12
1 ﺧﺪا ﭼﺸﻢ) ﺷﻬﻮدي ﺷﻨﺎﺳﯽ ﻫﺴﺘﯽ( www.erfan-darmani.ir www.erfan-darmani.blogfa.com ﺧﺎﻧﺠﺎﻧﯽ اﮐﺒﺮ ﻋﻠﯽ اﺳﺘﺎدPDF created with pdfFactory Pro trial version www.pdffactory.com

cheshm khoda

  • Upload
    abs-abs

  • View
    216

  • Download
    2

Embed Size (px)

DESCRIPTION

 

Citation preview

Page 1: cheshm khoda

1

چشم خدا )هستی شناسی شهودي (

www.erfan-darmani.ir www.erfan-darmani.blogfa.com

استاد علی اکبر خانجانی

PDF created with pdfFactory Pro trial version www.pdffactory.com

Page 2: cheshm khoda

2

حیم حمن الرّبسم اهللا الرّ

) هستی شناسی شهودي ( چشم خدا : ان کتاب عنو

استاد علی اکبر خانجانی : مؤلف

1388: تاریخ تألیف

12: تعداد صفحه

PDF created with pdfFactory Pro trial version www.pdffactory.com

Page 3: cheshm khoda

3

بسم اهللا انظر الناظرین

. قرآن –" و او در ھر موجودی شھید است " این آیھ چند معنا را ) . قرآن ( رد خداوند خالق دو جھان ، عالم ھستی را بھ نیم نظری از عدم بھ وجود آو - ١

یکی اینکھ جھان ھستی بھ لحاظ زمانی بھ آنی پدید آمده است پس زمان در ذات جھان اثری . منظور دارد نداشتھ است پس ھستی جھان مبرای از زمانّیت و تاریخ تکوینی است و این اصل اول وجود است یعنی وجود

و اصل دوم وجود اینست کھ . است و این سرمدّیت پروردگار است منزه از زمانّیت است و غرق در اکنونیتجھان ھستی مخلوق نگاه و نظر خداوند است یعنی ذات عالم وجود از نور است و ھستی یک واقعھ شھودی و

و این اصل نوری بودن جھان ھستی است کھ دال بر منزه بودن . نظری بھ معنای حقیقی و محسوس کلمھ است و اما اصل . یعنی عالم ھستی دارای ذاتی المکان و ماورای طبیعی است . مادّیت و مکانّیت است عالم وجود از

سوم ناشی از آیھ مذکور اینست کھ خداوند جھان ھستی را بھ نیم نظری و یا کمتر از نظری خلق فرمود یعنی بھ و این بدان معناست کھ . ی کامل یعنی از گوشھ چشمی این جھان را آفرید و نھ از روبرو و با نگاھ. نیم نگاه

. و نیز اینکھ جھان ھستی از نگاه روبرو دیده نمی شود . جھان ھستی حاصل ناز و کرشمھ چشم خداوند است بھ رو قادر بھ دیدار با خالقش نیست زیرا در و نیز اینکھ انسان بعنوان مخلوقی از این جھان از مقابل و رو

و نیز اینکھ خود جھان ھستی ھم فقط با . لذا خداوند غایب پنداشتھ می شود و. گوشھ نگاه او قرار گرفتھ است نظری از گوشھ چشم قابل درک و مشاھده است زیرا انسان خلیفھ خداست و خداوند از وجود انسان بر جھان

. نظر می کند گاه از روبروست پس بدیھی است کھ زمانّیت و مکانّیت جھان ھستی و نیز غیبت حضور پروردگار حاصل ن - ٢ – space( زمانی می باشد –این نگاه از روبرو موجب ابتالی بھ عدمّیت است کھ حاصلش جھان مکانی .

(time برخی می پندارند کھ این سخن بدان . فرماید کھ جھان ھستی عین خداست می )ص(حدیثی از رسول اکرم -3

نوعی وحدت وجود بس ماتریالیستی و ملحدانھ می معناست کھ جھان ھستی مترادف وجود خداست و لذا دچار را وجود می خوانند و این بزرگترین لغزش در مکتب ) چیزیت ( می دانند و شیغیت ءشوند و خداوند را شی

داند نھ را نگاه و چشم و منظر خداوند میدر حالیکھ این حدیث جھان ھستی. وحدت وجود بوده است . ور است و نور مبرای از مکان و زمان است زیرا خداوند ن. جسمانیت خداوند

ممکن است پنداشتھ شود کھ نور ھم برای حضورش نیازمند مکان و فضای المتناھی است در حالیکھ این - ۴

فضای المتناھی خود مخلوق نور و اصًال ھمان حضور نور است در صورتیکھ برای نور خداوند منبعی چون نبع خویش است و معضلھ حرکت نور در علم فیزیک نوری یک تصور و خورشید فرض نکنیم زیرا خود نور م

توھم است و بھ ھمین دلیل دچار چندین فرضیھ متناقض است ھمچون موجی بودن نور و ذره ای بودن نور و . اینھا جملگی ادراکی غیرنوری درباره نور است یعنی ادراکی عدمی از نور است . خطی بودن نور و غیره

یعنی جھان ھستی در چشم . ریستن مستقیم و از روبرو بھ خورشید است کھ موجب کوری است یعنی حاصل نگ: و این ھستی اسفل السافلینی است کھ ھستی مبتال بھ نیستی است . بشر حاصل کوری او نسبت بھ جھان است

!دیدنِ ندیدن ست کھ حاصل ندیدن و کوری است پس مکانّیت و زمانّیت ھستی و نیز غیبت پروردگار ھر دو امری واحد ا - ۵ . این جھان کافران است و عدم پرستان و پرستندگان خدای خیالی و فوق آسمانی . کھ ای مؤمنان بگوئید :" در قرآن کریم می خوانیم کھ خداوند بھ مؤمنانش این دعا را تلقین می کند کھ - ۶

زیرا ھمھ خواستھ ھا و دعاھای آدمی برخاستھ از ."خدایا بر ما نظر کن نھ اینکھ خواستھ ھای ما را اجابت کن

PDF created with pdfFactory Pro trial version www.pdffactory.com

Page 4: cheshm khoda

4

زیرا انسان زیر نظر خداوند نیست و لذا . یعنی قحطی وجود . جھان عدم زده و اسفلی و ظلمانی و بی خداست محکوم بھ عدم و قحطی وجود است و بھ ھمین دلیل کل جھان ھستی ھم نمی تواند او را لحظھ ای بی نیاز کند

. سارت عدم برھاند و از قحطی وجود و ا مسئلھ دیگر اینست کھ جھان ھستی و از جملھ انسان مخلوق نیم نگاه خداوند است پس کامل نیست و یک - ٧

و لذا در چنین جھانی ھمھ امور بازی و بازیچھ است ھمانطور . ھستی برزخی است سرگردان بین بود و نبود حیات دنیا یا جھان مادی ھمان جھان نیم " . نیست حیات دنیا جز بازی و بازیچھ" کھ خود می فرماید کھ

. نگاھی است و نھ تمام نگاھی و اینست کھ خود خداوند بھ مؤمنانش تلقین دعای نظر را نموده است تا ھستی شان کامل گردد و چون - ٨

معنای و این. انسان کامل شود جھانش نیز از نگاه خود انسان کامل می شود و خداوند ھم دیدار می شود . است " نظر کرده " این ھمان انسان . انسان کامل است و جھان سرمدی و اعلی العلیین

اگر خود را در معرض گوشھ چشم او قرار دھیم ھم او را می بینیم و ھم جھان . جھان ھستی چشم خداست - ٩

نھ این جھانی کھ از یعنی خدا ھمان ھستی است ولی . و می بینیم کھ این دو یکی است .ا ھستی سرمدی ربلکھ کل جھان ھستی را چیزی جز وجود و جمال پروردگار و عرش و کرسی اش . کوری و ظلمت می بینیم

. نمی یابیم از این چشم می توان جھان . این جھان ظلمانی و اسفلی و عدم زده رایج در نزد بشر فقط چشم اوست - ١٠

پس باید نظری تمام و کمال از این چشم را طلب . ال اوست نوری و اعالئی و سرمدی را دید کھ حضور و جم !رّبنا انظرنا . نمود

کرند و : زمانی معلول ندیدن جھان است ھمانطور کھ خداوند در کتابش می فرماید کھ –جھان مکانی - ١١

. اند یعنی بھ ھستی ما روی نمی کنند و از جھان ھستی و ما بیگانھ . کورند و اللند و بازنمی گردند زمانی تمامًا علوم کورکورانھ و مبتالی بھ عدم است و مخّرب و –و لذا علوم و فنون و ادراک مکانی - ١٢

. یعنی علومی کافرانھ و ملحدانھ است علومی برزخی و اسفلی . خودبرانداز بر ھر : کھ می فرماید )ع(آنکھ چشمش گشوده شود بر جھان ھستی جز خدا نمی بیند ھمانطور کھ علی - ١٣

. چھ نظر می کنم اول خدا و سپس آن چیز را می بینم بھ این مثال می ماند کھ چون کسی در مقابل تو نشستھ باشد اول او را می یابی و سپس )ع(این سخن علی - ١۴

موجودات عالم ھستی ھر یک بھ مثابھ جزئی از . لباسھایش را و جواھرات و زیبائی ھای جزئی او را مثًال . ود پروردگار و عرش و کرسی اوست وج عرش او ھفت آسمان است و . جمال پروردگار ، عرش و کرسی او : کل کائنات دارای سھ بخش است - ١۵

. کرسی اش ھم عالم ارض و کھکشانھاست است کھ خداوند در ھر چیزی )ع(این حدیث کھ جھان ھستی چشم خداوند است در تصدیق این سخن علی - ١۶

پس نگاه خداوند در ھر شی ای حضور دارد و آدمی از ھمھ سو زیر نگاه . آنکھ خود آن چیز باشد ھست بی . خداوند است

آسمانھا عرش اوست . طبق کالم قرآن کریم ، خداوند نور زمین و آسمانھاست و نھ خود زمین و آسمانھا - ١٧

م خود خداوند و جمال اوست کھ بر زمین و و عالم ماده و کائنات و کرات ھم کرسی اوست و نور جھان ھستی ھ . آسمانھا مستقر است

PDF created with pdfFactory Pro trial version www.pdffactory.com

Page 5: cheshm khoda

5

ولی انسان الھی بعنوان خلیفھ . انسانِ حیوانی ، مخلوق نیم نگاه خداوند است ھمچون سائر موجودات - ١٨ . خدا مخلوق نگاه کامل و از روبروی خداوند است بھ مصداق دعای نظر در قرآن کھ ذکرش رفت

ست کھ عرش را بر خود حمل می کند و عرش بر از کرسی او عضوی شی ای ، عنصری ھر موجود و - ١٩

کرسی قرار دارد ھمانطور کھ آسمان بر زمین قرار دارد و بر باالی عرش حضور و جلوس پروردگار است کھ . می باشد ) زمین و آسمانھا ( نور عرش و کرسی

عرش کبیر آن عرشی است کھ بر کل . ی صغیر عرش ھاعرش کبیر داریم و عرش عظیم و بی نھایت - ٢٠

عالم ھستی از زمین و کرات و کائنات و آسمانھای ھفتگانھ مستقر است کھ پروردگار در قیامت کبرا از این مستقر است کھ ) جھان طبیعت ذرات و کرات ( عرش عظیم آنست کھ بر کل عالم ارض . عرش رخ می نماید

و اما بھ تعداد موجودات عالم ھستی از ذرات و کرات و کھکشانھا و . ست ھمان آسمان اول یا قلمرو ناسوت اآسمانھا ، عرش ھای صغیر وجود دارد و این ھمان عرشی است کھ پروردگار از آن از ھر چیزی بر اھل شھود

می فرماید کھ در ھر چیزی اول خدا را می بیند و سپس شیئیت آن چیز )ع(رخ می نماید و ھمان است کھ علی این انواع و درجات عرش ھای الھی بھ این وضوح و ساده گی معرفی می کھ و برای نخستین بار است . را

. شود پس ھر شی ای یک عرش و یک کرسی است کھ از آن شی خداوند بر انسان و جھان نظارت دارد و بر - ٢١

. اھلش رخ می نماید کھ خداوند از آن چیز بر انسان نظارت و شھادت دارد و اگر آدمی چیزی را می یابد و می بیند از آنست - ٢٢

. است کھ از اسمای وجودی خداوند است " شھید " این ھمان مصداق نام وجود آدمی نیز یک عرش و کرسی است و آن عرش کریم است چرا کھ خود می فرماید کھ بنی آدم را - ٢٣

بر پروردگار است و ھر کھ بر او در خویشتن و انسان کامل عرش اکرم و اعظم و اک. کرامت بخشیده است معرفت کامل یابد با چشمان پروردگارش از چشمان خویشتن جمال کریم و عظیم و کبیر پروردگار را در جھان

. بیرون درک و دیدار می کند و عین اهللا می شود کھ مسجود ھمھ موجودات عالم می گردد روبروی خداوند است و لذا او را در جھان دیدار می کند و انسان عارف واصل چشم باز و کامل و از - ٢۴

: است کھ " دعای نظر " مؤمنان ھم قادر بھ درک و دیدار جمالش از وجود انسان عارف ھستند و این تحقق !پروردگارا بر ما نظری کن

و آنکھ شھید . در قرآن کریم ، خداوند شھید در ھر موجودی است و محیط بر ھر موجودی طبق کالم خدا - ٢۵

در حضور خدا در خویشتن شود احاطھ خداوند را بر ھر چیزی درک و دیدار می کند و این درک رحمت الھی . است کھ ھمھ موجوداتش را در برگرفتھ است

اھل شھود چشم خداوند را در ھر موجودی بھ عینھ می بینند و از نور آن چشم موفق بھ درک جمالش بر - ٢۶

. د آن موجود می شون می درآنکھ فنا و شھید در پروردگارش در ذات خویش شد وجھ اهللا را در ھر موجودی و کل عالم ھستی - ٢٧

یابد یعنی سمت الھی ھر چیزی را درک می کند کھ بھ مثابھ قبلھ وجودی موجودات است کھ البتھ این قبلھ ای . روحانی است و نھ جغرافیائی

ز وجوه کریم وجھ اهللا است و لذا اھل شھود در نماز امکان لقاءاهللا دارند و و البتھ قبلھ نماز ھم یکی ا - ٢٨

. اینست کھ رسول اکرم فرموده است کھ نماز معراج مؤمن است

PDF created with pdfFactory Pro trial version www.pdffactory.com

Page 6: cheshm khoda

6

بر جمال ایشان ) ورود و سجود ( خود حضرت رسول نیز وجھ اکرم پروردگار است و لذا امر بھ صلوات - ٢٩ . شده است در قرآن کریم

آن نیز ھمانطور کھ کریم یکی از اسماء و صفات اوست یکی دیگر از وجھ کریم خداوندی است و خود قر - ٣٠

. فرموده است )ع(لذا پاکان می توانند در قرآن بھ لقاءاهللا برسند ھمانطور کھ امام رضا

عزیز و و چشم مجید و چشم ) آشکار ( یعنی قرآن کریم نیز چشم کریم پروردگار است ھمچنین چشم مبین - ٣١چشم حکیم و چشم عظیم و علی خداوند است ھمانطور کھ این اسمای الھی از القاب و صفات قرآن نیز ھستند

. کھ در قرآن مذکور است

بدین ترتیب ھیچ موجودی در جھان ھستی ھمچون قرآن جامع اینھمھ نگاھھا و چشم ھای قدسی و الھوتی - ٣٢وند عظیم و کریم و عزیز و حکیم و علی و مجید در قرآن است کھ ھر خداوند نیست و این بمعنای دیدار با خدا

یک از این دیدارھا واقعھ تجلی جمالھای پروردگار از درب اسمای اوست تا رسیدن بھ لقای جمال وحدانی .ھواهللا

ی ھستند براو بروز عارفان نیز در درجات تعالی و کمال و وصال از مظاھر اسمای الھی در عرصھ ظھور - ٣٣

طالبان لقای الھی در عالم خاک کھ برترینش تجلی علی العظیم و علی الکبیر و علی الحکیم و علی العزیز می پس عارفان نیز از مظاھر وجھ اهللا در عالیترین درجات تجلی و شھود در عالم خاک ھستند یعنی عین . باشد

.اهللا ھستند

ند کھ عرش را از آسمانھا بر زمین آورده اند و فرش پس عارفان نیز از مظاھر عرش الھی در عالم خاک - ٣۴ . نموده اند

. عارفان چشمان گشوده و کامل و از روبروی خداوند بر خلق می باشند - ٣۵

و عدم ھم جز وجود ازلی و قدیم . پس جھان ھستی حضور خداوند است کھ حاصل نظر اوست بر عدم - ٣۶ خداوند بر خویشتن است و اینست کھ خطاب بھ انسان نیز می پس جھان ھستی حاصل نظر. پروردگار نیست

تا خود را بھ عرصھ ظھور و حضور در جھان برسانید و دیدار . " چرا نظر بر خویشتن نمی کنید :" فرماید کھ . کنید کھ البتھ این دیدار ھمان لقاءاهللا است

می نماید و بر عرفان نفس وارد می شود پس آنکھ نظر بر خویشتن می کند و در نفس خود تأمل و تفکر - ٣٧

. عرفانی قرار گرفتھ است و این خلقت جدید یا زایش عرفانی است –بتازه گی در سرآغاز خلقت انسانی

آنکھ بر خویشتن خویش نظر می کند نھایتًا جز عدم نمی یابد و با نظر بر عدم بر آستانھ وجود و خلق - ٣٨این ھمان رجعت الی اهللا و درک . وند ازل در عرصھ قبل از خلق ھستی است این ھمان نظر بر خدا. نوین است

. نور عمائی حق است

و اما آنکھ بر خویشتن عدمی خویش نظر می کند کیست ؟ بی تردید خود خداوند است کھ از چشم انسان - ٣٩بر جریان پیدایش او شاھد بر عدم نظر می کند و او را بھ انسانیت الھی خلق می نماید و در این خلقش او را

این ھمان تکرار دگرباره نظر خداوند ) . قرآن . ( لقش شاھد گرفتیم انسان را در حال خلقش بر خ: می گیرد کھ : و البتھ این دو نیز یکی است کھ . بر خودش می باشد کھ موجب خلق انسانی بشر بعنوان خلیفھ خداست

. قرآن –اوست اول و آخر و ظاھر و باطن

و در این خلق عرفانی است کھ انسان از اسارت زمانیت و مکانیت و عدمیت و برزخیت و کوری و نسیان - ۴٠و خسران عصر نجات می یابد و بر ھستی سرمدی وارد می شود و از دنیا پاک می گردد و مقیم اکنون می شود

. کھ حضور پروردگار و مقام بصیرت است و شھود و وجود و توحید

PDF created with pdfFactory Pro trial version www.pdffactory.com

Page 7: cheshm khoda

7

آن . یا وجودی است یا عدمی . یعنی یا نوری است یا ظلمانی . اه آدمی نیز یا عاشقانھ است یا فاسقانھ نگ - ۴١

ب است نگاھی کھ بھمراه یاد خداوند و بھ نّیت دیدارش در جھان باشد نگاھی عاشقانھ و نوری و وجودی و طّیکتابش می فرماید کھ بر ھر چیزی و اینست کھ خود او در . و در غیر اینصورت فسق و ظلمانی و حرام است

. کھ یاد خدا جاری شود آن چیز حالل است در غیر اینصورت حرام و فسق است

چون آدمی خدا را در دلش یاد کند و این یاد بھ شوق دیدارش در جھان باشد این خداست کھ از چشم آدمی - ۴٢ . ی کریم او در عالم ارض است زیرا انسان عرش و کرس. می نگرد و جمالش در جھان دیدار می شود

ھر کھ بخواھد در آخرالزمان کھ قیامت پنجاه ھزار سالھ است جمال پروردگارش را دیدار کند دیدار می کند - ۴٣و این میزان کفر و ایمان آخرالزمان . و آنکھ شوق و امید دیدارش را ندارد کافر است بقول خودش در کتابش .

. است

انسان مشتاق دیدار خدا در حیات دنیاست و این شوق اساس و گوھره شریعت مؤمن آخرالزمان - ۴۴و در غیر اینصورت کل شریعت بستر نفاق است . آخرالزمان است کھ از اعضاء و جوارح آدمی جاری می شود

. کھ اشد کفر است

بروست کھ حضرت در آخرالزمان نگاه خدا بر بشر از بطن عالم ارض و طبیعت گشوده و کامل و از رو - ۴۵و این ھمان وقوع آخرالزمان ! وارد شده است ) عالم ارض ( پروردگارم بر آسمان دنیا : رسول اکرم فرمود

است کھ حیات و ھستی برزخی و عدمی و ظلمانی بشر را با تمامیت ھستی اش بھ بن بست و خودبراندازی می وی زمین ھمان عارفان واصل ھستند و نھایتًا امام و چشم خدا بر ر. کشاند تا انسان چشم بر چشم خدا بگشاید

. مبین در عرصھ ظھور جھانی اش

بشر کل تاریخ است زیرا منشأ نور ھستی بر عالم ارض وارد شده است ھمچون بشر آخرالزمانی کورترین - ۴۶ و خری و لذا فقط از چشم عارف واصل می توان از این کوری و کری. کوری حاصل از نگریستن بھ خورشید

. نجات یافت کھ ھمچون نور ماه است در قیاس نور خورشید

خداوند مقیم چشم انسان است و ھر گاه کھ آدمی او را قلبًا یاد کند جلوه ای از جمالش را در بیرون بھ آنی - ۴٧ . می بیند و این واقعھ عشق است

. ر عالم خاک منتھی از چشم آدمی پس عشق محصول دیدار خدا با خویشتن است در تجلیات گوناگون د - ۴٨

مجرای این دیدار است و شاھدی بر . بلکھ مشھد عشق است . پس انسان نھ عاشق است و نھ معشوق - ۴٩و لذا عشق سراسرش ذکر است یعنی بھ یادآوردن آن لحظھ نخستینی کھ خداوند از چشم فرد عاشق . این دیدار

. بر جمال معشوق نگریست و خود را دیدار کرد در درجات لقاء

و لذا عاشق و معشوق دچار اشد . شوق ، انسان باشد پس چرا متنفر و عدو می شود اگر عاشق و مع - ۵٠ . و این کل راز عشق بشری است . سوءتفاھم ھستند کھ خود را موضوع عشق می پندارند

و اینست کھ عارفان بر ھمھ عالم و آدم عاشقند زیرا جمال خداوند را در ھر موجودی شاھدند و این معنای - ۵١

. رفانی است و انسان کامل عوصال

. پس کمال آدمی جز در کمال بینائی نیست - ۵٢

. پس قلمرو کمال ھمانا وحدت وجود است و جز این کمالی نیست و رشدی نیست - ۵٣

PDF created with pdfFactory Pro trial version www.pdffactory.com

Page 8: cheshm khoda

8

پس وحدت وجود در آخرالزمان تنھا مذھب توحید در جھان است و مابقی مذاھب شرک و نفاق است زیرا - ۵۴ . خدا از عالم خاک است آخرالزمان عرصھ ظھور

. ھر شی ای در عالم ھستی جلوه ای از نگاه و چشم خدا بر خویشتن خویش است - ۵۵

. تعداد موجودات عالم ھستی انواع و درجات نگرش خداست - ۵۶

پس ھر موجودی یک چشم است با زاویھ دید و کیفیت نگاه و قدرت و شدت و حّدت عشق و رحمت - ۵٧ . خداوند بھ عدم

ھم یک . ھم یک ناظر است و ھم یک منظور . پس ھر موجودی ھم یک شاھد است و ھم یک مشھود - ۵٨

. و اوست شاھد و مشھود . کان شاھدًا مشھودًا : واجد است و ھم یک موجود کھ

این بزرگترین و . آنچھ کھ گفتھ شد ھرگز گفتھ نشده بود در تاریخ معرفت و کشف و شھود عرفانی - ۵٩ . انترین راز خلقت و ھستی شناسی و خداشناسی از آغاز تاریخ تا بھ امروز است عری

آنچھ کھ در این رسالھ می خوانید دیده شده است پس فلسفھ و عرفان نظری نیست بلکھ شھود بیداری - ۶٠

. است یعنی عین الیقین است

و پیروان بشری ابلیس کھ در پس در آخرالزمان حامی خدای نادیده و غایب کسی جز ابلیس نیست - ۶١خصومت غیرقابل آشتی با وحدت وجود و عارفان قرار دارند و در صف مقدم نبرد با ظھور جھانی امام زمان

. ھالک می شوند

امروزه در جھان ھستی مھربانترین و عریانترین و نزدیکترین و کریم ترین و مقّدس ترین چشم خداوند از - ۶٢ . قرآن ناطق و قرآن صامت : بر بشریت گشوده می شود کھ البتھ این دو یکی است وجود امام زمان و قرآن

امام زمان چشم بھ تمام و کمال گشوده خداوند و نگاه اکرم و اعظم و اکبر و اعلی و اقدس و اعّز و احّد او - ۶٣

. و چشم عارف ھم چشم امام بر مردمان است . بر عارفان است

زیرا در نمازش پروردگارش را دیدار ." نماز نور چشم من است " ی می گوید کھ رسول ما محمد مصطف - ۶۴پس نماز ، چشم محمد در اّمت است و از این چشم باید کھ پروردگار را دیدار کرد بشرط آنکھ در . کرده است

محمد ھم جز و می دانیم کھ درب ورود بھ . و این اساس اقامھ صلوة است ) صل نمود ( نماز بر محمد وارد شد و اینست کھ بی امام را . عارفی واصل و خدابین . علی نیست آنھم یک علی زنده یعنی یکی از علیین زمانھ

یعنی بی امام را نور چشم خدابینی در نماز نیست و این نماز ظلمانی است کھ . صلوة نیست بقول رسول خدا . موجب ضاللت می باشد

–" چنان بر نماز باش کھ گوئی دیدارش می کنی :" د مصطفی می گوید حدیثی از جمال رحمت خدا محم - ۶۵ھمان جمال امام حّی و پیر ھدایت است کھ صراط المستقیم ھدایت است کھ در دیدارش بر محمد " گوئی " این

. وارد می شوی و در محمد نور دیدار حق می یابی

است و ھویت و صورت بخشیده است کسی جز جمال آن نور رحمتی کھ ھمھ موجودات را در برگرفتھ - ۶۶ . پس جمال محمدی کمال لقاءاهللا در عالم خاک است . محمد نیست

و البتھ کمال و کل جمال محمدی را فقط انگشت شماری چون علی و فاطمھ و سلمان درک و دیدار می - ۶٧

پس او جمال رحمانی . تم بنده ای از بندگان محمد ھس: می گوید کھ )ع(کردند و بیھوده نیست کھ علی . پروردگار را در محمد دیدار کرده است و خود را عبد این جمال می خواند

PDF created with pdfFactory Pro trial version www.pdffactory.com

Page 9: cheshm khoda

9

عالم ھستی مخلوق رحمت خداست و لذا کل موجودات را رحمتش در برگرفتھ و صورت داده است و محمد - ۶٨

.رش نور لقاءاللھی استپس محمد کاملترین جمال در عالم ھستی است پس دیدا. ھم جمال رحمت مطلقھ اوست

در ھر چیزی جز خدا را نمی بیند بدین دلیل است کھ خدا را در جمال رحمانی اش کھ ھستی )ع(و اگر علی - ۶٩زیرا جھان . بخشی اوست دیدار کرده و می شناسد و چشمش بھ نور اهللا روشن شده و خدابین گشتھ است

. ھستی تعّین بسم اهللا الّرحمن الّرحیم است

چون عالم ھستی از نور نگاه رحمت مطلقھ پروردگار پدید آمده است پس فقط مھربانان و عاشقان در - ٧٠پس قدرت بینائی انسان از قدرت عشق و . سلسلھ مراتب رحمت قادر بھ درک و دیدار خدا در جھان ھستند عشق است و عشق پس ھستی شناسی علم . مھربانی است و این ھمان قدرت ھستی شناسی و خدابینی است

آیا چنین نیست ؟ . پس ھستی حاصل نگاه است . ھم محصول نگاه است

ھمان جھان " سو " این . است " بسوی خدای رحمان و رحیم " بسم اهللا الّرحمن الّرحیم در لغت بمعنای - ٧١ شناس می و انسان بمیزانی کھ اھل رحمت و عشق و ایثار است سوی ھستی را می یابد و ھستی. ھستی است

. گردد و جمال رحمان و رحیم را دیدار می کند کھ در عالم خاک ھمان جمال محمدی است

ھستی ھر ھمان چشم خداوند است کھ در منظرش)سوی خدای رحمان و رحیم ( بسم اهللا الّرحمن الّرحیم - ٧٢ . آن در حال پیدایش نوین است

. جھان ھستی عین خداست : رسول را درمی یابیم کھ از این منظر بار دگر تحقق و تصدیق حدیث - ٧٣

پس بیھوده نیست کھ قرآن کتاب بسم اهللا الّرحمن الّرحیم است یعنی کتابی است کھ چشم انسان با چشم خدا - ٧۴تالقی می کند و یا خدا از چشم انسان در قرآن بھ دیدار با خود می پردازد و بدینگونھ در قرآن لقاءاهللا رخ می

.دھد

و بدینگونھ است کھ بقول حّلاج اھل قرآن اھل قیامت است و ھر کھ بر قرآن وارد شد قیامتش برپا می - ٧۵ . شود و این حاصل لقاءاهللا است

چشم آدمی دارای چندین بطن و چندین مشاھده و چندین نور است کھ طبقات و تجلیات ھستی را درک و - ٧۶

ماده و جھان اسفل و ناسوت و برزخ است و چشم ظلمانی بشر است چشم صورت کھ چشم حس : دیدار می کند چشم روح کھ چشم . چشم دل کھ چشم رحمت و جبروت است . چشم ذھن کھ چشم خیال و ملکوت است .

و چشم ذات کھ چشم خداست و چشم علیین است کھ . الھوت و چشم محمدی است کھ چشم عرش بین است . چشم خلیفھ خدا و امام زمان است

و . محمد فاتح چشم الھوتی و روحانی در بشر است و علی ھم فاتح چشم ھاھوتی و ذات بشر است - ٧٧

. بواسطھ این دو چشم است کھ قیامت برپا شده است و علی را برپاکننده قیامت دانستھ اند

روردگارش را بھ اینست کھ بی علی نمی توان خداوند را دیدار کرد و اصًال خود محمد ھم در معراجش پ - ٧٨ . جمال علوی دیدار نمود

. ھر کھ خدا دید خودش خدا شد . پس ھر کھ چشم خدابین یابد جمال خدائی نیز می یابد - ٧٩

. ھر انسانی ھمانست کھ می بیند - ٨٠

PDF created with pdfFactory Pro trial version www.pdffactory.com

Page 10: cheshm khoda

10

پس جھان برای تماشا آفریده شده . جھان برای چشم آفریده شده است زیرا از چشم خدا آفریده شده است - ٨١ . و این جھان خود چشم خداست . است تماشای جمال آن چشمی کھ جھان را آفریده است

خداوند نور زمین و آسمانھاست پس خداوند ھمان واقعھ دیدن است چون آدمی بواسطھ نور می بیند و - ٨٢

. آنچھ را ھم کھ می بیند جمالھای نور است و نور جمالھا

و عدم نھ قابل فھم است و نھ بھ زیربنای وجود ق و دخالت عشق درفلسفھ وحدت وجود بدون حضور عش - ٨٣ مثل فلسفھ ابن عربی و وحید می رسد و بلکھ بھ اشد ثنویت و دیالکتیک وجود و عدم منجر می شودت

.مالصدرا

و برای درک عشق در وحدت وجود بایستی چشمی بینا داشت و بینائی را اساس این مذھب قرار داد و - ٨۴و چنین واقعھ ای جز در آثار اینجانب . ھیم و ارکان این مکتب را بایستی بر محور لقاءاهللا بسیج نمود ھمھ مفا

. در اثر ھیچ فیلسوف و عارفی رخ نداده است

غایت فلسفھ و حکمت الھی درک نبوتھاست ولی درک امامت بدین وسیلھ محال است و اینست کھ ھمھ - ٨۵ از تبیین توحیدی وجود امام و امامت طفره رفتھ و یا بھ ھذیان افتاده اند فلسفھ ھای موسوم بھ فلسفھ شیعی

تا آنجا کھ وجود امام را برای ھدایت الھی امری غیرضروری می داند و این توجیھ ناتوانی . چون مالصدرا مبرا فلسفھ مالصدراست کھ اصل امامت در تشیع را ممتنع ساختھ است و لذا اسفار اربعھ را از فلسفھ شیعی

این تفاوت بین چشم و . و بیھوده نیست کھ عرفای اھل سنت بھ تشیع نزدیکترند تا فالسفھ شیعی . می سازد . زیرا امام عین اهللا است و وجھ اهللا و نوراهللا . گوش است

و اینست کھ عصر فلسفھ بھ پایان آمده است زیرا . مذھب آخرالزمان مذھب چشم است یعنی عشق عرفانی - ٨۶ . سفھ مذھب گوش و شنوائی است فل

یعنی فقط آن صورتی از جھان کھ در آن خداوند رؤیت می –قرآن " ھمھ چیزھا نابود است اال روی او " - ٨٧شود باقیست و مابقی وجوه محکوم بھ فناست یعنی آنچھ کھ حیات دنیا و جھان محسوسات محض و مادیات

. آن اطالق می شود نابود است و صورت توحید باقیست نامیده می شود و قانون علیت خیر و شری بر

بھر سو کھ رو :" از طرفی دیگر در قرآن می خوانیم کھ ھمھ وجوه و صور جھان ھمان وجھ اهللا است کھ - ٨٨آری برای اھل شھود خداوند در ھر سو و در ھر چیزی ھست و ھر چیزی آیتی از اوست ." کنید سوی خداست

آیت اللھی در ھر سمت و سوئی ھست و باقی می ماند و سمت خدا سمت خاصی نیست یعنی آن صور و ادراک . بلکھ نگاه خاصی است و این نگاه جاودانھ است و ھر آنچھ کھ از آن دیده می شود

این آیھ از قرآن نیز در تصدیق موضوع مورد بحث " ھر چیزی بر شکل و صورت خودش عمل می کند " - ٨٩

زیرا ھر چیزی ھم چشم خداست و ھم . لت جمال است کھ حاصل اصالت نگاه می باشد این مکتب اصا. است جھان ه الھی است چرا کھ خداوند با نظرشمشھود این چشم است و فعالیتھای وجود ھر چیزی حاصل این نگا

بھ . ود را آفریده است و فعالیتھای جھان وجھی از خلقت جھان است کھ از ذات نگاه الھی در جھان القاء می ش . بیان دیگر این مکتب اصالت زیبائی است

یعنی . آنچھ کھ می ماند و یا نابود می شود دیدگاھھا و نگاھھا و زاویھ ھای دید و آفاق مشاھده است - ٩٠

. انواع نگرش ھا و بینش ھا است کھ می ماند یا نابود می شود و نیز انواع مناظر و مشھودات و منظورات

مال و مناظری کھ می مانند یا نابود می شوند چیستند ؟ آن صور و ج - ٩١

آن نگرش و بینش ھائی کھ می مانند یا نابود می شوند کدامند ؟ وجوه الھی کدامند ؟ - ٩٢

PDF created with pdfFactory Pro trial version www.pdffactory.com

Page 11: cheshm khoda

11

وجیھ الھی کسی " . ای وجیھ الھی ما را نیز در نزد خدا شفاعت کن " در دعای توسل می خوانیم کھ - ٩٣ . ھ و خود یکی از وجوه الھی است است کھ در وجھ خدا قرار گرفت

کسی است کھ سمت و سوی خدا را یافتھ است یعنی خدابینی را آموختھ و چشم خدا را در " وجیھ الھی " - ٩۴

پس این یک مقام بینائی و شھودی است و درجھ ای و کیفیتی از نگرش و بینش است . جھان کشف کرده است . زیرا فقط با چشم خدا می توان خدا را دید . ھم نامیده اند ) م خدا چش( و لذا چنین انسانی را عین اهللا .

پس انسان وجھ اللھی انسانی صاحب چشم وجیھ الھی است یعنی چشمی دارای قدرت تسبیح و تنزیھ و - ٩۵تقدیس جھان است تا از جھان ھستی مکان زدائی و زمان زدائی و حدود زدائی کند تا از عالم موجودات بھ عالم

. وجود برسد و این وجھ اهللا است

. چشم وجھ اللھی چشمی ساجد و ذاکر است - ٩۶

. وجیھ اهللا کسی است کھ بھ عصمت و طھارت چشم رسیده است و این کمال عصمت و طھارت است - ٩٧

عصمت و طھارت نگاه بمعنای آنست کھ حّس تملک و تصرف از چشم پاک شده باشد و این مقام بی - ٩٨ . ست و مقام عین اهللا نظری ا

. و چشمی بھ مقام بی نظری و عصمت می رسد کھ در جستجوی دیدار با پروردگارش باشد - ٩٩

از آنجا کھ انسان ذاتًا خلیفھ خداست پس عین اهللا ھم ھست و بمیزانی کھ در وادی معرفت نفس بھ - ١٠٠ . ردار می شود جستجو و درک حضور خدا در خویشتن است از چشم و نگاه الھی برخو

این . بھ مثابھ دجال ھستی و دجال معرفت است ) space – time( زمانی –ھستی شناسی مکانی - ١٠١

. ھستی و معرفت ظلمانی است و ھمان درک اسفل السافلین است در معنای قرآنی آن

. ن نیست زمان جز بھ نور نگاه خداوند یا عارفی واصل ممک–و خروج از این ظلمات مکان - ١٠٢

این کالم خدا " انسان را در مقام اعالئی خلق کردیم و سپس او را بھ درک اسفل السافلین تبعید نمودیم " - ١٠٣ . زمان است –در قرآن بمعنای ابتالی انسان بھ مکان

. درک اسفل السافلین ھمان کوری انسان است - ١٠۴

ائی یافت و این رسالھ عالیترین نوع ذکر برای این رھائی و از این کوری فقط بھ قدرت ذکر می توان رھ - ١٠۵ . است

این تذکر در قرآن بارھا درباره امر خلقت ازلی و بسیاری از وقایع ماورای طبیعی و " آیا نمی بینی ؟ " - ١٠۶

ز و فقط از منظر حقایق این رسالھ است کھ این را. قیامت بکار رفتھ است و از عجایب و اسرار قرآن است قرآنی مفھوم و تصدیق می گردد زیرا چون چشم حقیقی و نورانی در انسان باز شود ھمھ تاریخ ھستی در

این تذکر حیرت آور خداوند . اکنونیت درک و مشاھده می شود و اول و آخر و ظاھر و باطن جھان نقد می گردد مثًال این آیھ کھ . تاریخی نیست – زمانی–در کتابش دال بر این حقیقت است کھ جھان ھستی واقعھ ای مکانی

آیا نمی بینی کھ ھر آنچھ در زمین و آسمان . آیا ندیدی کھ خداوند زمین و آسمانھا را بھ آنی از عدم آفرید : .... آیا ندیدی کھ خداوند با اصحاب فیل چھ کرد و . است خداوند را تسبیح می کنند

این شعر منسوب بھ موالنا بیانی دیگر از وجود انسانی بینا "تا صورت و پیوند زمین بود علی بود " - ١٠٧

. در جھان است

PDF created with pdfFactory Pro trial version www.pdffactory.com

Page 12: cheshm khoda

12

این حدیث قدسی " از زمانی کھ حضرت آدم در خلقت در میان آب و گل بود محمد مصطفی نبی بود " - ١٠٨

. نیز بیان دیگری از حقیقت بی مکانی و بی زمانی جھان است

مضاعف حاصل از زندگی بشر ھم دچار ظلمت و پستی و فساد حتی نگاه ظلمانی و اسفلی هامروز - ١٠٩صنعتی شده است ھمچون آلوده گیھای نفتی ، امواج رادیوئی و ماھواره ای و تشعشعات رادیوآکتیویتھ و تشعشعات فوق جوی حاصل از سوراخ شدن الیھ اوزون و امثالھم موجب کوری مضاعف بشر آخرالزمان است

بھ یک فرھنگ جھانی گشتھ کھ بصورت استفاده از عینکھای گوناگون خودنمائی می و اراده بھ ندیدن تبدیل. . د و لذا کوری و بینائی یکسان استو این بدان معناست کھ دیگر چیزی دیده نمی شود و ارزش دیدن ندار. کند

عصر معرفت سمعی بھ پایان رسیده است و فقط معارف شھودی و بصری بیانگر حقایق انسان - ١١٠

و بیھوده نیست کھ انسان مدرن غریزتًا بسوی رسانھ ھای بصری می رود و از رسانھ ھای . آخرالزمان ھستند و از ویژه گی آثار . این بمعنای پایان تاریخ فلسفھ نیز ھست و آغاز عرفان شھودی . سمعی بیزاری می جوید

ست و نھ تجزیھ و تحلیل ھای بنده نیز شھودی و بصری بودن معارف آن است زیرا حاصل مشاھدات من ا. و لذا ھر خواننده ای چون آثارم را مطالعھ می کند گوئی در حال تماشای یک فیلم است . منطقی و علیتی

عرفان من تنھا عرفان تمامًا شھودی در کل تاریخ عرفان جھان است آنھم نھ عرفانی شاعرانھ بلکھ عرفانی .و او در ھر چیزی شھید است. نوک قلم من چشم خداست . ت جاری تمامًا مبتنی بر عقالنیت و شریعت و واقعی

اگر بگوئیم کھ خداوند ھست و سائر مخلوقاتش از جملھ انسان ھم جدای از او ھست در اینجا آشکار - ١١١

در حالیکھ مخلوقات خدا شریک وجودش نیستند بلکھ . دچار شرک وجودی شده ایم کھ اساس ھمھ شرکھاست این امر شامل حال صفات . و این یعنی وحدت وجود کھ تنھا راه نجات از شرک است . عین وجود اویند

یعنی مخلوقات خدا و از جملھ آدمی در ھیچ صفتی ھر چند ناچیز با خداوند شریک . پروردگار نیز می باشد این . اترین است یعنی نمی توانیم بگوئیم کھ آدمی مھربان و دانا است ولی خداوند مھربانترین و دان . ندنیست

بلکھ مخلوقات خدا مظھر صفات اویند و آدمی ھم . عین شرک صفات است کھ در اکثر مذاھب حضور دارد یعنی خداوند در خارج از جھان ھستی . خداوند از مخلوقاتش معرفی می شود و الغیر . مظھر ذات اوست

چشم خدا نیست بلکھ گوش و ھوش جھان ھستی فقط. نیست و اگر چنین باشد عین شرک وجود و صفات است جدا کردن خداوند از جھان اساس شرک است کھ بھ نفاق می انجامد کھ . و دست و اراده و فعل و اقتدار اوست

جھان یعنی خارج از . ر دور می خوانند کافران خداوند را از جای بسیا: اشد کفر است کھ ھمو فرموده کھ این اساس کفر و شرک و نفاق می باشد کھ بر ھمھ مذاھب رسمی و. ھستی و اساسًا خارج از وجود خویش

جز خدا وجود ندارد و ھر چشم و گوش و دستی ھمانا چشم و گوش و دست خداست و ھر . جھان حاکم است و چون انسان مظھر ذات اوست ھر کھ بر . و این خلقت جھان بدست اوست . فعل و حادثھ ای نیز از اوست

و لذا تحقق دعای نظر ھمان سیر و سلوک . ا کرده است و خداوند بر او نظر کرده است خود نظر کند روی بخد . صدق اهللا العلی العظیم . عرفانی و معرفت نفس است و منشأ این نظر الھی ھم پیر و امام ھدایت است

PDF created with pdfFactory Pro trial version www.pdffactory.com