5
( د وی ش ا ن ش آ ان یری ب و ن ص ده ا غ . ی ت ش آ ان اه روح ی لگ ز من ود دآرد، که ج ی و ن آرگا ز مغ درpineal gland ) ( ، م ش6 چThe Eye ی مت( ود ب وآهد ج ور ب آرر6 ب، دن ز ی س ا زی س د، اش وآحد ی ان م ی ش6 چ ر گ آ ن یرآ ب ا ن ب، ت ش آ دن ور ی ب) 6:22 - 23 ) ود. آما ش ی م ور ب ار آر زش س ان ی دن ، ی ت ش م آ ل شا ان ن م ش6 چ ی ت ق د. و ن ک ی م ه ی ه ت ور ب دن یرآی ب که ت ش ی آ غ زآ6 چ ان م ی ش6 چ ی مت( . ود ش ی مر6 ب ی کX ی ار ی آر ان ی دن ، ی ت ش م آ لشا ا م ی ش6 چ ی که م گا ن ه6:22 - 23 ) New Living Translation (NLT) م ه ه رآ ب ی مان ن ی و روحا ن ما ش چ ات ن ب ز ج ت د که اش ی ه آی دروآر مان ه ت ش آ ن مک م ود دآرد، که ج ی و ز من زآر آ س ده آ غ مان ز مغ ی ک ن م و ب ا ی آ ر ک ز م ا در ق ی ق د) ده غ( ن ی ، آ ت ش اور دآ ی زآ که وی6 چ د وآی ج ی م لگاه روح ز من ده رآ غ ن ی ، آ ه دکارت م رب ه د ق ه رن ق وی س ن رآ ق ی دآن ض ا و ری وف س ل ن ق د. ی ی ر م د وی نs ب اری آر نس ن u ت ح ت وع ض و مری ب و ن ص ده ه ، غ ی ش ه گد ده د ن6 چ. در د ای ی ی ل ج ت مان ت ی ئ ن ش در د وآی ب ی م ن آ u ق ب ز ط آر که روح مان تس ن وآسطه آ ز کن. د د ه رآ دآری د غ ن ی رد آ لک م ع ل م کا اف ش کتر آ ب ی شع ان ن6 ح م ه ی، م ل غ ع م ا ج م ، و ت ش وده آ ب ات ش ق ا ن مRick Strassman (M.D) ده نس ن و ب ام رشان نs ب ی غ و ب د ن ل و ب ل ج م ده غ ن ی د که آ ن ک ن م هاد ن سX تs پ ، و ت ش رده آ کری ب و ن ص ده ر غ ب ق ن ق ح ت ف قل روح ، شال ها رآ و و ک ل و م ی ن دی آم ات ن ک( ن می ا نs ئX پ ر ب ل ن مئ ام دی ه ی ب ت ش آu دی ن م ت در ی و ق صت عDMT ه ب ک ن ل کد یشا( ما ت و روح ز من زآر آ س آ- ی ن ا زق ع ه زب ج ت ی غ و ب، ن ح آ ش ر ب گام ن ه که) ت غ ل ح صطل م مه ج ر ب{ . ود ش ی م اء ق ل ص آ خ شpsychedelic ، ت ش ما آ ت- روح ن ر آ ب ق ن ق ی د غت م آما ت ش آ ردآن گ روآن ولا م ع م" " ( ψυχή - psyche, "soul )" and dēlōsē (δήλωση - "manifest") } ول م ع م ز ن غ زی ص ب ات ن ب ز ج ت-) ری ب و ن ص ده ه غ د ب وآی ب ی م ن ی د که آ اوری ی ن یر آ ب وری های مدرن ن¿ ب د، و رده آی ک ت ی ح ص وم ش م ش6 چ ا طه ی در رآب اوت ق ی م گ های ن ه ر ق اری آر نس ن" " هاu ی ی‘ ل ا ها، ی زی مص ها،u ی کX ی ر مک ی ها، م له رو م ج ها آر u مدن ت اری آر نس ن ه ردد ب گ ن مر بری ب و ن ص ده ی غ ن رآ گ ماد ت ای6 که رد ی ن ب ر آ ب ت ی ح ع د. اش ه ی ی ش اره دآ آش مه ش ح م ن ی ز گن ر ر ب ده زی گنر ب در کان ن ب وآ دآن ن م آرد، ی گد م ش ن ما ت ه ی رآ بر ب و ن ص ده ر غ ب صاو ب ز ن ب¥ ک ن ل و ب شای کا لت ک ی چت که ت س ه ه وج ب ب ل ا ی. ح ن ا وی ب و ن ه آ ب ن ی شX تs پ های u مدن ت ود دآرد ، که ج ده و غ ن ی ورد آ م در ن ه ک ش ن ی دآ غ و ب ا ی د؟ آ اش ه ی ی ش ی دآ غت م ه6 د ج وآی ب ی م ها ن بام آ م ت د. اش ی ی مری ب و ن ص ده ه غ ی ش جاظ ل رآ آر ن ی م آ ی ب وآ ب ی م ه وب گ6 ح د ، و ما ن ک ی م ی ار ما ی وی ن مغ- ی ح رو ات ن ب ز ج ت ی در ن ها ش ق ن ه6 ری ج ب و ن ص ده که ، غ ن ب لاوه آ ع ن د؟ ¿ن ئ ش ی دآ س ز سن د م؟ ی ه ح د ی ص و ب ی کX ی ور ل و ب ز ن ف

در مغز ارگانی وجود دارد

Embed Size (px)

DESCRIPTION

غده صنوبری چیست

Citation preview

Page 1: در مغز ارگانی وجود دارد

pinealدر مغز ارگانی وجود دارد، که منزلگاه روح تان است. با غده صنوبری تان آشنا شوید )gland )

( نور بدن است، بنابراین اگر چشم تان واحد باشد، سرتاسر بدن، پر از نورThe Eyeچشم ، )(23-6:22خواهد بود )متی

چشم تان چراغی است که برای بدن نور تهیه می کند. وقتی چشمتان سالم است، بدن تان سرشار از نور می شود. اما هنگامی که چشم ناسالم است، بدن تان از تاریکی پر می شود.

)New Living Translation )NLT( 23-6:22)متی

دقیقا در مرکز آناتومیکی مغزمان غده اسرار آمیزی وجود دارد، که ممکن است همان دروازه ای باشد که تجربیات جسمانی و روحانی مان را به هم پیوند می زند. فیلسوف و ریاضی دان فرانسوی قرن هفدهم رنه

دکارت، این غده را منزلگاه روح می خواند چرا که وی باور داشت، این )غده( واسطه ایست که روح مان از طریق آن می تواند در شیئیت مان تجلی یابد. در چند دهه گذشته ، غده صنوبری موضوع بحث بسیاری از

Rickمناقشات بوده است، و مجامع علمی، همچنان سعی بر اکتشاف کامل عملکرد این غده را دارند. دکتر Strassman (M.D)نویسنده کتاب دی ام تی مولکول روح ، سال ها را وقف تحقیق بر غده صنوبری کرده

است، و پیشنهاد میکند که این غده محل تولید نوعی پیام رسان عصبی و قدرتمندی است به نام دی متیل ( که هنگام ترشح آن، نوعی تجربه عرفانی- اسرار آمیز و روح نما )سایکدلیک( به شخص القاءDMTتریپتامین )

معموال "روان گردان" است اما معنی دقیق تر آن روح- نماpsychedelicمی شود. }ترجمه مصطلح لغت (- تجربیات بصری غیر معمول{ and dēlōsē (δήλωση - "manifest")"( ψυχή - psyche, "soul)است،

بسیاری از فرهنگ های متفاوت در رابطه با "چشم سوم" صحبت کرده اند، و تئوری های مدرن بر این باورند که این می تواند به غده صنوبری اشاره داشته باشد. عجیب تر اینکه رد پای نماد گرائی غده صنوبری بر میگردد به بسیاری از تمدن ها از جمله رومی ها، مکزیکی ها، مصری ها، بابلی ها و یونانی. جالب توجه هست که حتی

کلیسای کاتولیک نیز تصاویر غده صنوبری را به نمایش می گذارد، میدان واتیکان در برگیرنده بزرگترین مجسمه شبه غده صنوبری می باشد. تمام اینها می تواند چه معنی داشته باشد؟ آیا نوعی دانش کهن در مورد این غده

وجود دارد ، که تمدن های پیشین به آن دسترسی داشتند؟ بعالوه اینکه ، غده صنوبری چه نقش هایی در تجربیات روحی- معنوی ما بازی می کند ، و ما چگونه می توانیم این را از لحاظ فیزیولوژیکی توضیح دهیم؟

یکی از قدیمی ترین مقاالت در مورد غده صنوبری نوشته های پزشک یونانی هروفیلوس )سوم قبل از میالد( ،�رگان شبیه میوه کاج را در بدن توصیف می کند ) که به اندازه ناخن انگشت کوچک( pineconeکه وی نوعی ا

که دقیقا به معنی میوه کاج است، گرفته می شود. آنگونه که پیشترpineaدست است. این اسم از لغت التین هم ذکر شد، این غده در مرکز هندسی حجم مغز است. ضمن اینکه از لحظ تکنیکی این غده بخشی از مغز

در کتابش )دی ام تیstrassman( محافظت نمی شود. دکتر BBBنمی باشد، چرا که توسط سد خونی مغزی )مولکول روح( در رابطه با موقعیت مجرد و منحصر بفرد و یگانه این غده در مغز صحبت میکند:

]. . .[” تمام بخش های مغز به گونه ای جفتی هستند به این معنی که همتاهای چپ و راست دارند، به عنوان�رگان مثال ، لوب های پیشانی چپ و راست وجود دارند، لوب های گیجگاهی چپ و راست. به عنوان تنها ا

عمیق بدون جفت در مغز ، در حدود دو هزار سال است که غده صنوبری به عنوان نوعی معمای کنجکاوانهآناتومیک باقی مانده است. هیچ کسی در غرب هیچ نظری نداشت که عملکرد آن چیست"

ضمن اینکه این غده در کنار مراکز هیجانی و احساسی مغز قرار دارد، که می تواند توجیهی باشد بر اینکه تجربیات روحی- معنوی محرک این همه هیجان و احساس است. در قرن هفدهم رنه دکارت در جستجوی

منشاء افکارمان بود، و اینکه این غده مجرد و منحصر بفرد می تواند مولد افکار باشد را مطرح کرد. دکارت

Page 2: در مغز ارگانی وجود دارد

عالقه مند موقعیت مکانی این غده در رابطه با مسیرهای سیال مغزی- نخاعی بود، و پیشنهاد کرد که هنگامی که غده صنوبری افکار را ترشح می کنند، از میان مایع مغزی- نخاعی عبور کرده تا مسیر خود را به بقیه مغز

David Wilcockبرساند. "تحقیق و تجسس بر میدان منشاء" از پر فروش ترین کتاب های نیویورک تایمز اثر در مورد این بحث میکند که غده صنوبری همان "چشم سوم" است که در هنگام تجربیات روح- نما و تجربیات

( ادراکات بصری را رقم می زند، و همچنین هنگامی که خواب میبینیم نیز، ترشحات این غدهNDEشبه مرگ )است که دخیل است، وی شواهد بیولوژیکی برای حمایت از ادعای خود ارائه می دهد:

"]. . .[ مشهود است که روابط متعددی بین غده صنوبری و شبکیه چشم وجود دارد. سالهاست که شباهت ها در توسعه و شکل کلی آنها آشکار بوده است. . . اگرچه غده صنوبری در پستان داران معروف به این است که

-photoبه گونه ای غیر مستقیم توسط نور تحریک می شود، اینکه همان پروتئین هایی که معموال در فرایند transductionدر شبکیه چشم وجود دارند، در غده صنوبری هم وجود دارند ، این احتمال را که وقایع نوری

( فرایندیphoto-transductionمستقیم نیز می تواند در غده صنوبری پستانداران رخ دهد را افزایش می دهد. ) است که طی آن سیگنال های نوری به سیگنال های الکتریکی )در سلول های استوانه ای و سلول های میله

ای( تبدیل می شوند.

این ایده به یک تئوری متداول در تحقیقات غده صنوبری بدل شده است. ضمن اینکه به نظر می رسد که این غده برای القاء و تبدیل سیگنال های اطالعاتی تعبیه شده است، دقیقا مانند شبکیه چشم، که سیگنال های نوری

تصاویر را دریافت کرده و به صورت سیگنال های الکتریکی به مغز می فرستد. دانشمندان بر این باورند که داخل غده صنوبری کامل تاریک و سیاه است، اما این پرسش مطرح می شود که اگر در درون آن هیچ نوری

برای اکتشاف نبود، چرا در بدن مان این چشم سوم به همراه سلول های دریافت کننده نور وجود دارد. آیا چنین ( ، خلق می شوند ازOBEامکانی وجود دارد که تصاویری که هنگام خواب و یا طی تجربیات خارج از بدن )

سلول های نوری درون غده صنوبری حاصل می شوند؟

(DMT این را مطرح کرده است که مولکول روح- نما و قدرتمندی به نام دی متیل تریپتامین )strassmanدکتر توسط غده صنوبری تولید می شود. این مولکول به گونه ای ذاتی در طبیعت یافت می شود، مثال در بسیار از

علف ها و ریشه درختان و حتی در بدن مان. گفته می شود تجربیاتی که توسط افرادی که دی ام تی خالص آزمایشگاهی را مصرف کرده اند، واضح و روحانی و تغییر دهنده زندگی شان بوده است. از آنجا که ترشح سراتونین و مالتونین در غده صنوبری شناخته شده است، دو پیام رسان عصبی که ساختار مولکولی بسیار

شبیه به دی ام تی دارند )که در مود و خلق و خو و چرخه های خوابی نقش دارند( ، تولید دی ام تی در غدهصنوبری نیز بسیار محتمل است.

برای افزودن به این راز، اجازه دهید تا تصاویر مشخصی که در هنر مقدس و معماری در تمام دنیا وجود دارد را می آید )میوه کاج( ، وpinecone از لغت التین pinealدر نظر گیریم. همانگونه که قبال هم ذکر شد، لغت

در کتاب تحقیق و تجسس برDavid Wilcockبنابراین در تمام جهان، میوه کاج معرف غده صنوبری بوده است. میدان منشاء ، یک فصل کامل را وقف غده صنوبری و نمادگرایی آن در سرتاسر تاریخ کرده است.

شاید یکی از حقایق آزاردهنده این باشد که چقدر کلیسای کاتولیک تصاویر میوه کاج را ترویج می دهد. با توجه به قرار دادن مجسمه غول پیکر میوه کاج در واتیکان، روشن است که این نوعی نماد بسیار مهم برای بنیان

گذاران اولیه کلیسای کاتولیک بوده است. آیا واتیکان، دانش مقدسی که تکامل جسمی و روحانی بشر را در بر تجسس بیشتری در این رابطه میکند، و تاریخ نوشته شده غده صنوبری را توضیحwilcockدارد، پنهان میکند؟

می دهد:

Page 3: در مغز ارگانی وجود دارد

�رگانی تصفیه ]. . .[” افالطون در کتاب جمهوریت )جلد هفتم( می گوید: روح از طریق این نظم و ترتیب ها ا�رگانی که ارزش حفظ کردنش بیش از ده هزار چشم بدنی است، چرا که حقیقت به شده و نورمند دارد ، ا

�رگان( آشکار می شود" تنهایی از طریق این )ا

در باب تاریخ مخفی بشر اینگونه گفته است: Manly P. Hallضمن اینکه محقق ماسونی

، که توسط بودائیDangma"]. . .[ هندو ها این را آموزش می دهند که غده صنوبری، چشم سوم است به نام �رگانی ها چشم همه بین خوانده می شود، و در مسیحیت به عنوان چشم واحد یاد می شود. . . غده صنوبری ا

است روحانی، که پیوند ارتباطی بشریت با الهیت است. . . "

کامال مشخص است که غده صنوبری در سرتاسر تاریخ مورد توجه بوده است، به همراه فلسفه های تمام�رگان و سفرهایی به سمت نورمندی روحانی بحث کرده اند. این امکان وجود فرهنگ هایی که در رابطه با این ا

دارد که غده صنوبری ، ارتباط ما با الهیت است و دریافت های بصری را در هنگام بسیاری از تجربیات متافیزیکی را موجب می شود. سوال بعدی که مطرح می شود این است که چرا مخفی نگه داشته شده است؟ تئوری های مدرن این را پیشنهاد می کند که مدارس علوم اسرارآمیز که برای هزاران سال پنهان بوده اند، نگه

دارنده دانش غده صنوبری هستند، دانشی که بسیاری از تمدن های کهن درک کرده بوده اند، و انجمن هایسری به منظور تسلط بر قدرت و کنترل، این اطالعات را از عموم مردم مخفی نگه داشته اند.

با توجه به این اطالعات ، اجازه دهید تا نگاهی بیاندازیم به تاثیراتی که محیط و رژیم غذایی مان بر غده صنوبری می گذارند. همانگونه که پیشتر هم گفته شد، غده صنوبری توسط سد خونی مغزی محافظت نمی شود که این خود موجب حساسیت و تاثیر پذیری مایع درون این غده، به ته نشست های مواد معدنی بر آن

شود. این مواد معدنی به صورت تکه های سفید سختی انباشته می شوند، که می توانند در تصاویر اشعه ایکس دیده شوند. یک تئوری پیشنهاد می کندکه مواد معدنی سنگین و مواد سمی که وارد محیط مانMRIو همچنین

شده اند و در نهایت به داخل بدنمان جذب می شوند، تاثیرات سوء و مخربی بر قدرت بالقوه غده صنوبری دارند. یکی از موادی که باعث تجمع مواد معدنی در این غده می شود فلوراید است. همانگونه که بسیاری از ما

( که به سالمت دندان هایمان کمکFDAاطالع داریم فلوراید ماده ایست تحت تائید سازمان غذا و دارو آمریکا ) می کند، و از پوسیدگی دندان جلوگیری می کند. فلوراید به داخل بسیاری از سیستم های آب همگانی آشامیدنی

آمریکا وارد می شود )به صورت سدیم فلوراید(، و پرهیز مصرف از این ماده شیمیایی را برای مردم بسیار دشوار می کند. می توان با اطمینان گفت که قدرت هایی که کنترل را در دست دارند ، از این فرایند انباشتگی مواد معدنی آگاه اند، و از فلوراید و دیگر مواد سمی برای تضعیف پتانسیل های واقعی انسان، بهره می برند.

اگرچه از جنبه مثبتی نیز به لطف اعتراض های انجام شده ، در طی پنج سال گذشته خارج کردن فلوراید از آب شهری در سرتاسر جهان افزاش چشمگیری داشته است. مردم در حال به دست گرفتن قدرتی هستند که الهام

بخش حق و حقوق طبیعی شان است.

اکنون ما متوجه هستیم که غده صنوبری مان می تواند رازهای نورمندی الهی مان را در بر داشته باشد، که از ابتدای تاریخ بشر ، مورد بحث و جستجو بوده است. بنابراین برای پاکسازی غده صنوبری مان چه می توان

کرد؟ برداشتن فلوراید اولین قدم بسیار بزرگ در این فرایند است. این پیام را به انجمن و خانواده خود Blue iceبرسانید، و شخصی باشید که موجب تغییر می شود. همچنین مکمل هایی مانند روغن ماهی بلو آیس )

skate fish oilکه به برداشتن انباشتگی مواد معدنی سنگین در غده صنوبری کمک می کند ، می توانند مفید ) باشند. علی رغم خواسته طبقه حاکم برای جلوگیری از انتشار اطالعات ، راه های بیشتری را برای ته نشست

(. در این عصر آزادی اینترنت و به اشتراک گذاریhow to decalcify your pineal glandزدائی این غده بیابید. ) اطالعات، آنها در حال باختن در این نبرد هستند. همچنانکه به عصر طالئی راه می یابیم، غل و زنجیر هایی که

برای هزاران سال ما را از حرکت باز داشته بودند را، می گشائیم.