126
د وی ج ت سان آ

بررسی - qeshmsonnat.ir€¦  · Web view3- «مجموعه تجوید» دراین کتاب ، بهترین منظومههای تألیف پیشینیان را در قراءت

  • Upload
    others

  • View
    0

  • Download
    0

Embed Size (px)

Citation preview

آسان تجوید

آسان تجوید

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه مترجم بر چاپ چهارم علی السالم و ألصالة و ألعلمین رب ألحمدلله

الطاهرین آله علی و ألمرسلین سید محمد سیدنابعد أما المکرمین، صحابته و

کمک با تا ساخت موفق مرا،خداوند اینکه از خوشحالم خیلی و عالقمندان تقدیم « راآسان تجویدکتاب» از چاپ سه خیر، اهل

چهارم، چاپ برای را کتاب که اكنون و کنم کریم قرآن دوستان مؤلف همین «ازتجوید قواعدکتاب» می دهم؛ قرار تجدیدنظر مورد

ان و شده چاپ ةآماد و ترجمه است؛ کتاب این مسایل مکمل کهمی گیرد. قرار عالقمندان دسترس در خیر اهل همکاری با شاءالله

در جز و شده محافظت کتاب اسلوب نظر تجدید این در هاو تمرین به فقط و ندارد فرقی سابق های چاپ با نادر مواردی

است شده هاافزوده پرسش . به مترجم اضافات از چون ها پرسش این شودكه مي يادآور

همچنین و است شده داده ]...[ قرار قالب دو بین است کتاب کتاب متن به استدراک حاالت یابعضی توضیح بخاطر که مواردی،

آميخته کتاب اصل با تا شده مشخص مذکور باعالمت و شده افزودنگردد.

عبدالفتاح عبدالعزیز ابوعاصم دکتر کتاب»آقای مؤلف کریم قرآن ةدانشکد رئیس ،حاضر درحال که قاری«است

دانشگاه آن علمی مجلس عضو و منوره مدینه اسالمی دانشگاه سبب ، ساده اسلوب و علم این در ایشان تخصص و می باشد به کتاب ترجمه بحمدالله و شده ترجمه برای کتاب این انتخاب

علم ایشان، اخالص سبب این در را تجوید ةشد فراموش تقریبا و افاده این که خواهانم تعالی و تبارک خدای کرد. از احیا مناطق

2

بپذیرد ناچیز این از را ناقابل عمل این و گرداند مستمر را استفادهدهد. قرار خود برای خالصانه را آن و

تشjjویق و یjjاری کjjار این انجjjام در مjjرا که دوستانی از خاتمه درمی کنم. تشکر j نام ذکر بدون j کرده اند

و ألط00اهرین آله و محمد س00یدنا علی الله وصلیأجمعین صحابته

محمدی" "عبدالکریم

1407 شعبان)بستک( هرنگ فروردینه .ق

ه .ق1366

بسم الله الرحمن الرحیم مقدمه مؤلف

آن به باید مسjjjلمان فjjjرد هر که است علjjjومی از تجویjjjد، علم که شjjود می مربjjوط قرآن قراءت به چون بگیرد، یاد و دهد اهمیتاست. مسلمان فرد هر نزد مطلوب عبادتی

به که است مخصوصی روش و معین صjjjفت بر قjjjرآن، قjjjراءت یعjjنی jjj روایت درجه بjjاالترین این به است رسjjیده ما به jjj شjjفاها

اینکه تا منjjوال همین بر و می گیرد خود استاد از قاری هر که ترتیب، رسjjول الله)ص( و می شود رسول الله)ص( منتهی به روایت سلسله

در جjjزری عزوجjjل. ابن خjjدای جبریjjل)ع( از و جبریjjل)ع( گرفته از: گوید مي موضوع این به اشاره

و الینا منه هک00ذا وأنزال له أال به »ألنه1ص000000000000000000ال«

قرآن« می نامند »تجوید اصطالح در را آن که قراءت صفت این شده نازل لغت این به قرآن چون ؛ است شده گرفته عرب لغت ازاست. عربی ،لهجه و معنی و لفظ در و

به قرآن می گفتند؛لکن سخن مختلفی لهجه های به عرب قبایل فصیح زبان بر و قریش لهجه و لغت ، یعنی ها؛ آن ترین فصیح

»تجوید« قرآن با ما و شد رسول اکرم)ص( نازل یعنی، ؛ ترین شان تلفظ و لهجه تابع زیرا می خوانیم، لهجه بهترین به را

بن :أبی همچون یارانی به ایشان آنچه از و رسول الله)ص( هستیم ،صحابه قاریان دیگر و ثابت بن مسعود،زید بن عبدالله کعب،

می کنیم. پیروی آموخته اند؛

- این بیت در تکمیل بیت دیگری است که می گوید :1الزم ختم بالتجوید »وأالخذ

آثم« ألقران یجود لم من»النه به ... الخ«

یاد گرفتن تجوید حتمی و الزم است، و کسی که قرآن را با تجوید نخواند گناهکjjاراست. زیرا خداوند قرآن را با تجوید نازل فرموده و اینچنین به ما رسیده است.

قرآن

کتاب و داده اند؛ علم این به بسیاری ،اهمیت اسالم دانشمندان و ساخته اند؛ ، فراوانی منظومه های و تألیف شماری بی های

فیره بن ابوالقاسم و قیسی طالب بن مکی و دانی ابوعمرو قرار آنان رأس در شافعی جزری بن محمد ابوالخیر و شاطبی

تجویدند اهل ائمه و قراءت استادان و حفاظ بزرگان دارند. ایشانمی کنند. استفاده ایشان های کتاب از همه است باقی دنیا وتا

ده جمله آن از و است مختلفی هjjای روایت بر ، قjjرآن قjjراءتاست. رسیده ثبوت به قراءت

اهل اکثر قراءت مورد عاصم از حفص روایت اينكه، دليل به در دارم ،تمايل خوانندگان حال مراتب بنابررعايت و ؛ است اسالم

: کنم شرکت قراءت این به خدمت در ذيل، کتاب سهمبتدیان. « برای: آسان میسر تجوید- »12« jj-ود ابی بن عاصم از حفص روایت « بهتجوید قواعدjjjjالنج 1متوسطان. برای

3« j-ای بهترین ، کتاب « دراینتجوید مجموعهjjألیف منظومه هjjت كرده جمع آوری اعتماداست؛ مورد که حفص قراءت در را پیشینیان وبjjرای نگاشjjته ام آن بر کjjافی شjjرحی و داده قjjرار تحقیق ومjjورد

را علم این تا اند راغب و دارند اتقjjjjان و تحقیق قصد که کسjjjjانیاست. مهم و نافع بگیرند؛ فرا کامال

و تجوید علم قواعد خالصه از « عبارتآسان تجوید» کتاب این هر كه-انگاری سهل و اخالل هیچگونه بدون- است قراءت

و بگیرد یاد مشقت و زحمت بدون و دهد انجام تواند می مسلمانکند. عمل بدان

که است داده نشjjان ابتjjدایی،تجربه مرحله کودکjjان درمورد اما، از بعضی اینکه شjjjود؛تا آموخته تلقین طریقه به تجوید است بهjjjتر

قواعد رعایت با همراه را قرآن کوتاه سوره های از تجوید،مسjjتقیما آسjjان احکjjام بعضی به ايشjjان بشنوند؛وباراهنمjjایی آموزگار دهان

منفصل مد و متصjjل، مد قلب اخفjjا، ادغام، : اظهار، قبیل تجوید،از الفت آن قواعد با و کند عjjادت فن این به اذهان شjjان تا شjjوند آشنا

کتاب و گرفته؛ نظر در را کودکان پیشین، دانشمندان گیرند. گرچه، که کرده انjjjد؛ تjjjألیف ذهنشjjjان طjjjراوت و سن مناسب را هjjjایی

- این کتاب با ترجمة مترجم تا بحال دو بار چاپ شده است.1

5

آسان تجوید

« شjjjیخألغلم00ان و أالطف00ال تحفة»: آنها مشjjjهورترین .ومنظوم آسان عباراتی و ترکیبات با است؛ جمزوری سلیمان متن بش00رح أالقفال فتح» نjjام به کتjjابی در نjjاظم، خود در میهی محمد پيشjjينيان: شjjیخ از همچنین « وأالطفال تحفة : شjjیخ متjjأخرین از « وألمتع00ال ألملک فتح» نjjام به کتjjابینوشته اند. شرح منظومه این بر ضباع، محمد

از بjjاالتر آن مانند و منظومه این حjjتی که می رسد، نظر به گاهی تغیjjیر پjjرورش و آموزش روش چون است؛ ما زمان کودکان سطح گذشjjته در امثالشان که هستند مشغول كارهايی به کودکان و کرده

نبوده اند. مشغول***

: اینکه آن و کنم؛ اشاره مهمی مسئله به است بجا اینجا می بیjjjنیم تأمل با لکن اسjjjت، روایت ، تجوید مصjjjدر تنها گرچه

تقسjjیمات و قواعد تمjjام در و دارد؛ سjjلیقه و ذوق بر زیادی اعتماد ،مالحظه تjjjjزیین و تسjjjjهیل یعjjjjنی، لغت؛ مقاصد از مقصد دو آن

کلمjjات که بjjوده آن بر فصjjیح، زبانjjان عربی طبیعت زیرا می شود؛ غjjیر الفjjاظ و سjjازند آسjjان jjj معjjنی در چه لفظ در چه j را سنگین حضjjرت از کننjjد. و تبدیل لطیف و نرم الفاظ به را متنافر و مألوف

زین00وا: » فرموده اند که است رسjjیده ثبjjوت رسjjول الله)ص( به یتغن لم من منا لیس »1«بأص000000واتکم آلق000000رآن

:2«بالقرآن: گوید آن به اشاره در جزری ابن که است چیزی این و

حلیة أیضا هو »والتالوة

و االذاء زینة و3ألق000000000000راءة«

هايمjjان انjjدوه و ها غم ةزدایند و دلهايمان شفای را : قرآن خدایا آور. و یادمjjان به شjjده مjjان فرامjjوش قjjرآن از را آنچه و گjjردان

در را قjjjرآن تالوت و بیjjjاموز ما به نمی دانیم قjjjرآن از که را هرچهساز. ما نصیب شب و روز ساعات

- »قرآن را با صداهای خود زینت بخشید« از مسjjند احمjjد و سjjنن ابjjوداود و ابن1ماجه و دارمی.

- »کسیکه در خواندن قرآن خوش صدایی نکند از ما نیست.« از صحیح بخاری.2- »و تجوید زبور تالوت و زینت ادای حروف و قراءت است«.3

6

قرآن

منوره مدينهقمری هجری1392 سال االولی جمادی یکم

قاری عبدالفتاح بن عبدالعزیز

قرآن حضjjرت جبریjjل)عزوجjjل( بر که می باشد خjjدای کالم »قjjرآن

است.« آورده وسلم( فرود علیه الله رسول الله)صلی از را حق راه و سjاخته روشن کjریم قjرآن در را همه چیز خداوند

به و داشjjته حjjذر بر بدی هر ،از آن در را ما و است داده تمیز باطل است. داده فرمان ها خوبی

اهل و می کنjjد، هjjدایت راه اسjjتوارترین به قjjرآن این »همانا می دهjjد. مjjژده بjjزرگ ثوابی به می کنند نکوکاری که را ایمان عjjذابی نمی آورند ایمjjان دیگر عjjالم به که کسjjانی برای البته

(10 و9/ أسرا )ساخته ایم.« آماده دردناک و ]کفر هjjای تjjاریکی از را مjjردم تا فرسjjتادیم؛ تو بر »کتjjابی

/ ابراهیم )رسjjانی.« نjjور جهjjان به و آوری نادانی[ بjjیرون1)

و چjjjیز هر بیjjjانگر که حjjjالی در فرسjjjتادیم تو بر را »قjjjرآن(89/ نحل )است.« مژده و رحمت و هدایت را مسلمانان

تالوت قرآن به را ما و داده قرار عبادات ترین بزرگ از را قرآن تالوت خداوند

: است فرموده امر آن بخوانیjjد.« قjjرآن از نمjjود؛ آسjjان برایتjjان که مقjjدار »آن

(20/ مزمل) إق000000رؤوا:» رسjjjjjjjول الله)ص( فرموده اند حضjjjjjjjرت و

مسلم صحیحبخوانید«. را »قرآن1«ألقرآن

1 -

7

آسان تجوید

ما به دارد قjjرآن قjjراءت که فjjراوانی ثواب از حضرت همچنین و: فرمایند مي و می دهند خبر ق00رأ من» و حس00نة به فله الله کت00اب من حرف00ا

ترمذي جامع1«.أمثالها بعشر ألحسنة

قاری قرآن و باشjjند مشjغول آن معjانی فهم و قjرآن قjراءت به که کسjانی

افرادنjjjjد. برتjjjjرین و بهjjjjترین از فراگیرنjjjjد؛ را قjjjjرآن علjjjjوم: رسول الله)ص( فرمایند

بخاری. صحیح2«علمته و ألقرآن تعلم من خیرکم» بر کنjjدو ادا خjjوب را قjjراءت بخواندو تجوید با را قرآن کس هر و

مjjوارد همه در و نماید مjjواظبت کjjرده حفظ قjjرآن از که مقjjداری اسjjت. رسjjول الله)ص( فرشjjتگان درجه در باشjjد؛ مjjاهر و استوار: فرمایند

3«أل00بررة ألکرام ألسفرة مع ألقرآن فی ألماهر»

مسلم. و بخاری صحیحاست. « : فرشتگانالبررة الکرام السفرة» مقصوداز

است كjjjjjرده اطjjjjjاعت را خjjjjjدای فرمjjjjjان که کسی اولین ثلث در را خjjود روزانه سjjهم روز هر که رسjjول الله)ص( بوده انjjد؛

بودند. تالوت تر خوش و صداتر خوش همه از می خواندندو شب آخر

حفظ قرآن قjjرآن حافظjjان و است عبjjادات تjjرین بjjزرگ از قjjرآن حفظ

و علیه الله صjjلی(رسjjول الله چنانکه پروردگارنjjد؛ خjjاص دوسjjتان: داده اند خبر(سلم ابن و نسjjائی سjjنن «خاصته و الله أهل ألقرآن أهل»

ماجه. اهل قرآن اهل خدا و خاصان درگاه او هستندترجمه:

- »کسیکه یک حرف از کتاب خدا بخوانjjد؛ او را در مقابjjل آن یjjک، نیکی اسjjت و1هر نیکی به ده، مانند است.

- »بهترین تان کسی است که قرآن را بیاموزد و به دیگران یاد دهد.«2- »ماهر در قرآن با کاتبان بزرگوار و نکوکار )درگاه خدا( است«.3

8

قرآن

هسjjتند. در او دین یjjاران و اللjjه« : دوسjjتان »اهل از مقصjjود و علیه الله کند.رسول الله)صjjلی شفاعت را حافظان قرآن قیامت،

: سلم( فرمایند ألقیامة ی00وم ی00أتی فانه ألقرآن أقرؤوا» ش00فیعا

مسلم. . صحیح «ألصحابهقرآن را بخوانید که در قیامت به شفاعت اصحاب خود آیدترجمه: و ادب با و آن تکjjرار و حفظ از : مjjواظبت قرآن حفظ از منظور

قjjرآن مخjjالفت از حذر و احکام به عمل و تالوت هنگام بودن خاشع : داده اند سلم( خبر و علیه الله رسول الله)صلی چنانکه زیرا است؛

مخjjjالفت قjjjرآن با باکردارشjjjان و می خوانند قjjjرآن که کسjjjانی شjjعله ور آنjjان به دوزخ آتش که هسjjتند کسjjانی اولین می کننjjد؛می شود. عمل آن دسjjتورات به و می خوانند قjjرآن که را کسjjانی خداوند

دیگر واجبjjات و می دهند را زکات و می دارند پا به را نماز و می کنند ثjjواب ةوعد می گزیننjjد، دوری حjjرام امjjور از و می دهند انجjjام را

: می فرماید و است؛ داده افزون، فضل و فراوان از و می دارند پا به را نمjjاز و می خوانند را خدا کسانیکه »حقا، به می کنند انفjjاق آشjjکار و پنهjjان کjjرده ایم روزیشjjان آنچه

هjjای پjjاداش خjjدا تا امیدوارند نشjjود، نjjابود هرگز که تجارتی کنjjد، افزونشjjان خjjود کjjرم از و بدهد کامل و تمjjام را ایشان

(30 و29/ فاطر )است.« سپاسگزار آمرزنده او زیراتجوید قرآن حضjjjjjرت که است صjjjjjحیحی روش به خوانjjjjjدن مقصjjjjjود،

می خواندند؛يعjjنی j علیهم الله رضوان j یارانشان رسول الله)ص( و مد و اخفا و قلب و اظهار و ادغام کنیم؛ محافظت قراءت احکام ،بر

مخjjjjرج از حjjjjرف هر کjjjjردن تلفظ روشن با و آوریم بجا را غنه و تأمل و صjjبر با و نسjjازیم آميخته یکjjدیگر با را آنها خjjود، مخصjjوص

خjjوش چه هر کjjنیم دقت اینکه، ديگر و بخوانیم شتاب بی و ،روشن را خود صدای و گزینیم دوری بی جا کشیدن و تکلف از باشیم صداتر

نگردانیم. فاسقان، لحن همچون: می دهد فرمان قرآن تجوید به را ما خداوند

9

آسان تجوید

(4/ مزمل)بخوان.« زیبا و توجه با را قرآن »و

: فرمایند )ص(مي الله رسول همچنین و1«بالقرآن یتغن لم من منا لیس»

.14- ر. ک. به ص 1

10

درس اولمخارج حروف و می شjjود تلفظ حjjرف، که است جایی آن از مقصود و است مخرج »مخارج« جمع

مخjjرج خواسjjتی اسjjت. اگر مjjد حروف مخرج، جوفو دارد قرار لب و زبان و حلق در صjjدا هرجا گjjردان، سjjاکن را حjjرف و بیjjاور همزه ای حرف آن از قبل بیابی، را حرفی

است. حرف آن مخرج شد؛ تمام jjj لب دو میjjان صjjدا : أب. می بینی بگو بشناسی؛ »با« را مخرج خواستی : اگر مثال

هم به لب دو »با« بین مخرج می رسد. بنابراین، آخر به j چسبیده اند هم به که حالی دراست. چسبیده

به دهان سقف و زبان وسط بین صدا : أج. می بینی »جیم« بگو مخرج یافتن برای واست. دهان سقف میانه به شدن نزدیک با زبان »جیم« وسط مخرج لذا می رسد؛ آخر همچنین و صjjدا : أغ. می بینیم می گوییم آن مخرج آوردن بدست : برای »غین«. مثال اين نظjjاير اسjjت. و حلق اول آن مخjjرج پس می شود تمام زبان طرف از حلق اول در...

: کنید توجه شد؛ یاد که کیفیتی به مربوط، مخارج از حروف تلفظ به اکنون- جوف1

سjjینه از که است طjjوالنی و خjjالی فضjjای همان بلکه نیست محدودی مخرج جوف،می گذرد. دهان و حلق از و دارد ادامه دهان بيرون تا و می شود شروع تلفظ تنهjایی به را حjروف این نمی تjjوان لjذا اسjjت؛ سjjه گانه مد حروف مخرج این،

از صjjدا تا محدوداست مخjjرج دارای كه بگjjيرد قjjرار حjjرفی آنها از قبل باید بلکه کرد،کند.[ پیدا ادامه مد حرف در شود. ]و آزاد آنجا

: از است عبارت مد حروفشا. : جا،الف-.سی جی،)ـ( باشد: کسره آن قبل ما که ساکنی یای-.سو قو،)ـ( باشد: ضمه آن ماقبل که ساکنی واو-

آن از بعد )ـ( ]که سjjکون )ء( یا همjjزه مjjد، سjjبب برحسب حرف این کشیدن مقدارمی گردد. شود[ تعیین واقع

- حلق2: می شود تلفظ زیر ترتیب به حرف شش حلق، از ها و همزه است سینه طرف به که قسمتی ؛یعنی، حلق ته از-

أه ). )أه ، أء(؛ : )أء، می شود تلفظ

آسان تجوید

أح(. )أح، أع(؛ : )أع، می شود تلفظ حا و عین حلق، وسط از- أغ(، : )أغ، می شود تلفظ خا و دهان،غین به نزدیک قسمت ؛یعنی، حلق اول از-

أخ(. )أخ،

12

حروف مخارج

- زبان3: می شود تلفظ زیر، تقسیم طبق حرف هیجده زبان از أق(. می شود: )أق، تلفظ قاف حلق، به نزدیک زبان ته از-أک(. : )أک، می شود تلفظ کاف قاف، مخرج از تر بیرون کمی ولی زبان ته از- : می شjjود تلفظ یا و شjjین و جیم دهjjان؛ سjjقف به شjjدن نزدیک با زبان وسط از-

أی(. )أی، أش(، )أش، أج(، )أج، بjjاال، پیشjjین هjjای )ته( دندان بن به چسبیدن زبان( با آخر پشت )یا زبان پشت از-

أت(. )أت، أد(، )أد، أط(، : )أط، می شود تلفظ تا و دال و طا ثا و ذال و ظا بjjاال، پیشjjین های دندان نوک به چسبیدن با )آخر( زبان پشت از باز-

: می شود تلفظأث(. )أث، أذ(، )أذ، أظ(، )أظ،-

آخر شjjامل که زبjjان جلوی قسمت باید حرف سه این تلفظ : هنگام توج000هشود. ظاهر و بگذرد پیشین های دندان از است، زبان نوک و : )أن، می شjjود تلفظ نjjون بjjاال، پیشjjین های دندان بن به چسبیدن با زبان آخر از-

أن(. »را« چسjjبیدن، بjjدون بjjاال، پیشjjین هjjای دندان بن به شدن نزدیک با زبان آخر از-

أر(. می شود: )أر، تلفظ و زا و صjاد چسjبیدن، بjدون بjاال، پیشjین 1های دندان به شدن نزدیک با زبان نوک از: می شود تلفظ سین

أس(. أز( )أس، أص( )أز، )أص، قرار آن موازات در که باال آسیاب های دندان به چسبیدن با )پهلوی( زبان کنار از-

می شود. تلفظ ضاد دارد؛: کرد ادا شکل سه به می توان را حرف ]این

راست. سمت باالی آسیاب های دندان با زبان راست کنار-1چپ. سمت باالی آسیاب های دندان با زبان چپ کنار-2طرف. دو از باال آسیاب های دندان با زبان کنار دو هر-3

دو یا یک چسjjباندن هنگjjام آوردتا پjjایین را زبjjان وسط باید مخjjرج، این ضبط برای وأض(.[ نشود: )أض، منطبق دهان سقف با باال آسیاب های دندان به زبان کنار

- تعبیر مؤلف )اصول ثنایا = بن دندانهای پیشین( بود، اما مترجم تعبیر فوق را ترجیح داد.1

13

آسان تجوید

شjjرط به می شjjود؛ تلفظ الم ضjjاد، مخjjرج از پس جلjjو، طjjرف به زبjjان کنjjار از- ودنjjدان آن بعداز دندان و پیش دندان ؛یعنی،دو باال موازی های دندان به آن چسبیدن

أل(. ازآن(: )أل، بعد دندان و نیش

- لب4: می شود تلفظ زیر ترتیب به حرف چهار لب دو مجموع از تلفظ میم، و با حjjjرف رسjjjیدن( دو هم )به انطبjjjاق صjjjورت در لب دو بین از-

أم(. )أم، أب(؛ : )أب، می شودأو(. : )أو، می شود تلفظ واو آنها، انطباق بدون و : )أف، می شjjود »فا« تلفظ باال پیش های دندان نوک به چسبیدن با پایینی لب از-

1أف(.تصویر

ء، ب، ت، ث، ج، ح، خ، د، ذ، ر، ز، س، شjjjjjjjف ص، ض، ط، ظ، ع، غ، ف، ق، ک، ت، م، ن، ه ، و، ی، و - با توجه به تفصیالت گذشته؛ حروف عربی عبارتند از : 1 حروف مد سه گانه؛ »الف« : صدای فتحه کشیده، »واو« : صjjدای ضjjمه کشjjیده، و »یjjا« صjjدای کسjjره

کشیده.

14

حروف مخارج

(1تمرین ): دهید پاسخ زیر های پرسش به درس مطالعه از - پس1]است؟ کجا را، نون، میم، الم، الف، قاف، همزه، - مخرجأ

می شود؟ تلفظ حروفی چه زیر های مخرج ب- ازحلق. ته لب، دو بین آسیاب، های دندان با زبان کنار حلق، وسطمی کنید؟ تلفظ صحیح مخرج از را ضاد دقيقا ج- آیا

چیست؟[ فارسی »آن« در تلفظ و عربی واو« در» تلفظ بین د- فرق بjjادقت و كنيد گوش اند؛ حروف همه بر مشتمل که سوره دو این تالوت به - اکنون2

كنيد: توجه نيز آنها تلفظ چگونگی و حروف مخارج متن،به به كردن

15

آسان تجوید

درس دومبعضی از صفات مهم حروف

بین فjjرق آنها کمک با که است صفت پنج دارای حداقل حرف هر

از است عبارت آنها ترین مهم و می شود حاصل دیگری از حرف هر:

رخاوت و شدتدت مخjjرج، برخjjورد اثر بر ]که است صjjدا حبس معjjنی : به ش00

حjjروف این تلفظ هنگjjام را حjjالت می شjjود[ این آزاد قوت به صدا: می کنیم حس آشکارا

)أج( )أد( )أق( )أط( )أب( )أک( )أت(: کرده اند جمع مجموعه این در را شدت حروفبکت( قط )أجد

همچjjون: اسjjت؛ صjjدا جریjjان معنی به شدت عکس : بررخاوت از )غjjیر حjjروف بقیه همچjjنین و)أث( )أظ( )أس( )أل( )أم(

شدت(. حروف

استفال و استعال ]برعکس استفالتلفظ. هنگام حرف ساختن :یعنی،پراستعال

)أخ( )أص(: گفتن هنگjjام لjjذا حjjرف؛ سjjاختن باریک یعjjنی، آن[؛ بjjاال زبjjان که کjjرد تلفظ پر چنjjان را حرف باید ؛)أض( )أع( )أط(

حjjjروف بقیه و)أح( )أد( )أس( )أل( )أک( تلفظ هنگjjjام و رودآید. پایین زبان تا شود باریک حرف باید استفال؛

غظ )خص: می شjjود دیjjده مجموعه این در اسjjتعال حjjروف ض00هست. استفال صفت الفبا حروف بقیه در وقظ(

ی تفش} هjjوا انتشjjار آن از مقصود و است شین مخصوص صفتی تفشی،

در هjjوا می بیjjنیم)أش(بگjjوییم: که می باشjjد. هنگjjامی مخjjرج در دهjjjان سjjjقف به زبjjjان نتیجه در و می شjjjود پخش شjjjین مخjjjرج

نمی چسبد.

16

احكام بعضی از حروف

تکرار »را« وجjود در فقط و زبjjان آخر آوردن حjرکت به یعjنی، تکjjرار؛

سjjبب تکjjرار کنjjد. این تجjjاوز حjjرکت یکبار از نباید آن مقدار و دارد)أر( )أر(: است دیگر حروف »را« و بین فرق حصولصفیر

و سjjjین و صjjjاد از صjjjدایی)أص( )أس( )أز(تلفظ هنگjjjام صjjفیر را صjjدا اسjjت.] این سjjوت شjjبیه که می شjjود زا،شjjنیده جریjjان نjjوع یک صفیر است. با حرف سه این مخصوص می نامند[و

»همس« گویند. را آن که است همراه هواقلقله

تلفظ هنگjام حjرف آمjدن هم به و : اضjطراب قلقله از مقصjود یا و)أق( )أط( )أب( )أج( )أد( تلفظ اسjjjjjjjjjjت. هنگjjjjjjjjjjام

صjjدا باید ؛)یقتلون( )محیط( )مآب( )ألخروج( )شدید(تلفظ فشjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjار از پس

به اینکه شjjرط به دهد نشjjان خjود از سjjبکی مخرج( حjرکت )روی حjjرف، سjjکون رفتن بین از سjjبب تا نشjjود تبjjدیل کامل حjjرکت

جد(. )قطب: می بینیم مجموعه این در را قلقله نگردد. حروفغنه

نjjون و میم از که jjj حjjرکت دو مقjjدار به jjj است : صjjدایی غنهمی شود. شنیده

ا(.: مثال است؛ خیشوم غنه مخرج )أن( )أم: است پنج غنه وجود موارد

»نjjون« و »یjjا« و در تنjjوین و سjjاکن نون کردن ادغام - هنگام1»واو«. »میم« و

)چنانکه حjjرف درپانزده تنوین و ساکن نون کردن اخفا - هنگام2(.51-50: ص آمد، خواهد

»با«. در ساکن میم کردن اخفا - هنگام3میم. در ساکن میم کردن ادغام - هنگام4

میم. و نون )ـ( داشتن تشدید هنگام تنوین عبارت از نون ساکنی است که در لفظ به آخر اسم افزوده می شود اما نوشته

نمی شود

17

آسان تجوید 18

احكام بعضی از حروف

فرق بین بعضی حروف شبیه به هم»ز« »ذ« و فرق

- هjjای نjjوک به چسبیدن با زبان پشت ،از ذال بjjاال پیشjjین دنjjدان دنjjدان به شjjدن نزدیک با زبjjان نjjوک زا، مخjjرج اما می شود، تلفظ آیjjد، بیرون زبان آخر باید ذال تلفظ هنگام لذا می باشد؛ مذکور های: نه. می گوییم زا، در اما

)أذ( )أز( )یذرؤکم( )تزرعونه( )ألذین( )زعمتم(. اگر می شjjنویم را آن صjjدای و است صjjفیر صjjفت دارای زا، و

)أز(: بگوییم

»س« »ث« و فرق با زا، و ذال که رادارند فjjرقی يكjjديگرهمان »سjjین« با »ثjjا« و

صjjفت و می شjjود تلفظ زا، مخjjرج از سjjین زیjjرا داشjjتند، یکjjدیگرأل: دارد صفیر مخjjرج از ثا که حjjالی در (؛)أس( )وأسأل( )س00

: است واضح آن در رخjjاوت و همس صjjفت و می شjjود تلفظ ذال)أثاقلتم(.

همس به معنی صدای آهسته و زیرلبی است و در تجوید عبjjارت از ضjjعف صjjدا بjjر اثjjره شخص سکت(. جریان نفس و عدم حبس آن است و حروف آن عبارتند از : )فحث

»ج« »ش« و فرق بین تفjjاوت و می شjjوند تلفظ زبان وسط از دو هر جیم و شین

جهر عبارت ازاست. جیم جهردر صفت و شین در همس صفت آنهادر قوی و بلند بودن صدا بر اثjر حبس نفس در مخjرج حjرف اسjت. جهjjر ضjد همس اسjت و

حروف آن،بقیه حروف الفبا بعد از حروف همس می باشد. یعjjنی، اسjjت؛ شjjین خصوصjjیات از تفشی صjjفت همچjjنین و

وسط لjjذا می شjjود؛ پخش زبjjان وسط در هjjوا آن، تلفظ هنگjjام و بگjjذرد هjjوا دهد می اجازه بلکه نمی چسبد، دهان سقف به زبان

یاء(: شjjود منتشر وجjjود شjjدت صjjفت جیم، . در)أشیاء( )أش00 در حjjالت، این و می شjjود حبس هjjوا آن تلفظ هنگjjام یعنی، دارد؛.)أج( )أجرموا(: گوییم مي وقتی است؛ واضح جیم

»ظ« »ض« و فرق

19

آسان تجوید

بjjاال، پیشین های دندان نوک به چسبیدن با زبان آخر پشت از ظا، مخjjرج اما می آیjjد، بjjیرون زبjjان ،آخر حالت این در و می شود تلفظ اسjjت؛ مjjوازی باال آسیاب های دندان به چسبیدن با زبان کنار ضاد،

: است دور ضاد مخرج از ظا مخرج لذا)أظ( )ألظلمین( )أظلم( )ظهیر( )ظلمک(.

( )یضربون(. ( أضل آل}ین( )یضل )أض( )والألض ظjjا. بjjرخالف است اسjjتطالت صjjفت دارای صjjاد، همچjjنین و

روی فشjjار امتjjداد از عبjjارت j است ضاد مخصوص که j استطالت کنjjار تمjjام صدا، ضاد، تلفظ یعنی،هنگام است؛ مخرج تمام در صدامی گیرد. فرا را زبان

20

احكام بعضی از حروف

(2تمرین ): دهید پاسخ را زیر های ( پرسش2) درس مطالعه از - پس1]

می دهند؟ انجام را کارهایی چه ها أ- صفتببرید. نام برخوردارند، رخاوت صفت از که را ب- حروفی

خ، ح، : ت، کنید تعیین را زیر حروف های ،صفت درس کمک ج- بان. ر، ق، غ، ط، ص،

رادر زیر حjjروف ( تفjjاوت2) ( و1) هjjای درس از اسjjتفاده د- با »ع«، »ء« و »ت«، »ط« و »س«، : »ز« و بگویید خjjjjود، گjjjjروه»غ«.[ »ق« و

که هjایی صjفت همه چjون کنیjد؛ توجه سوره ها این تالوت - به2 بjjادقت و است موجjjود ها آن در می دهند تمjjیز یکدیگر از را حروفكنيد: توجه حروف به درمتن،

21

آسان تجوید

22

درس سوم

احکام بعضی از حروف

: تنوین و ساکن : نون الف

در ( ولن إن، من،: ) آید حرف در است ،ممکن ساکن نون )کنتم،: فعل در ( وأألنبیاء أألنباء، )عند،: اسم

أنتظروا(. ینأون، نوشته اما می شود تلفظ که است زایدی ساکن نون تنوین، و

أحد، غفور، عزیز،: ) می آید اسم در فقط و نمی شود...(. غاسق أزواجا،

: دارند حکم چهار تنوین و ساکن نون- اخفا.4 - قلب3 - ادغام2 - اظهار1 : اظهار اوال

غنه آنکه بjjدون اسjjت؛ نون کردن تلفظ روشن اظهار، از مقصودشود. داده

: می پیوندد وقوع به حرف درشش حالت، اینخا. غین، حا، عین، ها، همزه،

: اظهار های مثال:ساکن نون های أ- مثال

أنتظ000روا ین000أون کنتم لن إن من عزی00ز عند أألنعام دنیا أألنبیاء أألنباء

)غف000ورن( أح000د )عزی000زن( غف000ور )أزواجن( أغالال )أح0000000دن( أزواجا

ق )أغاللن( مالئک00ة )مالئکتن( غاس00ر )غاسقن( حاسد دن( خس00 )حاس00

)خسرن(

إنأعطی منءامن منینئونأردتم

منهاد منهدی الله منأألنهرهلک

أنعمتعلق منعمل منعلمتم إنک فمنحمل من منحآج حکیم

تنحنون منغسلین منغل من

فسینغضونغیرکمخیر منخفتم فإنخشی من

ألمنخنقة

آسان تجوید

تنوین های ب- مثال

: ادغام ثانیا بعjدی حjرف در تنjوین و سjاکن نون بردن فرو ادغام، از مقصود

نjjون، که شjjکلی به است با بعjjدی حjjرف بلکه نشjjود؛ تلفظ اصjjال شود. )ـ( گفته تشدید

جنت و یوم ألی}إدا شیئاألفافالت أج}

هار جرفهی سالمهاد قوم لکل}عالیة جنة فیعلیم واسع أجرا

عظیما تجترةحامیة ناراحکیم عزیز

حاضرة بقرءانممنون غیر أجرغفور رب و

هذا غیر خالدا ناراخاویة نخلخبیر لطیف

فیها

24

احكام بعضی از حروف

حjjروف از یکی ها آن از بعد که است ،زمjjانی حjjالت این وقjjوعنون. واو، الم، میم، را، : یا، یعنی )یرملون( باشد؛ ششگانه

: است نوع دو بر ادغام ایننون. میم، واو، : یا، حرف چهار در غنه؛ با ادغام-را. : الم، حرف دو در غنه؛ بدون ادغام-

: مثال(.میعمل: ) می گوییم ادغام صورت در ( رایعمل من)لد: ) می گوییم ادغام صورت در ( راولد من) (.مو(.وألو: ) می گوییم ادغام صورت در ( رالو وأن)(.خیریره: ) می گوییم ادغام صورت در ( راخیرایره) : می گjjjjjوییم ادغjjjjjام صjjjjjورت در ( رامع0000روف ق0000ول)

عروف) (.قولم: کنید توجه ادغام های مثال به اکنون

ساکن نون های أ- مثال

تنوین های مثالب-

یقدر لنیعمل منیشآء منیکونوا إن منولد منوجدنا منواق من

ورثةملکت ما فمنمسد منمال من

ملک من إننذیر من لننرید لمننشأ

ندخلها***

لو أن ولن أنلدنه منالیعلمون ولکن

]عنأستغنی رءاه أنرب}هم منرسول منرب}هم[

أبقی و خیریومئذ وجوهیره خیراولد ما و والد و رة صحفا معروف قولمطه نمد کال

ناعمة یومئذ***

ماال غفورلمزة همزةلبدااضیة عیشةرحیم ر

]عنأستغنی رءاه أنربهم منرسول منربهم[

25

آسان تجوید

قاعده شناسایی دو حرف همانند و همجنس ونزدیک به هم

چهjjار از یکی شjjوند؛ جمع هم با که عربی حروف از حرف دو هر: دارند یکدیگر به نسبت را زیر حالت

همند(. )مثل متماثjل دو هر-همجسند(. یکدیگر )با متجانس: : -نزدیکند(. هم )به متقارب: : -دورند(. هم متباعد)از: : -

)هماننjjد( متماثل باشند، متفق صفت و مخرج در حرف دو هرگاه: الم. مثال و الم میم، و میم با، و همچون: با بود؛ خواهند

ملک( من کم ألأسألکم( )و بکتابی( )قل )أذهب متجjjانس باشjjند؛ ،مختلف صjjفت در و متفق مخjjرج، در هرگاه و

ذال. و ثا کjjاف، و قjjاف طjjا، و همچjjون: تا بjjود؛ )همجنس( خواهند: مثال

ذلک(. طآئفة( )نخلقکم( )یلهث )فامنتاست. ادغام متجانس و متماثل نوع دو حکم

متقjارب باشند، مختلف صفت در و نزدیک هم به مخرج در هرگاه وبود. هم( خواهند به )نزدیک بعضی در مگر اسjjت، ادغjjام عjjدم نjjوع، این ،در حفص در اصل

را. مثل در الم ،ادغjjام واو و میم در سjjاکن نjjون ادغjjام موارد. مثل: متقارب حروفتأتیهم( هم( )إذ جآء لقد الله( )و سمع )قد

در اما اسjjت، اولی حjjرف بjjودن سjjاکن حفص در ادغjjام شjjرط ادغjjام دیگjjران چjjه، اگر نمی شود؛ ادغام آن، داشتن حرکت صورت: مثل می گویند؛ کبیر ادغام را آن و می کنند

حیم یشآء(. من ملک( )یعذ}ب )سلککم( )ألر هم )از متباعد باشjjد؛ دور یکjjدیگر از حjرف دو مخjjرج هرگاه ]و

دور( خواهند )قل: فjjا.مثjjال و عین هjjا، و نون الم، و : با بود. مثال.[بلی( )أألنهر( )تعفوا(

26

احكام بعضی از حروف

(3تمرین ): دهید پاسخ را زیر های پرسش ، درس مطالعه از - پس1]

چیست؟ ساکن نون و تنوین أ- فرقبزنید. مثال دو کدام هر تنوین و ساکن نون اظهار ب- برایکنید. تعریف را ادغام و ج- اظهاربزنید. مثال است؟ حرفهایی چه در غنه بدون د- ادغام

می شوند؟ ادغام شرطی چه به متجانس و متماثل حرف ه - دو تعjjیین را کjjدام هر اسjjت، ادغjjام و اظهار برای زیر های و- مثال

: کنیدالکم، لن، أن ألیم، عذاب تأتیهم، کانت خیرا، أزواجا عدو

من ی00دخل، أن معل00وم، ح00ق إذظلم00وا، علیهم، واغل00ظ.[عذاب

هjjايی مكان متوجه سوره این تالوت به كردن گوش با - اکنون،2: است شده کشیده خط آنها زیر که باشید

27

آسان تجوید

28

درس چهارماحکام بعضی از حروف

بقیه احکام نون ساکن و تنوین : قلب و اخفا : قلب ثالثا

میم این و است میم به سjjاکن نون کردن تبدیل قلب، از مقصودمی شود. اخفا غنه با همراه بعدی حرف در

« صورت » با نزد فقط حالت این : می پذیرد؛مثال.)ممبخل(: می گوییم رابخل( )من

.)سمیعمبصیر(: می گوییم را بصیر )سمیع.)منفطرمبه(: می گوییم را)منفطربه(

.)زوجمبهیج(: می گوییم رابهیج( )زوجآئمبنمیم(: می گوییم را)مشآءبنمیم( .)مش

.)أمبأک(: می گوییم را)أنبأک( ا رابعا : اخف

بعدی حرف در تنوین و ساکن نون ساختن پنهان ، اخفا از مقصود شjjرط به باشjjد؛ ادغjjام و اظهار بین درجه ای در که شکلی به است

ه. بر محافظت غن از یکی تنjjوین، و سjjاکن نjjون از بعد که است زمjjانی ، حالت این

می حjjرف پjjانزده حjjروف، اين که بگjjيرد قjjرار الفبjjا، حروف بقیهمی بینیم: بیت این کلمات اول در را آنها باشندو

ف ج000اد کم ذاثنا ص000خص ما ش00000 قدس00000

تقی فی زد طی}با دمع 1ظالما ض00000000000000

: کنید توجه اخفا های مثال به اکنون - س8- ق 7- ش 6- ج 5- ک 4- ث 3- ذ 2- ص 1- مقصود این حjjروف اسjjت : 1

- ظ.15- ض 14- ت 13- ف 12- ز 11- ط 10- د 9

آسان تجوید

: ساکن نون های أ- مثالینصرکمصلصال منصالتهم عن

منصورامنذرألذی ذا منذهب منمنثوراثمرة منثقلت من

أألنثیمنکرونکتاب منکان من

ینکثونزنجبیالجآءکم إنجاهد من و

أنجئکمأنشرهشآء لمنشر} من

إنشآءینقلبقاتلوکم فإنقبل من

أنقص أوننسخسحرهم[ ]منسیکون أن

ننسئکمعنددعوتکم أندون من

أندادا

زقوم من زعمتم إن تنزیلأنزلنا

فئة من فآءوا فإن منفکینینفقونتاب من تتولوا إن و کنتم أنتم

ضریع من ضل من منضود منضر

ظهیر من ظلم من أنظرنیفأنظر

30

حروف از بعضی احكام

: تنوين های ب- مثال

31

ثم مطاعثالث ذی ظلصرصرا ریحاکاتبین کراما

ا حبا رسوالجم قی}مة کتبشاهداسألهم فوج

ا ا دک نفساطهورا شرابادکفیها خالدازکیةضیزی قسمةتجزی نعمة

ظال ظلیال

آسان تجوید

(4تمرین ): دهید پاسخ زیر های پرسش - به1]

می پذیرد؟ صورت حالتی چه در بگویید و کنید تعریف را أ- قلبمی گیرد؟ انجام عمل چند ، قلب حالت ب- در

ببرید. نام است؟ حرف چند در چیست؟ ج- اخفابسپاريد.[ خاطر به « را... الخ ذاثنا صف» د- بیت

هjايی مكjjان متوجه و کنید گjوش سjjوره این تالوت به - اکنون،2 شjjده کشjjیده خط آنهjjا، ؛زیر گرفته صjjورت اخفا و قلب که باشjjیداست.

32

حروف از بعضی احكام

33

درس پنجماحکام میم ساکن

ساکن میم**

در گjjاهی ، ساکن میم که می کنیم مالحظه باال، کلمات به توجه با )أمرا( )أمن00ا( مثل اسjjم؛ در گاهی و)أم( مثل می آید؛ حرف

ون( )أملی( )یمح00ق( مثل فعل؛ در گاهی و)هم( )یمش00ألله(. )یمح

یا)یمشون( )أمرا( مثل باشد؛ کلمه وسط در است ممکن)هم( )أنتم(. مثل کلمه؛ آخر در

: دارد حکم سه ساکن میم- اظهار3 - اخفا2 - ادغام1

: ادغام اوال من( )أم مثل می شjjjjود؛ ادغjjjjام میم در سjjjjاکن،فقط میم

.مغفرة( من( )لهم من( )کم )ومنهم

: اخفا ثانیا: مثال می شود؛ » با« اخفا در فقط ساکن میم

.بهم( ربهم باسط( )إن بارزون( )کلبهم )هم : اظهار ثالثا

ألله یمحأنتمإنکمأمأمرایمحق

أمنالهم أملیأمعآءهمیمشونهم

حروف از بعضی احكام

هسjjتند؛ حjرف شش و بیست که الفبا حروف بقیه در ساکن میم: است زیر ترتیب به آن های ومثال می شود اظهار

ج : میم و نون تشدیددار

مشjjدد نjjون و میم که می کjjنیم مشjjاهده ، باال کلمات به توجه با( مثل آیند؛ می حرف در گاهی )تشدیددار(، ( )ثم در گاهی و)إن

از( مثل اسjjjم؛ مثل فعjjjل؛ در گjjjاهی و)منا( )ألناس( )همرناهم( .)تظنون( )دم

مثال: می شوند؛ دیده کلمه وسط در گاه-رناهم از( )دم (.)تظنون( )ألناس( )ألجنة( )هم

: مثال کلمه؛ آخر در یا-

أنثالثة دارکم فییمترونأمنتم أمجنت لهم

ألحمدللهخلقوا أمحسبتم أمذلة ترهقهم

یمشونتمسونرمزاأمراوأمطرناوأمضواصاغرون هم

ظلمون هم وفیها وهمغرف لهمأمعآءهم

تبع قوم أم هم ولهم أمکانوا إنهم

یمهدوننآئمونیذکرون لعلهمأمواتا

ألقط}عنتظنونإنکممنا إنألجنة

جهنمألنارألناسألجنةا اأم افإم ازثملم هم

رناهم ردم تتدم} همهم

35

آسان تجوید

) ( )ثم ( )هم ( )ألقطعن .)إن ، حjرکت دو مقjدار به jj شjوند واقع جا هر در j مشدد میم و نونمی شوند. داده غنه

36

حروف از بعضی احكام

(5تمرین ): کنید آزمایش را خود - معلومات1]

بزنید. مثال دو کدام هر برای دارد؟ حکم چند ، ساکن أ- میم مjjوردی چه بjjرای كه کنید تعیین را زیر های مثال از کدام ب- هر

است؟لهم یتوب00وا، لم علی، وهم منکم و ب00البی}نت، رس00

ا إنم000ا، م000ؤمن، ، أعطی، من فأم من، هم طلقکنا فأنذر، .ألذ}کر سمعوا لم

است؟ غنه،چقدر ج- مقدارچرا؟.[ باشند؟ کلمه اول در مشدد میم و نون است ممکن د- آیا

که جاهایی به توجه با و کنید گوش سوره این تالوت به - اکنون،2 تشjjدیددار نون و میم و ساکن ،میم است شده کشیده خط آنها زیردهيد: نشان را

37

آسان تجوید

38

درس ششماحکام بعضی از حروف

د : »را«: دارد حالت »را« دو

کسjjره به )ر( یا فتحه به )ر( یا ضjjمه به متحjjرک است - ممکن1)ر( باشد.

)...ر( فتحه از پس )...ر( یا ضjjمه از پس سjjاکن است - ممکن2)...ر( باشد. کسره از پس یا

آخر یا وسط یا کلمه 1اول در است ممکن هjjا، حjjالت این همه درباشد. داشته قرار آن،

از بعد یا فتحه از بعد سjjاکن یا مضjjموم یا مفتjjوح که، صورتی در آن، آخر چه و وسط چه کلمه اول می شود. چه 2تفخیم باشند؛ ضمهبگیرد. قرار

- مقصود از وقوع »را«ي ساکن در اول کلمه؛ وقوع آن بعد از همزه وصل اسjjت1 »رب} أرجع00ون«، »ثم أرج00ع« »لکمکjjه كjjامال تفخیم می شjjود مثjjل :

أرجعوا«. - تفخیم؛ یعنی ، غلیظ و کلفت ساختن که باید در تلفjjظ حjjرف تفخیم، زبjjان بjjاال2

برود تا فضای دهان از صدا پر بشود و ترقیق برعکس تفخیم است.

آسان تجوید

چه و وسط چه اول، در چه باشjjد؛ »را« مکسjjور که، صورتی درمی شود. ترقیق کلمه؛ آخر باشد سjjاکن »یا«ی از بعد یا 1اصلی ةکسر از بعد ساکن هرگاه ومثال: می شود؛ ترقیق نیز،

ه : الم(ی جالله لفظ ،در الم یا فتحه آن قبل ما اگر)ألل000ه( )أللهم ترقیق باشjjد؛ کسjjره آن قبل ما اگر و می شjjود تفخیم باشjjد؛ ضمه

: کنید توجه زیر های مثال می شود. به

- اين به شرطی است که بعد از را حرفی از حروف استعال نباشد وگرنjjه، تفخیم1 «. برای تفصیل بیشتر بjjه کتjjاب قواعjjد تجویjjد رجjjوعالمرصادمی شود؛ مثل »

کنید.

عربا سنفرغ،رزقوا ربما، نحشر وأهلنا ونمیر

ألمجرمین صبر،خرجوا یرونه،رحیم رءوف،

غفر و و فأهجر،ترجی یرزقون، ألقرءان،

أنظر تقهر، فالمرضی أألرض، ألعرش،

تنهر فال

و وألفجرتریدون قریب،رزقا رجال،عشر لیال

مدکر،أإلربة مربة، فرعون،مقتدر ناصر،

یر، ألطیر، یر، خیر، ألس قدیر یس

الله شآء الله سمعالله قالسل الله یجمع اللهم قالوالر

الله رسلالله بسملله

الله یفتح ما

40

حروف از بعضی احكام

قسم دو بر jjj جالله لفظ از غjjیر jjj دیگر کلمjjات »أل« در الم اما: است ادغjjjام بعjjjدی حjjjرف در بلکه نمی شjjjود، تلفظ که - قسjjjمی1

مثل می گردد؛مس، ة، ألناس، ألش حمن، ألطآم حیم. ألر ألر

= »شjjمس کلمه به نسjjبت شمسی« می نامند؛ »الم را نوع اینمی شود. شناخته بعدی حرف )ـ( روی شده عالمت با آفتاب« و

مثل می شود؛ تلفظ ساکن که - قسمی2بألمعروف ألقول، ألخبیر، ألعلیم، ألقمر،

= »قمر کلمه به منسjjjوب قمjjjری« می نامند الم» را نjjjوع ایناست. بعدی حرف )ـ( روی شده نبودن آن، عالمت ماهتاب« و: می شوند دیده مجموعه این در قمری حروفک»إبغ عقیمه«خف و حج

1 2 3 5 6 7 8 910 11 12 13 14هستند.( شمسی حروف الفبا حروف بقیه )و

41

آسان تجوید

(6تمرین ): بیازمایید را - خود1]

و تفخیم در را کjjدام هر حکم و بشjjمارید »را« را هjjای أ- حjjالتبگویید. ترقیق

چرا؟ ترقیق؟ یا می شوند تفخیم زیر های ب- مثالات، قرط00اس، ، مرض00 ر یر، أس00 ن00ورهم، ألمص00

روا، أألنه00ر، کف00 رلکم، ربی، أرت00ابوا، أم ألنا یغف00.أمرهم ألنار، قور،

می شود؟ »الم« تفخیم مواردی، چه ج- در یک هر بjjرای می توانید آیا ببریjjد؛ نام شمسی« را »الم د- حروف

بزنید؟[ ،مثال »الم« بjjه»را« و سjjوره، این تالوت به كjjردن گوش با - اکنون،2: است شده کشیده خط آنها زیر كنيد؛ توجه

42

حروف از بعضی احکام

43

درس هفتمانواع مد:

مدگویند. مد را، مد حرف صدای کشیدن: است تا ،سه مد حروف

مضموم. قبل ما - »واو« ساکن1مکسور. قبل ما - »یا« ساکن2- »الف«.3 هنگام و دارد وجود حرکت دو مقدار به طبیعی مد حروف، این در یjjا، : واو، صjjدای باید زیرا می شنویم؛ وضع را « آننوحیها» گفتنبکشیم. حرکت دو مقدار به را الف

می سازد. خارج طبیعی حالت از را مد چیز دو- سکون.2- همزه1

از مد بگیرند؛ قرار دو، این از یکی مد، حرف از بعد هرگاه ، یعنی مjjد این و رود می فjjرعی مjjد حjjالت به )اصjjلی(، طjjبیعی حjjالت

مختلفی اقسjjام به سjjکون و همjjزه حjjالت اختالف علت فjjرعی،به: می شود تقسیم

: همزه اوال مjjد نjjوع دو از یکی بگjjیرد؛ قjjرار همjjزه مد، حرف از بعد هرگاه،

: می آید وجود به زیر،متصل: - مد1

وءسیءجیءشآءجآء قروءألسألفائزونأولئکألملئکة

ألطائفین

منفصل( و : )متصل مد انواع

به کلمه یک در دو، هر مد حرف و : همزه می بینیم کلمات این درنامیده اند. متصل، مد را آن علت اين به و اند متصل هم

به یعjjنی، قصرj و است حرکت پنج تا مد،چهار این کشیدن مقدارنیست. جایز آن j درآوردن طبیعی حالت

منفصل: - مد2

ءامنوا ألذین یأیهاإلیک أوحینآ أنآأنزل مآ إلی أنیبوا وأنفسکم فی وأنفسکم قوارب}کم

کلمه در و جjjدا مjjد حjjرف از : همjjزه می بیjjنیم کلمjjات، این دراست. شده منفصل« نامیده »مد لذا است؛ شده واقع دیگری

به jjj آن قصر و است حjرکت پنج تا چهjjار مjjد، این کشیدن مقدار1می باشد. جایز j حرکت دو مقدار

- در اینجا در تعبیر مؤلف نوعی تساهل دیده می شود، چون همه راویان بjjر قصjjر1 منفصل از حفص اتفاق ندارند و مصحف های متداول بر روایت مد آن، بر چهار تا پنج حرکت ضبط شده است لذا از خوانندگان تقاضا می شود که در قjjراءت خjjود

از نکشیدن مد منفصل خودداری کنند.

45

آسان تجوید

(7تمرین ): دهید پاسخ زیر های پرسش به درس دقیق مطالعه از - پس1]

هستند؟ مد حروف از زمانی یا« چه ، أ- »واوشود؟ کشیده باید چقدر طبیعی، ب- مد

چیست؟ منفصل، و متصل مد نامگذاری ج- سبببگویید. را منفصل و متصل مد از کدام هر د- مقدار

نکشید؟[ را منفصل مد می توان ه - آیا و متصل مjjد مواضع به و کنید گوش سوره این تالوت به - حال2كنيد: توجه است، شده کشیده خط آنها زیر كه منفصل مد

46

منفصل( و : )متصل مد انواع

47

درس هشتم

بقیة انواع مد : سکون ثانیا

نjjوع دو از یکی آن اثر بر و است سکون مد، اسباب از دوم سبب: می آید بوجود زیر، مدالزم - مد1

آل}ین ةءآلئنأ- ألض الطآمون}ی أتحآج

طسمالمحمصب- ق

: می شود مالحظه چیز چند فوق، کلمات خواندن بااست. آمده مد حرف از پس - سکون،1 بعjjد، ما به را کلمه اگر حjjتی نمی افتjjد؛ و است ثjjابت - سکون،2

سjjازیم؛ متصل رءان و قآف» : اگر مثال « راألمجی00د و ألق00 ما اگر )حتی است )ف( ثابت فا روی سکون می بینیم کنیم؛ قراءت

و نکنیم وقف آن روی بخوانیم(. را بعد ما فورایت ق00د و ءآلئن» اگر همچjjنین و بخjjوانیم « راقب00ل عص00

می یابیم. ثابت را الم روی سکونالزم« می نامند. »مد را مد نوع ،این رو این از

آمjjده؛ کلمه در الزم مjjد می بینیم کنیم؛ « نگاهأ» مجموعه به اگر مجموعه به توجه با کلمی« می گوینjjد. و الزم »مjjد را نjjوع این لjjذا

از و می بیjjنیم سjjوره ها اوایل ةپراکند حjjروف در را الزم »ب« مjjدحرفی« می نامند. الزم »مد را نوع این رو، این

بخش دو به jjj حjjرفی چه کلمی چه jjj الزم مjjد انjjواع از کjjدام هر: می شود تقسیم

)سبک(. - مخفف2)سنگین(. - مثقل1

~~~~

~~~~

~

عارض( و : )الزم مد انواع بقیة

)ـ( آیjjد؛ هشjjد مjjد حjjرف از پس که زمانی می شود؛ گفته مثقلآل}ین« مثل ة« »ألض زیjjرا»الم« مثل آید؛ ادغام یا»ألطآم میم« الم »ألف: است صورت اين به لفظ در حرف این اصل

می شود. ادغام دومی میم در اولی ساکن میم که که در،یjjایی دیگjjری الزم : مjjد می کنیم مالحظه هنگام، همین در حjjرف از بعد آنجاكه از و است موجود دارد؛ قرار آخری میم از قبلاست. مخفف نوع از الزم مد است؛ نیامده ادغام یا تشدید مد،

اسjjت؛ اشjjباع چهارگانjjه، انjjواع تمjjام با الزم مjjد کشjjیدن مقدارشود. کشیده حرکت شش مقدار به یعنی،باید

: مالحظه

در مjjد حjjرف از بعد سjjکون که آید پیش سjjؤال این دارد، امکانونی« مثjjjjjال ة« »أتح0000آج آل}ین« »ألطآم کجا»ألض0000

قراردارد؟ حjjرف دو از عبjjارت همیشه مشjjدد، : حjjرف می گوییم جواب در »الم« در لjjjjjjذا دارد؛ حjjjjjjرکت دومی و سjjjjjjاکن اولی که است

سjjاکن : اولی است الم دو از عبارت و دارد تشدید »الضآلین« نيز، »جیم« و و»ألطآمة« »میم« در دارد. همچjjنین کسره دومی و

ونی« »نون« در .»أتحآج

عارض - مد2حیمألعلمین ألمصیرقریب وفتحألروماتعلنونتعلمونمرصوصألخروج

حمنألحسابمتاب لألنامألر: می کنیم توجه نيز، زیر امور ،به باال کلمات خواندن با حjjرف می کjjنیم، وقف کلمjjات این آخر حjjرف بر که - هنگjjامی1 حjjرف از بعد سکون، نتیجه در و می شود ساکن وقف، سبب به آخرمی شود. واقع مد

پشت کjjرده، متصل بعjjد، ما به را مjjذکور کلمjjات که - هنگامی2 باید و نمی شjjود حاصل سjjکونی هیچ می خوانیم؛ وقف بدون سرهم

49

~~

آسان تجوید

ألعلمین،» مثل بخjjوانیم؛ خjjود وقف از قبل حjjرکت با را کلمهحمن حیم، ال00ر و ق00ریب فتح و» مثل ...« و مل00ک ال00ر

ر «.ألمرمنین بش} که مjدی یعjنی، عjارض« گفته انjد؛ »مjد را نjوع این رو؛ این از و

بین ،از وصل با و می شjjjود ،عjjjارض وقف سjjjبب به آن سjjjکونمی رود.ا همه نزد j عارض مد حکم یا چهjjار یا دو مقjjدار کشjjیدن،به jjj قر

است. حرکت شش

50

عارض( و : )الزم مد انواع بقیة

(8تمرین ): گویید پاسخ را زیر های - پرسش1]

ببرید. نام است؟ مد نوع چند سبب أ- سکونبگویید. را درس این در وارده مدهای از کدام هر ب- مقدار

چیست؟ کدام هر نامگذاری سبب و الزم مد ج- انواعبزنید.[ مثال کلمی و حرفی مخفف الزم، مد د- برای

مjjد و الزم مjjد مواضع به و کنید گوش سوره دو این تالوت - به2 ،توجه نjjيز مد مقدار به و است شده کشیده خط آنها زیر که عارض

کنید. طول است؛ شده خوانده عارض، مد در شکل دو به فاتحه ةسور )دو قصر به ن ةحjjرکت(. سjjjور )چهjjار توسط حjjرکت( و )شش

حرکت(.

51

آسان تجوید

52

عارض( و : )الزم مد انواع بقیة

53

آسان تجوید

54

درس نهم وصلۀهمز حرف است ممکن قرآن کلمات اول سکون و حرکت به توجه ]باباشد.[ ساکن یا متحرک کلمه، اول

به ابتjjدا بjjرای باشد حjjرکت دار کلمjjه، اول حرف که، صورتی در اسjjتفاده ابتjjدا، بjjرای حرکت آن از و ندارد وجود مشکلی کلمه، آن

می کنیم. غjjیرممکن باشjjد،ابتjjدا ساکن کلمه اول حرف که، صورتی در اما حjرف بتjjوان تا کjرد اسjjتفاده وصل ةهمز از ابتدا برای باید و استوصل« نامیده اند. ة»همز را آن رو این از و نمود تلفظ را ساکن می تjjوان را سjjاکن حرف )زیرا می افتد کالم وسط در همزه، این

صjjورت این در و کjjرد تلفظ قبلی کلمه آخر حjjرف حjjرکت کمک بهنیست(؛ ابتدا

:مثل: گفته اند وصل ةهمز تعریف در لذا

)اول سjjاکن حرف آن، بواسطه که است همزه ای وصل، ة»همز است ثابت کالم ابتدای ،در یعنی می شود؛ ابتدا( تلفظ حال در کلمه

می افتد.« آن وسط در و: باشد حرف در یا فعل در یا اسم در است ممکن وصل، ةهمز

: فعل اوالمضموم. گاهی و آید مکسور گاهی فعل اول وصل ةهمز

فعل وصل ةهمز کسر - حاالت1: می گیرد کسره حالت دو در فعل وصل ةهمز

مثل باشد؛ مکسور فعل، سوم حرف أ- هرگاه

آسان تجوید

تقیم. إرج00ع الصراط إهدنا ف ألمس00 إلیهم. إکش00ألعذاب. عنا

باشد مکسور کلمه اصل اعتبار به فعل سوم حرف ،اگر همچنین اگر حتی فعل چهار در نوع باشد. این داشته دیگری حرکت ظاهرا

: است شده واقع قرآن در(درامشوا ) أن امشوا واصبروا على آلهتكم: آیة ) (6/ ص / احقاف) ائتوني بكتاب من قبل هjذا آیة: در)ائتوني)4)

(در ) آیة : (97 / )صافات

(در ) آیة : (71 / یونس)

: است چنین ترتیب، به افعال این اصل)إمشیوا( )إیتیوا( )إبنیوا( )إقضیوا(

مثل باشد؛ مفتوح فعل سومی حرف ب- هرگاه(در ) آیة :

(6 / ص) (دراذهب ) آیة : قال اذهب فمن تبعك منهم(اسرا / 63) (درارتضى ) آیة : وال يشفعون إال لمن ارتضى(انبیا / 28)(در ) آیة :

(107 / مائده)(در ) آیة :

(24 / ص) : آیة در و

(64 / ءنسا) (در ) آیة :

56

وصل همزة

(34 / بقره) : آیة در و

(39 / قصص) فعل وصل ةهمز - ضم2

آن وصل ةهمز باشد؛ داشته اصلی ضمه فعل سوم حرف هرگاه أن اشكر لي ولوالديك : آیة در) اشكر( :مثل می گیرد، ضمه

(14 / لقمان)(32 / رعد) ولقد استهزئ برسل : آیة ( دراستهزئ)

: اسم ثانیا هjjjای اسم چه اسjjjت؛ مکسjjjور همیشه اسjjjم، اول وصل ةهمزی هjjای فعل مصادر ؛یعنی، قیاسی jjرفی( و )پنج خماسjjی ح jjسداس و آمjjده قjjرآن در که هفتگانه سماعی های اسم حرفی(. چه )شش: از عبارتند

- إثنین4- إمری3- إبنة2- إبن1- إثننتینت7 - إسم6- إمرأة5

)افتراء( (140 / انعام) افتراء علی الله : در مثال(14 / صف) عیسی ابن مریم : در مثال )ابن(

باید وصل ةهمز شود، وارد وصل ةهمز بر استفهام ةهمز هرگاه: است آمده قرآن از کلمه هفت در حالت گردد. این حذف1 -

(80 / بقره) 2 - ( 78 / مریم)3 - ( 8 / سبا)4 - ( 153 / صافات)5 - ( 63 / ص)6 - ) (75 / ص)7 - (

57

آسان تجوید

(6 / منافقون) : است صورت اين به کلمات این اصل

طفی( )أإتخ000ذتم( )أإطل000ع( )أإفت000ری( )أإص000)أإتخذنهم( )أإستکبرت( )أإستغفرت(.

اسjjتفهام ةهمز می شjjود؛ دیjjده کلمjjات این اوایل که همjjزه ای ابتjjدای در چه نمی افتد هیچگjjاه که است قطع ةهمز ؛یعjjنی، استآن. وسط در چه کالم

آن از بعد که شjjود وارد وصjjلی ةهمز بر اسjjتفهام ةهمز امjjا،اگر شjjود گذارده باقی وصل ةهمز است واجب است، آمده تعریف الم دو به دیگjjران و نمی شjjود. حفص تلفظ خjjود اصjjلی حjjالت به ،اما

: خوانده اند شکل آن کjjردن اشjjباع و الف به وصل ةهمز کjjردن : تبدیل اول وجه

الزم(. مد شکل به حرکت )شش مد به1بین. بین : تسهیل دوم وجه

: است آمده قرآن جای شش در و کلمه سه ،در نوع این-143: آیه هjjای انعjjام، ةسjjور از جا دو در)ءال00ذکرین(-

144..91 و51: یونس،آیه های ةسور از جا دو در)ءالئن(-.59 آیة یونس، ةسور درلکم( أذن )ءالله-ا خیر )ءالله- .59: آیة نمل، ةسور دریشرکون( أم

: حرف ثالثا در اسjjت؛ آمjjده وصل ةهمز با تعریف الم ،فقط حjjروف بین از

: زیر موارد]مثل[: می بینیم آیه این در که هایی - الم1

... (35 آیة آخر تا

(احزاب: مثل است همراه کلمه با همیشه که زایدی - الم2

- مقصود، خواندن همزه وصل به صدایی بین صدای همزه و الف است.1

58

وصل همزة

)ألالتی( )ألتی( )ألذین( )أللذان( )ألذی( )ألالئی( )ألئن( )ألیسع(.

: مثل تعریف - الم3حیم( حمن( )أل0000ر مس( )ألتواب( )أل0000ر )ألش0000

)ألقمر( )أألرض( )ألجبال( )ألحمد( )ألقرءان(.می گیرد. فتحه موارد، این تمام در همزه

***

: کنیم اشاره لطیف نکته یک به است جا به اینجا در»بئس« لفظ روی امتحان سبیل بر اگر

: درآیة(11/ حجرات)

می کنیم؟ ابتدا« أالسم» به چگونه کنیم، وقف

: است جایز وجه دو ابتدا برای«.أإلیمن بعد ألفسوق السم: » بگویی - آنکه1«.أإلیمن بعد ألفسوق لسم: » بگویی - آنکه2

59

درس دهموقف

شjjرط به است سکون به کلمه روی : ایستادن از ،عبارت ]وقفکشیدن.[ نفس

آیه سjjپس بکشد؛ نفس و بایستد آیه هر ،آخر : قاری است سنتکند. شروع را بعدی

: می خوانده اند رسjjول الله)ص( اینچjjنین می ایستادند، و خوانده را و

1... الخ. می ایستادند و می ایستادند،

آخر به نفس یک بتواند انسjjان تا نیسjjتند کوتjjاه آیjjات همه لکن و برساند نفس بjjرای می شjjود نjjاگزیر طوالنی آیه های در مخصوصا

به توجه هنگjjام، این باشjjد. در آیه وسط چه اگر کند وقف کشjjیدن: است الزم زیر موارد: مثل می شود؛ وقف آن بر که کلمه ای در معنی بودن - تمام1 الدین له مخلصین فادعوه هو اال اله ال الحی / هو

(65/ غافر)الحمدلله رب العالمین مفید و تمjjام معنی، زیرا است، « درستألد}ين» کلمه بر وقف معjjنی آغjjاز بلکه ندارد، قبلی جمله به ربطی بعدی جمله و می باشداست. مستقلی

وقف آن آخر که جمله ای به بعjjjدی جمله نداشjjjjتن - ارتبjjjjاط2 به وقjjف، از پس داشjjت، وجjjود ارتبjjاطی چjjنین اگر اما می شjjود،

مثل برمی گردیم؛ وقف قبل ما به بلکه نمی کنیم، ابتدا بعدی جمله - اما ترمذی در جامع خود،ابjjواب القjjراآت عن رسjjول الله)ص(، این حjjدیث را از1

»کان رسولام المؤمنین ام سلمه j رضی الله عنها j چنین روایت كرده است : را : ألحمدلل00ه رب} ألعلمین ثم یق00ف. الله)ص( یقط}ع قراءته؛یق00

حیم. ثم یقف و کان یقرؤها ملک یوم ألدین.« حمن ألر ألر

وقف

می رسjjاند، را کjjاملی معjjنی شjjود، وقف آن بر اگر که الحمدلله کلمه زیjjرا شjjود؛ ابتjjدا رب الع00المین بعjjدی جمله به نباید لکن

قبلی جمله در که « استالله» ی جالله لفظ به « مرتبطرب» : کjjنیم متصل هم به را جمله دو هر و برگشjjته باید دارد. لjjذا قرار

. الحمدلله رب العالمین مکjjjان تشjjjخیص بjjjرای که می کjjjنیم ،مالحظه تjjjرتیب این به و

بین مناسjjبت رعjjایت و معjjانی فهم به احتیاج ابتدا، یا وقف مناسب تفسjjیر علم بر مبتنی وقjjف، هjjای مكjjان شjjناخت لjjذا داریم، آنها

است.

عالئم وقف می بیjjنیم اشjjاره هایی کلمات بعضی روی )قرآن(، مصحف هر در

: است قرار این مصر[ از ]چاپ ملک مصحف در کهال. ، قلی، صلی، ج،: می شود دیده نیز، عالیم ،این مصاحف بعضی در و

ص. ز، م، ط،: تفصیل به آنها شرح ، حال

بهjjتر و وصل و وقف بjjودن درست به : اشjjاره)ص00لی( )ص( قبل ما به ایسjjتادیم جjjایی چنین در اگر بنابراین، است؛ وصل بودن به )ص( اشjjاره می کjjنیم. و ابتjjدا آنجا از و برمی گjjردیم وقف محل قطع مثل ضjرورت هنگjام است مجjاز یعjنی، است؛ ضروری وقفکرد. وقف آیه، طول بخاطر نفس

معjjنی در چjjون است وقف و وصل تسjjاوی به : اشاره)ج( )ز( مناسب وقjjjف، و یکی مناسب وصjjjل، که دارد وجjjjود حjjjالت ،دو

است. دیگری لکن، است؛ وصل و وقف بودن درست به : اشاره)قلی( )ط(

واضح ةرابطjj بعjدی جمله و شده ،تمام معنی چون است بهتر وقفنjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjدارد. قبلی ی جمله با مسjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjjتقیمی و

را ی،معن وصل ی000راز اس000ت، الزم وقف به )م( : اش000اره و ی ان0دازدم ش0نونده ذهن به یدزا ییمعنا یا ی دهدم ییرتغ

: مثال کند؛ فاسد را یمعن است ممکن(9 و8/ )بقره الله یخادعون ینبمومن ماهم و

61

آسان تجوید

ی دهدم خ00بر یهآ ی00راز اس00ت، الزم«ین»بمومن بر وقف منافقان که یابت00دا ی،بعد ی جمله و ندارند یمانا مطلقا

ک00رده وصل اگر ل00ذا اس00ت؛ آن00ان از ی00دیجد وصف ی00انب ی00یرتغ ی« معن الله یخادعون ینبمومن »ماهم : و یمبخوان

]که ندارند یبفر با هم000راه یم000انا آن000ان ینکها به ی کندم یبفر با یهم00راه ب00دون آن00ان داش00تن یمانا ، نآ مفهوم

یبفر یم00انا با ش00خص ی،: فالنی گ00وییمم یاس00ت[ گ00وي یبفر و دارد یم00انبگ00وييم: ا یمدار قصد و یستن یک00ار.یستن کار

: یگرد مثالی(6/ )قمر نكر شيء إلى الداع يدع يوم عنهم فتول : »فتول از مقصود یراز است، : »عنهم« الزم بر وقف

حض000رت یبگ000ردان« روگ000ردان رو آن000ان ،از عنهم= پس و است یادن در کفار، سلم(از و یهعل الله یرسول الله)صل

يء إلى ال00داع ي00دع » ي00وم از مقص00ود که نك00ر« روزی ش00 ی00امتق روز ،«ی خواندم ن00اخوش یزیچ00 یبسو خوانن00ده

ي00وم عنهم : »فت00ول یمبخ00وان ک00رده وصل اگر ل00ذا ست؛ا حض00رت ب00ودن : م00أمور يع00نی نكر« ؛ شيء إلى الداع يدع

کف00ار از یروگ00ردان س00لم(به و یهعل الله یرسول الله)صل وق00وع زمان«یوم» ی شودم سبب وصل چون ، یامتق در

اس00ت، دمقصو یرغ00 که = روبگ00ردان« باشد »ت00ول فعل یهآ در واقع است یگ00ری]د فعل وق0وع « زم0ان یوم» بلکه یرونب00 قبرها = از االجداث من یخرجون[ : »یعنی ی؛بعد

.«ی آیندم تمام معنی هنوز زیرا است، وقف نبودن درست به : اشاره)ال(

: مثال می شود؛ فاسد یا می خورد هم به معنی وقف، با نشده؛

ال (32/ نحل)

ال (5 و4/ ماعون)

ال

62

وقف

(39 و38/ مدثر) ( )رو این از و می بینیم هم نزدیک جای دو در را عالمت این آغوش( می نامند. )هم معانقه وقف را آن

به جjjا، دو از یکی بر وقف بjjودن درست ، عالمت این از مقصjjودمثال: است؛ ديگر جای در وصل شرط

(2/ بقره)

63

درس یازدهماحکام متفرقه

»ألدنیا« »صنوان« »قن00وان« در را ساکن نون - باید1 اجتمjjاع علت امjjا،به است موجjjود ادغjjام ةقاعد هرچند، کرد اظهار

است. ممنوع ادغام کلمه، یک در ادغام حرف و ساکن نون را آن که تنفس ]بjjدون حjjرکت دو مقjjدار به سjjکوت نjjوع - یک2

کت jjjد[ در سjjjار می نامنjjjرآن از جا چهjjjده روایت حفص ]از قjjjش است[ :

- ...( 1/ کهف)

- (52/ یس)

- (تقیام / (27 و26 -

(14/ مطففین) مقjjدار به قصر ةقاعد بjjرخالف را 1کنایه »ها«ی است - واجب3

: درآیة ،بکشیم؛ حرکت دو »ها«ی کنایه، عبارت از ضمیری است که برای مفرد مذکر غایب به کار می رود- 1

، یا بjjه آخjjر اسjjم؛ مثjjلله، به، علیهو ممکن است به آخر حرف بپیوندد؛ مثل یحاوزه، خلقه، خذوه.، یا به آخر فعل : مثل أسمه، عنده، إلی أهله»ها«ی کنایه دو حالت دارد :

- کشیدن آن به شکل مد طبیعی )دو حرکت (.1- قصر )کوتاه ساختن( آن به مقدار یک حرکت.2

هرگاه بین دو حرف حرکت دار واقع شود به مقدار دو حرکت کشjjیده می شjjود و کjjه اگjjر حjjرفإنه هو، خلقه من ت00رابآن را )مد صله( می نامند؛ مثل

إذقال له ربه ومتحرک دومی همjjزه بjjود حکم مjjد منفصjjل داشjjت؛ مثjjل .أسلم

(69/ فرقان)(41/ هود) : - »الف« در4

بطjjرف است »را« واقع از بعد که الفی ، ]؛یعjjنی می شjjود اماله بین صjjدایی »را« با فتحه دیگjjر، عبjjارت به می شjjود؛ »یjjا« تلفظ

صدای بین صدایی »را« با بعداز الف و کسره صدای و فتحه صدایشود.[ خوانده یا صدای و الف الjjرحیم« گفته الjjرحمن الله »بسم ،))توبه تءبرا ةسور - اول5

من بالل00ه أع00وذ» گفتن به ابتjjدا، صjjورت در بلکه نمی شjjود،یطان جیم ألش ةسور به وصل صورت در و می کنیم « اکتفاألر

می کنیم. سکوت کمی آن از قبل انفال، الش00یطان من بالله أع00وذ: » گفتن تالوت، ابتjjدای - در6

الله بسم» ازتوبjjه[ گفتن سوره]غjjیر هر اول در « والرجیماست. « واجبالرحیم الرحمن

و در حالت های دیگر، قصر می شود؛ یعنی ، اگjjر بین دو حjjرف سjjاکن بjjود؛ مثjjل له ألمل00ک، خ00ذوه فعلوه یا بین ساکن و حرکت دار؛ مثل ألیه ألمصیر

... مثال باال از این نوع است.ثم

آسان تجوید

قرآنۀاطالعاتی دربار است شjjده نjjازل رمضjjان مبjjارک مjjاه از قjjدر شب در قرآن-

: می دهد خبر عزوجل خداوند چنانکه القدر لیله فی انزلناه (1/ قدر)1 انا شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن 2(185/ بقره) اقراء ، آمد رسول الله)ص( فرود حضرت بر که آیه ای اولین-

و بخjjاری صjjحیح در چنانکه اسjjت؛ بjjوده باسم رب00ک ال0ذی خلق در و است آمjjده jjj عنها رضjjی الله jjj عائشه ام المؤمjjنین از مسjjلم بر که سjjوره ای : اولین جjjابر)ع( آمjjده از مسjjلم و بخjjاری صjjحیح ةسjjور شده اند؛ تبلیغ به مأمور آن طبق ایشان و شده نازل حضرت

یاایهاالمدثر است. بوده ةشjjمار و3( است.6600) ششصد و شش هزارتعداد آیjjات قjjرآن -

) یک و هفتjjاد و ششصد و هjjزار سه و بیست و سیصد آن، حjjروف) چهjjارده و یکصد ، آن سjjوره های تعjjداد و است ( حjjرف323671

( می باشد.114 وحی نوشjjتن سلم( بjjرای و علیه الله رسول الله)صلی حضرت-

امال آنjjان بjjرای وحی نjjزول هنگjjام که داشjjتند )قjjرآن( کاتبjjانی دارد قjرار آنjان رأس در ثابت زیدبن و می نوشتند وآنها می فرمودند

بن معاویه علی( و عثمjjjان، عمjjjر، )ابjjjوبکر، راشjjjدین خلفjjjای وبودند. وحی کاتبان جمله از j عنهم الله رضی j ابی سفیان

شjjاخه های بر سلم( قjjرآن و علیه الله رسول الله)صلی عهد در- یا پوست قطعه هjjای و حیوانjjات )پهن( شjjانه هjjای استخوان و نخل

حفظ را قjjرآن گjjرامی، یjjاران این، وجود با و می شد نوشته پارچه،می کردند.

- »ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم«.1- »ماه رمضان که در آن قرآن فرو فرستاده شده است«.23 jj-لمی از علی بن jjدالرحمن سjjو عبjjان از ابjjه کوفیjjه طریقjjرآن بjjات قjjداد آیjjتع

عنه ابی طالب الله هر« شاطبیرضی : شش هزار و دویست وبه روایت »فاطمة الز( می باشد.6236سی و شش )

66

متفرقه احكام

وان jjj صjjحابه بین از مشjjهور قاریjjان- علیهم الل00ه رض00 بن عبدالله ثjjjjابت، بن زید کعب، بن : أبی از عبارتند jjjjj أجمعین

حذیفه. أبی مولی سالم جبل، معاذبن أشعری، ابوموسی مسعود، ابjjوبکر کjjرد؛ جمع آوری مصحف یک در را قرآن که کسی اولین-

عنهم( و الله رضی(عثمjjان سjjپس عنهم( بjjود، الله صjjدیق)رضی آن طبق ما امjjروزه و است مشjjهور امjjام مصjjحف به او مصjjحف

می خوانیم. بخش هفت به سلم( قرآن و علیه الله رسو ل الله)صلی عهد در-: شد زیر،تقسیم ترتیب به

نساء. و عمران آل و : بقره نخست بخشتوبه. تا مائده : از دوم بخشنحل. تا یونس : از سوم بخشفرقان. تا اسراء : از چهارم بخشیس. تا شعراء : از پنجم بخشحجرات. تا صافات : از ششم بخشآخر. تا ق : از هفتم بخش

ل حزب» را آخر قسمت این « می نامند.مفص هر و حjjزب دو به را جjjزء هر و جjjزء سی به را قjjرآن امjjروزه،

دارای قjjرآن تjjرتیب، این به و کرده اند تقسیم ربع، چهار به را حزب به را قرآن مصاحف، بعضی در است. و ( ربع240) چهل و دویست

وقف مناسب هjjای مكjjان بیان مقصودشان و کرده اند تقسیم رکوعمی کنند. اشاره آن »ع« به حرف با و است نماز در کردن رکوع و

67

آسان تجوید

آداب تالوت قرآن در شjjروع از الjjرجیم« قبل الشjjیطان من بالله »اعjjوذ گفتن-

: فرماید عزوجل خداوند زیرا است، واجب تالوت) جيم يطان الر jه من الش نحل ))فإذا قرأت القرآن فاستعذ بالل /98)

خدا به شده رانده شیطان از بخوانی قرآن خواستی چون ، یعنیببر. پناه

وارد صjjیغه دو مورد، این در(سلم و علیه الله لیص(رسو ل الله از: است شده

یطان من بالله أعوذ- »1 جیم ألش «.ألر2« jj-میع بالل00ه أع00وذ یطان من ألعلیم ألس00 ألش00

جیم «.ألراست. سنت مطابق دو، این از کدام هر بخصjjوص است واجب سjjوره، هر ...« اول الله »بسم گفتن-م: » آمjjده قjjرآن در چنانکه آن، صjjیغه و نمjjاز در فاتحه اول بس00

حمن الله حیم ال00ر به است قjjرآن از آیه ای لjjذا « اسjjت؛ال00ر...«.بالله أعوذ» خالف

و باشjjند سjjاکت است واجب حاضران بر قرآن، تالوت هنگام-کنند. خودداری قراءت اثنای در دیگری كار به شدن مشغول از

: فرماید خداوند زیرا-

(204/ اعراف) شوید«. ساکت و دهید گوش آن به شد، قرائت قرآن »چون

دل همه و کنند محافظت ادب و خشوع بر باید شنونده، و قاری- سjjکوت اقتضjjای به این، و نمایند قjjراءت متوجه را خjjود حjjواس و

است. گذشته آیه در مطلوب قjjراءت اثنای در كاری شلوغ و صداكردن و سر و زدن ،فریاد اما قjjرآن، شjjنیدن هنگjjام آنjjان چjjون است؛ مشرکان صفات از قرآن،می دهد خبر قرآن می انداختند. چنانکه راه صدا و سر و فریاد

68

متفرقه احكام

فیjjه( الغjjوا و القjjرآن لهjjذا التسمعوا کفروا الذین قال )و(26/ فصلت)

]هنگjjام[ آن در و ندهید گjjوش قjjرآن این : به گفتند کjjافران »وگویید«. بیهوده سخنان

خjjوش اگر و گرداند خjjوش قرآن، به را خود صدای بايد قاری- زیjjرا کنjjد، صjjدایی خjjوش به کوشش توانایی، ةانداز به نباشد صدا

: فرموده اند( سلم و علیه الله لیصرسول الله) بالقرآن یتغن لم من منا لیس کسی نیست ما از نکند صدائی خوش قرآن به که و آوازخوانjjان الحjjان به شjjباهت از را خjjود صjjدای باید قjjاری-

با و دارد دور دینی شان، آوازهای در نصاری و یهود الحان یا فاسقان فراوان و جا بی کشش و تصنع و تکلف از صدایی خوش در کوشش

کند. خودداری و نمایند تjjدبر را قرآن آیات تا کنند کوشش باید شنونده و قاری-

: فرماید خداوند دریابند؛ را ها آن مقاصد و معانی القرآن یتدبرون (24 و82/ محمد و نساء)افال

نمی کنند«. تدبر را قرآن »آیا ،خjjود خشوع، در مبالغه خاطر به است مستحب قرا ءت، هنگام-

او کالم قjjرآن، که را بjjزرگ خjدای تاعظمت انداخت گریه راعمدابهآورد. خاطر به است ةانjjداز به آن دسjjتورات از و گزید دوری قjjرآن مخالفت از باید-

حجت شخصی چنین برای قیامت، در قرآن زیرا کرد، پیروی تواناییبود. خواهد شفا و نور و

آن دسjjتورات و اوامر از می خوانjjد، قjjرآن آنکه با کسی امjjا،اگر بر قیjjامت در قjjرآن شود، قرآن ممنوعات مرتکب و نماید سرپیچی

بود. خواهد ظلمتش و کوری افزونی و لعنت سبب و او ضد: است گفته پیشینیان از یکی لذا

می کند«. لعنت را آنان قرآن، که قرآن قاری بسیار »چه روز چهل حjjداقل نیسjjت؛ شایسjjته را مسjjلمان شjjخص یک-

اگر بخواند جjjزء یک روز هر است سjjنت و نکند ختم را قjjرآن یکبار،نیاید. حساب به غفلت زدگان از تا بخواند آیه ده روز هر نتوانست،

69

آسان تجوید

و خویشjjان و کند دعا قjjرآن ختم هنگjjام قاری است مستحب- جوینjjد، شjjرکت او با کjjردن دعا در تا سjjازد حاضر را خjjود نزدیکان

پروردگjار رحمت نjزول و دعا اسjjتجابت اوقjjات از ، وقت این زیjjرااست.

تjjرین بjjزرگ از چjjون باشjjد؛ خjjدا خjjاطر به قرآن قراءت باید-داد. قرار خدا غیر برای نباید را عبادت و است عبادات

اجjjرت خjjاطر به یا دیگjjری غjjرض به قjjراءت است حjjرام- اجjjرت شخص آن از است مکروه بياموزد، قرآن کسی به باشد.اگر

است. شده: حرام گفته و بگیرد قرآن، در اختالف و مجادله- اگر حjjتی می باشjjد؛ حjjرام مؤکjjدا

تفسjjیر کتب به آن رفع بjjرای نمود، مشکل کسی بر قرآن از چیزی قرآن از موردی در نفر دو بپرسد. اگر دانشمندان از یا کند، مراجعه

آنجا از و کشjjیده دست اختالف از می باید داشتند، اختالف یکدیگر با: فرموده اند باره این درص(برخیزند. رسول الله)

اسjjت«.)مسjjند کفر آن در منازعه زیjjرا نکنید منازعه قjjرآن »دراحمد(.

: فرموده اند و

را قjjرآن است جمع قjjرآن بر یکjjدیگر با دلهايتjjان که زمjjانی »تابرخیزیjjد«. آنجا از کردید اختالف آن از چjjیزی در هرگjjاه و بخوانیدبخاری( )صحیح

70

متفرقه احكام

رهنمودهایی برای عالقمندان به تجوید مرحله اولین و تجوید علم اساسی حjjروف،هjjدف صjjحیح تلفظ jj نمjاز غjیر در نه و نمjاز در نه jj آن بjدون قjراءت و است قراءتنیست. صحیح داشjjته قرآن بر خودرا نطق تصحیح توانایی و استعداد کسی اگر تحریف و لحن مjjرتکب نتیجه در و نماید سسjjتی امر این در و باشد

واجب نمjjاز، در قjjرآن قjjراءت زیjjرا اسjjت؛ گناهکjjار گjjردد، خطا و مسjjلمان هر که همانطور لذا است؛ واجب نماز که همچنان است،

نماز( سلم و علیه الله لیص( رسول الله حضرت نماز صفت به بایدباشد. ایشان قراءت صفت به باید نیز، قراءتش بخواند،

بر را زبjjان و کjjرد بررسی را حروف مخارج : باید اول مرحله در صjjفات با خودو مخارج از حروف تلفظ به بتواند تا داد تمرین ها آن

فjjرق که است ها صjjفت و مخjjارج این با چjjون کند، عادت مربوطمی شود. حاصل حروف بین

دقیق شjjناختن با اسjjت؛ مهارت و اتقان : مرحله دوم مرحله اما تفسjjیر و معjjانی مالحظه و فjjراوان تمرین واسطه به وقف امکان فرمjjایش در رسjjیده اند؛ مرحله این به که کسjjانی هjjا. و آن دقیق: فرموده اند که می شوند وارد نبوی ألبررة ألکرام ألسفرة مع ألقرآن فی ألماهر و بررسی می کنjjjد، کمک قjjjراءت مهjjjارت به که مسjjjایلی-

به عمل نتیجjjه، در که است قjjراءت قواعد صjjحیح شjjناخت که دانش آمjjوزی است کjjافی چون می سازد، آسان را قواعد آیه ده بر را ها آن فراگرفتjjjjjjه، را قjjjjjjراءت و تجوید قواعد

آیه هjjای بر آیات بقیه قیاس با را مدتی سپس ، دهد مطابقت همه از شjjjود. لکن ملکه زبjjjانش بر تجويد تا بگذراند دهگانه

را مهارت و تسلط که است مستمر و فراوان تمرین تر، مهم: گوید ابن جزری چنانکه می آورد، بوجود

بین و بینه » لیسترکه

أم0000ری ریاضة إالبفک0000000000000000ة«

71

آسان تجوید

آرواره ها به دادن تمjjرین جز فاصjjله ای آن، تjjرک و تجوید »بیننیست«.: می شود حاصل امر دو با تمرین

اسjjتاد كه تjjرتيب این به صjjحیح؛ تلفظ به بسjjيار دادن - گjjوش1 دهد. لذا گوش مصحف، به كردن نگاه با دانش آموز و بخواند تجوید

طjjور به صjjوت ضبط به دادن گوش با همراه تجوید استاد مالزمتاست. خوبی بسیار کار مصحف، به کردن نگاه و مستمر

دیگر کتب یا کتاب این در که تجوید قواعد صحیح دانستن برای و دهjjان از را ها آن هjjای مثjjال دانش آمjjوز، است الزم آمjjده، تجوید

را قاعjjده چگjjونگی مثjjال، تلفظ زیjjرا بشjjنود، دان تجوید شخصیاست. نطق کیفیت و أدا عملی قواعد تجوید، چون می سازد روشن

درست در فراوان دقت با ،همراه آن بر تمرین و زیاد - خواندن2تجوید. احکام از پیروی به زبان استوارکردن و کردن تلفظ ، است پیوسjjته قjjراءت و تمjjرین بر متكی ، نjjیز قjjرآن حفظ-

: می فرمایند صراحت به(سلم و علیه الله لیصرسول الله) چنانکه«أإلبل من أشد فإنه ألقرآن تعاهدوا»

ومسلم( )بخاری است«. فرارکننده تر شتر از زیرا بخوانید، را قرآن »پیوسته

وقت انتخjjjاب می کند کمک حفjjjظ، به بیشjjjتر که امjjjوری از و آفتjjاب طلjjوع تا صjjبح نمjjاز از ،بعد وقت بهjjترین و است مناسب

می باشد. هر می کنjjjد، فjjjرق یکjjjدیگر با ها انسjjjان طjjjبیعت آنجاکه از و

و می دهد تشjjخیص را مناسب وقت خjjود، مزاج طبق فرد،خودش،کند: توجه زیر نکات به است بهترگزیند. دوری بسيار ، سیری یا گرسنگی اوقات - از1ندارد. فکری مشغولیت که کند استفاده اوقاتی - از2نیست. مناسبی وقت داده رخ اندوهی و غم که - وقتی3 به اقبjjالش و استعداد و : آمادگی دل اجتماع و ائتالف جمله از و

است. قراءت از مjjواظبت به فjjراوانی ،کمک شب نمازهای در خواندن قرآن-

است. دردست آثاری باره، این در و می کند حفظ

72

متفرقه احكام

ضjjبط نوار، بر و آمده کتاب این در که هایی تمرین : در توضیح تا گرفته ایم، اعتبار به را نظر و سمع حس دو بین جمع است؛ شده

را خjjود حس دو هر هjjا، تمرین پیگیری با قواعد فهم در دانش آموز تجوید آمjjوختن در اسjjتاد از شjjنیدن اینکه به توجه با گjjیرد، بکjjار

به مربjjوط و صjjوتی امjjوری آن، قواعد اکjjثر چون است، پراهمیتمی باشد. مشکل استاد بدون آنها فهمیدن لذا است؛ نطق ما چjjون خوانjjده ایم؛ نjjوار كمك به را زیjjادی سjjوره های معمjjوال

یjjاری خjjود نطق اصjjالح در را دانش آمjjوز صjjحیح، نطق شjjنیدنمی دهد.

دانش آمjjوز آن، همراه نوارهای و ها تمرین : این که دانست باید به نمی کنjjد. اسjjتاد بی نیاز تجوید استاد از قرآن، همه خواندن در را ةتکمیل کنند این و می کند گوشjjزد را خطاهjjایش می دهدو گوش او

چنانکه زیرا است، شده گذاشته نوارها ةعهد به که است مرحله ای : است امر دو مستلزم تجوید، آموختن گفتیم قبالاستاد. از - شنیدن1قواعد. به - عمل2

ابوعاصم عبدالعزیز

قاری عبدالفتاح

73

آسان تجوید

آيات فهرست)سوره،آيه( صفحه

73 4... احقاف، قبل من بكتاب تونيئا76 12، احصنت... تحريم التي عمران ابنت نهم اتخذ 77 63، ص سخريا74 45عنكبوت، اليك اوحی ما اتل

76 27، قصص هاتين احدیابنتی 78 6تستغفر... منافقون، لم ام لهم استغفرت

76 43، و... فاطر االرض استكبارافی78 75، ... ص من كنت ام استكبرت

77 45عمران، آل المسيح اسمه77 153، صافات البنات اصطفی

77 78، مريم الغيب اطلع 75 104انعام، الله علی ءافتر

الله علی افتری 77 8، سبأ كذبا92 24و82ومحمد، نسا القرآن افاليتدبرون

74 34بقره، واستكبر أبی ابليس اال86 1، علی... كهف انزل الذی الحمدالله66و24 7-1العالمين... فاتحه، رب الحمدالله

84 32 ... نحل،ةالمالءك تتوفنهم الذين62و61 28-1قومه... نوح، نوحاالی اناارسلنا

89 1قدر، درةالقليل فی انزلناه انا74 14لقمان، ولوالديك اشكرلی ان17 30و29كتاب... فاطر، يتلون الذين ان

74

79 35و... احزاب، والمسلمات المسلمين ان 76 176نسا، امرؤاهلك ان 73 6ص، امشواواصبرواعلیءالهتكم ان 14 10و9للتی...اسرا، يهدی القرآن هذا ان

76 38معارج، منهم امری كل ايطمع 80 11بعد... حجرات، الفسوق االسم بئس

82 65هو... غافر، الا الاله هوالحی 87 41هود، مجراها الله بسم

73 71يونس، وتنظرون التی اقضوا ثم85 2 هدی... بقره، فيه الريب الكتاب ذلك 52-49 44-1.. معارج، واقع ذاببع ئلسا سأل

75 26... ابراهيم، اجتثت ةخبيثةلشجر 89 185انزل... بقره، الذی رمضان شهر

الله ضرب 76 10كفروا... تحريم، للذين مثال 76 14صف، مريم بن عيسی

91 98فاستعذ... نحل، القرآن قرأت فاذا74 64نسا، الرسول لهم فاستغفر كانتا فإن 15 20مزمل، القرآن تيسرمن ما فاقرءوا

77 176فلهما... نسا، اثنتين 83 6قمر، الداع يدع يوم عنهم فتول 75 173بقره، والعاد اضطرغيرباغ فمن 77 60،بقره ةعيناعشر اثنت فمنه

75 283بقره، امانته اؤتمن فليؤدالذي 84 5و4هم... ماعون، الذين ال للمصلين فويل 74 63اسرا، منهم تبعك فمن اذهب قال

له ابنوا قالوا 73 97صافات، بنيانا 77 80بقره، عهدا عندالله أتخذتم قل

14 1ابراهيم، لتخرج اليك انزلناه كتب 86 27و26و... قيامت، التراقی بلغت كالاذا

86 14مطففين، قلوبهم علی ران بل كال85 39و38مدثر، رهينه كسبت بما نفس كل

76 51نحل، اثنين الهين التتخذوا

75

آسان تجوید

74 107ده،ئعليهم... ما استحق الذين من86 52يس، هذا مرقدنا من بعثنا من71-67 52-1ومايسطرون... قلم، والقلم ن

91 98نحل، فاستعذبا القرآن واذاقرأت 77 8مزمل، ربك واذكراسم 76 7نوح، استكبارا واستكبروا74 39قصص، جنوده و واستكبرهو

32و31 22-1البروج... البروج، ذات والسماء 32 17-1والسماءوالطارق... الطارق،

25و24 21-1يغشی... ليل، اذا والليل 73 6ص، منهم المأل وانطلق

18 4مزمل، ترتيال القرآن ورتل75 33سبأ، استضعفوا الذين وقال92 26كفرواالتسمعوا... فصلت، الذين وقال

74 28انبيا، ارتضی لمن اال واليشفعون75 32رعد، قبلك من برسل ولقداستهزی

83 9و8بقره، الله يخادعون بمومنين وماهم15 89الكتاب... نحل، عليك ونزلنا

87 69فرقان، مهانا ويخلدفيه 82 65االهو... غافر، الاله هوالحی

58-56 56-1المدثر... المدثر، يأيها46و45 12-1تحرم... تحريم، لم النبی يأيها77 6صف، احمد اسمه بعدي من يأتي

41-39 18-1و.. تغابن، السموات مافی لله يسبح

76

نمايه 80،82،83،87 ابتدا

10،13،96 جزری ابن11 شافعی جزری ابوالخيرمحمدبن

11 شاطبی فيره بن ابوالقاسم90ع( صديق) ابوبكر

9 قاري عبدالفتاح دالعزيزعب ابوعاصم11 دانی عمرو ابو90 اشعري موسی ابو

11،90 كعب بن ابی86 متفرقه احكام

12،17،28،33،42،43،47،48 اخفا،12،17،28،33،34،35،36،37،42،47،55،64،86 ادغام35 غنه با ادغام35 غنه بدون ادغام37»الم«در»را« ادغام37 واو و ميم در ساكن نون ادغام

26 استعال26 استفال

76 سماعی های اسم75 قياسی های اسم

12،17،33،34،42،47،48،86 اظهار86 اماله59،73 مد انواع64 مدالزم انواع16 الله اهل

96 مسلم و بخاری9،10،13،16،95،96،98 تجويد8،12 آسان تجويد10،17،18 قرآن تجويد11 ميسر:آسان تجويد12 الغلمان و االطفال تحفه

77

آسان تجوید

54،55 ترقيق78 بين بين تسهيل53،54 تفخيم27 تفشي27 تكرار

15 جابرترمذي10،14 جبريل

90،93 جزء19 جوف 60،64،65 مد حرف

26حروف]رخاوت[ 27 استعال حروف26 شدت حروف55 شمسی حروف27 قلقله حروف55 قمري حروف90 حزب90 مفصل حزب11،37،78،86 حفص20 حلق

89 راشدين خلفای90 ربع

26 رخاوت11 عاصم از حفص روايت11،89،90 ثابت زيدبن90 حذيفه ابی مولی سالم86 سكت

87 سكوت63 سكون

16 ماجر ابن و نسايي سنن89 قدر شب

26 شدت

78

12 حمزوری سليمان شيخ12 صباغ محمد شيخ

15،94 بخاري صحيح16 مسلم صحيح16،89 مسلم و بخاري صحيح30 استطالت صفت30تفشی صفت30 جهر صفت30 شدت صفت29 صفير صفت30 همس صفت29 رخاوت و همس صفت27،29 صفير

89عايشه)رض( 11،90 مسعود بن عبدالله90 عثمان82 وقف عاليم

17،27،28،49 غنه12 االطفال تحفه متن بشرح االقفال فتح12 المتعال الملك فتح

29فرق»ث«و»س« 29فرق»ذ«و»ز«

30فرق»ض«و»ظ« 73 فعل75 وسداسی خماسی های فعل60،86 قصر17،33،42 قلب12 مدمتصل قلب

27 قلقله8 تجويد قواعد86 كنايه22 لب

79

آسان تجوید

79 تعريف الم79 زايد الم55 شمسی الم55 قمري الم

37 متباعد37 متجانس37 متقارب37 متماثل

64 مثقل11 تجويد مجموعه

19 حروف مخارج19»با« مخرج19« »جيم مخرج19 حروف مخرج29»ذال« مخرج29»زا« مخرج30»ضاد« مخرج22»ضاد،الم« مخرج28 غنه مخرج

19 ]مخرج[غين21مخرج»قاف،كاف«

64 مخفف17،19،63 مد

64 ]مد[حرفی64 شده مد

64،65 مدعارض59 مدفرعی

64 ]مد[كلمی63،64 مدالزم63 حرفی مدالزم63 كلمی مدالزم

12 مدمتصل

80

12 مدمنفصل60 مدمنفصل

94 احمد مسند90 امام مصحف19 جبل معاذبن90 معاويه

11 قيسی طالب بن مكی83،84،87 وصل65،80،81،82،83،84،90 وقف85 معانقه وقف59،60 همزه77،78 استفهام همزه78 قطع همزه72،73،74،75،77،78،79 وصل همزه27 همس

35 يرملون

81

آسان تجوید

مآخذ و منابع

82