333
رمان عشق اولم شکست آخرم| " ساناز" بر کارجمن انwww.negahdl.com مراجعه کنیده دانلود بیشتر به نگالود رمان برای دان1 رمان عشق اولم شکست آخرم| " ساناز" بر کارجمن ان نودهشتياwww.negahdl.com نگاه دانلود مرجع دانلود رمان مقدمه: دلم ميگيره هر روزي کهيبينم م توري دلگي دارميرميم م از وقتي سراغم روري نميگي

dl.skin98.irdl.skin98.ir/Eshgh Avalam Shekast Akharam (skin98.ir).pdf · 2021. 1. 2. · نمجنا ربراک " زاناس " | مرخآ تسکش ملوا قشع نامر دینک

  • Upload
    others

  • View
    24

  • Download
    0

Embed Size (px)

Citation preview

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    1

    نودهشتيا انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com

    رمان دانلود مرجع دانلود نگاه

    :مقدمه

    دلگيري تو ميبينم که روزي هر ميگيره دلم

    نميگيري رو سراغم وقتي از ميميرم دارم

    http://www.negahdl.com/http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    2

    غمبارم چشماي اين با دزديدم تو از رو نگام

    ....دارم دوست چشماتو چقدر که بدوني نميخواستم

    دوست خيلي را ام زندگي! تجربي ي رشته.... دبيرستان دوم سال. هستم ساله شانزده دختري پدرم.... جانم از تر عزيز برادر و مهربانم مادر و پدر... هستم نفره چهار اي خانواده عضو. دارم

    فرش ي مغازه چند داراي. است آزاد پدرم شغل... دارد سال چهل مادرم و سال پنج و چهل حدود را بقيه و ميکند اداره خودش را ها مغازه از يکي...است ادبيات معلم مادرم و تهران در فروشي

    . دارد سن سال دو و بيست و اِليار اسمش... برادرم اما و. است سپرده معتمدي هاي انسان دست هب... است عميق و زياد خيلي بهش نسبت ام عالقه... داريم ديگر هم با نزديکي و خوب ي رابطه ...ميشوم ديوانه ، نبينمش روز يک اگر که طوري

    ***

    و ايستادم آينه جلوي. بستم هاشو دکمه هولکي هول. ميشد ديرم داشت... کردم تنم مو مانتو ملبا به لب برق يه فقط. انداختم سرم روي شال يه... کردم مرتب و جمع و لختم و مشکي موهاي

    مک هاي ابرو و سفيده صورتم پوست... ست زيبا ام چهره. انداختم خودم به آينه تو نگاهي... زدم از.... زهسب چشمام... چشمانم اما! دارم گوشتي ولي کوچولو بيني لخته و مشکي موهام. دارم پشتي ...چشمامم عاشق ، صورتم اجزاي

    ساعت امروز! بود تولدش آخه. کنم سورپرايز و مامان بود قرار امشب.... بود شده دير خيلي ديگه... .بگيرم کادو يه ش واسه تا خريد مرکز ميرفتم تر زود چه هر بايد.... برميگشت مدرسه از چهار

    ها مغازه... بود آشوب دلم ، ظهر تو خودشم تهران هاي خيابون خلوتي تو و بيرون زدم خونه از زود مجلسي زيباي هاي پيراهن... ايستادم فروشي لباس بوتيک يه جلوي... بودند باز توک و تک

    ، ودب تور کال کمرش که مجلسي بوليز يه باالخره ، ساعت نيم حدود از بعد... رفتم داخل... داشت يط رو خيابان عرض ميخواستم... شدم خارج بوتيک از حساب تسويه از بعد... خريدم مامان واسه

    .....که برم ديگه سمت به و کنم

    :گفتن پرت و چرت به کرد شروع... ترمز رو زد پام جلو ماشيني

    برسونمت؟ ميدي افتخار ميري؟ کجا خشگله؟ خانم_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    3

    :گفت ديگري و

    !ايه تيکه خوب چه_

    هم يکي و کنارش هم يکي ، بود نشسته رول پشت که يکي نفرن؟ چند ببينم تا برگردوندم و سرم ....کردم طي و خيابون طول.... پشت

    !ميکنه ناز خانم_

    ونچ نميدادم بهشون جوابي هيچ... بره و بگيره گازشو کاش.... بود افتاده وجودم تو بدي استرس !برداره زمين رو از و نسلشون خدا! ميشن تر رو پر ميدونستم

    ...اما.! ..ديگه شدن بيخيال حتما ديگه گفتم و کشيدم عميقي نفس ، نمياد ماشين ديگه ديدم

    ماشين سمت به و من داشت... برگشتم سمتش به هراسان. شد کشيده يکي توسط دستم :کشيدم جيغ بلند... ميکشيد

    ....عوضي آشغال کن ولم_

    !داري هم نازي صداي چه_

    :ميزدم فرياد و ميکوبيدم اش شونه به کيفم با.... بودم کرده بغض

    !خدا رو تو.... کن ولم مادرت جون_

    :گفت و داد بهم تکوني

    !شو خفه_

    ارهپ کادو کاغذ... زمين رو افتاد ، بودم گرفته مامان واسه که لباسي... کرد پاره و خريدام ي کيسه هاگ يا... نبود خيابون تو کس هيچ... بود من از تر قوي اون ولي ميکشيدم عقب به و خودم... شد يا و بشه کشيده تباهي به دختر يک ي آينده که نداشت اهميت واسشون يا... نميومد جلو بود هم

    :گفتم دلم تو لحظه همون... کرد باز و ماشين در... ميترسيدن

    ...!کن کمکم زهرا فاطمه خاطر به ، خدا اي_

    :زد فرياد بلند يکي... شنيدم رو ماشيني الستيکاي جيغ صداي

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    4

    فاطمه؟..... فاطمه؟_

    داص و من داشت پسري يه... کردم نگاه صدا سمت به و برگشتم.... منم مخاطبش کردم احساس :گفت بود نشسته رول پشت که کسي... ميزد

    .بريم بيا ، ميشه شر.... اومد ناموسش! کن ولش امير_

    هک همين.... کرد ولم ، کنه ماشينم سوار زور به ميخواست و بود گرفته بازوم از که پسره اون و تدس به کجا از و اعتماد حس اين نميدونم. دويدم پسره اون ماشين سمت به زود ، شد آزاد دستم

    ...افتادم هق هق به و ترکيد بغضم... شدم خيره رو به رو به و بستم و در آوردم؟

    خانم؟ نيوفتاد براتون که اتفاقي_

    :گفتم و گرفتم باال و سرم

    ....داديد نجاتم که ممنون واقعا.... نه_

    !نکردم کاري که من_

    افتاده و بودم گرفته مامان براي که بوليزي و تر جلو رفت.بودم ترسيده خيلي.... شد پياده ماشين از و ماشين و کرد باز و در... اومد ماشين سمت به و برداشت زمين رو از ، خيابون ي گوشه بود

    :گفت و داد لباس به تکوني... کرد پارک اي گوشه و ماشين و رفت تر جلو کمي. داد حرکت

    ....نشده پاره! سالمه_

    ...بود غمناک نگاهم.... کردم نگاهش تشکر با... گرفت سمتم به و

    ...ممنون_

    !بگيرم کادو کاغذ يه ت واسه برم من ، ماشين تو بشين_

    ...نيستم زحمت به راضي... نه_

    .نيست زحمتي... نه_

    ودز که نکشيد دقيقه يه به. زدم و در قفل ، رفت اينکه از بعد ، ترسم از... شد پياده ماشين از و .کردم تشکر... گرفت سمتم به رو کادو کاغذ... نشست اونم و کردم باز و در... برگشت

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    5

    برادرم ها وقت بيشتر و ام دانشجو خودم! داريم تحريري لوازم ي مغازه جا اين برادرم و من_ !ميگردونه رو مغازه

    :گفت بعد و زد استارت

    کجاست؟ تون خونه_

    ...تر پايين کوچه تا چهار سه_

    :گفت و کرد نگاهم تعجب با

    هستيم؟ ام محلي هم پس! عه_

    کوچه سر... باشه سالش يک و بيست ، بيست ميخورد بهش... نگفتم چيزي ديگه و زدم لبخندي :گفت و کرد ام پياده مون

    !بيرون نيا تنها ظهر لنگ وقت هيچ باشه هواستم! دارم هواتو اينجا از من برو تو_

    :گفتم و دادم تکون باشه ي نشونه به و سرم

    ...مرسي! ممنونم واقعا_

    :گفت و زد ريشش ته به دستي

    ... نداشت قابلي_

    شده پاره کيفمم بند. رفتم خونه سمت به بدو ترسم از... کردم خداحافظي و شدم پياده ماشين از .داد رفتنش از خبر و اومد الستيکاش جيغ صداي ، شدم که حياط وارد! نگذره ازشون خدا... بود

    و در...کنم فراموش کاش! نميره چشمام جلو از صحنه اون هنوزم! دويدم و حياط طول بغض با هب آرامش و امنيت احساس... کشيدم عميق نفس. دادم تکيه در پشت به و کوبيدم هم به محکم ... بود راحت خيالم و بودم خونه ديگه. آوردم هجوم سمتم

    :داد جواب بوق سه از بعد... گرفتم و اِليار ي شماره. کشيدم خونه روي و سر به دستي

    جانم؟_

    ...سالم! بال بي جونت_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    6

    خبر؟ چه! گلم خواهر سالم_

    مياي؟ کي سالمتي؟_

    !راهم تو... شده تموم کالسم تازه_

    !منتظرتم که بيا تر زود پس_

    شده؟ خبري_

    آره_

    چي؟_

    ...حاال_

    .ام خونه ديگه ساعت نيم تا باشه_

    خونه تو تايي دو ، ميرفت سرکار مامان که هايي روز... شديم بزرگ هم با اليار و من گي بچه از بهتر رو زندگي ، شديم که تر بزرگ. ميکرد مراقبت ازمون عمه هم وقتا بعضي. بوديم تنها

    ...داشتيم مادرمون و پدر از دوري به عادت گي بچه همون از. فهميديم

    بود نيم و دوازده ساعت! بادمجون دلمه... کردم درست و مامان ي عالقه مورد غذاي. بگذريم اوف !مگذارش سپاس هميشه...گرفتم ياد گلم ي عمه از رو آشپزي که بگم اينم... اومدم مدرسه از که

    !ديگه الياره خوب گفتم بعد اما ترسيدم اول... اومد در صداي که بودم کشيده دراز کاناپه روي

    کجايي؟ آيالر آيالر؟_

    .اينجام... داداش بله_

    ...اومد سمتم به

    داداشي سالم_

    ...ريخت هم به و موهام و اومد نزديکم

    !خونه تو انداختي راه غذايي بوي چه! وروجک سالم_

    :گفتم و زدم لبخندي

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    7

    چندمه؟ امروز_

    :گفت متفکرانه و آورد در تنش از و کتش

    !باشه پنجم کنم فکر... اوم_

    :گفتم و برگشتم سمتش به کالفه

    روزيه؟ چه پنجم خوب_

    بابا؟ و مامان ازدواج سالگرد_

    و؟_

    چي؟_

    !مامان تولد_

    !تو داري اي حافظه چه! اوووه_

    ...بميرم برم بايد نباشه يادم هم رو ها روز اين ديگه... ماشااهلل بگو_

    ديدي؟ تدارک همينه واسه_

    ...اوهوم_

    !ايول_

    ! يجاي بودن رفته بابا با. گرفت خبر و زد مامان به زنگي يه اليار! نشد مامان اومدن از خبري ديدم ! حالشون به خوش

    ندليص روي ، بزنه پيانو بود قرار که اليار... شد بلند اف اف صداي که بود شب هشت ساعت دقيقا آرامش آهنگ چه! فضا تو پيچيد هم موزيک صداي ، در شدن باز با... نشست ش مخصوص

    ...بود بخشي

    :بابا

    خبره؟ چه اينجا دخترم؟ آيالر؟_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    8

    اباب به چون بود شده متوجه خودش مامان انگار...بوسيدم جفتشون روي از و رفتم جلو لبخند با ...کرديم سپري و زمان خوشي به هم کنار ، اونشب... داد توضيح

    خسته اونقدر! موندم جام توي اي لحظه و کردم خاموشش...شدم بيدار خواب از گوشيم آالرم با! ديدممي رو بود افتاده برام ديروز که اتفاقي خواب همش! بخورم تکون جام از نميتونستم که بودم

    گهدي ميوفتاد؟ برام اتفاقي چه االن ، بود نداده نجاتم پسره اون اگه واقعا! وحشتناک کابوس يه !بشم راحت آبرويي بي اين از تا ميکشتم و خودم درجا ميديدم؟ رو زندگي خوب روي

    دخترم؟ بيداري آيالر؟_

    :گفتم و نشستم تخت روي حال بي

    .بيدارم! مامان بله_

    :گفت لبخند با و شد اتاقم وارد

    !خير به صبحت! سالم عليک_

    :گفتم و زدم لبخندي

    !خير به هم شما صبح! ســـالم_

    سالم همه به... رفتم آشپزخونه سمت به روم و دست شستن از بعد و کردم مرتب و تختم روي رو من و رفت ميکرد تدريس که اي مدرسه به مامان ، صبحانه خوردن از بعد و گفتم خير به صبح

    ...رسوند مدرسه به اليار هم

    :گفت اليار که بوديم مدرسه در جلو

    صبح روز هر که داره دوستش پسرش دوست چه! حالش به خوش مگن همه االن! ميکنيا حال_ !مدرسه ميرسونتش

    :گفتم و زدم بازوش به مشتي

    ....داداشمي تو که ميدونن همه! مسخره_

    ...ديگه کن تور واسم و خوشگل دختراي از يکي! بهتر چه پس! عه_

    ...شدم پياده و کردم باز و ماشين در

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    9

    خداحافظ ميگي؟ چي نيست معلوم صبحي اول. سالمت به برو_

    آيالر؟_

    بلــــه؟_

    داري؟ پول_

    !آره_

    !فقيرم که من! حالت به خوش_

    :گفتم و برگشتم سمتش به خشم روي از

    ....ديگه برو اح! آره کالس؟ سر برسم دير ميخواي تو انگار_

    :گفت و خنديد

    ...خداحافظ! باش خودت مواظب_

    ...رفت و گرفت گازشو و

    ***

    نتظرم ميشد، دستيم بغل و صميمي دوست که نيال... کردم جمع و وسايالم ، خورد که مدرسه زنگ :گفت و کرد نگاهم

    !سرم ريخته کار تا هزار که باش زود_

    شده؟ چي_

    !ميخوام هم گرته و کنته مداد... دارم طراحي کالس امروز_

    ...بگير راه سر خوب_

    ! بکنم و کار همين ميخوام_

    ...رفتيم پايين ها پله از هم با و انداختم دوشم رو و پشتيم کوله

    !بگيرم مغازه اين از بيا_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    11

    مه طرفش يه و بود کتاب کال طرف يه! بود فروشگاه ، سهله که مغازه... شديم مغازه داخل هم با و سهقف توي که رو هايي کتاب داشتم.. رفتم ها کتاب ي قفسه سمت به! ميفروختن تحرير لوازم

    لندب و سرم! ديدم خودم روي رو نگاهي سنگيني احساس لحظه يه که ميکردم نگاه و بود گذاشته :گفت و اومد جلو... ميکردم نگاهش داشتم تعجب با... کردم

    !سالم_

    ...اينجا شما. سالم_

    :گفت و زد لبخندي

    !داره فروشي تحرير لوازم ي مغازه برادرم که گفتم_

    ...کردم نگاه بود دستم توي که کتابي به و انداختم پايين و سرم

    !فهميدم! اوهوم_

    :گفت که چيه؟ موضوعش ببينم تا ميزدم ورق

    !قشنگه_

    :گفتم و گرفتم باال و سرم

    چي؟_

    :گفت و زد لبخندي

    !تونه دست که کتابي_

    :گفتم و انداختم باال و هام ابرو

    !آهان_

    :گفت که جاش سر بزارم ميخواستم

    !خودتون واسه برداريد_

    !ممنون_

    !شما براي من طرف از قابل نا ي هديه يه... تعارف بي_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    11

    :گفتم هم باز اما کردم نگاهش تشکر با

    !ندارم الزمش آخه_

    :ميداد و جوابم چيز يه ميگفتم چي هر

    !مياد خوشتون مطمئنم.... برداريد شما_

    ميشه؟ قدر چه حاال_

    !من طرف از ناقابل ي هديه يه که گفتم_

    :گفتم و زدم لبخندي

    !هستم شما مديون و جونم جوريشم همين. کنم قبول جوري اين نميتونم آخه_

    :گفت و هم تو رفت اخماش

    .... ميکرد رو کاري همچين بود من جاي هم اي ديگه کس هر.... نزنيد رو حرفي همچين ديگه_

    ... کردمي اصرار داشت که اينم حاال!نبودم تعارف اهل زياد.کيفم تو گذاشتم و کتاب و کردم تشکر :گفت و اومد سمتم به نيال

    ...بريم_

    ...شديم خارج فروشگاه از نيال با و کردم خداحافظي

    ميگفت؟ چي پسره_

    !داد کتاب بهم هيچي_

    دليل؟ بي_

    ...آره_

    !هستم شما مديون و جونم گفتي که شنيدم خودم_

    :گفت نگراني با بعد و

    آيالر؟ شده چي_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    12

    !دادم توضيح براش و جريان و کشيدم عميقي نفس

    ***

    ودب هفت ساعت نزديکاي هم بابا! نبودم تنها ديگه... خونه بود اومده هميشه از تر زود مامان امروز :گفت که بودم نشسته کنارش... بردم و ريختم چايي براش... خونه رسيد که

    !بياد کن صدا تو مادر برو_

    ...رفتم اتاق سمت به

    مامان؟_

    جانم؟_

    !داره کارت بابا بيا_

    کار؟ چي_

    :گفتم و انداختم باال اي شونه

    !نميدونم_

    ...اومد هم مامان اي لحظه از بعد. بابا پيش برگشتم و

    آقا؟ امير بله_

    !بهم بود زده زنگ باقري امروز_

    خب؟_

    !سفر بريم خانواده با تعطيله که رو روزي سه دو اين گفت_

    ...خوبيه فکر_

    !باشي داشته خبر که گفتم... فرداست واسه قرارمون_

    صبح؟ فردا_

    ... آره_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    13

    :پرسيدم

    کيه؟ باقري بابا_

    !منه دوستان از يکي_

    ديدمش؟ حال به تا_

    !بودي بچه که وقتي... آره_

    ...نمياد يادم که من_

    :گفت و زد لبخندي

    !بيني مي فردا_

    ، ميرسيد نظرم به که چيزي هر... کردم لباس از پر مو کوچيک چمدون و رفتم اتاقم سمت به ! برداشتم

    ***

    ! يکنيمم حرکت اونجا از بعد و اونا ي خونه سمت ميريم ميگفت بابا... نشستم ماشين تو آلود خواب ....اح بيوفتيم؟ راه صبح شش ساعت داشت دليلي چه آخه

    به و شديم پياده ماشين از. ايستاد ماشين دقيقه ده حدود از بعد. ميکردم نگاه بيرون فضاي به رو و شالم! کرد عليک و سالم و رفت مردي سمت به بابا.رفتيم بودن منتظرمون که افرادي سمت :گفت سالي ميان مرد سمت من ديدن با بابا!... بابا پيش رفتم و کردم درست سرم

    !بابا دختر از اينم_

    :گفتم و رفتم جلو لبخند با

    ...سالم_

    خوبي؟! جان عمو سالم_

    ...ممنون_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    14

    هم خودم سال و سن هم تقريبا ، دختر يه. دادم سالم هم اون به و رفتم همسرش سمت به و ...بود اونجا

    ! هستم رامينا من! سالم_

    ...آيالرم منم! سالم_

    ...خوشبختم_

    .همچنين_

    :فتگ اي اشاره با بعد... شد کشيده ديگه سمت به نگاهش که ميزديم حرف ديگه هم با داشتيم

    شدي؟ آشنا داداشم با راستي_

    !نه_

    !پسره همون... ممکن غير! بود ممکن غير اين... برگشتم

    !راستين داداشم ، آيالر و آيالره دوستم اين ، داداش_

    نم؟ببي رو پسره اين بايد ميرم جا هر من چرا خدا اي! ميکرديم نگاه رو ديگه هم تعجب با جفتمون :گفت رامينا ببينمش؟ بايد عمر آخر تا داده نجات و جونم بار يه حاال

    افتاده؟ اتفاقي_

    :گفت و زد لبخند برادرش

    !بوديم ديده رو همديگه قبال ما! آره_

    کجا؟ اونوقت_

    !محله تو_

    :گفت و داد باال و ابروهاش

    نديدم؟ و آيالر حال به تا من چرا پس! عجيب چه_

    !بيرون نمياي خونه از اصال تو که چون_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    15

    !حرفيه اينم آره_

    !جالب چه! راستينه؟ من ناجي اسم پس

    و فارغ... بود تر بزرگ من از سال دو... شدم رامينا با صحبت مشغول و گرفتم ازش و نگاهم ارهد که کارايي خاطر به اون که! داره رامين نام به ديگه برادر يه که فهميدم. بود شده التحصيل

    :گفت بابا ، گذشت که کمي از بعد...شد آشنا هم اليار با. بود نامزد رامين آقا! نيومده

    !ديگه بيوفتيم راه خوب_

    ...افتاد راه و شد خودش ماشين سوار کس هر و

    :گفت اليار. اومد چشمام به خواب که بود راه هاي وسط

    ...بخواب پام رو بزار و سرت_

    ....بستم و چشمام و گذاشتم پاش رون روي و سرم. دادم انجام و کار همين تعارف بي

    از داشت که ديدم و راستين ، چرخوندم که و چشمام. نبود ماشين تو کسي شدم بيدار وقتي ...شد من ي متوجه که دادم قوسي و کش بدنم به. ميداشت بر رو ها استکان سبد ما ماشين

    !خانومي خواب وقت_

    :گفتم زود! گرفت؟ شدت قلبم ضربان چرا نميدونم

    !خواب جز نديدم اي چاره حوصله بي هم ، بودم خسته هم_

    :گفت و کرد دراز سمتم به دستشو و کرد باز و ماشين پشتي در

    دست .بيوفتيم راه دوباره و بخوريم چايي و داشتيم نگه جا يه استراحت واسه ، خانم تنبل پاشو_ ...پايين بيا شو بلند ، من به بده تو

    و نم تا رامينا. رفتم جمع سمت به و پايين اومدم ماشين از تنهايي به خودم و کردم رد شو دست :گفت سمتم اومد ديد

    ...بدم نشونت بريم بيا! بهشته کردم پيدا رو جايي يه! آيالر واي_

    :گفتم بهش گي مسخره و تعجب با

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    16

    دروغ؟_

    يختهر زرد هاي برگ... بود قشنگ هم واقعا. ميگفت که جايي به رفتيم ديگه هم با و کشيد و دستم ! بود شده درست رويايي و پاييزي ي منظره يه و بودن

    آيالر؟_

    بله؟_

    !دارم ازت درخواستي يه_

    :گفتم و کردم نگاه چشماش به

    بگو؟ خوب_

    !ميزد صدا رو رامينا داشت که اومد راستين صداي

    ...داداش اومدم_

    بيخيال هم همين واسه! بگه ميخواست چي بدونم تا نبودم کنجکاو زياد.. برگشتيم جمع سمت به و !شدم

    :گفت رامينا به رو باقري آقاي... نشستم رامينا کنار

    !بيوفتيم راه تا بخورين رو تون چايي بودين؟ کجا شما پس_

    ومر به رو که راستين به. بدم انتقال بدنم به و گرماش تا بودم گرفته دستام بين و داغ چايي نهات! بودن هم شبيه بيشتر و رامينا با داشت تفاوت کمي اش چهره. کردم نگاه ، بود نشسته موهاي و چشم رنگ وگرنه. بود رامينا از تر روشن پوستش رنگ راستين که بود اين فرقش

    من به و گرفت باال و سرش چون کرد حس و نگاهم سنگيني انگار!! همه شبيه و مشکيه جفتشون تمداش وقتي ميکنه؟ فکري چه االن! خدا اي. انداختم پايين و سرم و کشيدم خجالت... کرد نگاه

    چايي شد باعث که! ميکنه نگاه و من داره اونم ديدم که کردم نگاهش لحظه يه ، ميخورم چايي به رامينا و ميکردم سرفه من طرفي از بدتر؟ اين از وضع خدا واي. افتادم سرفه به! گلوم تو بپره

    !ميخنديدن من به اليار و راستين ديگه طرف از و ، بگيرم آروم تا ميزد کمرم

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    17

    فتهگر جلوش تهديد صورت به رو ام اشاره انگشت که حالي در اليار به رو ، شد قطع م سرفه وقتي :گفتم ، بودم

    ...برسه بهت دستم بزار! اليار آقا ميرسم حسابت به_

    :گفت خنده با

    !سوسکه خاله بياي سمتم به نداري جرعت. ميرسه بهم دستت االنم_

    فشمک! داد خالي جا... کردم پرت سمتش به و برداشتم زمين رو از و کفشم ، حرفش همين گفتن با امانم... ميکرد تکرار هي و حساسم سوسکه خاله ي کلمه به ميدونست خودش! باغاليا قاطي رفت دختر چه ميکنن فکر خودشون پيش االن... بشينم ساکت شد باعث که کرد نگاهم چپ چپ

    يچ! شدم صميمي زود همه اين و ندارم زيادي اشنايي باهاشون حتي که! هستم رويي پر و سرتق !اينيم ما ديگه؟ کنيم کار

    و دستم زود... کرد حرکت و نشست رول پشت بابا... شديم خودمون هاي ماشين سوار دوباره که ردمک بيشتر و دستم فشار! انگار نه انگار ولي... گرفتم ازش نيشگوني و بازوش رو گذاشتم

    :گفت

    !نيار فشار خودت به زياد_

    ....شد تر محکم دستم فشار

    !دستمو کن ول آي...آي_

    !سوسکه خاله ميگي من به که باشه آخرت ي دفعه_

    :گفت کجي دهن با... کردم نگاه بهش خشم با و کشيدم کنار و خودم

    !سوسکه خاله ، سوسکه خاله ، سوسکه خاله_

    ...اومدم خودم به بابا خشمگين صداي با که کنم بارش چيز يه ميخواستم

    برادرت با که بود رفتاري چه اش خانواده و باقري آقاي جلوي داري؟ تو که اخالقيه چه اين_ داشتي؟

    !بود شوخي همش بابا ولي_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    18

    نم دختر اونوقت! ميکنه رفتار متانت با چه کن نگاه رو باقري دختر... نبود جالب هم ش شوخي_ !مياره در بازي بار سبک

    خبر اب من هاي اخالق از که کسي جلوي اخالقم اون با بايد. نگفتم چيزي ديگه... بود گرفته بغضم !بودم هايي حرف چنين منتظر ، نيست

    ...کشيد خودش سمت به منو و گردنم دور انداخت و دستش يه... کردم نگاه اليار به دلخوري با

    ...اليار نکن_

    :کرد زمزمه گوشم دم آروم

    !خب باش رفتارات مراقب کم يه عزيزم؟ ميشي دلخور چرا! هيـــس_

    ...کني نصيحت من واسه نميخواد ديگه تو_

    ...ميفهمي شو دليل خودت بعدا! دوست يه هاي حرف پاي به بزار رو اينا... نيست نصيحت_

    افتاده روزي چي به حاال ، بود شاد دختري که من... خودم براي اونموقع داشتم دنيايي چه واقعا آه.. .بشه عوض اخالقم کال شد باعث و بود دير خيلي ديگه که فهميدم و اليار حرف روزي يه! بودم

    !نميشد جوري اين کاش! آه... روزگار

    خيلي ي چهره... زدم زول بهش بود پيشونيم رو که اخم يه با و بيرون کشيد و خودم آغوشش از عمل پارسال شکستگي خاطر به رو بينيش ، برنزه پوست... مشکي ابرو و چشم... داشت زيبايي

    دختراي.... بود صورتش با متناسب هم لبش! زيبايي خاطر به هم و شکستگي خاطر به هم!کرد !ميومد خوشش سنگين سر هاي دختر از ما داداش اما ، بودن مردش کشته زيادي

    نديدي؟ خوشگل ؟ چيه_

    :گفتم لب زير

    ...راضي خود از_

    و پيام! اومد اس ام اس واسم که بود گذشته اي دقيقه چند! دوختم بيرون ي منظره به و نگاهم و :فرستادم! بود ناشناس ، کردم باز که

    شما؟_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    19

    :نوشت سريع و

    !آشنا يه_

    :فرستاد گذشت که اي لحظه از بعد! نداشتم رو مزاحمي ي حوصله. ندادم رو جوابش

    ...راستين منم! کوچولو خانوم نترس_

    :گفت که پرسيدم ازش و همين! بود؟ آورده کجا از منو ي شماره راستين! کردم تعجب

    !برداشتم رامينا گوشي از_

    آه... بود گرفته مو شماره رامينا اول ي لحظه همون... آره

    :نوشتم بيخيالي با

    کنم؟ کار چي ، خب_

    !بشيم آشنا هم با خواستم_

    ، بود داده نجات پست آدماي اون دست از و جونم که درسته... ميرفت پيش داشت خيلي ديگه ....اما

    !شديم آشنا کافي ي اندازه به کنم فکر_

    ...نيست طور اين من نظر از ولي_

    !بابا بيخالش... ندادم اس بهش ديگه

    !نکردم قبول.... باشه پسري همچين يه که نميکردم باور اصال

    !کاش.... نميشد عوض تصميمم اين کاش اما

    و ها نگاه و من احساس بي و سرد هاي نگاه با روز يه اين... بوديم شمال تو که ميشد روزي يه ...بکنه استفاده سوء ازم اونم و بدم رو بهش نداشتم دوست. گذشت راستين هاي توجه

    :گفت و ايستاد اتاق درگاه تو دست به گيتار اليار

    ...ديگه بيا_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    21

    ...کردم آينه به نگاهي و انداختم سرم رو و شالم

    ...بريم_

    هچ... رفتيم دريا لب به... بودن منتظرمون حياط تو راستين و رامينا. شديم خارج ويال از هم با ...آور عذاب.... آوره عذاب برام لحظات اون آوري ياد! نشد برام که هايي خاطره

    :گفتم اليار به رو..! بود نشسته من روي به رو راستين هم باز... بوديم نشسته ها ماسه رو

    ...ديگه بخون برامون کم يه داداشي_

    !ميخونم رو آهنگي يه از تيکه يه فقط.... باشه_

    ...آورد در حرکت به گيتار روي و اش کشيده و دراز هاي انگشت

    بپرسم ازت ترسيدم

    نه بگي وقت يه داري؟ دوستم

    بازم و بري ترسيدم

    بشينم پات به رو عمري يه

    من و نباشي ترسيدم

    بگيرم آروم تو عکس با

    جايي يه روز يه ترسيدم

    !ببينم اون با رو تو بازم

    ! بودم جور شاد هاي آهنگ با من ولي بود قشنگي آهنگ... کرد تکرار هم سري چند يه و

    :گفت خنده با بعد و انداخت من به نگاهي اليار

    ...شاد آهنگ يه! ميخواي چي دلت ته ميدونم_

    :گفتم و زدم لبخندي

    !دقيقا_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    21

    تا شدم بلند و شد خارج دستم از اختيار! من ي عالقه مورد شاد آهنگ نواختن به کرد شروع هيچ نگاه ، چيز هيچ لحظه اون... کردم رقص به وادار اونم و کشيدم هم رو رامينا دست... برقصم

    اين جلوي يکي کاش... بود خودم کودکي دنياي تو! نداشت اهميت برام کس هيچ فکر ، کس .ميگرفت و کارام

    !دويدم دريا سمت به زيادي سرعت با و بوسيدم اليار ي گونه رو از سرعت با شد تموم که آهنگ و حس و بود خنک دريا آب! باال دادم زانو تا و شلوارم و دريا نزديک رفتم! ميزدم قدم دريا کنار و مبود بسته و چشمام...نبود معلوم زياد تنم سفيدي و بود زانوم تا آب. ميداد بهم رو خوبي حال

    . ..کردم حس و نفر يک حضور... ميکشيدم عميق نفس و بودم گرفته آسمون سمت به و سرم

    اليار؟_

    !راستين خود... بود خودش! کردم باز و چشمام...نشنيدم جوابي

    !بکنه بد برداشت کسي نميخوام! بريد اينجا از راستين آقا ميکنم خواهش_

    ...نخور رو چيزا جور اين ي غصه تو_

    از و دستم زود... شد دگرگون حالم... کاشت روشون اي بوسه و گرفت دستاش تو و دستم سريع و ...کردم خارج دستش تو

    بود؟ کاري چه اين_

    :گفتم خشم با... ميکرد رو و زير رو ها ماسه پاش با و انداخت زير به و سرش

    ميکنيد؟ رو کارا اين چرا_

    :گفت و کرد نگاه چشمام به

    ...ببخشيد_

    ! کنه گون دگر و حالم که ميکرد رو کارا اين داشت... بود رو پر قدرم چه

    ببخشيد؟؟؟ ميگيد آخرش و کنيد مي کاري هر_

    :گفت... ايستادم ازش فاصله با کم يه... کرد پرت دريا سمت به و برداشت پا زير از سنگي

    ...انتظاره تنها کارم که هميشه مثل! ميمونم منتظر_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    22

    يبرم بود خشمم ي نشانه که محکم هاي قدم و کردم باز ، بودم زده تا که و شلوارم عصبانيت با ...داشتم

    همسرم عاشق ، کردم ازدواج وقتي دارم دوست. باشم داشته احساسي کسي به نميخوام من !نميخواستم و نميخوام و اين من... باشم

    سمت ميرفت داشت که ديدم و اليار راه تو... نديدم اطرافم تو رو رامينا و اليار که کردم تعجب ...راستين

    بودي؟ کجا بگي ميشه_

    wc بودم رفته شده؟ چي حاال_

    ...شدم رد کنارش از زود و دوختم چشماش به رو خشمم از پر نگاه

    يم قليون ، راستين و اليار... کنيم حرکت تهران سمت به فردا بود قرار و بود شنبه پنج شب کنارمون هم هامون خانواده. خونديم مي ديگه هم براي اس ام اس هم رامينا و من و کشيدن

    ساکت همين واسه! کشيدم مي خجالت باقري آقاي از اما بکشم قليون داشتم دوست... بودن. بود خنک خيلي هوا...بودم زده زول ماه قرص به و بود شب... نميکردم درخواست و بودم نشسته

    :گفت مامان... گرفتم لرز لحظه يه

    !دوشت رو بنداز بيار پتو يه برو دخترم_

    صدايي که گشتم مي مسافرتي پتو يه دنبال. شدم خونه وارد ، حياط تو از... کردم و کار همين :گفت

    ميگردي؟ چي دنبال_

    !تو؟؟؟ بود اومده جوري چه اين... بود راستين خود

    :گفتم و کردم بهش اخمي

    !ميکنم پيدا خودم_

    !اومد سرم پشت اونم... رفتم اتاق داخل به و

    ...بگير_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    23

    تاي يه! دادن که بگيرم ازش تا رفتم جلو... بود دستش پتو يه... کردم نگاه بهش و سمتش برگشتم کوچيک کاغذ تيکه يه و جيبش تو کرد و دستش. کردم نگاه بهش تعجب با و باال دادم مو ابرو

    :گفت و سمتم گرفت! آورد بيرون

    ...بگير لطفا_

    شتمبرگ خشم با... شد رفتنم مانع و گرفت و بازوم...شدم رد کنارش از و کردم نگاهش نيشخند با :گفت و کرد ول و بازوم زود... کردم نگاه بازوم به و سمتش

    !ميخوام معذرت_

    کنيد؟ تکرار و کار اين دوباره و کنيد خواهي معذرت ميخوايد قدر چه_

    ....روش هم رو کاغذ تيکه يه اون و آغوشم تو گذاشت رو پتو

    ...دارم براتون هايي حرف! منتظرتونم حال هر به_

    هايي؟ حرف چه مثال_

    :گفت و قلبش رو گذاشت و دستش

    !دلم هاي حرف_

    !بودم شده کنجکاو بزنه؟ و دلش هاي حرف ميخواست پسر اين... رفت باال ، تعجب رو از هام ابرو

    ***

    منم.. .دنبالم ميومد زيادي ي فاصله با ، خونه ميگشتم بر مدرسه از که سري هر... گذشت و گذشت ...اما گفتم نمي بهش چيزي

    روي ور سنگينش هاي نگاه... بود ايستاده برادرش فروشگاه جلو ، ميگشتم بر مدرسه از که روز يه که جور همون ، شدم رد که جلوش از. ننداختم بهش هم نگاه يه اصال ولي ميکردم احساس خودم

    ... دنبالم بيوفته شد باعث اين و... شدم رد و کردم سالم ادب رسم به ، بود زده زول رو به رو به :گفت گوشم نزديک نيال

    !دنبالمون افتاد پسره اين_

    ...بره بزار نده محلش. بيخيال_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    24

    ...اينکه تا ميومد من سر پشت جور همين کوچه تا چند تا

    ! جون نيال خداحافظ_

    ... باباي_

    ومدا راستين. مون خونه برسم تا بود نمونده بيشتر کوچه يه... رفت خودشون ي خونه سمت به و .هم تو رفت بيشتر اخمام. رفت راه من قدم به قدم و جلو

    !باشه خوش دلمون که... تک يه حداقل_

    .پيچيدم داخل سمت به رو کوچه... ندادم بهش جوابي

    بگم؟ ميخوام چي ببيني نيستي کنجکاو_

    :گفتم ، کنم نگاهش اينکه بدون و ايستادم

    !دارم اي عالقه نه و بدونم کنجکاوم نه... بردار سرم از دست_

    :تگف که چرخوندم مي قفل تو داشتم و کليد.. شدم نزديک مون خونه رنگ اي قهوه در سمت به و

    .. .نميخوامت بازي براي بشه ثابت بهت تا! تون خونه ميزنه زنگ مادرم خاستگاري براي امشب_ !ميخوام زندگي عمر يه برا رو تو من

    :گفت ، گذاشت سرش روي خداحافظي ي نشونه به و دستش که حالي در و

    ...بعد تا_

    ودمخ به زود داشت؟ حقيقت واقعا يعني کنم؟ کار چي بايد نميدونستم و بودم ايستاده واج و هاج کرد؟ مي قراري بي چرا. گذاشتم قلبم روي و دستم...بستم و در و تو رفتم و اومدم

    گزن تلفن ، بوديم شده جمع هم دور گي همه وقتي ، خونه توي تنهايي ساعت چند گذشت از بعد !همانا رخم از رنگ پريدن و همانا تلفن خوردن زنگ... خورد

    بده؟ جواب دخترم_

    :گفتم و کردم باز و کتابم الي

    ...بده جواب خودت لطفا... ميخونم درس دارم من مامان_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    25

    ...!ديگه شي بلند مياد ت تنبلي بگو اوف_

    زده زول خونه از نقطه يه به و بود باز جلوم کتاب... نکشيد طول بيشتر دقيقه پنج مامان ي مکالمه چپ داشت سهله که نگاه... انداخت من به نگاهي ، شد تموم شون مکالمه اينکه از بعد. بودم :گفت اخم با.. ترسيدم لحظه يه. ميکرد نگاهم چپ

    !دارم کارت اتاق بيا لحظه يه آيالر_

    رس پشت. بود رفته اتاقش به تازه هم اليار و بود گرم روزنامه خوندن به سرش بابا شکر رو خدا .شدم اتاق وارد مامان

    مامان؟ جانم_

    :گفت ميکرد نگاه اخم با جورکه همون

    داشتي؟ خبر چيزي از تو_

    :گفتم تعجب با

    چي؟ از_

    :گفت کرد نگاهم که کم يه

    !بود زده زنگ باقري خانم_

    :گفتم بيخيالي با

    !خوب_

    !کرد خاستگاري راستين واسه رو تو_

    رد قمپوزي يه ميکردم فکر. بود حرفا اين از تر خر کله پسره اين. کردم نگاه مامان به تعجب با ...!کرد ثابت بهم حرفشو! بود اومده جلو واقعا.... اما کرده

    چيزي هم پدرت به! ميمونه تو و من بين مسئله اين... کني ازدواج زوده تو براي هنوز که گفتم منم_ !نميگي

    ...چشم_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    26

    !بري توني مي حاال_

    زود.. .بود شلوارم جيب تو! کردم پيداش باالخره... ميگشتم موبايلم دنبال... رفتم خودم اتاق به شو شماره ميخواستم که آخر ي لحظه. کردم گيري شماره و بودم گرفته ازش که رو اي شماره .دادم فشار تاچ رو از و قرمز ي دکمه و جونم به افتاد عجيب ي دلشوره يه ، بگيرم

    وابسته بيشتر بهش ، ديدم مي و راستين روز هر وقتي که وجود اين با. گذشت اي هفته يه..... يا بودم کرده عادت بهش نميدونم... روز هر... روز هر! نبينمش روزي يک که نميشد! ميشدم

    . ميزدم هم لبخندي اوقات بعضي اخمام ميون. کردم نمي رفتار خشک باهاش قبال مثل ديگه ذهنم تو از منميتونست. ميکردم فکر بهش اوقات بيشتر... بکني و فکرات تا ميمونم منتظرت ميگفت

    ....اينکه تا! کنم بيرونش

    ...اما بود ناشناس شماره...ميخورد زنگ داشت موبايلم

    بله؟_

    !خانومي سالم_

    شما؟ سالم_

    نشناختي؟_

    بهش چيزي ولي.... راستينه که گذشت ذهنم از لحظه يه باشه؟ ميتونست کي... رفتم فرو فکر به !نگفتم

    ...نه_

    !راستينم_

    !نشناختم که ببخشيد! اوه_

    عزيزم؟ خوبي_

    ....رفت مالش دلم زير

    داشتيد؟ کاري! ممنون_

    بشنوم؟ و صدات اينکه از تر مهم کاري_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    27

    :گفت نميگم چيزي ديد وقتي.... نشست لبم روي لبخندي

    بشنوي؟ و دلم حرفاي نميخواي_

    ...شايد_

    !نيستي ميل بي پس_

    ...نگفتم چيزي بازم

    !بگم بهت رو در رو و حرفام ميخوام_

    ....ولي_

    ! نيار بهونه ميکنم خواهش_

    ....جايي بيام نميتونم من آخه_

    !تنهايي خونه شب تا صبح از که تو! ميتوني چرا_

    ...خونه مياد زود اليار فردا نه_

    خانومم؟ باشه! بگم بهت رو در رو و حرفام ميخوام فقط من... شد که موقع هر حاال_

    ...باشه_

    شد؟ جوري اين سرنوشت چرا ولي. بود اعتماد و باور قابل. کرد باورش زود من ي ساده دل چه و

    مامان به و آوردم در جيبم تو از و گوشيم زود ، بيرون اومدم که مدرسه از. گذشت روزي سه دو ...زدم زنگ

    !مامان سالم_

    مدرسه؟ از شدي تعطيل... دخترم سالم_

    !جون عزيز پيش ميرم دارم! مامان آره_

    !باش خودت مواظب... برو باشه_

    خداحافظ! نباش نگرانم. چشم_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    28

    ...خداحافظ_

    ... داشت نگه پام جلو زود... کردم دراز و دستم تاکسي يه جلوي و کردم خداحافظي نيال با زود :که دادم اس راستين به. دادم و آدرس و شدم سوار

    !بدم گوش بهشون که دارم وقت امروز ، بزني و دلت حرفاي ميخواي اگه

    .زد زنگ بهم دقيقه دو از بعد

    .خانومي سالم_

    !سالم_

    خوبي؟_

    !ممنون_

    ببينمت؟ بيام کجا_

    .بياي داري وقت ، اونجا برسم اينکه از قبل! بزرگم مادر ي خونه ميرم دارم_

    ...بگو و آدرس_

    ...گفتم بهش و آدرس و

    ....محله شاپ کافي تو_

    خداحافظ... اونجام ديگه ساعت نيم تا باشه_

    .خداحافظ_

    !ميترسيدم حسم اين از و شدم مي ش وابسته داشتم کم کم

    .بوديم نشسته هم روي به رو

    بدم؟ سفارش واست چي_

    :گفتم و کاپشنم جيب تو کردم و دستم

    ...قهوه_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    29

    اما! بشنوم حرفاشو تر سريع چه هر داشتم دوست... داشتم هيجان... بده و سفارش تا رفت و ...ميکنه عوض کل به منو سرنوشت ها حرف اين که نميدونستم

    ميره؟ پيش طور چه مدرسه و درس... خوب_

    ...بود چشمام تو محبت گونه هر از عاري نگاه هميشه مثل

    ...هميشه مثل_

    و گرفتم قاب قهوه فنجان دور و دستم. آوردن رو مون قهوه... ميکرد نگاهم خيره خيره داشت :گفتم

    داشتيد؟ حرف باهام اينکه مثل_

    :گفت و هم تو رفت اخماش

    ...باش راحت باهام ميزني؟ حرف قلم لفظ چرا_

    !ترم راحت طوري اين_

    :گفت و کشيد عميقي نفس

    کنم؟ شروع کجا از_

    ...کردم مزه مزه مو قوه و انداختم باال اي شونه

    ... راستش خوب_

    :گفت و زد زول چشمام تو دوباره ، کمي از بعد و دوخت ميز به و نگاهش

    !کردم پيدا عالقه بهت که مدتيه يه راستش_

    ...بعدي ي مسئله ميدونستم که و اين خوب

    ...!باشي داشته رو حسي همچين من به نسبت هم تو دارم دوست_

    !...اين بود پررو خيلي ديگه

    اين تو باشي موافق اگه. کردم انتخاب ازدواج واسه رو تو من گفتم، بهت هم قبال که طور همون_ ...باشيم هم با مدت يه

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    31

    :گفتم باال رفت ابروهام

    چي؟_

    دارم االن من! تو درس هم و بشه تموم من درس هم تا. باشيم ارتباط در هم با که اينه منظورم_ و استر کارام و بيوفتم قلتک رو تا ميکشه طول مدتي يه که ميدوني خودتم و ميخونم وکالت واسه ...بشه ريس

    ...يا کنم قبول يعني... انداختم فنجان به نگاهي

    بشي؟ عاشقم ميتوني_

    اي؟ دفعه يه اونم حرف اين گفتن! سرم رو ريختن يخ آب پارچ يه انگار

    !ببرم بين از خودم به نسبت مو خانواده اعتماد نميتونم من_

    بره؟ مي بين از رو کسي اعتماد ، عاشقي مگه_

    ...شايد_

    ...بموني عشقم پاي ميخوام ازت_

    ...دادم تکون آرومي به و سرم

    يلتحص ادامه و بمونم ايران همين تو و نرم هم شايد... فرانسه برم تحصيل ادامه واسه من شايد_ بگيرم و مليسانس حداقل تا کني صبر بايد کني اعتماد بهم ميتوني و ميخواي منو واقعا اگه ولي. بدم

    ...که بعدشم و خاستگاري بيام بعدش و

    :گفت خنده با و زد بشگن

    !بادا مبارک شااهلل ان... بادا مبارک بادا بادا_

    :گفت و کرد اشاره ام خنده به... گرفت م خنده ، زدنش حرف راست و رک طرز و هاش حرکت از

    کردم؟ باز پيشونيت رو از رو ها اخم اون من باالخره ديدي_

    :گفتم و زدم لبخندي

    ... تر آروم_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    31

    ...کردم اشاره اطراف به و

    !چشمام به خيره نگاهش و شد آروم دفعه يه

    ...حيف.... حيف ولي! بدونن همه بزار.... نداره عيبي_

    چي؟ واسه_

    !ميکردم خاستگاري ازت و ميزدم زانو پات جلو جا همين ، بود امکانش اگه_

    :گفتم و خنديدم

    ...ديوونه_

    .شد شروع راستين و من بين ي رابطه که شد اينجا از و

    و ماشين در... کردم قبول منم! برسونه و من که کرد اسرار ، خورديم و هامون قهوه اينکه از بعد استارت... نشست رول پشت و اومد زود خودشم. داخل نشستم و کردم تشکر منم و کرد باز برام

    بوي .کشيدم عميق نفس يه! بود پيچيده ماشين فضاي تمام تو ادکلنش بوي. کرد حرکت و زد اردو شو خوبه بوي تا کشيدم عميق نفس هم سر پشت بار چند! داشتم دوست! داشت شيريني

    !کنم هام ريه

    نزديکايست؟ همين خب_

    !ميگم بهت من برو تو... آره_

    نگاه و بيرون داشتم پنجره از... ماشين فضاي تو پيچيد شادي آهنگ و کرد روشن و ماشين ضبط :گفت... ميکردم

    !بگو خودم به ، جونت عزيز ي خونه بياي خواستي موقع هر_

    ...کردم نگاه بهش و زد لبخندي

    !ميام خودم! ممنون نه_

    :گفت و کرد نگاهم دلخور

    ؟...ميکني تعارف چرا ديگه! باشم کنارت که دارم دوست خودم من_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    32

    :گفتم بهش اخم با و کشيدم و دستم زود و بگيره و دستم خواست

    نوک حتي ، محرميم نا هم به که وقتي تا ندارم دوست... بگم بهت و اين االن همين از بايد من_ !بهم بخوره انگشتت

    :گفت و باال رفت هاش ابرو

    !نميدونستم! ببخشيد.... اوه اوه_

    زج به نشد بدل و رد بينمون چيزي ديگه... دوختم خيابونا و نگاهم و کردم نثارش اي غره چشم !آدرس دادن

    شد منتظر قبل سري مثل... کردم خداحافظي بعد و تشکر... داشت نگه اينا جون عزيز ي کوچه سر !رفت و گرفت گازشو بعد و خونه داخل برم تا

    !جون عزيز سالم_

    !اومدي خوش.... دخترم سالم_

    ...ممنون_

    ...دادم تکيه پشتي به بعد و زمين انداختم و پشتيم کوله

    !عزيزي شدم خسته واي_

    :گفت و نشست کنارم اومد ، بود کاکائو و قند و چايي استکان توش که سيني يه با

    !گلم نباشي خسته_

    ....بوسيد پيشونيم رو از و

    کجاست؟ جون آقا_

    ...کن عوض و لباسات پاشو هم تو! بزنه قدم کم يه... پارک رفته_

    ...چشم_

    وارشل... کردم آويزون لباسي جا تو و کردم خارج تنم از مو مدرسه يونيفرم... رفتم اتاق سمت به .عزيزم پيش برگشتم و کردم تنم بود جون عزيز ي خونه تو که مو راحتي

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    33

    !خودمه ي عالقه مورد کاکائو همون اووووم! دهنم گذاشتم کاکائو دونه يه

    دارم؟ دوست کاکائو اين از من ميدونستي! نکنه درد دستت عزيز_

    مو اييچ اينکه از بعد! فرستاد مي صلوات و بود تسبيح دستش... نگفت چيزي ديگه و زد لبخندي ...کرد نوازش و موهام... بوسيدم دستش رو از و گذاشتم پاش روي و سرم ، خوردم

    زير همشون ، مياد زلزله که وقتي مادرم ، مادر و پدر! پدرمه مادر... دارم دوست و عزيزم خيلي من ، ميشه هم مامان عموي که جون آقا... بوده فرزند دونه يه فقط هم مادرم! ميميرن و مونن مي آوار

    هم با ، هستن عمو پسر و عمو دختر هم با هم مادرم و پدر! گيره مي عهده بر شو سرپرستي !عموش ميشه هم و شوهرش پدر ميشه هم جون آقا! ميکنن ازدواج

    جون؟ مادر_

    جانم؟_

    بود؟ سالش چند مامانم ، موندن آوار زير مامانم مادر و پدر وقتي_

    :گفت و کشيد آهي

    ...!آه... گرفت مي رو مادرش و پدر بهونه شب هر... طفلي نبود بيشتر سالش شش_

    !من مادر کشيده سختي قدر چه

    سر و زدم کنار رو پتو. بودم خواب من و بود شده شب. بود تاريک جا همه کردم باز چشم وقتي ...ميومد اليار صداي. نشستم جام

    اينجا اومدم ساعته دو. نيستم اين عالف که من! ميخوابه؟؟؟ قدر چه آخه دخترت اين جون عزيز_ !کنم بيدارش نميزاري و

    ...تابيد اتاق به روشنايي و کرد باز و اتاق در. ميشنديم و اتاق به شدنش نزديک صداي

    !!!!بيداري که تو عه_

    ...زد رو چشمم نور. گرفتم رو چشمم جلوي ، دستم پشت با

    ....خانم آيالر خواب وقت_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    34

    :گفتم و شدم بلند جام از کالفه

    .بودم خسته خيلي_

    .دارم بدبختي و کار تا هزار. بريم که شو آماده زود.... نباشي خسته_

    فتهگر دستش روزنامه يه و بود نشسته مبل رو هميشه مثل که ديدم و جون آقا. شدم خارج اتاق از . بود

    ....سالم_

    :گفت و انداخت بهم نگاهي چشمي زير

    ....دخترم سالم_

    .طرفم به گرفت ظرف يه و سمتم اومد آشپزخونه از جون عزيز

    جون؟ عزيز چيه اين_

    !شماست سهم اينم... بود داده طبيعي عسل سفارش جونت آقا_

    ...مرسي_

    :گفت و برداشت و ماشين سويچ اليار

    ....جون آقا ممنون! عزيز نکنه درد دستت_

    .کردم تنم مو مانتو زود

    :گفت دلخوري با عزيز

    ....ديگه ميمونديد ديگه کم يه حاال_

    :گفت اليار

    ....دارم کار خيلي که گفتم. بشم فدات نه_

    هک ببوسم اونم ي گونه رو از ميخواستم. رفتم جون آقا سمت به و بوسيدم عزيز ي گونه رو از يشپ ميخواست که طور همون چيز همه هميشه. بود گيري سخت و مستبد مرد خيلي. کرد ممانعت

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    35

    حال به تا. بود مغرور مردي...! نشه که بده انجام کاري يا بزنه حرفي نداشت امکان... ميرفت .بود مدار سياست خيلي. نديدم رو خوردنش شکست

    :گفتم خشکي با و رفتم عقب کمي

    ...جون آقا خداحافظ_

    :گفت و کرد بهم نگاهي

    !همراهت به خدا_

    ارهبيچ باشه؟ دل سنگ قدر اين ميتونست طور چه. بيرون زدم خونه از و پوشيدم و هام کفش زود ! کشيده چي دستش از عزيز

    ، داشت قرار حياط وسط که بزرگي حوض دور ماشين با اليار. بودم ايستاده عمارت هاي پله رو ماشين سوار و کردم خداحافظي جون عزيز از دوباره. شم سوار برم که زد برام بوق يه و زد چرخ :گفتم کالفه. شدم

    ببره؟ گور به خودش با ميخواد کنه؟ کار چي ميخواد و اموال همه اين جون آقا_

    ...گزيد و لبش و هم تو رفت اخماش اليار

    حرفيه؟ چه اين_

    کي هر!!! مونه نمي جور اين هميشه که دنيا آورده؟ کجا از و غرور اين مغروره؟ قدر که ميبيني_ ....ميکنه فکر ندونه

    :گفتم و کشيدم عميقي نفس

    ...استغفراهلل_

    يچ ميفهمي! بياره در بازي بار سبک دختر که مياد بدش جون آقا گفتم بهت دفعه صد که من_ در جا از و در پاشنه خواستگارا فردا پس فردا! نيستي که بچه.. شدي بزرگ ديگه تو ميگم؟ ...ميارن

    :گفت تر آروم بعد و

    ! انداختن خرج به رو بيچاره بابا و آوردن در جا از رو پاشنه االنم از گرچه_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    36

    .ندادم ادامه بحث به ديگه و کردم ريزي ي خنده

    :گفت مامان... زدم حرف درسام مورد در بابا با کم يه ، شام خوردن از بعد ، رسيديم که خونه به

    آيالر؟ ميشه شروع کي از ترم ميان امتحانات_

    اين هآسود خيال با اونوقت و داشتم شناسي زيست امتحان فردا... شد متوقف دنيا انگار دفعه يک :گفتم و شدم بلند مبل رو از زود! بودم نشتسه جا

    !فردا همين_

    خوندي؟ چيزي_

    :گفتم و دادم قورت و دهنم آب

    !نـــــه_

    :گفت و کرد نگاهم شده گرد هاي چشم با مامان

    ميکردي؟ کار چي اينا جون آقا ي خونه پس_

    !ميندازم بهش نگاهي دور يه ميرم االن... آسونه.... نشده چيزي که حاال_

    به ، بود معلم خودش نکه. بود مامانم دست ، من هاي درس لحظه هر آمار... رفتم اتاقم به زود و خوبي ي رابطه خيلي هم مدرسه مدير با و داشت مدرسه تو هم آشنا و دوست تا چند همين خاطر

    !خدا واي... داشت

    .بود آسون برام کمي ، داشتم مطالعه پيش قبال چون... کردم باز و کتاب الي

    .شد بلند گوشيم اس ام اس صداي که بودم خوندن درس مشغول جور همين

    عزيزم؟ بيداري _

    فرستادم واسش...بود راستين

    .بدم اس نميتونم... دارم درس ولي... آره_

    ...کردم خاموش و گوشيم بعد و

    !هــــه...بودم خون خر بچه قدر چه ميبينم ، ميکنم فکر خودم پيش که االن

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    37

    سرم باليي چه شد؟ چي ام آينده ، االن ، بودم خوندن درس عاشق که شد؟من چي بعدش اما چرا؟ آخه اومد؟؟؟

    ***

    ميشه؟؟؟ چي چهار سوال.... ديگه بگو آيالر_

    :گفتم لب زير آهسته

    ميفهمي؟؟؟. ننوشتم خودمم ميگم! بگيري ظهرمار اَي_

    :اومدم خودم به معلم تذکر با

    !نکن صحبت خانومم_

    ... تمرف مدرسه حياط به بعد و دادم رو ورقه ، نداشتم نوشتن براي چيزي ديگه چون و گزيدم و لبم همب راستين امتحان ي جلسه سر. آوردم در جيبم از مو گوشي و نشستم درخت زير نيمکت روي :نوشتم براش... بدم جوابشو نتونستم ولي بود داده اس

    ! خير به صبح... سالم _

    .دادم جواب. زد زنگ بهم ، دادم بهش که اسي ام اس سر پشت زود

    الو؟_

    خوبي؟ عزيـــــــزم سالم_

    !رفت ضعف دلم که گفت دار کش و عزيزم همچين

    بهتري؟؟ شما... سالم_

    ميزني؟ حرف داري کجا! قربانت_

    !مدرسه حياط تو_

    ببري؟ موبايل ميزارن مگه_

    !دولتي غير ميرم که اي مدرسه آخه_

    ميشي؟ تعطيل چند ساعت! دنبالت بيام قراره امروز! بيخيال رو اينا حاال_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    38

    !نيم و دوازده ساعت.... اوم_

    !بينمت مي پس_

    :گفتم و پريد دهم از لحظه يه

    راستين؟_

    :گفت چون! شد شکه انگار

    بگو؟ ديگه بار يه من جون گفتي؟ چي چي؟؟؟؟_

    :گفتم قبل از تر آروم و زدم وجود ته از لبخندي

    راستين؟؟؟_

    ...کردم خوبي خيلي احساس ، بود صداش تو که گرمايي با

    راستين؟ جــــــون_

    ...گرفتم دندون به و لبم شادي، از

    بگي؟ ميخواستي چي عشقم؟ بگو_

    :گفتم زود.... ميان دوستام از تا چند دور از ديدم

    !هستي که ممنون_

    !بخشيدي من به اي تازه زندگي که! باشم ممنون تو از بايد من_

    ....ميشد کنده جاش از داشت قلبم ديگه

    :زد داد نيال دور از

    نرسوندي؟؟؟؟؟؟؟ بهم چرا!!! بيشعوري خيلي_

    :گفتم و شدم بلند نيمکت رو از خنده با. اورد هجوم سمتم به و

    !حقـــــته_

    ميزني؟ حرف داري کي با_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    39

    !فضول چه؟ تو به_

    ...گرفت دستم از رو گوشي هوا بي و زود

    !بده مو گوشي.... عه_

    :کرد اعالم گو بلند پشت از ناظم

    ....ميدن امتحان دارن ها بچه.... تر آروم خبرتونه؟ چه! منش خانم_

    :گفتم نيال به رو خشم با

    !گرفتم تو خاطر به که اخطاريه دومين اين شد؟ راحت خيالت_

    :گفتم و گرفتم دستش از مو گوشي

    خطي؟ پشت هنوز راستين الو؟_

    ... آره_

    شده؟ چي_

    !!!تعجبم تو هنوز هيچي_

    چرا؟_

    !باشه اينجوري هم دخترا ي مدرسه نميکردم فکر_

    جوريه؟؟؟ چه مگه_

    !ميخونن درس چي عين و منگل همشون ميکردم فکر! شيطنت پر و شلوغ_

    :گفت نيال. خنديدم آروم... خنديد بلند حرف اين شنيدن با نيال

    ديدي؟؟ کجاشو حاال_

    :گفتم راستين به بعد و کردم تهديد رو نيال اشاره انگشت با

    !ميده گير دوباره و مياد مون ناظم االن! برم من نداري کاري اگه_

    !تونم مدرسه در جلو نيم و دوازده ساعت. فقط نره يادت! باش خودت مواظب... برو_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    41

    باي... باشه_

    !!!!بود بودنش فضول ، داشت که بدي خيلي اخالق فقط.... شد خبر با جريان از که هم نيال

    چرا؟ نميدونم! بود بيشتر من از شوقش نيال خورد، که مدرسه زنگ

    داشته؟ برت هول چرا نيال؟ چته_

    ...هيچي ها؟_

    مايين خود راستين رنگ سفيد پرشياي ، رسيديم که در جلوي به. رفتيم پايين ها پله از هم با هب رو ديگري و بود گذاشته در روي و دستاش از يکي که حالي در و شد پياده ماشين از.... ميکرد :گفت بود داده تکيه ماشين سقف

    !خانم آيالر سالم_

    :گفتم و زدم لبخندي

    !راستين آقا سالم_

    .بريم شو سوار_

    :گفت من به رو راستين... شد اون ي متوجه که کردم خداحافظي نيال از

    خانومو؟ نميکني معرفي _

    .انداختم راستين به نگاهي و نيال به نگاهي

    !نيالست من صميمي دوست اينم راستين... راستينه آقا ايشون ، نيال_

    !ديديم قبال هم رو شما ما گرچه! راستين آقا خوشبختم_

    :گفت و زد لبخندي راستين

    !نداشتم رو شما با آشنايي شانس که ببخشيد! خوشبختم منم_

    :گفتم! زدنشون حرف طرز اين از شدم کالفه

    !ميبينه يکي االن... بريم زود بيا_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    41

    :گفت نيال به رو راستين. شدم ماشين سوار و کردم باز و در

    !ميرسونمتون راه سر! بشيد سوار هم شما_

    وقت؟ يه نباشم مزاحم_

    ....مراحمي شما! نه_

    هکافي فقط... بود کرده خورد خيلي و اعصابم...شد ماشين سوار تر تمام چه هر رويي پر با اونم و حقي چه به !ناراحتم راستينم دست از...! کنه قبول کله با اونم و ، شو رفيق راستين با بيا بگم بهش

    رو ديگه هم ساله چند ميکنه فکر ندونه کي هر داشت؟ صميمي برخورد جوري اين نيال با اوفـــــــــ جون خدا اوف! ميشناسن

    ....ماشين فضاي تو پيچيد آهنگ صداي

    (حلقه _طليسچي عليرضا)

    بيدار يا بودم خواب نميدونم

    تو چپ انگشت توي

    انگار ديدم حلقه

    بري بايد که گفتي

    دلت گير اون پيش

    ميدونم خوب من اما

    .....دلت زير زد خوشي

    و بزار و نم راستين نکنه. ميشدم وابسته کسي به زود خيلي که بودم دختري من. رفتم فرو فکر تو بکنه؟ کاري همچين يه نکنه ، شدم وابسته بهش همه اين که حاال ديگه؟ يکي سراغ بره

    :گفت و زد بشگن صورتم جلو

    فکر؟ تو رفتي چرا شده؟ چي_

    :گفتم و دادم تکون و سرم

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    42

    هيچي؟_

    !نبود نيال. کردم نگاه عقب به

    کو؟ نيال پس_

    اهمب تاب! عزيزت ي خونه بري ميخواي که بگو مادرت به بزن زنگ يه! شد پياده شون کوچه سر _ !بگرديم بريم

    ...ندارم حوصله. کن پياده مون کوچه سر منم... نه_

    .کرد نگاه من به و خيابون ي گوشه کرد پارک و ماشين

    آيالر؟ شده چي_

    .ميکردم نگاه و بيرون پنجره از

    ....ميرم خودم بري نمي تو اگه! خونه برم ميخوام فقط. هيچي_

    :گرفت و دستم که بشم پياده ماشين از خواستم و

    زده؟ سر من از اشتباهي ميکني؟ اينجوري چرا آيالر؟ شده چت_

    :گفتم ، بيرون بکشم دستش از و دستم داشتم سعي که حالي در و کردم نگاه بهش عصبانيت با

    !!!ديگه باش خوش نيال با برو داري؟ احتياجي چه من به ديگه تو_

    .ترسيدم نگاهش طرز از واقعا که کرد نگاهم جور همين لحظه يه

    ميگي؟ داري چي که ميفهمي تو هيچ_

    ...بود داشته نگه محکم و دستم

    دستمو؟ کن ول اح_

    صميميت دوست چون! بزني رو حرفي همچين يه ندارم دوست ديگه! آيالر نيار در بازي ديوونه_ ....همين. گذاشتم احترام بهش من ، بود

    بهش نميخوام من ، منه دوست کنم؟ نگاه کيو بايد بزاري احترامي همچين نخوام اگه من_ !بزاري احترام اينجوري

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    43

    ونهخ مسير و انداختم طرفم يه به مو پشتي کوله. شدم پياده ماشين از زود منم و کرد رها و دستم .گرفتم پيش در رو

    و پاش....ولي ميکنه خواهي عذر ، کردم غلط ميگه ، ميکنه کشي منت دنبالم مياد االن گفتم !گرفت پيش در و مسير و گاز رو گذاشت

    ! احساساتم به توجهي هيچ بدون! من به توجهي هيچ بدون

    تا يزدمم پلک تند تند... بود بسته و کشيدنم نفس راه بغض... بگيره بغضم که شد باعث همين کردممي سعي که حالي در! حاال تا شده نگرانم حتما... بود مامان.... خورد زنگ موبايلم! نريزه اشکم :گفتم باشه اي غصه و غم هر از عاري صدام

    مامان؟ جانم_

    دخترم؟ کجايي_

    ...خونه راه تو_

    !شدم نگرانت نزدي زنگ بهم_

    !خونه برسم ديگه که االناست.... بشم فدات نه_

    !باش خودت مواظب باشه_

    ...خداحافظ. چشم_

    غرورم طوري اين حال به تا. کشيدم دراز تخت رو و خوردم سردرد قرص يه رسيدم که خونه به !مداشت دوست رو پسري همچين که بودم متاسف خودم براي واقعا! بود نشده له پسر يه پاي زير

    ....برد خوابم ميريختم اشک که طور همين

    داشتم که ديدم و مامان ، کردم باز که چشم. اومدم خودم به لباسام کشوي توق و تق صداي با :گفت و زد لبخندي! کشوم تو ميزاشت رو شده تا و شده شسته هاي لباس

    شدي؟ بيدار_

    :گفتم و نشستم تخت رو

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    44

    چنده؟ ساعت! اوهوم_

    !هفت_

    هفت؟؟؟؟؟؟_

    !ميان ها مهمون ديگه ساعت يه تا که بشور و روت و دست برو پاشو.... آره_

    کي؟ مهمون؟_

    !ش خانواده با باقري آقاي_

    يا ميخواستم ديگه شده اگه حتي! بشم رو در رو راستين با نداشتم دوست.... پريد روم از رنگ بحص امروز! نميکنه درک منو اون....نيست قائل ارزش برام پشزي اون! کنم تموم باهاش رو رابطه اوف!!!! سوختم چــــــي حد در رفت و گرفت و گازش وقتي

    ينهآ تو ، کردم خشک حوله با که و صورتم! شستم و روم و دست و رفتم دستشويي سمت به زود !بود کرده پف چشمام قدر چه.... کردم نگاه خودم به

    رامب که نکنه فکر! نبره پي حالم به راستين هام چشم ديدن با تا کردن آرايش به کردم شروع مهمه؟؟؟؟؟ برام واقعا آيا ولي! مهمه

    هم اي قهوه شال يه. کردم تنم بود زانوم باالي را بلنديش که اي قهوه تونيک يه و لي شلوار ....سرم انداختم

    .... اومد در صدا به در زنگ صداي بشينم خواستم که همين.... پذيرايي سالن سمت به رفتم !اومدن باالخره

    ....بيارم چايي تا رفتم آشپزخونه سمت به عليک و سالم از بعد

    هب تا رفتم پيش ترتيب به طور همين... کرد تشکر.... کردم پذيرايي باقري آقاي از همه از اول چه !کنم خالي روش رو چايي سيني بود نزديک و شدم هول که کرد بهم نگاه يه! رسيدم راستين

    خدايا؟؟؟؟ بود چشماش اون تو سري

    به زود منم و برداشت شو چايي استکان.... دارم ش نگه محکم تا کرد کمکم و چسبيد سيني زير از .... رفتم آشپزخونه سمت

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    45

    تاستراح کم يه تا رفتم اتاقم سمت به هم بعدش و شدم کردن صحبت مشغول رامينا با کم يه مهه از انگار... ميکردن نگاهم جوري يه شون همه! باشم راستين چشم جلو نداشتم دوست! کنم ...! ميکنم احساس جوري اين من شايد يا! دارن خبر چيز

    ....بودم شده خيره سقف به و بودم کشيده دراز تخت رو

    تموم خودم ضرر به همش که نشم راستين ي وابسته اين از بيشتر کن کاري يه...کن کمکم خدايا ونم دوباره ارتباط براي وجب يه حتي ، قدم يه هم بميرم اگه حتي کنم؟؟؟ کار چي بايد من... بشه !!!برده پي اشتباهش به که بگي و کشي منت بياد خودش بايد! نميدارم بر قدم

    !!!شدم قافل زمان از که کردم فکر مسائل جور اون به اونقدر

    گاهن ساعت به..... اومده که مامانه حتما! اتاقم تو که وقته خيلي حتما خدا واي.... خورد در به اي تقه !بودم اتاق تو که نبود بيشتر ساعت نيم... کردم

    ....شد تا چهار هام چشم... کردم باز و در و سرم انداختم و شالم

    !نمياد بهت نکن گشاد و هات چشم_

    اينجا؟ اومدي چي واسه_

    :گفت و داد تکيه در چوب چهار به

    !ندارم و هات محلي بي تحمل_

    :گفتم و زدم خندي زهر

    ميزنه؟؟؟ رو ها حرف اين داره کي ببين! هــــه_

    بگذري؟؟؟؟ گناهم ار نميخواي_

    :گفتم بهش و کردم ريز و چشمام

    کني؟؟ باهام کاري همچين بازم چي؟ که_

    !...ميزدي نبايد که زدي رو هايي حرف!!! کردي خورد و اعصابم هم تو خوب_

    !بروبابا_

    http://www.negahdl.com/

  • انجمن کاربر " ساناز " | آخرم شکست اولم عشق رمان

    www.negahdl.com برای دانلود رمان بیشتر به نگاه دانلود مراجعه کنید

    46

    .شد مانع که ببيندم و اتاق در خواستم و

    :گفتم در الي از

    !ببينه رو ما کسي نميخوام.... برو_

    !وايسا_

    ...کرد خارج جعبه يه جيبش تو از.... گذاشتم ت�