید ت--ا الل--ه ش--ما-

را دوست بدارد. ابن كثیر در تفسیر این آیت میگوید: این آیت حاكم بر باالی هم--ه كسانی است كه ادعای محبت الل--ه را میكنن--د، ولی هرگ--ز در راه و سنت محمدی قرار نداشته اند، پس ایشان در این دعوی خ--ویش و در نفس امر دروغگو بوده، تا آنكه از شریعت محم--دی و دین نب--وی

در جمیع اقوال و افعال خویش پیروی كنند. میگوی--د: پس ه--ر كس--یكه8/360ابن تیمی--ه در فت--اوی خ--ویش

ادعای دوست داشتن الله متعال را دارد، و از رسول او ص--لی الل--ه علیه وسلم پیروی نمیكند، دروغ میگوی--د، و محبت اش خ--اص ب--رای الله نیست، و اگر الل--ه را دوس--ت هم داش--ته باش--د این محبت اش آلوده ب--ه ش--رك اس--ت، چ--را ك--ه در اص--ول از ه--وای نفس خ--ویش پیروی میكند، همانطوریكه یهود و نصاری ادعای محبت الله را كرده بودند، پس هرگاه ایشان این محبت خود را خ--الص بگردانن--د، ب--دون ش--ك ك--ه آنچ--ه را الل--ه دوس--ت دارد دوس--ت خواه--د داش--ت ك--ه از آنجمله اتباع و پیروی از رسول صلی الله علیه وسلم میباشد، و ه--ر گاه آنچه را الله بد میبیند دوست داشته باشد، و با وج--ود آن دع--ویمحبت الله را هم كند، محبت او از نوع محبت مشركین خواهد بود.

77

Page 78: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

میگوید: حقیقت1/99و شاگردش ابن القیم در مدارج السالكین عبودیت و سر آن خالص گردانی--دن محبت او تع--الی در قلب م--ؤمن میباشد، كه با اتباع ام--رش و اجتن--اب از نهی اش متحق--ق میگ--ردد، زی--را ك--ه پ--یروی از اوام--ر و اجتن--اب از ن--واهی نش--اندهنده حقیقت عبودیت و محبت است، و اتباع از رسول الله تنه--ا ب--ا علم از س--نت او صورت گرفته میتواند،در غیر آن ما ش--اهد محبت الل--ه متع--ال در

قل إنخ--ود نخ--واهیم ب--ود، همانطوریك--ه الل--ه متع--ال میفرمای--د:}بون الل�ه ف��ات�بعونی یحببكم الل�ه {، ك--ه در اینج--ا الل--هكنتم تح

متعال محبت خویش را مشروط به اتباع از رسولش نم--وده اس--ت، و همانطوریكه میدانیم وجود مشروط تا زمانیكه شرط بج--ا نیآم--ده باشد ممتنع است، بن--ا ب--ا انتف--اء اتب--اع ، محبت ن--یز منتفی میگ--ردد، یعنی- انتفاء اتباع ملزوم برای انتفاء محبت الله تع--الی میباش--د، بن--ا اثبات محبت الله به ایشان، و محبت آنان ب--ا الل--ه ب--دون مت--ابعت از

رسول الله صل الله علیه وسلم مستحیل است. مت--ابعتهمچن--ان از مع--انی این آی--ه كریم--ه اینس--ت، ك--ه هرگ--اه

نبی صلی الله علیه وسلم از شخص منتفی گردد، او مؤمنظاهری كف--ر كس--انینبوده و با الله محبت ندارد...!كه همچنان دلی--ل ب--رای

، ولو آنكه به توحیداست كه جنس عمل شرعی از آنها ترك میگردداقرار داشته و آنرا با قلب تصدیق نیز نموده باشد!

همچن--ان ازإیثار برای الله و رسول اش در حالت اختیار: (2 عالمات محبت صادقه با الله تعالی و رسول اش ایث--ار و ف-دا ك-اری برایش--ان در ح--الت اختی--ار بین اط--اعت الل--ه و رس--ول اش و ع--دم اطاعت از آنها یا اطاعت از مخلوقات وغیره فتنه های دنیا ك-ه او را

بطرف خود میكشاند، است. پس هر گاه جانب محبت الل--ه و رس--ول اش ب--االی هم--ه آنچ--ه از حب دنیا و زینت و فتنه های آن غالب آید و ت--اثیر گ--ذار باش--د، درین حالت دعوی محبت شخص مصداق پیدا میكن--د، و اگ-ر ط--رف دیگ--ر آن یعنی- حب دنی--ا و ش--هوات و فتن--ه ه--ای آن ب--ا ك--ل زینت ه--ایش نسبت به محبت الله و رسولش و اطاعت از آنها مق--دم گ--ردد، پس این ش--خص در دع--وی خ--ود دروغگ--و ب--وده و محبت اش ب--ه مانن--د؛

محبت مشركین با الله است. قل إن ك��ان آب��اؤكم وأبن��اؤكمزیرا الل--ه تع--الی میفرمای--د:}

یرتكم وأم��وال اقترفتموه��ا وإخ��وانكم وأزواجكم وعش��لیكم ونها أحب� إ اكن ترض�� ادها ومس�� ون كس�� وتج��ارة تخش��

78

Page 79: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

وا حت�ى ی��أتی بیله فترب�ص�� ه��اد فی س�� ن الل�ه ورسوله وج مین ق .24{، التوبة-الل�ه بأمره والل�ه ال یهدی القوم الفاس

بگو: اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و ق--وم و قبیل--ه- شما، و اموالی كه فراچنگش آورده اید، و تجارت ك--ه از بی ب--ازاری و بی رونقی آن میترسید، و منازلی كه مورد عالقه ای ش--ما اس--ت، اینه--ا در نظ--ر ت--ان از الل--ه و پیغم--برش و جه--اد در راه او مجبوب--تر باشد، در انتظار باشید كه الله كار خود را میكند )و عذاب خویش را فرو میفرس--تد( الل--ه كس--ان نافرم--انبردار را )راه س--عادت( ه--دایت

نمی نماید.

پس این اشیاء از زینت حیات دنیا است، كه هر گاه همه اینه--ا در یك جانب و اطاعت از الله و رسول اش و حب آنها در ج--انب دیگ--ر باشد، و مورد اول نس--بت دوس--تی الل--ه و رس--ول ص--لی الل--ه علی--ه وسلم و اطاعت از آنها مقدم گردد، حالت فرد به مانند؛ مشركین و فاسقین كه دنیا و آخ--رت خ--ویش را ب--ه خس--ران مواج--ه ك--رده ان--د

میباشد.

همچنان از عالمات ایمان و ص--دق محبت،ابتالء و صبر بر آن: (3 صبر در ابتالءات و آزمایش ها از ج-انب الل-ه میباش-د، همانطوریك-ه

ب الن�اس أن یترك��وا أن یقول��واالل--ه متع--ال میفرمای--د:} أحس.2{، العنكبوت-آمن�ا وهم ال یفتنون

- آیا مردم گمان برده اند همین كه بگویند ایم--ان آورده ایم )و ب--ه یگانگی الله و رس--الت پیغم--بر اق--رار كنن--د( ب--ه ح--ال خ--ود گذاش--ته

میشوند، و ایشان به هیچ ابتالء و آزمایش مواجه نمیگردند؟! ..ت--ا آنك--ه مجاه--د ص--ابر و ص--ادق معل--وم گ--ردد، ك--ه او از جمل--ه مؤمنین و طایفه منصوره است، و هر آنكه متغیر گردید، و ب--ه عقب

باز گشت، و در اولین امتحان متزلزل شد بنا در همانجا میماند! ولنبل��ون�كم حت�ى نعلمهمانطوریك--ه الل--ه متع--ال میفرمای--د:}

ابرین ونبلو أخباركم نكم والص� دین م .31{،محمد-المجاه ما همه ای ش--ما را )ب--ا وج--ود آگ-اهی از اعمالت--ان( قطع--ا م--ورد-

آزمایش قرار میدهیم تا معلوم ش--ود مجاه--دان )واقعی( و ص--ابران شما كیانند )و مجاهدنماها و ناشكیبایان سست عنصر كی ها ان--د( و اخبار شما را بیآزمائیم )كه آیا در راه اسالم صادقانه سخن گفته اید

یا خیر(.

79

Page 80: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

بن--ا ص--بر ایش--ان در ابتالءات عالمت ص--ادقه ب--ر ص--دق محبت و عبودیت ایشان بوده، و همینطور ص--دق ایش--ان در جه-اد فی س--بیل

الله میباشد. اما كسانیكه ب--االی خ--ویش گم--ان ایم--ان و توحی--د دارن--د، ولی ب--ا مجرد اصابت كوچكترین ابتالء و آزمایش ایشان دوباره ب--ه عقب ب--ر میگردند، و از آنچه بودند، تنازل میكنند، الل--ه تع--الی در م--ورد ش--ان

ن الن�اس من یق��ول آمن�ا بالل�ه ف��إذا أوذی فیمیفرماید:} ومتنة الن�اس كعذاب الل�ه .10{، العنكبوت-الل�ه جعل ف

در میان مردم كسانی هستند ك--ه می گوین--د آیم--ان آورده ایم )و- از زمره ای مؤمنانیم(، اما هنگامیك--ه ب--ه خ--اطر الل--ه م--ورد اذیت و آزار قرار گرفتند، )ب--ه نال--ه و فری--اد می آین--د و چ--ه بس--ا از دین ب--ر گردند، انگار ایشان( شكنجه ای مردمان را )در دنیا( همسان عذاب

الله )در آخرت( میشمارند.رو میفرمای--د:} تن�ة انقلب على وجه�ه خس� ابته ف وإن أص�

رة ذلك هو الخسران المبین .11{، الحج-الدنیا واآلخ و اگر بال و مصیبتی بدیشان برسد، )به سوی كفر بر میگردن--د و(-

رو به عقب میكنند، بدین ترتیب هم )آزمایش ایمان به قضا و قدر و مدد و ی--اری الل--ه را در( دنی--ا و هم )نعمت و س--عادت( آخ--رت را از

دست میدهند، و مسلما این زیان روشن و آشكاری است. اما هر شخص ب--ه ان--دازه دین، ایم--ان و توحی--د اش م--ورد ابتالء و آزمایش قرار میگیرد، و در جریان تمام این ابتالءات ص--دق محبت و ایم--ان خ--ویش را در ص--ورت ك--ه ایم--ان ق--وی داش--ته باش--د، و در توحیدش صادق باشد ثابت میكند، هر چند این آزم--ایش ه--ا ب--االیش ش--دید گ--ردد، ام--ا او ص--بر میكن--د، هم--انطور ك--ه در ح--دیث آم--ده

یبتلی الرجل علی حسب دین��ه ف��إن ك��ان فی دین��هاست:» صلبا اشتد بالؤه، و إن كان فی دینه رقة ابتلی علی ق��در دین��ه، فم��ا ی��برح البالء بالعب��د ح��تی یترك��ه یمش��ی علی

.56االرض و ما علیه خطیئة« شخص به قدر دین اش مورد آزمایش ق-رار میگ-یرد، هرگ-اه در-

دین اش ث--ابت ق--دم و اس--توار ب--ود، آزم--ایش ه--ا ب--ر وی ش--دیدتر میگردد، و هرگاه در دین اش رقت و سستی بود، ب--ه هم--ان ان--دازه م--ورد آزم--ایش ق--رار میگ--یرد- ك--ه توان--ائی آن--را دارد- و این ابتالء و آزمایش بر بنده هرگز ختم نمیگردد، ت--ا آنك--ه ب--ر روی زمین ب--وده و

هیچ خطاء و گناهی بر دوشش باقی نمی ماند.

أخرجه اآللبانی فی صحیح الترمذی. 56

80

Page 81: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

إن الص�الحین یش��ددو نبی صلی الله علیه وس--لم میفرمای--د» - این ابتالءات بر صالحین شدیدتر میباشد.علیهم...«،

كما یضاعف لنا األج��ر ك��ذلك یض��اعف علین��او میفرماید:» - الله متعال همانطوریكه پاداش اعمال را بر ما مضاعف 57البالء«

گردانیده است، همانطور آزمایش ها را نیز مضاعف ساخته است. از همین جهت انبیاء- بخاطر كم--ال ایم--ان و ص--دق عب--ادت ش--ان برای الله تعالی- كسانی بودند كه به شدید ترین بالء ه--ا و آزم--ایش های الهی مواجه شده، ام--ا در براب--ر هم--ه ص--بر اختی--ار ك--رده ان--د،

أشد بالء األنبیاء ثم األمث��لهمانطوریكه در حدیث آمده است:» - ش--دیدترین ابتالءات و آزم--ایش ه--ا ب--االی انبی--اء ب--ودهفاألمثل«

است، بعدا هر كسیكه ایمانش به مثل ایمان انبیاء باشد.

ما أوذی أحد ما أوذیتو او صلی الله علیه وسلم میفرماید:» - هرگ--ز كس--ی آنچن--ان اذیت نش--ده اس--ت، 58فی الله تع��الی«

آنطور اذیت كه من در راه الله تعالی شده ام.

روزی ب��رو از ابی س--عید الخ--دری روایت اس--ت ك--ه میگوی--د:» رسول الله صلی الله علیه وسلم داخل ش��دم، در حالیك��ه

ی بود، من ا59او مریض بود و تب داشت، و نزدش قیطفه دستش را گرفته بسوی آن بردم، اما ح��رارت دس��ت ن��بی صلی الله علیه وسلم را بلن��د ت��ر از آن ی��افتم، آنگ��اه اب��و س��عید گفت: ی��ا رس��ول الل��ه تب ش��دید داری��د! گفت: م��ا همینطور هستیم....آزمایش بر باالی ما زی��اتر و ش��دیدتر است، و اجر ما نیز دوچن��دان؛ گفتم: ی��ا رس��ول الل��ه چ��ه مردمانی ش��دیدترین آزم��ایش ه��ا را دارن��د؟ گفت: انبی��اء

...«.بعدا صالحین

همچنان در روایت دیگر آمده است ك--ه شخص--ی ن--زد ن--بی ص--لی و الله یا رسول الله إنی أحب��ك،الله علیه وسلم آمد و گفت:»

فقال رسول الله صلی الله علیه وسلم: إن البالیا أس��رع.60«إلی من یحبنی من السیل إلی منتهاه

. صحیح جامع الصغیر، لآللبانی. 57. السلسلة الصحیحة. 58 . نوع گیاهی است بنام تاج خروس، كه در آب جوش داده میشود، كه نوش--یدن آب 59

آن برای مریضی های تب و سرما خوردگی مفید است..1586. أخرجه ابن حبان، السلسلة الصحیحة: 60

81

Page 82: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

- یا رسول الله قسم به الله كه من ترا دوست دارم، رسول الل--ه صلی الله علیه وسلم گفت: ابتالءات و آزمایش ه--ا ب--رای كس--انیكه مرا دوست دارند، از س--رعت س--یل ب--ه س--وی منته--ایش س--ریع ت--ر

میباشد. یعنی اگر در ایمان و ادعایت صادق باشی ب--ا ابتالءات و آزم--ایش ه--ای س--ختی مواج--ه خ--واهی ش--د، پس عالم--ه محبت ات ب--ر من، اینست كه به بالیا و امتحانات زیادی روبرو میشوی، كه باید بر هم--ه

آنها صبر كنی!

این بود! عالمات و دالالت محبت صادقه به الل--ه تع--الی و رس--ول اش صلی الله علیه وسلم كه شامل: اتباع..ابتالء...ایثار.. میگردید و در عدم آن صدق محبت و ص--دق توحی--د و عب--ودیت ب--ر الل--ه تع--الی

ثابت نمیگردد. اگر این عالمات از م--دعی محبت رس--ول الل--ه ص--لی الل--ه علی--ه وسلم ظاهر گردید، از جمله مؤمنین و مؤح--دین ك--ه الل--ه و رس--ول اش را دوس---ت دارد خواه---د ب---ود، و عملش مص---داق لس---ان اش میباشد، و حكم ایمان و اسالم بر او مرتب میگردد، ام--ا در ص--ورت خالف و عكس آن، ولو شخص ب--ه آن اق--رار داش--ته باش--د، و ب--االی خویش گمان و تصور آنرا كن--د، ب--ه تم--ام وض--وح و ص-راحت ح-ال و حكم اش معل--وم اس--ت: ك--ه او از ك--اذبین ...من--افقین و ك--افرین

.61میباشد!!!: رضایت و انقیاد و تسلیم به آن شرط هشتم-

. جمیع احادیث كه درین شرط یعنی ابتالء و آزمایش متذكر گردی--ده ایم، هم--ه لل--ه 61 الحمد صحیح و ثابت از نبی صلی الله علیه وسلم میباش--د، از این اح-ادیث و غ-یر آنه-ا چنین فائده بدست میآید ك--ه – ش--خص م--ورد ابتالء و آزم--ایش و خاص--تا كس--انیكه این آزمایش و امتحان باالیش شدیدتر است- واجب است تا س--احه ع--ذر و تأوی--ل در ح--ال شان زماینكه درین گون--ه ابتالءات، و ام--ور متش--ابه... واق--ع میش--ود، رع--ایت گ--ردد، و نسبت به سوء ظن برایشان حسن ظن صورت گ--یرد، و این س-نتی اس-ت ك--ه رس--ول الله صلی الله علیه وسلم اساس آنرا گذاش--ته ان--د،یع--نی- زمانیك--ه یكی از ص--حابه در این گونه تزلزل و شبه و تردید واقع میشدند...رسول الله صلی الله علی--ه وس--لم آنه--ا را اكثرا معذور دانسته و در حالشان تأویل میكرد، و ح--االتی را برایش--ان پیش میك--رد، كه در آن حاالت مورد شدیدترین ابتالء قرار گرفته بودند، ولی ص--بر كردن--د، ....مانن--د؛ قصه حاطب بن ابی بلعته كه برای كفار ق--ریش جاسوس--ی ك--رده ب--ود، و جاس--وی در اسالم كفر ب-وده و ج-زایش قت-ل میباش-د، ام-ا هنگامیك--ه عم-ر خواس-ت او را بكش--د، رسول الله صلی الله علیه وسلم ب-رایش گفت: ال ی-ا عم-ر ان-ه من اه--ل ب-در...، یعن-

نی! ای عمر او از اهل بدر است... در حالیكه اك--ثرا آزم--ایش ه--ای الهی و ابتالءات را نمی شناس--ند، و تض--یقی در س--احه تأویل و اعذار ب--رای بس--یاری از ص--الحین ایج--اد میكنن--د، ...و این یكی از قاع--ده ه--ای بزرگ است كه در مسائل بزرگی چون ایمان و كف-ر بای-د رع-ایت گردی-ده و در تكف-یر

شخص عجله نشود.

82

Page 83: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

عمل به توحید تا زمانیكه شخص به آن رضایت نداشته باش--د و –ظاهرا و باطنا- به آن منقاد و تسلیم نباشد، كفایت نمیكند.

نون حت�ى یحكم��وكالله تع--الی میفرمای--د:} فال وربك ال یؤما م� م حرج��ا م ه جر بینهم ثم� ال یج��دوا فی أنفس�� فیم��ا ش��

.65{، النساء-قضیت ویسلموا تسلیما اما نه! به پروردگارت سوگند كه آنان مؤمن بشمار نمی آین--د ت--ا-

تو را در اختالفات و درگیریهای خود به داوری نطلبند و س--پس تنگی و ماللی در دل خود از داوری تو نداشته و كامال تسلیم )قضاوت تو(

باشند. و همینطور استحكام در توحید و مالزمات آن و آنچه بر نبی صلی الله علیه وسلم از جانب رب العلمین آمده است كفایت نمیكن--د، ت--ا هنگامیك--ه از رع-ایت آن تكلیفی ب--االی خ-ود احس--اس نكن--د و ك--امال

ثم ال یج��دوا فی أنفس��هم حرج��ا مم��اراض--ی ش--ود، ك--ه:} {، همین مفهوم را میده--د، و همچن--ان این رض--ایت ش--خصقضیت

باید- ظاهرا و باطنا- بدون كوچكترین اعتراض و پشیمانی باش--د، در{، است.و یسلموا تسلیماغیر آن منافی:}

ابن كثیر در تفسیرش میگوید: الله متعال به ذات كریم و مق--دس اش قسم یاد میكند، كه هیچ احدی ایمان ندارد، تا آنكه رس--ول الل--ه صلی الله علیه وسلم را در جمیع امور خویش به حكمیت و قضاوت نخواند، و بعدا به این قض--اوت كال و ب--دون هیچ ك--دام مم--انعت و ی--ا

مدافعت و یا بخلی به آن تسلیم شود.

28/471و ابن تیمی---ه در تفس---یر این آیت در فت---اوی خ---ویش میگوید: بنا هر شخصی ك--ه از س--نت رس--ول الل--ه ص--لی الل--ه علی--ه وسلم و شریعت خارج گردد، الله ب--ذات مق--دس خ--ویش قس--م ی--اد كرده است كه او مؤمن نب--وده، ت--ا هنگامیك--ه ب--ه حكم رس--ول الل--ه صلی الله علیه وس--لم در جمی--ع مش--اجرات خ--ویش از ام--ور دین و دنی--ا راض--ی نگ--ردد، و در قلب اش از این حكم ذره ئی تكلی--ف و نارضایتی احساس نكند؛ كه ب--ر آن از ق--رآن و س--نت دالیلی زی--ادی

موجود است.

میگوید: الل--ه س--بحانه ب--ه نفس مق-دس270و ابن قیم در التبیان خویش قسم مؤكد به نفی ایمان مخلوق یاد كرده است ت--ا زمانیك--ه رسول اش را در تمامی مشاجرات خویش- اصول و فروع و احكام شرع و معاد وغ--یره...-حكم ق--رار ندهن--د، و ب--رعالوه ای حكم ق--رار

83

Page 84: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

دادن همچن--ان بای--د تم--امی ح--رج و تكلی--ف- ك--ه همان--ا تنگی قلب- نسبت به آنرا از خود دور نكند، و قلب خویش را به تمام معنا جهت پذیرفتن حكم رسول صلی الله علیه وسلم نگشایند، و ه--ر آنچ--ه را كه مانع آن میشود، از بین نبرد، و كامال آنرا با تمام رض-ایت و ع-دم منازعه و رفع معارضه و اعتراض پذیرفته و ب--ه آن تس--لیم و راض--ی

نگردد، مؤمن نیست!

الكفال و ربو سید رحمه الل--ه در فی ظالل الق--ران میگوی--د:} {،بار دیگر ش--رطی را در مقاب-ل ص-حت ایم--ان و ح-دییؤمنون...

برای اسالم میآبیم، تا جایكه الله متعال به ذات خود قسم یاد ك--رده است، و بعداز آن برای هیچ اح--دی در این م--ورد س--خنی ب--اقی نمی ماند تا در مقابل ایم-ان ش-رطی بگ-ذارد و ح-دی ب-رای اس-الم تعین كند، و یا تأویل كننده ای بتواند این نص را مطابق خ--واهش خ--ویش تأویل نماید، و بگوید:یا الله بجز تو هیچ مرجع ای قابل احترام ب--رای داوری و قضاوت نزد ما نیست...! اما زمانیكه موقع تح--اكم برس--د، آنگ--اه ش--ریعت الل--ه و حكم رس--ول اش را ت--رك ك--رده و ب--ه س--وی قوانین مردم و خواست آنها می شتابد....اما این عمل ب--رای تحق--ق ایمان و صحت آن خیلی ناكافی است زیرا هرگ--ز رض--ایت و تس--لیم قلبی در آن وجود ندارد، زیرا اسالم هم--واره اس--الم قلب و ج--وارح

بوده است.

ولو الل--ه تع--الی میفرمای--د:} س�� ویقول��ون آمن�ا بالل�ه وبالر�ن بع��د ذل��ك وم��ا أولئك نهم م وأطعن��ا ثم� یت��ول�ى فری��ق موله لیحكم بینهم إذا نین،وإذا دع��وا إلى الل�ه ورس�� ب��المؤم

نهم معرضون .47،48{، النور-فریق م )از جمله كسانی كه الله توفیق هدایت قرینش--ان نف--رده اس--ت،-

منافقانی هستند كه پرتو ایمان به دلهایش--ان ن--ه تابی--ده اس--ت، ولی دم از ایمان می زنند( و میگویند: به الله و پیغمبر ایمان داریم و )از اوامرشان( اطاعت میكنیم، اما پس از این ادعاء، گروهی از ایشان )از شركت در اعمال خیر همچون جهاد، و از حكم قضاوت شرعی(

رویگردان میشوند، و آنان در حقیقت مؤمن نیستند. پس اگر از آنانكه فقط به زب--ان رض--ایت نش--ان میدهن--د پرس--یده شود، میگویند: أمنا بالله وبالرسول و أطعنا....یع--نی- م--ا ب--ه الل--ه و رس--ول ایم-ان آورده ایم و ازیش-ان اط--اعت میك--نیم، در حالیك--ه در اصل و باطن در این عمل و این ادع--ای خ--ویش دروغگ--و هس--تند، و هنگامیك--ه ایش--ان را بس--وی ط--اعت عملی و بس--وی تح--اكم الل--ه و

84

Page 85: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

رسول دعوت نمائی، میبینید كه اعراض نموده و پشت میگردانند، و دور میشود...و همین مردمان هستند كه این نص در موردشان نازل

{،- و ایشان مؤمن نیستند!ؤمنینك بمو ما أولئشده است:}

كم���ا أولئ��� میگوی---د: آیت:}18/156ط---بری در تفس---یرش آمن��ا بالل��ه و{،در م--ورد گوین--ده گ--ان این مقول--ه:ؤمنینب��الم

، از جهت ترك تحاكم الله و رسول الل--ه ص--لیبالرسول و أطعنا الله علیه وسلم و اعراض ایشان هنگامیكه بسوی آن دعوت ش--وند،

نازل شده است. و هرگاه حكم بغیر ما أنزل الله كف--ر أك--بر نمی ب--ود، و همینط--ور كفر اصغر نیز نمیبود، بدون در نظر داشت ح--االت و ص--فات حكم و قرائن اطراف آن...همانطوریكه تفسیر مع--روف ن--زد اه--ل علم این زمان نیز میباشد؛ حكم بغیر ما أنزل الله در توحید ن--اگزیر بج--ز ی--ك حالت و یك حكم بیشتر داشته نمیتوانست، و آن كف--ر اك--بر و خ--ارج

از ملت بود؛ و العیاذ بالله!

شیخ سلیمان آل الشیخ رحمهم الله تعالی میگوید: هر گاه مع--نی آیت حكم بغیر ما انزل الل--ه در مس--ائل توحی--د و ت--رك ش--رك ب--االی شخص متحقق گردد، شرك است، و همینطور اگر در مسائل ف-روع باشد ولو زبان به آن اقرار نداشته باشد، اما در قلب موجود گ--ردد،

درین حالت نیز شخص حقیقتا كافر میباشد.

یا أیه��ا ال�ذین آمن��وا ال تق��دموا بینو الله متعال میفرماید:}یع علیم،ی��ا أیه��ا یدی الل�ه ورسوله وات�قوا الل�ه إن� الل�ه سموت الن�بی وال واتكم ف��وق ص�� ال�ذین آمن��وا ال ترفع��وا أص��كم لبعض أن تحبط أعم��الكم تجهروا له بالقول كجهر بعض

.1،2{، الحجرات-وأنتم ال تشعرون ای كس--انیكه ایم--ان آورده ای--د! ب--ر الل--ه و رس--ول اش پیش--ی-

مگیرید و پیش دستی مكنید و از الله بترسید و پ--روا داش--ته باش--ید، چرا كه الله شنوای )گفتارت--ان، و( آگ--اه )از كردارت--ا( می باش--د؛ ای كسانیكه ایمان آورده اید! صدای خود را از صدای رسول الله بلندتر مكنید، و همچنان كه با یك--دیگر س--خن میگوئی--د، ب--ا او ب--ه آواز بلن--د

سخن مگوئید، تا دانسته اعمالتان ضائع و نابود نشود. كه واضحا از این آیت چنین برداشت میشود، كه استسالم من--افی كوچكترین مقدم دانستن فهم، رأی و یا قولی در مقابل حكم الله و رس--ول اش...میباش--د، چ--ون از ط--رف الل--ه متع--ال رس--الت، و از

85

Page 86: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

رسول اش صلی الله علیه وسلم ابالغ آن ثابت است، بن--ا ب--رای م--ا قبول و رضایت، و استسالم بدون اعتراض، تقدیم، و عدم پشیمانی

آن مرتب و الزم میباشد.

زیرا اگر با بلند نمودن ص-دا- مج--رد ص-دا- ب-االی ن-بی ص-لی الل-ه علیه وسلم ترس آن میرود كه جمیع اعمال صاحب اش نابود گردد، و عمل بج--ز از ش--رك و كف--ر ن--ابود نمیگ--ردد...پس چگون--ه س--اختن قانون بر باالی احكام و قانون الل--ه و رس--ول اش ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم– همانطوریك--ه ح--الت بس--یاری از قانونگ--ذاران در مج--الس پارلمانی و قانونگذاری همین گونه است- اولی ب--رین ن--ابودی عم--ل نباشد....كه بدون شك اولی به كفر و شرك، و نابودی عمل صاحب

آن است!!

میگوید: هرگاه بلند1/51ابن قیم رحمه الله در األعالم الموقعین كردن آواز باالی آواز او سبب ن--ابودی اعم--ال میگ--ردد، پس چگون--ه تق--دیم ی--ا پیش س--اختن آراء و نظری--ات و ذوق ه--ا و سیاس--ت ه--ا و شناخت های شان بر آنچه كه بر نبی ص-لی الل--ه علی--ه وس--لم ن--ازل گردیده،و جایگاه بلند قائل شدن به آنها، س--بب ن--ابودی اعم--ال آنه--ا نخواهد بود، آیا این اولی ترین چیزی نیست كه باعث نابودی اعمال

شان گردد؟!

ن��ةدر حالیكه الله متعال میفرماید:} ن وال مؤم وما كان لمؤموله أم���را أن یك���ون لهم الخ���یرة ى الل�ه ورس��� {،إذا قض���

.36األحزاب- هیچ م--رد و زن مؤم--نی، در ك--اری الل--ه و رس--ول اش داوری و-

قضاوت كرده باشد )و آن را مقرر نموده باشند( اختیاری از خود درآن ندارند )و اراده ای ایشان باید تابع اراده ای الله و رسول باشد(. بنا از لوازم ایمان و شرط آن، انتفاء اختیار- پذیرفتن و نپذیرفتن- بنده نسبت به احكام الله تعالی و رس--ول اش...میباش--د، هنگامیك--ه حكم الله متعال نازل شد، آنگاه برای شان هیچ اختیاری نیس--ت ك--ه غیر آنرا بپذیرند- و بعدا ب--ا وج--ود آن ب--االی خ--ویش گم--ان مس--لمان بودن را نمایند- اما باید دانست!كه درین ح--الت كف--ر ش--خص ب--االی ایمان اش غالب آمده، ولو به آن قائل نباشند، حكم و اسم كافر در دنیا و آخرت باالیش مرتب میباشد، بدلیل اینك--ه ب-ه این م-وارد قلب--ا

رضایت نشان داده است.

86

Page 87: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

فلیحذر ال�ذین یخالفون عن أم��ره أنالله متعال میفرماید:}یبهم عذاب ألیم تنة أو یص یبهم ف .63{،النور-تص

آنانی كه با فرمان او )رسول الله( مخ--الفت می كنن--د بای--د ازین- بترسند كه فتنه ای )در برابر عص--یانی ك--ه می ورزن--د( گریب--ان گ--یر

شان گردد، یا این كه عذاب دردناكی دچار شان شود.و مراد از فتنه درینجا شرك و كفر میباشد...

م--ورد33امام احمد میگوید: چون به مصحف نگ--اه ك--ردم در آن اطاعت از رسول الله صلی الله علی--ه وس--لم را ی--افتم، بع--دا تالوت

فلیح��ذر ال��ذین یخ��الفون عن أم��ره أن تص��یبهمك--ردم:} {، و آنرا تك--رار ك--ردم، و گفتم: فتن--ه چیس--ت؟ ش--رك! ب--دلیلفتنه

اینك-ه ش-اید احك--ام و اوام-ر الل--ه متع-ال ب-اعث رد و بطالن بعض-ی اوامر و اقوال آنش--خص گ-ردد، و در قلب او ب-ه س-بب آن چ-یزی از

كجی پیدا شود، و این كجی باعث هالكت قلب اش گردد. و برایش گفته شد: قومی است كه ح--دیث را گذاش--ته، و ب--دنبال

رأی و نظریات سفیان و غیره میروند! گفت: تعجب میكنم از آن قومی كه حدیث را میش--نوند، و اس--ناد آنرا نیز میشناسند، و صحت آن--را تأیی--د میكنن--د، و آن--را میگذارن--د و بدنبال رأی سفیان و غیره میروند! در حالیكه الله متعال میفرمای--د:

تن��ة أو} یبهم ف فلیح��ذر ال�ذین یخ��الفون عن أم��ره أن تص��یبهم ع��ذاب ألیم {، و آی--ا میدانی--د ك--ه فتن--ه چیس--ت؟ كف--ر،یص��

{، وو الفتنة أكبر من القتلهمانطوریكه الله متعال میفرماید:} ایشان حدیث رسول الله صلی الله علی--ه وس--لم را ت--رك میكنن--د، و هوای نفس ایشان را وامی--دارد ت--ا ب--دنبال رأی و نظری--ات اش--خاص

!62بروند

میگویم: این حكم امام احمد در مورد ترك ق--ول ن--بی ص--لی الل--ه علیه وسلم و رفتن بس--وی ق--ول س--فیان و غ--یره از اه--ل علم ب--ود، پس حكم كسانیكه قول و امر نبی ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم را ت--رك میكنند، و بسوی قول و حكم احبار و رهبان و قانونگ--ذاران مج--الس پارلمانی تشریعی و غیره ...میروند چه خواهد بود؟! بدون ش--ك ك--ه أولی به فتنه بودن و باعث ب--ر وق--وع زی--غ ی--ا كجی در قلب ب--وده، و

كفر و شرك آشكار میباشد!

: موافات بر آن شرط نهم-

.56. الصارم المسلوم البن تیمیة : 62

87

Page 88: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

بعد از رعایت تمام شروط فوق الزم است ش--خص ب--ه آن وف--ات نمای--د، در غ--یر آن نمیتوان--د از مف--اد نط--ق و رع--ایت ش--روط ف--وق مستفید گردد، زیرا هرگاه شخص در ض--د آن یع--نی- ش--رك و كف--ر- بمیرد رعایت این شروط و سایر طاعات و عبادات قبلی اش ب--رای او هیچ نفعی رسانیده نمی تواند؛ بنا تكمیل شروط توحید- و انتف--اع از آن برای شخص در آخرت- زمانی اعتب--ار پی--دا میكن--د، ك--ه خاتم--ه اش با آن باشد، یعنی با وجود تحقق همه ش--روط ب--ا آن وف--ات ن--یز كند؛ پس هرگاه خاتم--ه ش--خص ب--ا توحی--د باش--د، او از اه--ل جنت و نجات خواهد بود، اگر چ-ه قب-ل از آن اعم-ال زش--ت و ب-د زی-ادی را مرتكب شده باشد، اما هر گاه خاتمه شخص با كفر و شرك بود، از اهل جهنم بوده ولو آنكه عمل صالح بس--یاری قب--ل از آن ن--یز انج--ام

داده باشد.نكم عن دین��ه فیمتالل--ه متع--ال میفرمای--د:} ومن یرت��دد م

ر فأولئك حبطت أعم��الهم فی ال��دنیا واآلخ��رة وه��و ك��افیها خالدون .217{، البقرة-وأولئك أصحاب الن�ار هم ف

و هر كسی از شما از دین خود بر گ--ردد و در ح--ال كف--ر بم--یرد،- چنین كسانی اعمالش--ان در دنی--ا و آخ--رت ب--ر ب--اد م--یرود، و ایش--ان

یاران آتش جهنم میباشند، و در آن جاویدان میمانند.ار أولئكو میفرمای---د:} إن� ال�ذین كف��روا وم��اتوا وهم كف�

م لعنة الل�ه والمالئك��ة والن�اس أجمعین،خال��دین فیه��ا علیهف عنهم العذاب وال هم ینظرون .161،162{، البقرة-ال یخف�

كسانیكه كفر ورزیدند و در ح--الی ك--ه ك--افر بودن--د مردن--د، )و ب--ا- استمرار كفر و بدون توبه و پشیمانی، از دنیا رفتند( نف--رین و لعنت الله و مالئك و همه ای مردمان بر آنها خواهد بود، و جاویدانه در آن نفرین باقی می مانند ) و همیشه در آتش جهنم بسر میبرن--د( و ن--ه

عذاب آنان سبك می شود و نه مهلتی بدیشان داده میشود. در آیات فوق دی--ده میش--ود، الل--ه تع--الی ع--ذاب در جهنم و خل--ود ایشان را در آن معلق ب--ه م--ردن ش--ان در كف--ر ك--ه من--اقض توحی--د

میباشد نموده است... و در حدیث صحیح از نبی صلی الله علیه وسلم روایت اس--ت ك--ه

إالكما من عبد قال ال إله إال الله ثم مات علی ذلمیگوید:»«، مسلم.دخل الجنة

- هیچ بنده ای نیست كه ال إله اال الله بگوید و بعدا ب--ر آن بم--یرد،مگر اینكه داخل جنت میشود.

كه اینجا همچنان دخول به جنت معلق به مردن بر توحید گردی--دهاست...!

88

Page 89: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

ده إن أحدكم لیعمل بعمل بی یفوالذی نفسو میفرماید:} أهل الجنة حتی م��ا یك��ون بین��ه و بینه��ا إال ذراع، فیس��بق علی��ه الكت��اب، فیعم��ل بعم��ل أه��ل الن��ار فی��دخلها، وإن أحدكم لیعمل بعمل أهل النار حتی ما یكون بین��ه و بینه��ا إال ذراع، فیسبق علیه الكت��اب فیعم��ل بعم��ل أه��ل الجن��ة

{، متفق علیه.فیدخلها - قسم به آن ذات كه جان من بدست اوست، یكی از شما عم--ل اه--ل جنت را انج--ام میده--د، ت--ا آنك--ه بین او و بین جنت فاص--له ی--ك ذراع باقی نمی ماند، اما كتاب-قضا و قدر- ب--ر او س--بقت جس--ته، و او عمل اهل جهنم را انج--ام میده--د و داخ--ل آن میگ--ردد، و از ش--ما یكی هست كه عمل اهل جهنم را انجام میدهد تا آنك--ه بین او و بین جهنم فاصله یك ذراع باقی نمی ماند، و تقدیر بران پیشی گرفت--ه و

عمل اهل جنت را انجام میدهد و داخل آن میگردد.

ال تعجبوا بعمل أحد ح��تی تنظ��روا بم��ا یختمو میفرماید:» له، فإن العامل یعمل زمانا من ده��ره أو بره��ة من ده��ره بعمل صالح لو مات علیه دخ��ل الجن��ة، ثم یتح��ول فیعم��ل

ء لویعمال سیئا، إن العبد لیعمل زمانا من دهره بعمل س مات علیه دخ�ل الن�ار، ثم یتح��ول فیعم�ل عمال ص��الحا إذا إراد الل��ه بعب��د خ��یرا اس�تعمله قب��ل موت��ه فوقف��ه لعم��ل

.63«صالح، ثم یقبض علیه - به عمل هیچ یكی از خود تعجب نكنید، ت--ا آنك--ه نبینی--د خاتم--ه او چگونه پایان میآبد، زیرا كه عمل كننده شاید یك مدت زمان را و ی--ا بخش از آنرا عمل صالح انجام میدهد ك--ه اگ--ر ب--ه آن بم--یرد، داخ--ل جنت میشود، بعدا متحول گردیده و عم--ل ب--دی را انج--ام میده--د؛ و بنده گاهی تمام اوقات عمر خویش را عمل بد انجام میدهد كه اگ--ر به آن بمیرد داخل جهنم میگردد، ولی متحول گردیده عمل ص--الحی انجام میدهد، و هرگاه الله باالی بنده خویش اراده خیر نمای--د، او را قبل از مرگ اش بهرمند به موافقت عمل صالح میسازد،و یا آنرا از

او میگیرد.

نووی رحمه الله میگوید: هیج احدی كه در توحی--د م--رده باش--د در آتش جهنم جاویدان نمی مان--د، ه--ر چن--د گناه--ان زی--ادی را م--رتكب شده باشد، همانطوریكه كه شخص در كفر مرده باشد، داخل جنت

.1334. اخرجه احمد و غیره، السلسة الصحیحة: 63

89

Page 90: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

نمیگردد، هرچند اعمال صالح و شایسته را انجام داده باشد، كه این درین مسئله میباشد.مختصر مذهب اهل حقموضوع

از الله متعال ثبات، و ثبات قلب ه-ای خ-ویش را در دین و توحی--داستدعا داریم!

و میخواهیم كه خاتمه ما را با نیك ترین و محبوب ترین عم--ل ب--ه نزدش نیك بگرداند...كه بیشك او شنونده قریب و اجابت كننده دعا

است...!

این مختصر شروط صحت توحید بود...ك--ه هرگ--اه ش--خص ب--ه آن بدون كمی و كاستی وفا كند، شهادت توحید در آخ--رت ب--رایش نف--ع خواهد رسانید، و هرگاه جزء از آنرا انجام ندهد و یا كمی و كاس--تی در انج--ام آن وج--ود داش--ته باش--د، ش--هادت توحی--د ب--رایش نفعی

نمیرساند. در خاتم--ه بش--كل نتیج--ه این موض--وع از اول ت--ا آخ--ر الزم اس--ت بگویم: كه هر آنكه ال إله اال الله را اق--رار داش--ته باش--د، و ب--ه تم--ام آنچه غیر الله عب--ادت میش--ود ك-افر گ-ردد، و همینط--ور ب--ه ش--هادت توحید و مالزمات و مطالبات آن عالم،ص--ادق،مخلص،م--تیقن و غ--یر متردد باشد، و آن و اهل آن--را دوس--ت داش--ته باش--د، و ب--ه توحی--د و مقتضیات آن عمل كند، و برای او تسلیم و منقاد شود، و حكم آن--را بر تمامی احكام و قوانین ترجح بدهد، بع--دا در هم--ان ح--الت وف--ات

كند.....جز این نیست كه الله او را داخل جنت میكند.

تنبیهات مهم و ضروری- برخی موضوعات درین مباحث وجود دارد كه شاید خواننده را ب--ه مشكل مواجه گرداند، بنا الزم دانستیم تا بعضی تنبیهات ضروری را

در اخیر این رساله بگنجانیم.

تنبیه اول- آنچ--ه را قبال ب--ه عن--وان ش--روط ش--هادت توحی--د ال إل--ه اال الل--ه... متذكر گردیدیم، عبارت از شروط اساسی بود، كه باید تحق--ق بیآی--د

90

Page 91: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

و استیفاء گردد، تا آنكه صاحبش را در آخرت منفعت برس--اند، و ت--ا آنكه از اه-ل جنت و نج-ات از ع-ذاب در روز قی-امت گ-ردد، ولی در دنیا باعث میگردد، تا با وی به مانند مسلمان برخورد شده و احك--ام اسالم باالیش جاری گردد، كه درین ح--الت اخ--یر كف--ایت میكن--د، ت--ا شخص شهادت توحید را لفظا اداء نموده ، و افع--ال متض--اد آن--را از

اقوال و اعمال ظاهرا شركی و كفری انجام ندهد

یع--نی ب--ا اس--تفیاء همین دو ش--رط ف--وق ب--ا وی معامل--ه چ--ون مس--لمانان میگ--ردد، و همینط--ور احك--ام، حق--وق و واجب--ات اس--الم

باالیش جاری میگردد. كه با این وج-ود الزم نیس-ت ك-ه ش--خص حقیقت-ا م-ؤمن پنداش--ته

شود، زیرا احتمال نقاق باالیش میرود...! بنا هر مس--لمانان در حقیقت م--ؤمن نیس--ت، ام--ا ه--ر م--ؤمن ی--ك مسلمان حقیقی بوده میتواند، و این قاعده عام و معروف است كه نص--وص ش--رعی زی--ادی ب--ه آن داللت دارد، و اه--ل علم و تفس--یر

شروحاتی بر آن نوشته اند.

تنبیه دوم- قبال در مورد وجوه افتراق میان داخل شدن شخص ب--ه اس--الم و ح--االت و ص--فاتی ك--ه حكم اس--الم ب--االیش ج--اری میگ--ردد، ص--حبت

كردیم. كه شخص با اقرار به شهادت توحی--د داخ--ل اس--الم میگ--ردد، ام--ا وصف كه باعث جاری شدن احك--ام اس--الم ب--االیش میگ--ردد، همان--ا ظاهر ساختن اعمال، اقوال و مالزمات توحید از خویش میباشد،ك--ه بغیر از آن چنین پنداشته میشود كه ش--خص از دائ--ره اس--الم خ--ارج گردیده است، و هرگاه اعمال مناقض اسالم را انجام بده--د، وص--ف و حكم اش ب--ه وص--ف وحكم مرت--د از دین منتق--ل گری--ده و احك--ام

ارتداد باالیش جاری میشود. اما اگر گفته شود هرگاه شخص ب-ا ش-هادت توحی-د داخ-ل اس-الم شود، و قبل از اینكه فعل و عمل را كه بیانگر شرط ص--حت توحی--د باشد انجام بدهد، بمیرد...آیا این شهادت توحید او را در روز قیامت

فائده میرساند یاخیر؟ در جواب باید بگویم: لله الحمد درین مورد س--نت واض--حا داللت دارد، كه هرگاه ش--خص در چ--نین وص--فی واق--ع ش--ود، این ش--هادت برایش نفع میرساند، درحالیكه هیچ فرص--ت ب--رای انج--ام عم--ل ك--ه

باعث انتفاء شروط صحت توحید گردد برایش میسر نباشد.

91

Page 92: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

همانطوریكه این حدیث ص--حیح مس--لم ب--رآن داللت دارد، چنانچ--ه آم��د وشخص--ی از انص--ار ن--زد ن--بی ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم

عبده و رسوله، بع��داكاشهد أن ال إله إال الله و أن:»گفت رو به سوی جنگ كرد و تا آنوقتی كه كشته نشد دشمنان را میكشت، نبی صلی الله علیه وسلم در م��وردش گفت: عمل یسیرا و أجرا كثیرا، یعنی- عم��ل آس��ان ام��ا پ��اداش

«.خیلی زیاد و در روایت دیگر نزد بخاری آمده است: شخص--ی ك--ه كاله آه--نی بر سر داشت نزد نبی صلی الله علیه وسلم آمده،و گفت: یا رسول الله بكشم و یا اینكه اسالم بیآورم؟ رسول الله گفت: اس--الم بی--آور بعدا بكش، بنا اسالم آورد بعدا به مقاتله پرداخت، آنگاه رسول الل--ه صلی الله علیه وسلم گفت: عمل قلیال و أج--را كث--یرا. یع--نی- عم--ل

قلیل و كم در برابر اجر و پاداش خیلی زیاد.

نأو در روایت دیگ--ری از انس رض--ی الل--ه عن--ه آم--ده اس--ت،» غالم��ا یهودی��ا ك��ان یض��ع للن��بی ص��لى الل��ه علی��ه وس��لم وضوءه، ویناوله نعلی�ه، فم�رض، فأت�اه الن�بی ص��لى الل�ه علیه وسلم فدخل علیه وأبوه قاعد عن��د رأس��ه فق��ال ل��ه النبی صلى الله علیه وسلم: " یا فالن قل ال إل��ه إال الل��ه ". فنظر إلى أبیه، فسكت أبوه، فأعاد علی��ه الن��بی ص��لى الله علیه وسلم، فنظ��ر إلى أبی��ه، فق��ال أب��وه: أط��ع أب��ا القاس��م. فق��ال الغالم: أش��هد أن ال إل��ه إال الل��ه وأن��ك رسول الل��ه، فخ��رج الن��بی ص��لى الل��ه علی��ه وس��لم وه��و

- پس--ر بچ--ه64«یقول: " الحمد لله الذی أخرجه بی من النار یه--ودی ك--ه ب--رای رس--ول الل--ه ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم آب وض--وء میریخت و كفش هایش را در میآورد، م--ریض ش--د، پس ن--بی ص--لی الله علیه وس--لم ن--زدش آم--د، و داخ--ل اط--اقش گردی--د، در حالیك--ه پدرش باالی سرش نشسته بود، نبی صلی الله علیه وس--لم ب--رایش گفت: ای فالن ال إله اال الل--ه بگ--و: او بس--وی پ--درش دی--د،و پ--درش سكوت كرد، نبی صلی الله علی--ه وس--لم دوب--اره آن ح--رف قبلی را برایش تكرار كرد: باز بسوی پدر خود دی--د، این ب--ار پ--درش ب--رایش گفت: از ابو القاسم اط--اعت كن! آن پس--ر بچ--ه گفت: أش--هد أن ال

رسول الله، آنوقت نبی صلی الل--ه علی--ه وس--لم ازكإله إال الله و أن نزدش خارج شده و گفت: ستایش ذاتی را اس--ت ك--ه او را از آتش

جهنم خارج ساخت.. أخرجه البخاری فی صحیحه. 64

92

Page 93: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

و همینطور در حدیث تلقین شهادت توحید توسط نبی ص--لی الل--ه علیه وسلم برای كاكایش در حالیكه در موقع مرگ قرار داش--ت، ت--ا ب---ه وس---یله آن در روز قی---امت ب---رایش ش---فاعت نمای---د، آم---ده

«، - آن كلم--ه ك--هبها عند الله تعالی... ككلمة أحاج لاست:»نزد الله متعال -برای مؤمن بودنت- حجت گیرم.

كه این امر درین مبحث ما همچنان قابل استدالل است. میگوی--د: در بین جمی--ع حجج3/345ابن جریر ط--بری در الج--امع

شرعی هیچ اختالفی نیست، كه هرگاه كافری قب--ل از آنك--ه روحش از بدن ج--دا ش--ود –در فاص--له ی--ك پل--ك زدن- اس--الم بی--آورد، جمی--ع احكام مس--لمین مانن--د، نم--از ب--ر وی و ارث مس--لمان از او و غ--یره احكام ش--رعی ب--االیش ج--اری میگ--ردد، بن--ا اگ-ر توب--ه ش--خص درین حالت غیر قابل قبول میبود، هرگز حكم اش از حكم كف--ار ب--ه حكم

اهل اسالم انتقال پیدا نمیكرد. میگویم: این فاصله یك پل--ك زدن را ك--ه ط--بری رحم--ه الل--ه ذك--ر

باش--د، چ--را ك--ه65كرده است، الزم است تا قبل از غرغره و معاینه در هنگام معاینه و یا غرغ--ره توب--ه ب--رای ص--احبش نف--ع نمیرس--اند،

إن الل��ه تع��الیبدلیل قول رسول الله صلی الل--ه علی--ه وس--لم :» ،- الله متع--ال توب--ه ش--خص را66«یقبل توبة العبد ما لم یغرغر

قبول میكند تا هنگامیك--ه ب--ه غرغ--ره ی--ا معاین--ه مواج--ه نش--ود، و در من تاب إلی الل��ه قب��ل أن یغرغ��ر،روایت دیگر آمده اس--ت:»

،- هر كس قبل غرغره یا معاینه بسوی الله توبه67«قبل الله منهكند الله متعال توبه او را میپذیرد.

تنبیه سوم-

-1. غرغره یا معاینه، عبارت از حالت عدم قبولی توبه میباشد، و آن دو حالت دارد، 65 - عام؛ حالت اول- عب-ارت از رس--یدن ش-خص ب-ه حض--ر الم-وت-هنگ-ام م-رگ-2خاص

است،كه درین حالت توبه ب-رای ش--خص نف--ع نمیرس--اند، و دلی--ل آن هم فرم--وده الل--هى إذا حضر أحدهم الموت ق-المتعال است:} یئات حت ذین یعملون الس وبة لل ولیست الت

ی تبت اآلن وال الذین یموتون وهم كفار أولئك أعتدنا لهم عذابا ألیما .18{، النساء-إن اما حالت دوم: عبارت از طلوع آفتاب از مغ--رب میباش--د، ك--ه در آن هنگ--ام ن--یز هم--ه مردم ایمان میآورند و ایمان برای آنها هیچ نفعی نمی رساند، و دلی--ل آن ن--یز فرم--وده نبی صلی الله علیه وسلم اس--ت:»ال تنقط--ع الهج--رة ح--تی تنقط--ع التوب--ة، و ال تنقط--ع

التوبة حتی تخرج الشمس من مغربها«، أخرجه ابو داود و أحمد. یعنی- هجرت هرگز قطع نمیگردد تا هنگامی كه –قبولی توبه- قطع نگ--ردد، و –قب--ولی

توبه- هرگز قطع نمیگردد تا زمانیكه آفتات از مغرب طلوع نكند.-مترجم-.1903. أخرجه أحمد و الترمذی، و ابن ماجه وغیرهم، صحیح الجامع: 66.6132. أخرجه الحاكم وغیره، صحیح الجامع: 67

93

Page 94: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

حفظ ی--ا بخ--اطر س--پردن ش--روط توحی--د و حف--ظ ادل--ه وارده ب--ر آنها....شرط صحت توحید نیست، زیرا كه چنین چ--یزی در ش--ریعت ذكر نگردید است، اما خالف آن ذكر شده است، همچنان هر فرد به اندازه قدرت و توان خود مكلف به اجرای هریك از شروط مت--ذكره

میباشد. مس--لم در ص--حیح خ--ویش از معاوی--ه بن الحكم رض--ی الل--ه عن--ه

روایت نموده است، كه میگوید:» كانت لی جاری��ة ت��رعى غنم��ا لی قبل أحد والجوانیه، فاطلعت ذات یوم، فإذا الذئب قد ذهب بش��اة من غنمه��ا، وأن��ا رج��ل آس��ف كم��ا یأس��فون، لكنی صككتها صكة، فأتیت رس��ول الل��ه ص��لى الل��ه علی��ه وس���لم فعظ�م ذل���ك علی، فقلت: ی���ا رس���ول الل���ه أفال أعتقها؟ قال: " ائتنی بها " فأتیته بها، فق��ال له��ا: " أین الله؟ " قالت: فی السماء، قال: " من أن��ا؟ ". ق��الت أنت

«،- من كن--یزی داش--تمرسول الله. قال: أعتقها فإنها مؤمنة ك--ه گوس--فندانم را در أح--د و الجوانی--ة مچرانی--د، ی--ك روزی اطالع حاصل نمودم كه گرگی یك از گوس--فندانش را رب--وده اس--ت، و من مانند، سایرین كه خش--م گین میش--وند خش--مگین ش--دم و س--یلی را بروی وی زدم،پس نزد رسول الله صلی الله علیه وس--لم رفتم و او را از این حادثه آگاه ساختم، و گفتم: یا رس--ول الل--ه آی--ا وی را آزاد نسازم؟ گفت: او را نزد من بی--اور، پس او را آوردم، ب--رایش گفت: الله كجاست؟ گفت: در آسمان، من كیستم؟ گفت:ت--و رس--ول الل--ه

هستی، گفت: او را آزاد كن كه مؤمن است. اینجا دیده میشود ك--ه ن--بی ص--لی الل-ه علی--ه وس--لم جهت ص-حت ایم--ان ب--ه همین مق--دار س--ؤاالت بس--نده ك--رد، ب--دون اینك--ه از وی

مسائل اصول و فروعات و مطالبات و استداالل آنها را بخواهد!! و در س--نن أبی داود از عبدالل--ه ابن أبی أوفی روایت اس--ت ك--ه

جاء رجل إلى النبی صلى الله علیه وسلم فقال: میگوید:» إنی ال أس��تطیع أن آخ��ذ من الق��رآن ش��یئا، فعلم��نی م��ا یجزئنی منه، قال: " قل سبحان الله، والحمد لله، وال إل��ه إال الله، والله أكبر، وال حول وال قوة إال بالله ". ق��ال: ی��ا رسول الله هذا لله عز وجل فم��ا لی؟ ق��ال: " ق��ل اللهم ارحمنی وارزقنی وعافنی واهدنی " فلما قام، قال هكذا بیده، فقال رسول الله صلى الله علیه وسلم: " أم��ا ه��ذا

،- شخصی ن--زد ن--بی ص--لی الل--ه علی--ه68«فقد مأل یده من الخیر وسلم آم--د، و گفت: من هیچ توان--ائی أخ--ذ و ی--اد گ--یری از ق--رآن را

.742. صحیح سنن أبی داود: 68

94

Page 95: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

ندارم، پس مرا چیزی تعلیم بده ت-ا ث-واب خوان-دن ق-رآن را بدس--ت بیآورم، رسول الله صلی الله علیه وسلم گفت:بگو! س--بحان الل--ه و الحمد لله و ال إله اال الله و الله اكبر و ال حول و ال ق--وة إال ب--ا الل--ه، گفت: یا رسول الله اینكه برای الله عزوج--ل اس--ت، پس ب--رای من چیس--ت؟ فرمودن--د: بگ--و! اللهم أرحم--نی-ب--االی من رحمت كن- وارزقنی-مرا رزق بده- وعافنی-عاقبت مرا نیك بگ--ردان- و إه--دنی- مرا هدایت كن، چون از ج--ای خ--ود برخاس--ت، دس--ت ه--ای خ--ود را جمع ك--رد، رس--ول الل--ه ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم گفت: این ش--خص

دستان خویش را از خیر پر كرد. این صحابی برایش ممكن نبود ت--ا از ق--رآن چ--یزی را حف--ظ كن--د، حتی فاتحه كه نماز بدون آن صحیح نمیباشد، و بای--د ه--ر مس--لمانان آنرا حفظ داشته باشد، ولی او حفظ نداشت، ولی باوجود این هم--ه نبی صلی الله علیه وسلم او را نسبت به این حالت معذور دانس--ته، برعالوه بدیلی آس--انی ن--یز ب--رایش پیش--نهاد میكن--د، و ح--تی ب--رایش نمیگوید كه الزما او سوره فاتحه را حفظ كند....چه رس--د ب--ه اینك--ه

او را مكلف به حفظ اصول و دالئل اضافی بر آن نماید! بلكه در مواردی همچنان دیده میتوانیم، كه ن-بی ص-لی الل--ه علی-ه وسلم خالد را از عجله در قتل كس--انیكه بخ--وبی نتوانس--تند، بگوین--د اس--الم آوردیم! بلك--ه در ع--وض گفتن--د: ص--بأنا –یع--نی از دین خ--ود برگشتم- سرزنش كرد، همانطوریكه صحیح بخاری از سالم و آن از

نبی ص��لی الل��ه علی��ه وس��لمپدرش روایت میكن--د، ك--ه گفت: خالد بن ولید را بسوی بنی حذیفه روان كرد، ام��ا ایش��ان ب��ه نیكی نتوانس��تد اس��الم خ��ویش را اظه��ار كنن��د، بلك��ه گفتند! صبأنا...صبأنا – ما از دین خ��ود برگش��تیم...از دین خود برگشتیم-اما خالد بعضی ایش��ان را كش��ت و بعض��ی دیگر را اسیر ساخت، و ب��رای ه��ر ی��ك از لش��كریانش ی��ك اسیر را سپرد، و آنها را امر به قتل اس��یران ش��ان ك��رد، من گفتم: ب��ه الل��ه قس��م ك��ه من اس��یر خ��ویش را نمی كشم، و ن��ه كس��انیكه هم��راه من اس��ت اس��یر خ��ویش را میكشد! این حادثه را به نبی صلی الل��ه علی��ه وس��لم ی��اد آوری كردیم، ایشان فرمودند: اللهم إنی أبراء إلی��ك مم��ا

مما ص��نع خال��دكصنع خالد بن ولید...اللهم إنی ابراء إلی بن الولید...! یعنی- یا الله من از كاری كه خال��د بن ولی��د انجام داده است بیزار هستم، و این گفته را دوبار تك��رار

كرد!

95

Page 96: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

خطای آن غالت مكفره استكدرین موارد تنبیه بزرگی برای در كه حكم كفر را باالی دیگران بخاطر ع-دم دوس--ت داش--تن، اص--ول، تقریرات و دالئل خویش حمل میكنن--د، و بس--یاری از مردم--ان را در نزد خویش به همین دلیل مؤمن و مسلمان نمی دانن--د، و مس--تقیما

آنها را تكفیر میكنند! بنا شخص زمانی نزد آنها مؤمن خواهد بود كه اوال بیش--تر از ص--د ه--ا س--ؤال ایش--ان را پاس--خ بدهن--د، مثال؛ میپرس--ند:در م--ورد فالن موض---وع چ---ه نظ---ر داری....حكم ات ب---االی فالن ش---خص چ---ه است....این امر چه معنی میدهد....شروط این چیز چ--ه اس--ت...ت--ا آنكه آن شخص را گیچ میس--ازد، و س--ؤاالتی را مط--رح میس--ازد ك--ه

نزد اهل علم و فقه نیز مورد تنازع میباشد!

با نقل از غزالی رحمه الل--ه میگوی--د:13/439ابن حجر در الفتح با طائفه آشنا شده ام كه عوام مسلمین را تكف-یر میكنن-د، و گم-ان شان اینست كه آنها عقاید شرعی را با ادله آن نمی دانند، بنا ك--افر هستند، اما ایشان كسانی بودند كه رحمت وسیع الله را تنگ ساخته و حصول جنت را مختص به بشارت ذمه شخص از ط--رف متكلمین

مینمودند! میگوید: رسول صلی الله1/61و ابن حزم رحمه الله در المحلی

علیه وس-لم از هنگ--ام بعثت اش ت-ا هنگ-ام م-رگش هرگ-ز در م-ورد مردم كه به اسالم اقرار میكردند، و بعدا به آن ثابت میمانند، دچ--ار لغ--زش نش--ده اس--ت، و در اس--الم آوردن آنه--ا از ایش--ان خواس--تار استدالل و تكلف نشده است، و هرگز نپرسیده اس-ت ك-ه آی-ا ب-رای اس--الم آوردنت دلی--ل داری ی--ا خ--یر، ك--ه بهمین ت--رتیب این حكم ت--ا

امروز جریان دارد.

تنبیه چهارم- اگر گفته شود در صورتیكه حفظ شروط توحید برای شخص الزم نباشد، پس چگونه بداند كه شروط ال إله اال الله را اس--تیفاء نم--وده است، و همینطور وصف آنرا كه ایمان ب--دون آن ص--حیح نمی باش--د

بداند، و آنرا در خود احیاء نماید؟! میگ--ویم: اوال اینك--ه ب--رای انج--ام دادن تم--امی این ش--روط الزم نیست كه همه ای آنها به نام شروط ش--ناخته ش--وند، و بع--دا ب--ه آن ال--تزام ص--ورت گ--یرد،ك--ه اینج--ا س--ؤال پی--دا میش--ود، آی--ا ش--خص درینصورت میتواند بوجه مطلوب آنها را در وجودش متحق--ق س--ازد یا خیر؟ باید گفت: این ام--ر می--ان ش--خص و الل--ه عزوج--ل میباش--د،

96

Page 97: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

احدی بغیر از الل--ه متع--ال ح-ق دخ-ل و تص--رف و ح--ق اس--تجواب وتحقیق آنرا از شخص ندارند.

اما اگ-ر از وی اق--ول و أعم-ال دال ب-ر نقض ش--روط توحی--د و ی--ا بعضی از آنها ظاهر گردید....آنگاه خود باید این را بداند كه او توحید را بشكل مطلوب و الزم آن رعایت نكرده اس--ت،و ی--ا اینك--ه ب--ه آن

.69جاهل است از همین لحاظ الله متعال مكلفیت امر بالمعروف و نهی از منكر را برای مؤمنین شناخته اس--ت، ت--ا دس--ت خالف ك--ار و جاه--ل را از امور خالف شریعت بگیرد، و اگر توان--ائی آن--را نداش--ت ب--ا نص--حیت

بهتر است.

اما صفت التزام به این شروط چگونه خواهد بود؟ باید گفت: كفایت میكند كه شخص در زندگی عادی خویش به آن التزام داشته باشد، ضد آنرا از شرك و كفر... انجام ندهد، و بخاطر الله با طواغیت بغض و كینه و دش--منی داش--ته باش--د، و در ص--ورت ضرورت با آنها به مقاتله و جه--اد ب--پردازد، و الزم نیس--ت ك--ه ب--رای شخص گفته شود: از شروط صحت توحید كفر به طاغوت است، و صفت كفر به طاغوت هم باید، اعتق--ادا ، ق--وال و عمال تحق--ق بیآب--د،

همانطوریكه متذكر گردیدیم!

و همینط--ور الزم نیس--ت! محبت بخ--اطر الل--ه و بغض و نف--رت بخاطر الله... و به تنهائی الل--ه را عب--ادت ك-ردن...و انج--ام هم--ه ای این ام--ور را مسلس--ال بش--كل ش--روط توحی--د قس--میكه قبال مت--ذكر

گردیدیم، نزد خود حفظ كرده و قدم به قدم رعایت كند! و ش--اید بعض--ی از ش--روط توحی--د را ب--ه تفص--یل ب--رایش ذك--ر كنی----د...برایت----ان بگوی----د: من هم همینط----ور ن----زد خ----ود فك----ر میكردم...ولیكن برایم بی مفهوم جلوه میكرد، و بخوبی كه ت--و آن--را

!70وصف كردی نتوانستم آنرا نزد خود تصور كنم به الله پنداشته میشود، در نصوصك. زیرا تمام موارد یكه باعث كفر شخص و شر 69

موجود است، اگر این طور نباشد، بنا باالی ما از ط--رف ش--ریعت در آن م--وارد اتم--ام حجت نگردیده است، و در مورد كه اتمام حجت نگردیده باش--د، در آن م--وارد ش--خص بریء از مسئولیت است، همانطوریكه قاعده شرعی درین مورد داللت دارد: ال عقاب و ال ثواب إال بالنص.یعنی- بدون صراحت و داللت نص شرعی نه ث--وابی وج--ود دارد، و

نه عذاب و مجازاتی.-مترجم- . یك شخص از عوام مس--لمانان ك--ه ن--بی ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم را زی--اد دوس--ت 70

داشت، و زیاد صلوات بروی میگفت، و مصروف صنعت بوت دوزی ب--ود، و در مس--لك خویش مهارت زیاد نیز داشت، در حالیكه خیلی متأسف و متاثر بود، برایش گفتم: اگر

97

Page 98: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

تنبیه پنجم-

و اگ--ر گفت--ه ش--ود ك--ه هرگ--اه ب--رخی اه--ل علم ب--رای توحی--د این شروط هشت گانه را قائل گردیده اند، و برخی دیگ--ر آن--را در هفت

ی آنو براشرط منحصر ساخته اند...چه بدانیم كه عالم دیگر آمده نه شرط قائل گردد، و ما ندانیم؟!

باید بگویم: بین این اقوال الحمدلل--ه هیچ تن--اقض موج--ود نیس--ت، اینكه آنرا هفت یا هشت شرط بدانند...حتم--ا آنش--خص دو ش--رط را در یك ش--رط جم--ع ك-رده اس--ت، طوریك-ه یكی از علم--اء عم--ل ب--ه توحید را شرط صحت آن ذك-ر ك-رده و كف-ر ب-ه ط-اغوت را بش-كل منفرد ذكر نكرده بلكه آنرا جزء و داخل در عمل ب--ه توحی--د دانس--ته است...یعنی هر عمل كننده به توحی--د الزم--ا ب--ه ط--اغوت ن--یز ك--افر باشد، و الزم نیست كه هر عمل كننده به توحید به صورت جدا گانه

به طاغوت كافر باشد. و بعض--ی از ایش--ان –مانن--د ش--یخ محم--د بن عب--دالوهاب و اوالده ایش--ان رحمهم الل--ه- كف--ر ب--ه ط--اغوت را نس--بت داللت نص--وص جداگانه و اهمیتی كه دارد... بگونه ای شرط مستقل ذكر كرده اند، همانطوریك--ه ام--ور خ--اص نس--ب ب--ه ام--ور ع--ام نظ--ر ب--ه اهمیت و

ضرورت موجود در آن بصورت جداگانه ذكر میگردد.

همچنان شرط انتفاء شك و حصول یقین...را احیان--ا ج--دا گان--ه و دو شرط ذكر میكنند، طوریكه انتفاء شك را ی--ك ش--رط...و حص--ول یقین را شرط دیگر، و الحمد لل--ه هیچ تناقض--ی می--ان این دو ح--الت نیست، زیرا كه در ه--ر دو ش--كل نفس مع--نی و دالالت آن--را ش--امل میباشد، و اختالف آن در تعداد شروط هیچ گونه ت-أثیر ب-االی ارزش،

معانی و دالالت آن ندارد. مگر بجز شرط موافات به توحید،ك--ه ت--ا هن--وز هیچ ع--المی ب--ا آن مخالفت نكرده ان--د- و هم--ه علم--اء موافق--ا- آن--را ب--ه عن--وان ش--رط مستقل ذكر كرده اند، و بدون شك این یگانه ش--رط ص--حت توحی--د است ك-ه ب-اعث نج--ات ص--احب آن در روز قی--امت میش--وند، ب--دلیل

رسول الله صلی الله علیه وسلم را ببینی، برایش چه انجام میدهی..؟ با تمام سادگی یك شخص عامی برایم گفت: خوبترین ب-وت در جه-ان را ب-رای ن-بی ص--لی الل--ه علی--ه

وسلم خواهم ساخت!! و همین نیز اسلوب ...و بی آالیشی..شیوه و طرق تعبیر محبت ب-ه رس--ول الل--ه ص--لی الله علیه سلم میباشد! و ضرور نیست كه مطابق خطوط كتابها رسول الله صلی الله

علیه وسلم را تشریفاتی دوست داشته باشیم.

98

Page 99: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

نص--وص متع-ددی ك-ه در این م--ورد وارد ش--ده اس--ت، و قبال مت-ذكرگردیدیم.

از همین لحاظ ما این موارد را ضمن شروط توحید درینج--ا ت--ذكرداده ایم!

آنچ--ه قبال ت--ذكر دادیم، بخش اول س--ؤال را پاس--خ میگوی--د! ام--ا بخش دوم سؤال كه در مورد ازدیاد شروط صحت توحید ب--ود! بای--د بگویم كه شرط صحت توحید نظر به دالیل شرعی و نصوص وارده در ق--رآن و س--نت تعین میگ--ردد، در غ--یر آن هیچ ش--رطی بعن--وان شرط صحت توحید دانسته نمیشود، و اگر یكی از اه--ل علم – و ی--ا ما درین رساله خویش- از ذكر آن غاف-ل ش-ده باش-یم، الزم اس-ت، باالی چنین افراد اتمام حجت شرعی ص--ورت گ--یرد- یع--نی ایش--انرا باید ازین غفلت شان آگاه ساخت- كه شاید از ن--زد ش--ان فرام--وش

گردیده باشد. و الله تعالی أعلم.

تنبیه ششم- باید میان شروط ص--حت آح--اد اعم--ال ش--رعی و ش--روط ص--حت

مجموع اعمال و دین فرق قائل گردید. آنچ--ه قبال از ش--روط ال إل--ه اال الل--ه...ذك--ر ك--ردیم، در حقیقت از شروط مجموع دین و اعمال؛ ت--ذكر بعم--ل آورده ایم، ام--ا در م--ورد شروط صحت آحاد اعمال تعبدی بای--د دو ش--رط را در نظ--ر داش--ته

باشیم:

متابعت و موافقت عمل با سنت نبی صلی الل��ه علی��ه أ-.وسلم در تمام مسائل تعبدی

چون اگر عبادت الله متعال از طرف شخص بشكل غیر مش--روع و مسنون آن انجام شود، مورد قبول واقع نمیگردد، و برای ص--احب

مناش باز گردانیده میشود،همانگونه كه در ح--دیث آم--ده اس--ت:» ،- ه--ر كس--یكه71«أحدث فی أمرنا هذا ما لیس فی��ه فه��و رد

درین ام--ور م--ا )دین م--ا( چ--یزی ی--ا ام--ری را اح--داث كن--د، م--ردودمیباشد.

ك�ل بدع�ة ض�اللة و ك��ل ض��اللة فیو همچن--ان میفرمای--د:» «،- ه--ر ام--ر ن--و پی--دا –در ش--ریعت- گم--راهی اس--ت، و ه--رالن��ار،

ص��لوا كم��ا رأیتم��ونیگم---راهی در آتش جهنم، و میفرمای---د:». أخرجه البخاری فی الصحیح. 71

99

Page 100: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

،- همانطوریك--ه م--را میبینی--د نم--از میگ--ذارم ش--ما ن--یز72«أص��لی ، -73«خذوا مناسككم ع��نیهمانطور نماز بگذارید، و میفرماید:»

همه مراسم دینی-عبادی- خویش را از من اخ-ذ كنی-د، و غ--یره ادل-هكه بیانگر وجوب اتباع و حرمت ابتداع و بطالن آن میباشد.

زیرا در عبادت اصل منع و بازداشتن بنده اس--ت از جمی--ع اعم--الكه در مورد- اباحت،جواز و جوب- آن نص وارد نگردیده باشد.

اینكه بنده عمل را خالص--ا ب--رای الل--ه متع--ال انج--ام داده و در آنب- شرك و شك و تردید را نیآمیزد، اما هرگاه عبادت مواف--ق ب--ا س--نت بوده، اما غیر خالص--انه ب--رای الل--ه باش--د، ی--ا كس--ی دیگ--ر را ب--ه آن ش--ریك بس--ازد...و ی--ا بخ--اطر خودنم--ائی و جلب خ--اطر و رض--ایت مردم..... باشد،عمل اش مردود بوده و قبول نمیگردد، طوریك--ه در ح--دیث از رس--ول الل--ه ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم روایت اس--ت،ك--ه

قال الله تب��ارك و تع��الی:أن��ا أغ��نی الش��ركاء عنمیگوید:» ی تركت��ه و غ��یری فی��ه معكالش��رك، من عم��ل عمال أشر

«،- مسلم.شركه - الل--ه تب--ارك و تع--الی میفرمای--د: من غ--نی ت--رین ذاتی از ش--رك

ش--ریكهستم، هر آنكه عملی را انجام بدهد و در آن عمل برای من قائل گردد، او را با همان شرك اش ترك میكنم.

و در روایت دیگر آمده اس--ت، من از او ب--یزار هس--تم، و او را ب--ههمان شرك اش میسپارم.

و از دالیل كه هر دو شرط را در خود دارد، این قول الل--ه متع--الالحا والاست:} اء ربه فلیعم��ل عمال ص�� فمن كان یرجو لق��

.110{، الكهف-یشرك بعبادة ربه أحدا پس هر كس--ی ك--ه خواه--ان دی--دار رب خ--ویش اس--ت، بای--د ك--ار-

شایسته كند، و در پرستش پروردگارش كسی را شریك نسازد. اهل علم و تفسیر در مورد این آیه میگوین--د: عم--ل ص--الح آنس--ت

{، بعب��ادة رب��ه أح��داكوال یشرك--ه مواف--ق س--نت باش--د....و:}عبارت از اخالص در عبادت الله تعالی است.

تنبیه هفتم- بعضی ها به این گمان هس--تند، ك--ه ش--هادت ب--ه ال إل--ه اال الل--ه از باالی گوینده آن شمشیر را بر میدارد، و فرق نمی كن--د ك--ه گوین--ده

. أخرجه ابن حبان فی مسنده. 72. سنن الكبری البیهقی، جوامع االخبار. 73

100

Page 101: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

آن از هر نوع ب-وده و در ه--ر ح-الت و ص-فت ق--رار داش--ته باش-د، و برای این استدالل خویش به قص--ه اس--امه بن زی--د رض--ی الل--ه عن--ه استناد میكنند، هنگامیكه او م--ردی را بع--داز گفتن ال إل--ه إال الل--ه ب--ه قتل رسانید، اما نبی صلی الله علیه وس--لم ش--دیدا وی را س--رزنش

كرد. همانطوریكه در صحیح مسلم از أسامه بن زید روایت اس--ت، ك--ه

بعثن��ا رس��ول الل��ه ص��لی الل��ه علی��ه وس��لم إلیگفت:» الحرقة، فصبحنا القوم فهزمناهم، ولحقت أنا و رجل من األنصار رجال منهم ، فلم�ا غش��یناه ق�ال: ال إل�ه إال الل�ه ، فكف االنصاری عنه ، فطعنته برمحی حتی قتلت��ه ، فلم��ا قدمنا بلغ النبی صلی الله علیه وس��لم فق��ال: ی��ا أس��امة أقتله بعد ما قال:ال إله إال الل��ه، قلت:ك��ان متع��وذا ، فم��ا زال یكرره��ا ح��تی تم��نیت أنی لم أكن أس��لمت قب��ل ذلك

«،- رسول الله صلی الله علیه وس--لم م--را ب--ه س--ریه بس--ویالیوم الحرقه، كه اقوام جهینه در آنجا سكونت داش--تند، فرس--تاد، در آنج--ا صبح كردیم و بعداز آن باالی آن قوم حمله كرده و آنه--ا را شكس--ت دادیم، در آن هنگام من و مردی از انص--ار ب--اهم شخص--ی را تعقیب كردیم، و چون او را دریافتیم آنشخص به: ال إله إال الله اق--رار ك--رد، انصاری او را نكشت، اما من او را با نیزه خویش زدم تا آنك--ه او را كشتم، زمانیكه برگشتیم، این حادثه را بر نبی صلی الله علیه وسلم حكایت كردیم، او گفت: ای اسامه آیا او را بعداز آنكه ال إله إال الل--ه گفت، كش--تی؟ گفتم: او-در حقیقت از م--رگ- پن--اه میخواس--ت، ام--ا نبی صلی الله علیه وسلم همیشه این گفته اش را تكرار میكرد، ت--ا

جائیكه تمنی كردم ای كاش كه قبل از آنروز اسالم نمی آوردم.

همچنان در روایت صحیح دیگری از مقداد بن أسود آم--ده اس--ت، یا رس��ول الل��ه أرأیت إن لقیت رجال من الكف��ار كه گفت:»

فقاتلنی فضرب إحدى یدی بالسیف فقطعها ثم الذ م��نی بشجرة فقال: أسلمت لله، أفأقتله یا رسول الله بع��د أن قالها؟ قال رسول الله صلى الله علی��ه وس��لم: ال تقتل��ه، قال: فقلت یا رسول الله إنه قد قطع یدی ثم ق��ال ذل��ك بعد أن قطعها أفأقتله؟ قال رسول الله صلى الل��ه علی��ه وسلم: ال تقتله فإن قتلته فإنه بمنزلت��ك قب��ل أن تقتل��ه،

،- یا رس--ول74«وإنك بمنزلته قبل أن یقول كلمته التی قال الل--ه اگ-ر من ب-ا م-ردی از كف-ار مواج-ه ش--وم، و ب-ا من ب-ه مقاتل-ه

.4019. أخرجه البخاری فی صحیحه: 74

101

Page 102: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

ب--پردازد، و ی--ك دس--ت من را قط--ع نمای--د، بع--دا من بكم--ك درخ--تی دوباره سر پا ایستاده ش--وم، آن--وقت او بگوی--د: بخ--اطر الل--ه اس--الم آورده ام، آیا او را بعداز این قول اش بكشم؟ نبی ص--لی الل--ه علی--ه وسلم گفت: او را نكش! گفتم: یا رسول الله او یكی از دستان مرا قطع كرده است، و پس از قطع آن این كلمه را میگوید،رسول الله ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم گفت:او را نكش! اگ--ر او را بكش--ی او ب--ه منزله تو پیش از آنكه او را بكشی خواه--د ب--ود، و ت--و ب--ه منزل--ه وی

قبل از آنكه او آن كلمه را گفته باشد، خواهی بود. فإن قتلت��ه فإن��هقول رس--ول الل--ه ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم:»

بمنزلتك قبل أن تقتله، بمنزلته قبل أن یقول كلمته التی «، به این معنی است، كه آنشخص قبل از آنكه او را بكشی، باقال

ادای كلمه شهادت به مانند تو معصوم الدم میگ--ردد، و اگ--ر ب--اوجود آن تو او كشتی در آنصورت تو ب--ه مانن--د ح--الت قب--ل از ادای كلم--ه شهادت توسط آنشخص-جهت قص--اص- مب--اح ال--دم میش--وی، و این

«، یع--نی- ت--و بمنزلتهإنكقول رسول الله صلی الله علیه وسلم:» به منزله او هستی... اكثرا درست تفهیم نمیگ-ردد، طوریك--ه بعض-ی غالت درین مس---ئله او را ب---ه مفه---وم: ت---و بمنزل---ه او در كف---ر

هستی...تعبیر میكنند،كه صحت آن بعید به نظر میرسد.

گر گفته شود، كه نبی صلی الله علیه وسلم اس�امه را ا در ب��دل كش��تن آن م��رد بع��داز گفتن ال إل��ه اال الل��ه چ��را

قصاص نكرد؟!

در جواب میگویم: به دلیل اینكه اس--امه درین ك--ار خ--ویش تأوی--ل داشت و به حكم شریعت جاهل بود، و این را از جمل--ه خط--اء ه--ا و لغزش هایش محسوب میكنیم، در حالیكه مقداد بعداز آنك--ه از ن--بی صلی الله علیه وسلم سؤال كرد، و جواب خود را نیز دریافت نمود، از معذورین به جهل و تأویل دانسته نمیش--ود،زی--را ن--بی ص--لی الل--ه علیه وسلم برای او دوبار حكم را تكرار كرد، و بعدا به تاكی--د گفت: اگر تو این كار را انج--ام ب--دهی ب--ه منزل--ه او قب--ل از گفتن ش--هادت

توحید خواهی شد. این و غیره نصوص داللت به آن دارد، كه هرگاه كافر مح--ارب در هنگ--ام جن--گ و غ--یر آن... ال إل--ه اال الل--ه بگوی--د، شمش--ر از س--رش

برداشته میشود، و خون و مالش مصئون میگردد. ابن تیمی--ه در الص--ارم میگوی--د: می--ان مس--لمانان درین اختالف نیست، كه هرگاه حربی در هنگام قتال، و دیدن شمشر های برهنه،

102

Page 103: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

به گونه مطلق و یا مقید اس--الم بی--آورد، اس--الم اش ص--حیح ب--وده و توبه اش از كفر قبول میگردد، اگر چه حاالت و ظ--واهر نش--اندهنده

ای خالف آن و تكذیب باطنی اش باشد. لیكن آن مواردی را كه قبال بیان كردیم، آیا فقط ب--اعث برداش--تن شمشر از باالی گوینده ال إله إال الله میگردد و یا صرفا كسی كه در

همان حالت و وصف قرار گیرد؟! در ج--واب میگ--ویم: بلی! تنه--ا در همین م--ورد ب--اعث برداش--تن شمشیر از باالی صاحبش میگردد....از همین جهت ب--ه ذك--ر ح--االت میپردازیم كه باعث برداشتن شمشیر از باالی شخص نمیگردد، اگ--ر

چه ال إله اال الله گفته باشد.

حالت اول: مرتد كه ارتداد اش شدید و غلیظ باشد و آن كسی است كه در پهلوی ارتدادش حارب الله و رسول او و مؤم--نین باش--د، و ی--ا اینك--ه بیش--تر از دوب--ار مرت--د ش--ده باش--د، درینصورت كفرش باالی كفر...خواهد ب--ود یع--نی در كف--رش زی--ادت بعمل میآید، و بدلیل ع--دم تض--مین ه--دایت او از ج--انب الل--ه متع--ال توبه اش نیز پذیرفته نمیشود، و نه از او طلب توبه میگردد،اگر چ--ه توبه كن--د، و ب--ا ص--دای بلن--د، ال إل--ه اال الل--ه بگوی--د، توب--ه اش قب--ول

نگردیده و شمشیر و حد قتل از باالیش برداشته نمیشود.

إن� ال�ذین كف��روا بع��دالل--ه متع--ال درین م--ورد میفرمای--د:}را لن تقب��ل ت��وبتهم وأولئك هم م ثم� ازدادوا كف�� إیم��انه

الون .90{، آل عمران-الض� كسانیكه بعد از ایمانشان كافر میشوند و آن گاه بر كفر خ--ویش-

میفزایند )و در این راه اصرار میورزند( هیچ گاه توبه ای آن--ان )بع--د از گذشت فرصت كه از روی ناچاری یا در آستانه ای مرگ ص--ورت

میگیرد( قبول نمی شود، و ایشان به حقیقت گمراهند. إن� ال�ذین آمنوا ثم� كفروا ثم� آمنوا ثم� كفرواو میفرماید:}

ر لهم وال لیه���دیهم را لم یكن الل�ه لیغف��� ثم� ازدادوا كف���.137{،النساء-سبیال

بیگمان كسانیكه ایمان میآورند و سپس كافر میشوند، و ب--از هم- ایمان می آورند و بار دیگر كافر میشوند و س--پس ب--ه كف--ر خ--ویش می افزایند )و با كفر چشم از جهان می پوشند، واقعا كارشان جای شگفت است و( هرگز الله ایشان را نمی بخشد و راهی )به س--وی

بهشت( بدیشان نمی نماید.

103

Page 104: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

ابن تیمیه در الصارم میگوی-د: الل--ه س--بحانه خ-بر داده اس--ت، ك-ه هرگاه كسی بع--داز ایم--ان ك--افر میش--ود و بس--بب آن در كف--ر خ--ود زیادت بوجود میآورد، توبه اش قبول نمیگ--ردد، زی--را در قب--ول توب--ه میان كفر اضافی و كفر عادی فرق وجود دارد، و باید شخص بدان--د ك--ه اولی در قب--ول توب--ه ب--ه مانن--د دوم نیس--ت و توب--ه ص--احب آن پذیرفته نمیشود، و هر آنكه به این امر مخالفت نماید، در حقیقت با

قرآن مخالفت نموده است. و در صحیح بخاری از انس بن مالك رضی الله عنه روایت است،

أن رهطا من عك��ل ثمانی��ة ق��دموا على الن��بیكه میگوی--د:} صلى الله علیه وسلم، فاجتووا المدینة، فقالوا: یا رسول الله أبغنا رسال، قال: م��ا أج��د لكم إال أن تلحق��وا بال��ذود، ف��انطلقوا فش��ربوا من أبواله��ا وألبانه��ا ح��تى ص��حوا وسمنوا، وقتل��وا ال��راعی واس��تاقوا ال��ذود، وكف��روا بع��د إسالمهم. فأتى الص��ریخ الن��بی ص��لى الل��ه علی��ه وس��لم، فبعث الطلب، فم��ا ترج��ل النه��ار ح��تى أتی بهم فقط��ع أیدیهم وأرجلهم ثم أم��ر بمس��امیر ف��أحمیت فكحلهم به��ا

،-75{وطرحهم بالحرة یستسقون فما یسقون حتى م��اتوا گروهی از قبیله عكل كه هشت نفر بودند، نزد نبی صلی الله علی--ه وسلم آمدند، لیكن اقامت در مدینه را دوست نمیداش--تند، و گفتن--د: یا رسول الله برای ما شیر آماده كن، رسول الل--ه گفت:ب--رای ش--ما نمی توانم شیر آماده كنم، مگر آنكه به گله گاه شتران بروی--د، آنه--ا بدانجا رفتند و از شیر و ادار شتران نوش--یدند، ت--ا آنك--ه ص--حت من--د گردیدند، آنگاه ش--ترچران را كش--تند و ش--تران را ربودن--د، و بع--د از اسالم آوردن كافر شدند، سپس كسی فریاد كنان ن--زد رس--ول الل--ه صلی الله علیه وسلم آمد، نبی صلی الله علیه وسلم گروهی را ب--ه تعقیب ایش--ان فرس--تاد و آفت--اب هن--وز بلن--د نش--ده ب--ود ك--ه آنه--ا را آوردند، آن حضرت فرمود، كه دست و پای ایش--ان را قط--ع كنن--د، و سپس دستور داد، كه میل كشیده شوند، و میل ها داغ كرده شد، و بر چشمان شان كش--یده ش--د، و آنه--ا را ب--ه ح--ره- س--نگزار مدین--ه- انداختند، در حالیكه ایشان آب میطلبیدند، برایشان آب داده نشد ت--ا

آنكه مردند.

دیده میشود كه آنها بعد از ارتداد خویش به قتل و چپ--اول ام--وال عامه مسلمانان نیز پراختن--د...و ب--ا این عم--ل خ--ویش در كف--ر خ--ود

زیادت را بوجود آورده اند..3018. أخرجه البخاری فی صحیحه: 75

104

Page 105: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

همینطور در بخاری از أنس بن مالك رضی الله عنه روایت اس--ت أن رسول الل��ه ص��لى الل��ه علی��ه وس��لم دخ��ل كه میگوید:»

ع��ام الفتح وعلى رأس��ه المغف��ر، فلم��ا نزع��ه ج��اء رج��ل فقال: ابن خطل متعلق بأستار الكعب��ة، فق��ال: " اقتل��وه

«، - رسول الله صلی الله علیه وسلم در حالیكه كاله آه--نی بس--ر". داشت داخل مدینه گردید، هنوز آنرا از س--ر خ--ود ك--امال ب--ر نی--آورده بود، كه مردی نزدش آمده و گفت: ابن خطل خود را به پ--رده ه--ای كعبه آویزان كرده اس--ت، ن--بی ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم گفت: او را

بكشید!

«، اینست ك--ه اومتعلق بأستار الكعبةو معنی قول آنشخص:» توبه نموده و امان میخواهد...اما باوجود آن توبه اش پذیرفته نشده و این عم--ل اش ب--رایش هیچ منفع--تی هم نرس--انید، و همچن--ان از امنیت و مصئونیت كه نبی صلی الل--ه علی-ه وس--لم ب-رای هم-ه اه-ل مك--ه اعالن نم--وده بهرمن--د نگردی--د، و خاص--تا ك--ه او داخ--ل مس--جد الح--رام ن--یز گردی--ده ب--ود- ك--ه بص--ورت خ--اص قت--ال در آنج--ا ح--رام میباشد- و دلیل آن هم این بود كه وی علی ال--رغم ارت--داد و التح--اق اش با مشركین، م--رتكب دش--نام و قت--ال ب--ر ن--بی ص--لی الل--ه علی--ه

وسلم نیز گردیده بود!

و همینطور با مقیس ابن ضبابه و ابن سرح و غ--یره كس--انیكه ب--ر عالوه ارتداد شان در حرب با الل--ه و رس--ول الل--ه ص--لی الل--ه علی--ه

وسلم و مؤمنین قرار داشتند، عین معامله صورت گرفت.

میگوید: بای--د می--ان مرت--د ی--ا20/103ابن تیمیه در فتاوی خویش ارتداد مجرد كه از صاحب آن طلب توب--ه میش--ود، ی--ا اینك--ه ب--ه ح--د كشته میشود، و مرتد یا ارتداد مغلظ--ه ك--ه ص--احب آن ب--دون طلب

توبه كشته میشود فرق قائل گردیم.

اما در مورد آنانك--ه قب--ل از دس--ت ی--افتن مس--لمانان ب--ر او، توب--ه كرده و اسالم بیآورد،و خ--ود را ب--رای مس--لمانان تس--لیم كن--د، راجح

ن�مااینست كه توبه او پذیرفته میشود، بدلیل فرموده الله متعال:} إعون فی األرض وله ویس�� ج��زاء ال�ذین یح��اربون الل�ه ورس��ن م وأرجلهم م فسادا أن یقت�لوا أو یصل�بوا أو تقط�ع أیدیهزی فی ال��دنیا ولهم ن األرض ذلك لهم خ الف أو ینفوا م خ

105

Page 106: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

ن قب���ل أنفی اآلخ���رة ع���ذاب عظیم، إال� ال�ذین ت���ابوا مم یمتق��دروا علیه {، المائ---دة-ف��اعلموا أن� الل�ه غف��ور رح

33،34. جز این نیست جزای كسانیكه )بر حكومت اس--المی میش--ورند و-

بر احكام شریعت می تازند و بدین وسیله( با الله و رسول اش می جنگن--د، و در روی زمین )ب--ا تهدی--د ام--نیت م--ردم و س--لب حق--وق انسانها، مثال از راه راهزنی و غارت كاروانه-ا( دس--ت ب-ه فس-اد می زنند، این ك--ه )در براب--ر كش--تن م--ردم( كش--ته ش--وند، ی--ا )در براب--ر كشتن مردم و غصب اموال( به دار زده شوند، یا )در برابر راهزنی و غص--ب ام--وال، تنه--ا( دس--ت و پ--ای آن--ان در جهت عكس یك--دیگر بریده شود، و یا اینكه )در برابر قطع طریق و تهدی--د،تنه--ا( از ج--ائی به جائی تبعید گردند و یا زن--دانی ش--وند، این رس--وائی آن--ان در دنی--ا است و برایشان در آخرت مجازات بزرگی است؛ مگر كس--انی )از این محاربین با حكومت اسالمی و راهزنان و مفسدانی( كه پیش از دست یافتن شما بر آن--ان از ك--رده ای خ--ود پش--یمان ش--وند و توب--ه كنن--د، چ--ه بدانن--د ك--ه الل--ه دارای مغف--رت و رحمت ف--راوان اس--ت

)بدیشان رحم كرده و ببخشد(. در آنجا الله متعال توبه شخص را قبل از دست یافتن مس--لمانان

به او ازین حكم مستثناء گردانیده است. ابن تیمیه در الصارم میگوید: الله متعال میان توبه شخص قبل از دست یافتن مسلمانان به او و بعداز آن ف--رق گذاش--ته اس--ت، زی--را هرگاه حدود اختیار شخص به دست سلطان بیآید، تط--بیق آن ب--ر او واجب بوده و هیچ عفو و درگذش-ت و ی-ا ش--فاعتی ب-ر ح-الش ت-أثیر گذار نیست، بر خالف قبل از رسیدن این امر بدس--ت س--لطان، ام--ا توبه شخص قبل از دست یافتن لشكریان اسالم ب--ه او توب--ه اختی--ار است، و توبه بعد از آن توبه اكراه و اضطرار، كه این توبه به منزله توبه فرعون حین غرق شدنش میباشد، و یا توبه امت ه--ای گذش--ته هنگامیكه عذاب الله باالی آنه--ا ن--ازل ش--ده ب--ود، و توب--ه كس--یكه در هنگام مرگ ق--رار داش--ته باش--د، ك--ه میگوی--د: من اآلن توب--ه ك--ردم، بدون آنكه صحت گفتار خویش را بداند، و محض آن--را جهت ره--ائی از حد واجب التطبیق باالیش میگوید، و اگر چنین شود، یع-نی- توب-ه بعد از دست یابی لشكریان اسالم ب--ه او ن--یز پذیرفت--ه ش--ود، ب--اعثاسقاط جمیع حدود شرعی گردیده و دروازه های فساد باز میگردد.

اگر گفته شود: زمانیكه توبه شخص قبل از دست ی��ابی مسلمانان ب��ه او ح��ق الل��ه و ح��ق بن��ده ه��ر دو را س��اقط

106

Page 107: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

بسازد،آیا این ام��ر نیازمن��د تفری��ق و تفص��یل میباش��د ی��اخیر؟!

در جواب باید بگویم: از مجموع اقول مواف-ق ادل-ه ش--رعی راجح اینست كه، هرگاه شخص مرتد داخل حرب گردد، اما قبل از دس--ت یافتن مسلمانان به او توبه نماید، این توبه او باعث اسقاط حق الله و حقوق بنده گان هردو میگردد، و سنت ابو بكر رض--ی الل--ه عن--ه و اصحاب هم--راه اش در جن--گ علی--ه مردت--دین ن--یز همین ب--ود، یع--نی آنعده از محاربین توبه خویش را اعالن كرده و به سوی حق و سمع و اطاعت تمایل نشان دادند، توبه ایشان را پذیرفت، اما باوجود این همه ابوبكر از یشان خواس--تار فدی--ه آن تع--داد مس--لمانانی ش--د ك--ه بدست آنها كش-ته ش-ده بودن-د، درین هنگ--ام عم-ر رض-ی الل-ه عن-ه برایش گفت: آنه--ا- یع--نی كش--ته ش--ده گ--ان مس--لمان- در راه الل--ه جنگیدند، پس پاداش خویش را نیز از الله تعالی بدس--ت میآورن--د، و تو نباید ازینها فدیه اخذ نمائی.....كه سایر صحابه ن--یز ب--ه رأی عم--ر

نظر دادند، و ابوبكر آنرا پذیرفت.

و هرگاه محارب مسلمان باشد-لیكن به عم--ل مح--اربت و قط--اع الطریقی بپردازد- و قبل از دست یافتن مسلمانان به او توبه نماید، درین حالت فق--ط ح--ق الل--ه یع--نی ح--د قط--اع الط--ریقی از ب--االیش س--اقط گردی--ده، ام--ا ح--ق العب--د بج--ای خ--ویش ب--اقی میمان--د؛ك--ه درینصورت هرگاه مرتكب قت--ل ش--ده باش--د، ب--ه قص--اص آن كش--ته میشود، و اگر مال كسی را ربوده باشد، باید آنرا به ص--احبانش ب--از

گرداند، مگر اینكه مورد عفو قرار گیرد.

حالت دوم: زندیق زندیق: عبارت از منافق ایست كه كفر خ--ویش را اظه--ار میكن--د، طوریكه ب--االیش-ب--ا بین--ه قاطع--ه- اقام--ه حجت گ--ردد، و از او طلب

توبه شود، اما او از آن انكار كند. قول راجح در مورد زندیق اینست كه او ب--دون طلب توب--ه كش--ته شود- اگر چه تظاهر به اسالم كند و ال إله اال الله بگوید- زی--را طلب توبه از شخص در یك مورد خاصی صورت میگ--یرد، ك--ه ش--خص ب--ه سبب آن كافر شده است، اما زن--دیق ب--ه هیچ ی--ك از احك--ام اس--الم

اعتراف ندارد، پس از چه امری از وی استتابت صورت گیرد؟!

107

Page 108: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

ون بن��ا إال�الله متعالی درین مورد میفرمای--د:} قل ه��ل ترب�ص��یبكم الل�ه بعذاب إحدى الحسنیین ونحن نترب�ص بكم أن یص

ون ن�ا معكم متربص�� وا إ نده أو بأیدینا فترب�ص�� ن ع {،التوب--ة-م52. بگ-و: آی-ا در ب-اره ای م-ا ج-ز یكی از دو نیكی انتظ-ار داری-د: )ی-ا-

پیروزی و غنیمت در دنیا، و یا شهادت و بهش--ت در آخ--رت( ولی م--ا در باره ای شما چشم به راه هستیم كه یا الله )در این جهان ی--ا آن جهان( به عذابی از سوی خود گرفتارتان سازد و ی--ا )در این جه--ان( با دست ما )ذلت و خواری نصیبتان سازد( پس ش--ما چش--م ب--ه راه

)فرمان و خواست( الله باشید و ما هم با شما در انتظاریم.

{أو بأی��دیناابن تیمیه در الصارم میگوید: اهل تفسیر در مورد:} میگویند: یعنی هرگاه شما آنچه از-كفر- در قلب هایتان است ظاهر

بسازید، به دست ما كشته خواهید شد. و این به مانند آنست كه بگوئی:عذاب آن نفاق و كفری ك--ه ش--ما در قلب های خویش پنهان كرده بودید، همانا قتل شما بدست ه--ای ما است، اگر چ-ه من-افق توب-ه اش قب-ل از ظ-اهر گردی-دن نف-اق و زندیقیت اش قبول میگردد، ام--ا بع--داز ظ--اهر گردی--دن نف--اق از وی این امكان وجود ندارد، تا منتظر آن باشیم كه از ج--انب الل--ه تع--الی باالی آنها عذابی نازل گردد، یا اینكه بدست ما كشته شود، زی--را در صورتیكه منافق كفرش را اظهار كند هر یك از ما میخواهد ت--ا او را بهمان جزایكه الله متعال وعده نموده اس--ت برس--اند، هرچن--د توب--ه

خویش را به ظاهر ترین وجه اش ظاهر سازند!

اما در عین حالیكه نفاق ایشان آشكار باشد و ضد آن نیز موج--ود گردد، هیچ راهی برای جهاد با منافقین وجود ندارد!! طوریكه هرگاه از یك منافق كفرش ب--ه اثب--ات برس--د، ام--ا در عین ح--ال ب--ه اس--الماقرار داش--ته باش--د، و آن--را از خ--ود ظ--اهر گردان--د، این اس--الم در – ظاهر حكم شریعت- برایش منفعت رسانیده و جهاد را با ایشان ن--ا

ممكن میگرداند. همانطویكه ابن قیم در زاد المعاد میگوید: اینجا قاع--ده ای وج--ود دارد كه مردم را باید نسبت به آن آگاهی داد، و آن اینكه شارع توبه كافر اصلی را از كفرش به شرطی قبول میكن--د ك--ه ظ--اهر ب--وده و مناقض آن قوی تر از اسالمش نباشد، از همین لحاظ عم--ل نم--ودن به اسالم سبب عصمت خون و ع-دم عم--ل ب--ه اس--الم س-بب انتف-اء عصمت خون میگردد، اما زندیق آنس--ت ك--ه آنچ--ه را س--بب اب--احت

108

Page 109: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

خونش میگردد خود اظهار میكند، یعنی كفر خ--ود را اعالن مینمای--د، و اظهار توبه و اسالم اش - بعداز دس--ت ی--افتن مس--لمانان ب--ه وی-نظر به دالیل قطعی سبب زوال كفر و اباحت خون از وی نمیگردد.

و تعجب از آن میكنیم! كه امروز چگونه اظهار اسالم ب--ه زب--ان را دلیل عدم اباحت خون برای آنانی قرار میدهن--د، ك--ه تم--ام ح--االت و صفات زندیق در وجودش متحقق گردیده و بار ه--ا و باره--ا ازیش--ان تكرار نیز شده است،و هر باریكه اسالم را از خود ظ--اهر میس--ازند، برای اسالم توهین میكنند، و اسالم را رس--وا میس-ازند، و در ك-ل ب-ا این كار خویش باعث وارد گردانیدن طعن بر پیكر دین میش--وند، ب--ا وجود آنك--ه محرم--ات الل--ه را در نظ--ر نمیگ--یرد، و ف--رائض را ب--االی

خویش فرض نمی داند، و غیره ادله دیگر...؟! كه با در نظر داشت این حاالت ب--رای هیچ ع--الم شایس--ته نیس--ت كه در حكم قتل چنین افراد توق--ف نماین--د...و ادل--ه قطعی و واض--ح كه در بیان حكم چنین اشخاص وارد گردیده اس--ت، و بی--انگر بطالن

و عدم صحت اقوال مدافعین آنها میباشد، بیان نكنند.

و همچنان ادله شرعی داللت بر آن دارد، كه توب--ه زن--دیق بع--د از آنكه در مقابل تطبیق حدود الله قرار گیرد، ب--اعث عص--مت خ--ونش

ون بن��ا إال�نمیگردد، زیرا قول الله كه میفرماید:} قل ه��ل ترب�ص��یبكم الل�ه بعذاب إحدى الحسنیین ونحن نترب�ص بكم أن یص

نده أو بأیدینا ن ع {، نزد سلف در قسمت: أو بأیدینا، به مفه--ومم كشتن شان است، و آن در صورتیكه آنچه در قلب های شان اس--ت ظ--اهر گ--ردد، و این بمانن--د، آنس--ت ك--ه بگ--وئی: ع--ذاب ك--ه بدس--ت مسلمانان الله آنرا وعده كرده است، بجز از كشتن آنها چیزی دیگر نمیباشد، زیرا قبول توبه ایشان بعداز قرار گرفتن در معرض تطبیق حدود الله باعث آن میگردد، كه مسلمان دیگر در انتظار این نباشد، تا الله بدست ایشان باالی زنادقه مصیبتی را ن--ازل كن--د، در حالیك--ه مطابق وعده الله همه ای ایشان منتظر اصابت عذاب از جانب الله و مسلمانان میباشند، واگر قبل از آش--كار ش--دن كف--ر ش--ان حقیق--ا اسالم بیآورند، و آنرا ظاهر سازند، این وعده س--اقط میگ--ردد، زی--را

وصف منافق و زندیق از باالیشان برداشته میشود.

حالت سوم: دشنام دادن به رسول الله صلی الله علی��هوسلم

109

Page 110: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

هرگاه ارتداد شخص از جهت دشنام دادن به نبی صلی الله علی--ه وسلم باشد، بدون آنكه از وی طلب توبه گردد، تنها به س--بب همین نوع كفرش كشته میشود، ولی اگر از كفرش توبه كند- و درین توبه خویش صادق نیز باشد- باالی وی حد دش--نام دادن ب--اقی میمان--د، و حد انبیاء فقط كشتن شخص است، و هیچ احدی دیگر حق شفاعت امری را در حدود انبیاء ندارد و این امر نیز خاص رسول الله ص--لی

الله علیه وسلم میباشد. ابن تیمیه در الصارم میگوی--د: از مرت--د ب--ه س--بب ارت--دادش طلب توبه میش--ود،ام--ا رس--ول الل--ه ص--لی الل--ه علی--ه وس--لم و اص--حابش دشنام دهن--ده را ب--دون طلب توب--ه میكش--تند، چ--ون میدانس--تند ك--ه كفرش خیلی شدید است، و قتل را تنها وسیله تالفی آن و أولی ب--ر

هر نوع مجازات برایش میشناختند. و اگر قتل شخص بسبب دشنام دادن نبی صلی الله علی--ه وس--لم باشد و یا بسبب كفرش ازین جهت هر یك به صورت جداگانه ح--دی از حدود شریعت است، و مج--رد قت--ل ی--ك ك--افر و مح--ارب نیس--ت، زیرا نظر به دالیل كه قبال از احادیث متذكر گردیدیم، این ن--وع كف--ر یك نوع جن-ایت زای-د ب-ر كف-ر مج-رد و مح-اربت ش-خص میباش-د، و همچنان نبی صلی الله علی--ه وس--لم و اص--حابش ام--ر ب--ه قت--ل آنه--ا كرده است....و حد قت--ل درین ن--وع جن--ایت ب--داللت س--نت و اجم--اع

ثابت شده است.

این مختص--ر مفی--د احك--ام درین م--ورد ب--ود، و اگ--ر جهت قن--اعت بیشتر خویش درین مورد به تفصیالت و ادله بیشتر ض--رورت داری--د

«تنبیه الغافلین إلی حكم ش��اتم الل��ه و ال��دینبه كتاب ما،» مراجعه نماید، و اگر درین هم قناعت نكرد، ب--رای مزی--د ب-ه مفص--ل

الص��ارم المس��لولترین كتاب كه درین مورد نوشته شده یعنی،» «، از شیخ االسالم ابن تیمیه مراجع--ه نمای--د،علی شاتم الرسول

زیرا شیخ رحمه الله به درستی حق بی--ان این موض--وع را ب--ه كام--لترین وجه آن اداء نموده است.

حالت چهارم: آنكه باالیش حد كشتن واجب گردد آنكه باالیش حد قتل بعنوان قصاص ش--خص دیگ--ر و غ--یره امث--ال این امور....واجب گردد، آنشخص به حد از حدود الله كشته میشود، مگر اینكه اولیاء مقت--ول او را عف--و نماین--د، منظ--ور م--ا از گفتن این موضوع اینست كه اگر جانی قبل از كش--ته ش--دنش، ال إل--ه اال الل--ه

110

Page 111: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

بگوید، این امر باعث برداش--تن شمش--یر و ی--ا حكم قت--ل از ب--االیشنمیگردد.

همچنان بر عالوه این موارد سایر حاالت دیگر نیز است كه باعث برداش--تن شمش--یر از ب--االی گوین--ده ش--هادت توحی--د ال إل--ه اال الل--ه نمیگردد، اینجا میخ-واهم ب-ه ص-ورت مختص--ر ب-ه این م-وارد اش-اره داشته باشم، تا برای خواننده این امر گنگ و پنهان باقی نمان--د، بن--ا پیشنهاد میكنم تا حدیث أسامه بن زید را ك--ه قبال مت--ذكر ش--ده ایم، خوانده ش--ود، زی--را جمی--ع ح--االت و اش--خاص ك--ه این حكم ب--االیش

صدق میكند در آن موجود است...و داخل این حكم میگردند.- و الله تعالی من وراء القصد و هو الهادی إلی سواء السبیل.

مثال شهادت توحید در قرآن كریم- قبل ازینكه با خواننده محترم الله ح--افظی ك--نیم...ب--ه ی--ك مبحث مختصر دیگر خویش راجع به ال إله اال الل--ه...و فض--لیت آن...ك--ه در

قرآنكریم آمده است میپردازیم.

رب الل�ه مثال كلم��ةالله متع--ال میفرمای--د:} ألم تر كی��ف ض��ماء، لها ث��ابت وفرعه��ا فی الس��� جرة طیب��ة أص�� طیب��ة كش��رب الل�ه األمث��ال ین ب��إذن ربه��ا ویض�� ت��ؤتی أكله��ا ك��ل� ح

�رون .24{، إبراهیم-للن�اس لعل�هم یتذك آیا ندیده ای كه الله چگونه برای كلمه طیبه مث-ل درخت طیب--ه و-

پاك را میزند ك--ه تن--ه ای آن )در زمین( اس--توار و ش--اخه ه--ایش در فضا )پراكنده( باشد، بنا به اراده و خواست الله هر زمانی میوه ای خود را بدهد )و دائما به بار نشسته و سرسبز و خرم باشد(، و الل--ه

برای مردم مثلها می زند تا آنكه پند گیرند. و این مثالی است كه الله تعالی برای بنده گان خویش زده است تا آنرا بشنوند، در ب--اره اش فك--ر كنن--د، دقت نماین--د، و ارش--ادات و مرام آنرا درك نمایند...و از ارشادات كه این مثال عظیم آنرا اف--اده

میكند:

بجز پاكیكپاكی عطاء و بخشش....است، طوریكه این درخت پا(1 نمی بخشد، و ثمر آن جز پاك نیست...آنچه در سایه اش ق--رار دارد پاك است و ب--رگ ه--ایش از پ--اكی س--خن میگوی--د...در زیب--ائی ه--ای خویش پ--اك اس--ت،و آن درخش--ش و جم--ال ك--ه بش--كل ط--بیعی در

اطراف آن قرار دارد به پاكی خود این كلمه، پاك است...

111

Page 112: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

ثمر و بخش--ش كلم--ه توحی--د...بلك--ه هم--ه ای كلم--ه توحی--د ب--رایصاحبش بجز پاكی و خوبی-خوبی دنیا و آخرت- نمی بخشد.

این كلمه ایست كه برای صاحبش زندگی را با مفهوم میگردان--د، و ارزش آنرا برایش میفهمان--د..زی--را دنی--ا ب--دون ال إل--ه اال الل--ه هیچ قیمت و ارزش ندارد و هیچ هدف شریفی را دنب--ال نمیكن--د... زمین خشك و بی حاصلی خواهد بود كه نفرین هر رونده ای باالی خویش

را در خواهد یافت.

همینطور این درخت دارای ثبات ریش--ه در زمین میباش--د، ك--ه در(2 طول تاریخ هیچ باد و بارانی..و هیچ زمان و ای--امی.. ب--االی آن ت--أثیر نگذاشته است، بلكه این زمان و ایام باعث ازدیاد ثب--ات و رس--وخ و عمق و بلندی آن ش--ده اس--ت، همینط--ور كلم--ه توحی--د ریش--ه ه--ای خ--ویش را در قلب م--ؤمن مؤح--د ف--رو می--برد..ام--ا از حیث زم--ان و تاریخ این كلمه قبل از وجودش در قلب اش موج--ود میباش--د... این كلمه ایست كه در زمین انبیاء و رس--ل و مجاه--دین آن--را ب--ا ع--رق و خ--ون و جه--اد ...و ه--ر چ--یز قیمی و نفیس خ--ویش آبی--اری و تغذی--ه

میكنند.

این كلمه به اندازه ثبات و عمق ریشه ه--ایش بخش--ش میكن--د، و(3 به همان اندازه به سوی آسمان بلند میرود..تا آنكه همه ریشه های این شجره طیب--ه در سراس--ر زمین امت--داد یافت--ه و ش--اخه ه--ای آن بزرگ میشود، و به هر اندازه ای كه غ--ذا و آب زی--اد در خ--ود ج--ذب نماید.... بخشش اش نیز در هر زمان بیش--ترین،به--ترین،زیب--اترین و بلند ترین ارزش های بوده كه در مرتف-ع ت-رین نقط-ه آس-مان ق-رار میداشته باشد... میوه و ثمر آن بنظر بینن--ده پ--اك بنظ--ر میرس--د، و

شاخ و برگ آن بجز از غذاء و آب و خاك پاك تغذیه نمیشود! این گونه است شهادت توحید...كه به ان--داز ثب--ات و عم--ق ریش--ه های خود در قلب مؤمن، آث-ار و فروع-ات آن در ج-وارح و اعم-ال و اق--وال اش ظ--اهر میگ--ردد، و بخش--ش بن--ده ب--رای این ش--جره طیبه....به شكل نهایت انقی--اد ب--دنی بس--وی ط--اعت و عب--ادت الل--ه

واحد، و تمثیل تعالیم شریعت غراء مشاهده میشود. تا آنكه ش--هادت توحی--د ب--ه تم--ام مع--نی در قلب م--ؤمن آرامش و تمكین پیدا كرده و ریشه ه--ای آن در قلب ب--ه ان--دازه پهن ش--ود ك-ه همه جوارح و اندام هایش را با خود بپیچاند...و تا آنك--ه هم--ه ب--دن و جوارح وی توحید گردد- توحید حرف بزند، توحید عمل كند و بس--وی

112

Page 113: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

توحید دعوت كند....و بجز توحی--د و خ--دمت ب--ه آن هیچ ك--ار دیگ--رینكند-.

اما هرگاه توحید در قلب ضعیف گردد، و حركت برای ریشه ه--ای آن در جمیع اط--راف قلب- بس--بب گن--اه و معص--یت- دش--وار ش--ود، فرمان دهی آن بر سایر جوارح نیز ضعیف میگردد...ت--ا جائیك--ه اگ--ر یكی ازین افراد را -ك--ه بض--عف توحی--د در قلب- گرفت--ار ش--ده ان--د، ببین--د! ب--ه ان--دازه وزن ی--ك ذره ای هم عم--ل خ--یر انج--ام نمیدهن--د،

همانطوریكه در حدیث نیز آمده است. پس اطاعت و انقیاد جوارح از قلب با زیاد و كم و قوی و ضعیف

شدن توحید در قلب زیاد و كم و قوی و ضعیف میگردد! كه به اساس همین دلیل و غیره نصوص...اهل علم به زیاد ش--دن و كم شدن ایمان و یا ضعیف و قوی گردیدن آن در قلب ب-ر حس-ب انعكاس آن در اعمال و اقوال شخص قائل هستند، یع--نی هرگ--اه ب--ا طاعات و عبادات تغذیه و كمك شود ایمان نیز قوی و زیاد میگ--ردد، اما هرگاه با نافرمانی ها و گناهان تغذیه شود ایمان به همان اندازهضعیف و كم میگردد، و ریشه هایش در قلب و جوارح می خشكت!

قسمیكه میوه ها و فروعات شجره طیب--ه ت--أثیر ایج--ابی و س--لبی(4 بعم--ق و ثب--ات ریش--ه ه--ای آن در زمین دارد، هم--انطور اس--تحكام ریشه در زمین نیز تأثیر مستقیم ب--االی ط--راوت و ت--ازه گی ش--اخ و برگ درخت دارد...و هرگاه آفتاب و هوای ت--ازه از ب--االی ب--رگ ه--ا و ساقه های آن، و آب و غذا از ریشه هایش دور گردد، تأثیر مس--تقیم و دو جانبه باالی هر دو بخش درخت خواهد داشت، یع--نی ب--ا خش--ك شدن ریشه ها، ساقه و برگ آن همچنان خشك میشود، و ب--رعكس

با خشك شدن ساقه و برگ، ریشه نیز ضعیف و نابود میگردد. پس فكر كنید! اگر این درخت با آبهای آلوده و ملوث تغذیه شود، طعم میوه و ثمر آن چگونه متغیر و بد میشود...و ب--ر عكس اگ--ر ب--ا آبهای پاك و مواد مفید تغدیه شود...و آب و هوای تازه ب--ر آن قط--ع نگردد...چگونه خواهد بود؟! خواهید دی--د! ك--ه طعم و ب--وی آن خیلی خوش و بهتر شده است...و همین طور ریش--ه ه--ای آن ن--یز زی--اد و

قوی و مستحكم میگردد.

همین ط--ور ایم--ان و توحی--د ن--یز در قلب مت--أثر میگ--ردد، و س--ایر اعضاء را متأثر میسازد، یعنی- ب--ه ان--دازه ق--وت و ض--عف ایم--ان در قلب باالی سایر اعضاء و جوارح تأثیر گذار میباشد، و همچن-ان قلب نیز از اعمال این جوارح مساویا مت--اثر میش--ود...هرگ--اه این اعم--ال

113

Page 114: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

همواره اطاعت و عبادت و اعمال حسنه باشد، سبب قوت ایمان و توحید در قلب میگردد، اما هرگاه این اعم-ال هم-ه گن--اه و معص--یت باشد، باعث ضعف ایمان گردیده و آثار آن به اندازه همان نافرمانی و گناه به سایر جوارح امتداد میآبد...بنا قلب مت--أثر میش--ود و مت--أثر

میسازد!

و این دقیقا هدف همان قاعده شرعی مسنون كه نصوص زی--ادی به آن داللت دارد میباشد، یعنی- ظاهر با ب--اطن هم--واره در ارتب--اط

بوده و هریكی از دیگرش متأثر میگردد-. همانطوریكه از نبی صلی الله علیه وسلم روایت شده اس--ت ك--ه

الجسد مضغة إذا صلحت صلح الجس��دیأال و إن فمیگوید:» ،-76« القلبیكله، و إذا فسدت فسد الجس��د كل��ه، أال و ه

آگاه باشید! كه در جسم پارچه گوشتی است، كه اگر ص--الح و نیك--و گردید، وجود همه صالح و نیكو میگردد، و هرگ--اه فاس--د ش--د وج--ود

همه فاسد میگردد، آگاه باشید كه آن قلب است.

إن العبد إذا أخطاء خطیئ��ة- وفی روای��ة- إذاو میفرماید:» أذنب ذنبا، نكتت فی قلبه نكتة سودا، فإذا نزع و اس��تغفرل قلبه، و إن عاد زید فیها ح��تی تعل��و قلب��ه، و و تاب سق

ذك��ر الل��ه:}كال� ب��ل ران علی قل��وبهم م��ایهو ال��ران الذ«.77كانوا یكسبون{

- هرگاه بنده خطاء ای را انجام میدهد، و در روایت دیگر –هرگ--اه گناهی را مرتكب میشود- در قلب وی یك نقط--ه ای س--یاه گذاش--ته میشود، اگر از آن كار دس-ت بكش-د و توب-ه و اس--تغفار نمای-د، قلب اش از آن نكته پاك میگردد، و اگر دوباره ب--ه آن عم--ل-و س--ایر آن- بازگشت نماید، این نقطه ها افزایش یافته تا آنكه همه قلب را ف--را میگیرد، و این دقیقا همان ران-تاریكی و زنگار- است كه الله متعال

م م�ا ك��انواآن--را ذك--ر نم--وده اس--ت:} كال� بل ران على قل�وبهبون .14{، المطففین-یكس

- هرگ--ز هرگ--ز! اص--ال ك--ردار و تالش ) پس--ت و زش--ت( ایش--ان دلهایشان را زنگ زده )و تاریك( كرده است، )و همچون زنگاری ب--ر قلوبشان نشسته است و سوراخهای هدایت را بر روی ایشان بسته

است(.

.1599، و مسلم برقم:52. أخرجه البخاری فی الصحیحه: 76.2654. صحیح سنن الترمذی: 77

114

Page 115: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

و همچنان میفرماید:» الفتن على القل��وب كالحص��یر ع��ودا عودا، فأی قلب أشربها نكتت فیه نكتة س��وداء، وأی قلب

.78«.أنكرها نكتت فیه نكتة بیضاء - فتنه های و معاصی در قلب ها به مانند حصیر بافته بافت--ه پیش میرود، كه هر قلبی از آن تأثیر پذیر گ-ردد، در آن نقط-ه ای س-یاهی پدید میآید، اما هر قلب كه آنرا نپذیرد، در آن نقطه ای سفید بمی--ان

میآید... پس باید دقت نمود كه قلب چگونه باالی سایر جوارح ت--أثیر گ--ذار میباشد، همانطوریكه در حدیث گذش--ت،و همچن--ان چگون--ه ارتك--اب هر عمل سوء و یا گناهی باالی قلب ت--أثیر میگ--ذارد، طوریك--ه در دو

حدیث آخر آمده است.

و این موضوع همچنان بطالن و فساد عقی--ده اه--ل تجهم و ارج--اء را آشكار میسازد، آنجا كه عدم تأثیر پذیری اعم--ال ج-وارح را ب--االی قلب مطرح میسازند، و جسم و قلب را از هم جدا میدانن--د، ب--ه این مع---نی ك---ه هرگ---اه در ظ---اهر ش---خص ك---افر آش---كار و ص---ریح باش--د...میپندارن--د ك--ه ب--اطنش ب--ه ایم--ان مطمئن اس--ت...یع--نی-

ظاهرش كافر و باطن اش مؤمن میباشد! بنا كفر نزد ایشان فقط ی--ك ام--ر واح--د میباش--د، و آن عب--ارت از تكذیب و كفر قلبی است، و یا برای اثبات این كفر و تكذیب شخص

داللت صریح قولی... موجود میگردد! و این یك قول خبیث و باطل و مردود به عقل و نقل میباشد...كه اهل علم ایشان را به شدید ت--رین الف--اظ گم--راه و م--ذهب ش--ان را باطل خوانده و انص-ار و ی--اری دهن--ده گ--ان آنه-ا را انص-ار ط--واغیت

خوانده اند. همچنین از خصائص این شجره طیبه مباركه كه برای توحید مثال(5

زده شده است...ثمر دهی دائمی آن ساعت به ساعت و لحظ--ه ب--ه لحظه...میباشد، و به مانن--د س--ایر اش--جار موس--می نیس--ت! ك--ه در فص--ل خ--ویش ثم--ر ده--د و در بقی--ه فص--ول ثم--ر دهی آن متوق--ف باشد....بلكه هم--واره و در تم--ام فص--ول، ه--ر روز ه--ر س--اعت ثم--ر

ین ب��إذن ربهامیدهد...} ، - و25{،اب--راهیم- تؤتی أكلها ك��ل� ح آن درخت پاك و زیبا همواره به اذن الل--ه می--وه ه--ای خ--وش و پ--اك

میدهد. همچنان شهادت توحید ال إله إال الله... دائما برای ص--احب اش در همه اوقات خیر و ثواب میبخشد..و مانند، سایر عبادات چ--ون نم--از

. أخرجه مسلم فی الصحیحه. 78

115

Page 116: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

و روزه و حج و زكات نیست كه ث--واب آن مح--دود ب--ه وقت و زم--انمعین باشد!

بلك--ه هم--واره در حض--ر و س--فر، ص--لح و جن--گ، والء و ب--راء، در تنهائی و ب--ا دیگ--ران ...در ح--ال اج--رای اعم--ال باش--د و ی--ا در خان--ه خویش نشسته و ی-ا در مك-ان دیگ-ری باش-د...همیش-ه او را بس-وی س--خن و موق--ف درس--ت رهنم--ائی و ه--دایت میكن--د،قس--میكه هم--ه حركات و سكنات اش مضبوط و جهت یافته ب--ا ش--هادت توحی--د...ال

إله إال الله میگردد...! تا جائیكه نیك و زیبا میشمارد آنچه را كه نزد ال إله إال الل--ه نی--ك و زیبا است، و زشت و پلید میداند آنچه را كه ال إل--ه إال الل--ه زش--ت و پلی--د میدان--د، وبخ--اطر آن دوس--تی میكن--د، و بخ--اطر آن دش--منی..و همین معنی درست و مراد الله متعال ازین وصف كلم-ه توحی-د ن-یز

ین ب��إذن ربهامیباشد:} {، - و آن درخت پ--اكتؤتی أكلها كل� ح و زیبا همواره به اذن الله میوه های خ--وش و پ--اك میده--د؛ و مع--نی

!79خوش طعمی میوه های آن غیر از خوش طعمی میوه ها است بنا الزم است تا جمیع معانی این كلمه را به خاطر داش--ته باش--یم و در آنها تدبر و تفكر كنیم، همانطوریكه آیت فوق را تذكر دادیم...و ضمنا به این مث--ال ب--زرگ ك--ه ب--ه ش--هادت توحی--د زده ش--ده اس--ت، خویشتن را واقف گردانیم، كه مراد این قول الله متع--ال ن--یز همین

رب الل�ه األمث�����ال للن�اس لعل�همام------ر اس------ت:} ویض������رون .24{،ابراهیم-یتذك

و الله چنین مثالهای برای مردم میزند تا آنكه پند گیرند.-

خاتمه- قبل ازینكه به این مبحث خویش خاتمه ببخشیم، الزم میدانیم ك--ه همراه خواننده با كلمات كسانی الله حافظی كنیم، كه ال إله إال الله را با خون و عرق خویش نوشته اند، و با اعمال و اقوال خویش ب--ه

چوبه دار طواغیت حلق آویز گردیدند. فی الظاللاز همین لحاظ این خاتمه را ب--ا اقتب--اس از كت--اب،»

سید قطب رحم--ه الل--ه،ك-« تألیف شیخ شهید- نحسبه كذلالقرآن وغیره كتب او انتخاب نموده ام، شاید سبب هدایت آنانی گ--ردد ك--ه

. یعنی همان لذتی است كه قلب مؤمن آنرا احساس میكند، طوریكه از بعضی س--لف نق--ل 79 إن فی الدنیا جن��ة هی فی ال��دنیا كالجن��ة فی اآلخ��رة فمنشده است كه میگویند:»

«،- در دنیا به مانند آخرتدخلها دخل تلك الجنة و من لم یدخله لم یدخل جنة اآلخرة جنتی وجود دارد، كه هر كسی توانست داخل این جنت گردد، داخل جنت در آخرت ن--یز خواه--د

گردید، و هر كسی نتوانست داخل آن گردد در آخرت نیز داخل جنت نخواهد شد.

116

Page 117: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

از مسیر هدایت الله به سوی گمراهی رفته اند و میپندارند ك--ه چ--هنیك عمل میكنند.

او رحمه الله میگوی--د:ه--ر آنك--ه ب--ه ش--هادتین ال إل--ه إال الل--ه و أن محمدا رسول الله نطق میكند، نباید گفته ش--ود ك--ه او ب--ه اس--الم و ایم--ان ش--هادت داده اس--ت، ت--ا زمانیك--ه ب--ه م--دلول این ش--هادت و مقتضای آن و مطالبات آن عمل نكند، در حالیكه او بغیر از الله إل--ه دیگری را به الوهیت گرفته است، و قانونی غیر از ش--ریعت الل--ه را

پیروی میكند..! و هرگ--ز اس--الم إذن ب--ه نط--ق ش--هادتین ب--دون پ--یروی مع--نی و حقیقت شهادت ال إله إال الله نمیدهد، و آن عبارت از توحید الوهیت و توحید عمل به شعائر ال إله اال الله میباشد، و بعدا توحید عب--ودیت

و توحید گرایش به آن...! و همین اسالمی است كه الله آنرا از بنده خویش میخواهد و بغیر از آن هیچ اسالمی اعتبار ندارد، كه ناشی از هواء و ه--وس انس--انی باشد و یا اسالم ك-ه ب-ه تص--ور پ--یروزی دش--منانی در كمین نشس-ته

المخویش و باداران شانرا داش--ته باش--د،} ومن یبتغ غ��یر اإلس��رین ن الخاس رة م نه وهو فی اآلخ {.دینا فلن یقبل م

ه--ر گون--ه تب--دیل این منهج –در حالیك--ه ب--رای ع--دول از آن آزاد گذاشته شده ای- انكار از امر معلوم و ضروری دین دانسته شده و صاحب آنرا ازین دین خارج میگرداند، ول--و ك-ه ب--ه زب--ان خ--ویش ب--ه

هزار مرتبه بگوید:كه او از جمله مسلمانان است!

اسالم نظام كامل زندگی در همه عرصه های آن میباشد، هر ك--ه آنرا پیروی كرد مؤمن و در دین الله، و هر آنكه غیر آنرا اگ-ر چ--ه در حكم واحد باش--ند پ--یروی كن--د، ب--دون ش--ك ایم--ان را رد و از ح--دود ألوهیت الله تجاوز نموده و از دین اش خارج گشته است، ه--ر چن--د احترام خویش را به عقیده اسالم اعالن كند، اما اتب--اع و پ--یروی وی از شریعت غ--یر از ش--ریعت الل--ه این گم--ان وی را تك--ذیب ك--رده و

باعث خروج اش از اسالم میگردد!

زیرا اطاعت از بشر و از ق--وانین خ--ود س--اخته آنه--ا ول--و در ج--زءكوچك آن باشد، شرك است.

و اگر شخص در اصل مسلمان باش--د، و بع--دا در چ--نین وض--عیتی قرار گیرد، باز هم او را بسوی ش--رك میكش--اند، اگ--ر چ--ه بع--داز آن

117

Page 118: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

أشهد أن ال إله إال الله را بر زبان بیآورد، زیرا او با این كار خویش با وإنغ---یر الل---ه مواج---ه ب---وده و از غ---یر الل---ه اط---اعت میكن---د،}

ن�كم لمشركون {...!أطعتموهم إ مش--كل ب--زرگی ك--ه ام--روز منهج حقیقی اس--الم ب--ه آن مواج--ه گردی--ده، اینس--ت ك--ه این گون--ه اس--الم تنه--ا در وج--ود بعض--ی از اقوام،تنظیم های اسالمی، كه از نسل های مس--لمانان میباش--ند، در داخل یك بخش كوچك از كشور های شان تمثیل میگردد، در حالیكه یك زمانی همه كشور های اس--المی و آن دی--ار، دار االس--الم ب--ود، و دین الله در همه بخش های آن سیطره داشت و شریعت اس--الم در آنج--ا ه--ا ح--اكم ب--ود، ام--ا بع--دا این س--رزمین و اق--وام آن از حقیقت اسالم دور شدند، و تنها اسمی از آن--را ب--ا خ--ود حف--ظ نمودن--د، و از اعتقاد به ارزش های اساسی و واقعی اس--الم دور گردیدن--د، و اگ--ر گمان كنند، كه ایشان به اسالم اعتقادا گرایده ان--د، و اس--الم مج--رد شهادت به ال إله إال الله...است،اشتباه فكر كرده اند،بلكه ال إل--ه إال الل--ه داش-تن عقی-ده ب-ه اینس-ت ك-ه الل-ه واح-د و ال ش-ریك ب-وده و

میباشد، و الله واحد ذاتی اس--ت، ك--همتصرف امور زمین و آسمان با پیروی از اصول وضع شده شرعی عب--ادت گردی--ده و این عب--ادت در تمام شئون زندگی رعایت میشود، و هرگز نقض نمیگردد، و الله واحد ذاتی است ك--ه بن--ده بخ--اطر او هم--ه ق--وانین و ش--رائع را دور انداخت---ه و ب---ه حكم اش در تم---ام ام---ورات زن---دگی اش تس---لیم میش--ود...و او را در انج--ام این هم--ه واح--د دانس--ته و كس--ی را ب--ه مدلول ال إله إال الله شریك نمیسازد...اما در غ--یر این ص--ورت ب--ه ال

إله إال الله شهادت نداده، و به اسالم داخل نگردیده است.

ولی ام--روز در روی زمین اق--وامی زن--دگی میكنن--د، ك--ه اس--م هایشان اسم های مسلمانان است، و از اوالده مس--لمانان میباش--د، و در همان شهر های زندگی میكنند، كه زمانی دار االسالم بود...اما هیچ یك از ایشان به ال إله إال الله با همان م--دلول قبلی آن ش--هادت نمیدهن--د، و ن--ه این ش--هر ه--ا ب--ه دین الل--ه ش--ناخته میش--وند، و ن--ه

مردمان آن به مقتضای این كلمه عمل میكنند!

ما در قرآن آن مواردی را میآبیم، كه مسلمانان امروز نه آنرا می دانند، و نه انج--ام میدهن--د، اخالق و آداب اس--الم را فرام--وش ك--رده اند- چنانچه بیننده تصور میكند كه همین دین درمانده ایشان اس--ت- زندگی یك ف--رد مس--لمان ام--روز فق--ط در ی--ك جمل--ه ختم میش--ود، زن--دگی، آب--رو، حی--ثیت و ارزش ه--ای اش هم--ه در مع--رض هم--ان

118

Page 119: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

تهاجماتی قرار گرفته است كه زن--دگی ....مردم--ان غ--رق در دنی--ا و مادی--ات آن ق--رار دارد؛ در حالیك--ه از ف--رد مس--لمان و ی--ك جامع--ه اسالمی چنین چیزی توقع نمیرود، حد اق--ل آن بخش از زن--دگی اش كه در اختیارش قرار دارد، نباید متأثر ازین حاالت گردد، اما توانائی این را ندارد تا آنرا مطابق اصول و ارزش های خود تصرف و توجیه نماید، و محدود تر ازین شایسته یك مسلمان و یك جامع--ه اس--المی نیست ك--ه ب--رای زن--دگی خ--ویش چ--نین نظ--ام را اختی--ار كن--د ك--ه از مصادر و مراجع متعدد اخذ شده اس--ت؛ ی-ك نظ-ام را ب-رای زن-دگی شخص--ی، و نظ--ام دیگ--ر را ب--رای عب--ادات،اخالق و آداب...ونظ--ام دیگری را برای انج--ام مع--امالت اقتص--ادی و اجتم-اعی و سیاس--ی و بین المللی... خویش، در حالیكه یكی آن أخ--ذ ش--ده از كت--اب الل--ه باشد، و در مقابل دیگ--ر آن از كت--اب ی--ك انس--ان و ی--ا از تفك--رات و

اندیشه های پوچ فلسفی او...! كه درینصورت شخص به هیچ وجه مطمئن به ایمان و اسالم خود نباید باشد....همچنان تصور ابتدائی ترین مسلمان و مؤمن را هم از خود دور نماید، زیرا با داخ--ل ش--دن ب--ه اس--الم و پ--ذیرفتن ارك--ان و اصول آن اوال الزم است، شهادت ال إله إال الله را بگوید: كه مفهوم آن اینست كه هیچ حاكمی بج--ز از الل--ه و هیچ ش--ارع و قانونگ--ذاری

بغیر از الله نیست!

مردمان زیادی را در هر زمان دیده میت--وانیم ك--ه میگوین--د م--ا ب--ه الله ایمان آورده ایم! اما به الله در الوهیت شریك قرار میدهند، آن هنگامیكه بغیر از شریعت الله جهت تحاكم و قضاوت به قوانین غیر او میروند، و از آنانی اطاعت میكنند، كه از كت--اب الل--ه و رس--ول او پیروی نمی كنند، و همه ارزش های آنها، تصورات، م-وازین اخالقی، آداب و تع--الیم ش--ان....در تن--اقض ب--ا ال إل--ه إال الل--ه ق--رار دارد، و میگویند: ما به الله ایمان آورده ایم... در حالیكه هرگز ب--ا این ال إل--ه

إال الله در یك مسیر قرار نگرفته اند.

و جای تعجب اینس--ت!ك--ه بس--یاری از م--ردم ك--ه گم--ان اس--الم و ایمان را باالی خویش دارند، نظام حیات شان همه برگرفته از فالن و فالن است كه الله متعال ایش--ان را دارن--ده گ--ان قلب ه--ای نابین--ا خوانده است، اما با وجود این تاركی قلب گمان دارند ك-ه مس--لمان

ار ولكن تعمى القل��وب ال�تیهستند،} فإن�ه��ا ال تعمى األبص��دور {!فی الص

119

Page 120: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

اما ایش--ان در چش--م ه--ا ك--ور نیس--تند بلك--ه این دله--ای در درون-سینه های شان است كه نابینا میشوند.

و هرگز این دلیل شده نمی توان--د ك--ه كس--ی بگوی--د من ش--ریعت الله را ترك گفته ام برای اینكه مصحلت مردم را در نظر گیرم، اما هر گاه چنین گفت و یا چنین انجام داد، از حدود ایمان به الله خارج

گردیده است. چون ایمان و عدم تحاكم و رضایت به شریعت الله...در یك قلب جمع شده نمی تواند، - آنكه باالی خویش و امثال خود گمان ایم--ان دارند، اما در امور خ--ویش ب--ه ش--ریعت و ق--وانین الل--ه و رس--ول او حكم نمی كنن--د، و ب-ه آن راض-ی نیس-تند، و هرگ-اه ب-االی ش-ان این قوانین حاكم گردد، انزجار و نفرت خ--ویش را از آن اعالن میكنن--د، و اسالمی به میل و خواست خویش ترسیم می كنن--د- و بع--دا اس--م آنرا را میگذارند اسالم واقعی- كسانی هستند كه این نص ق--اطع در

ن��دهمم--ورد ش--ان ن--ازل گردی--ده اس--ت:} وكیف یحكمون��ك وعن بعد ذل��ك یها حكم الل�ه ثم� یتول�ون م وم��ا أولئكالت�وراة ف

نین .43{،المائدة-بالمؤم )شگفتا( كه چگونه تو را به داوری می خوانند، در حالیكه ت--ورات-

دارند و حكم الله در آن آمده است؟ پس از داوری پش--ت میكنن--د وآنان )با این كارشان( هرگز مؤمن نیستند.

ولی باید دانست! انسان ت--ا زم--انی م--ؤمن نمیگ--ردد ك--ه هم--ه ای ارزش ها و موازین اسالم را باالی خویش در هر حالت و ه--ر زم--ان و مكان حاكم نگرداند، و همین طور مؤمن و مسلمانان نخواهد شد تا زمانیكه هیچ تصور و میزانی بهتر و خوب--تری نس--بت ب--ه اس--الم از ساخته های بشری نزدش موجود نگردد، و در حالیكه دین در مقابل اش قرار داشته باشد او تحاكم و رفتن به نزد مخلوق و ساخته های

او را نسبت به این دین ترجح بدهد!

و بای--د دانس--ت! اینج--ا در اس--الم ام--ور ك--امال متعل--ق ب--ه عقی--ده است...طوریكه وج-ود و ع-دم وج--ود ام--ور وابس--ته ب--ه عقی--ده آنه--ا میباش--د، ام--ا آگ--اهی و هش--دار از نق--اط لغزن--ده و جاهائیك--ه خط--ر لغزش انس--ان م--یرود، ض--رور میباش--د و دین هم--ه ای این نق--اط را عالمت گذاری كرده است، اگر دین اینكار را نك--رده باش--د، پس ب--ه این معنی است كه الل--ه چ--نین نخواس--ته اس--ت، بن--ا عالمت گ--ذاری

120

Page 121: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

اشخاص دیگر و دور نمودن ما از احكام شریعت و لوازم توحید حقهیچ كسی نمیباشد.

برای نظام زندگی در روی زمین و در هر زمان و مك-انی همیش-ه دو قاعده وجود داشته است، و همینطور در ه--ر زم--ان و عص--ری و هر گوشه و كنار زمین دو قاعده ای تصور برای زندگی موجود بوده

قاعده واحد دانستن الله سبحانه در الوهیت و ربوبیت واست، اوال- ...كه هرگاه انسان زندگی و حیات خویش را باالی اینحاكمیت اش

ارزش ه--ا اس--توار گردانی--د، آنگ--اه خ--ویش را در مقاب--ل ی--ك تص--ور مستحكم اعتق--ادی میآب--د، ك--ه هم--ه م--وارد قب--ل را ب--ه الل--ه متع--ال معترف بوده و وارد یك نظام با ثبات انسانی، اجتم--اعی، اخالقی، و نظام حیات سیاسی و شریعت اسالمی و قوانین ح--اكم ب--ر حی--اتش میگردد، كه غیر آنرا نمی پذیرد...و برای همین امر به ال إله إال الل--ه

شهادت نیز داده است. ...درقاعده ترك ال--وهیت، رب--وبیت و ح--اكمیت الل--ه س--بحانهثانیا-

تمام امورات و شئونات- حتی انكار از وجود الله- و یا ت--رك آن تنه--ا در امورات دنیوی و حیات بشری...و یا در نظام اجتماعی و ق--وانین آن؛ كه درین صورت فرد جماعت،گروه و یا یك طیف بشری -بغ--یر از الله متعال-صفت و خص--ائص ال--وهیت، رب--وبیت و ح--اكمیت را در حیات انسانها كسب میكند، و تا زمانیكه به این وضعیت ادامه داده شود، حیات انسانها هرگز حیات اس--المی و ایم--انی و ح--تی انس--انی نخواهد شد، زیرا بر اساس قاعده ال إله إال الله استوار نیس--ت، ه--ر

چند این كلمه همواره بر سر زبانهایشان باشد!!!

همین دو قاعده همیشه در دنیا و امورات آن حاكم بوده اس--ت، و غیر از این دو قاعده ، قاعده سومی ممكن نیست موج--ود گ--ردد، وهمینطور جمع این دوقاعده نیز غ--یر ممكن اس--ت، زی--را یكی آنه--ا - جاهلیت- و دیگرش -اسالم- میباشد، صرف نظر از اش--كال مختل--ف آنها كه بوجود آورده شده است، و یا اوضاع و حاالت كه در آن قرار داشته اند، و یا اسماء كه به آن اطالق میگردند، مانند؛ حاكمیت فرد و ح---اكمیت ملت...ی---ا كمون---یزم و لبرال---یزم ...دمكراس---ی و ی---ا دكت--اتوری...س--قراطی و تیوكراس--ی... و ی--ا دموكراس--ی اس--المی و دیموكراس--ی غ--ربی...ج--اهلیت عص--ر مدرنیت--ه و ج--اهلیت عص--ر ق--دیم.....ك--ه هیچ ی--ك ازین نامگ--ذاری ه--ا اعتب--ار ن--دارد، زی--را بش--ر همواره در همان دو قاعده اساسی سیر خ--ویش را میپیمای--د، یكی- عبادت بشر توسط بش--ر و ت--رك ال--وهیت، رب--وبیت و ح--اكمیت الل--ه

121

Page 122: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

سبحانه و تعالی به عنوان یگانه هدف زندگی.....و دوم- برعكس آن عب--ادت الل--ه متع--ال ب--ه وح--دانیت....و پ--ذیرفتن ال--وهیت،رب--وبیت و حاكمیت الله متع--ال ب--ه تم--ام مع--نی و ت--رك هم--ه اوث--ان و مادی--ات دنیوی، و كفر به همه ای طواغیت ایكه به غیر از الله متعال عب--ادت میشود، و تسلیم گردیدن به دین، نظام و قوانین الله متعال با تم--ام

رضایت ظاهری و انقیاد قلبی. -پایان- این بحث مختصر و مهمی بود در مورد ال إله إال الله و شروط آن كه از دیر زمانی اراده داشتم تا آنرا تهیه نمایم، امید است تا م--ورد قبول رحمت باری تعالی قرار گرفته، و مفید برای عب--اد و بالد ه--ای شان قرار گیرد، و الله متعال همه اعم--ال م--ا را خ--الص ب--رای ذات مهربان خویش گراند، كه هیچ شهرت، و ع-زت و علم و عم-ل مگ--ر از ب--رای او شایش--ته م--ؤمن نیس--ت، و بج--ز رض--ایت خ--اطر او ن--ه

وسعتی را میخواهیم و نه شهرتی و نه ریاء ای را.

و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمد و علی آله و صبحه و سلم.و آخر دعوانا أن الحمدلله رب العلمین

كتب- عبدالمنعم مصطفی حلیمة- أبو بصیر الطرطوسی ه-20/07/1421

122

Page 123: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

فهرست موضوعات

موضوعصفحه

مقدمه ........................................................................-....2 مقدمات مهم و-

7ضروری............................................................ مقدمه-

7اول......................................................................... مقدم-

9دوم ......................................................................... مقدم-

9سوم ........................................................................ مقدم-

11چهارم...................................................................... مقدم-

11پنجم....................................................................... معنی ال إله إال-

13الله................................................................. توحید حاكمیت از كدام نوع اقسام توحید-

15است؟.................................... معنی-

18شرط........................................................................ شروط ال إله إال-

18الله................................................................ شرط اول: نطق و-

18اقرار............................................................. آیا بدیلی برای شهادت توحید موجود-

22است؟.........................................

123

Page 124: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

آنكه كفرش غیر از جهت انكار وی از نطق به شهادت توحید-24باشد...................

شرط دوم: كفر به-26طاغوت.........................................................

معنی-29طاغوت.....................................................................

صفت كفر به-32طاغوت.............................................................

آیا اطالق لفظ طاغوت باالی مسلمان جواز-35دارد؟...................................

شرط سوم:-36علم...................................................................

رد شبهات وارده در مورد اینكه علماء به ایمان پیر زنان توصیه-40میكنند...................

مسائل مهم در مورد بیان حال و حكم جاهل-43توحید.................................

ضوابط قیام حجت باالی جاهل-46توحید.............................................

شرط چهارم: صدق و-48اخالص.....................................................

شرط پنجم: انتفاء شك و حصول-50یقین.............................................

شرط ششم: عمل به-52آن..............................................................

نماز یكی از شروط صحت توحید-55است................................................

چه زمانی شخص از جهت ترك اعمال كافر-56میگردد.....................................

شرط هفتم: محبت منافی كراهیت و-58بغض..............................................

عالمات محبت-63صادقه.................................................................

- حصول اتباع از نبی صلی الله علیه1-64وسم............................................

- ایثار و فدا كاری برای الله و رسول2-65آن ............................................

124

Page 125: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

- ابتالءات و آزمایش های الهی و صبر بر3-65آن.........................................

شرط هشتم: رضایت و انقیاد و تسلیم به-68آن............................................

شرط نهم: موافات بر-71آن...............................................................

تنبیهات مهم و-76ضروری................................................................

تنبیه-اول..............................................................................

76 تنبیه-

دوم..............................................................................76 تنبیه-

سوم ............................................................................78 تنبیه-

چهارم...........................................................................81 تنبیه-

پنجم............................................................................82 تنبیه-

ششم............................................................................83 تنبیه-

هفتم............................................................................84 حاالت كه باعث رفع شمشیر از باالی شخص ولو ال إله إال الله-

86گفته باشد، نمیگرد.......... - مرتد كه ارتدادش شدید1-

86باشد.......................................................-2-

زنادقه............................................................................90

125

Page 126: شُروط لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ - BizLand 54.docx · Web viewو بزرگترین كلمه ای كه از ابتدای خلقت آدم علیه السلام

ال إ�ل�ه�ط� ر�و��ش�

- دشنام دهنده رسول الله صلی الله علیه3-92وسم..........................................

- آنكه حد قتل بر باالیش واجب شده4-92باشد..........................................

مثال شهادت توحید در-93قرآنكریم........................................................

خاتمه..........................................................................-.......98

فهرست.......................................................................-......103

126