50
دو/ تی بیدران مازنِ بومی های علی ا صَ غر م هجوریانَ ن ماری3131

M. Namari 12

  • Upload
    mnamari

  • View
    219

  • Download
    3

Embed Size (px)

DESCRIPTION

 

Citation preview

Page 1: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو

مارین هجوریانغر مصا علی3131

Page 2: M. Namari 12

چند اشاره 2

: ی گردآوری این شعرها در باره ای اشاره

ها گردآوری کرده و آن نماری اصغر مهجوریان را علی ی مازندرانیها این دوبیتی

را ی او من این شعرها با اجازه. را با صدای خود روی نوار ضبط کرده است

.آورده امروی کاغذ به

:این شعرها ی هایی در باره اشاره

بردن دست. ممکن است/این شعرها نا ریخت و روال اصلیاصل و یا یافتن -3

ها را آن توانسته هرکس می. است ها حتمی این شعرها در هنگام روایت آندر

شته باید باشدپندا آن شکلی که می و یا به دارد ای که خود دوست گونه به

وپیش ای پس کلمه: ست که هم هیچ دور نیرو در روایت پیش. روایت کند

بیتی دیگر منتقل شده/یک دو بیتی به/مصرعی یا بیتی از یک دوباشد؛ شده

بیتی /کار یک دو و ازاین شده درآمیخته/هم/بیتی به/هایی از چند دو باشد، تکه

مجاز، هایی بردن دست توان از حق ا نمیر کس هیچ .باشد ای ساخته شده تازه

گی ویژهگویا "اصال. شعرها بازداشت هنگام روایت ایندر معین و محدود

مجاز ردنب چه که ناروا و ناحق است نه دست آن. است گونه شعرها همین این

و تعیین مرز میان . این شعرها است زدن به/برد که دست دراین شعرها، بل

ها البته کاری است که نه آن بردزدن به بردن دراین شعرها و دست دست

حقیقی یا حقوقی، ،مرزها این است، که کسی یکی از این .همیشه آسان است

میان ها به بیتی/خودرا در لباس این دو بخواهد یک نیت شخصی یا اجتماعی

ها یبیت/در این دو ، و یا یک گرایش و یک فکر را«ستدربف»اصطالح به «مردم»

چنین گرایش و « مردم»ویا د که گنکالقاء راه چنین کند و وازاین«سازی/جا»

.اند فکری را داشته

.دقیق نیستند... ، و22ی ها از جمله شماره های برخی دوبیتی برخی بیت -2

که بلاند؛ چین نشده ها، گزینش و دست نماید که این دوبیتی چنین می -1

«های بومی دوبیتی»نام اند به که در جایی و از زبانی شنیده شدههمین

ها به لحاظ مضامین، یابد که این دوبیتی درمی خواننده. اند گردآوری شده

پستی . اند گونه و گوناگون ارزش، گونه لحاظ زیبایی و فن، و در نتیجه به

Page 3: M. Namari 12

چند اشاره 1

، و چندتای دیگر 29، 13ی های شماره هایی مانند دوبیتی مصمونی دوبیتی

.سر روشن است یک

ها ها و مصرع روی برخی بیت در روبه ند،ا کم جاها، که البته خیلی در برخی -4

و یا ام خودم شنیده یاام که ها را آورده رعها و مص ی دیگری از همان بیت گونه

.ام احتمال داده

: این شعرها «نوشتن»در هنگام ییها اشاره

:ها نشانه -3

مازندرانی ، که در زبان ـــ و __ ام میان را برای صدایی برگزیده __ این نشانه -

.صداهای اصلی است جزو

: کلماتی مانند را در نوشتن __ ی نشانه

. بوو، دووش، بزونه : ها فعل -

(شانه)مانند شونه: ها نام -

.ها سودمند افتد کلمه ترم تا مگر شاید برای خواندن بها کار برده به

مرکب را ازهم جدا در برخی جاها، برخی از کلمات( / )ی با کمک نشانه

، خش/نا: مانند. تر کند کار شاید خواندن را آسان که این این امیدام با ساخته

. . . -کیجا/چشه/سیو

.باشم روی کرده های صداها کمی زیاده کاربردن نشانه شاید در به -

:لهجه -2

، در کنار با خط کنونی فارسی مازندرانی کلمات در زبان صداگذاری روی

این زبان های دیگر لهجه نیز هست که حق زبانی، دارای این بدی های دشواری

واره این شعرها هم لحاظ صداگذاری در هنگام نوشتن ازاین. گذارد را نادیده می

، پدید ام آملی است که لهجه ،ی این شعرها دهنویسن ناگواری را در من احساس

.کسی نشود گی ناگزیر، سبب آزرده کار امیدوارم که این .است آورده می

ی آملی است ولی خیلی از رفته با لهجه هم ها اگرچه روی این دوبیتی نوشتن

.هم نوشته شده است ی مازندرانهای دیگر جاها ها با لهجه بیت

Page 4: M. Namari 12

چند اشاره 4

در چنین حالتی، سه پرسش . به چند شکل نوشتتوان را می برخی کلمات - 1

: آید در میان می

. کدام بهتر و زیباتر است -

. تر است کدام درست -

. تر است کدام عملی -

: مانند

: ملکی رضمی

؟ت یا ته: مال تو -

من یا منه؟ ؟مه یام : مال من -

؟نهت تن، ت، ته؛ یا :مال تو -

مفعول

؟ره مه یامر : را مرا، من -

؟ر یا ت ره ته: تو را -

:ضمیر شخصی

ته،: تو، -

:ها فعل

.نهیبو، بهیبو، دهیبو؟: بو، یا بو، دئی بو، بئی نئی: یا ، بو بو، دهی و، بهیب یهن -

ه، دهیمهمه یا نهیمه، بهیم ه، دهیم مه، بهی نهی

دئیین، بئیین، بئیتن: یا . . . هیتن، ودهیین، بهیین، ب -

مه؟ بمه، بی: بودم -

م؟ ا بچینیا م بچین -

Page 5: M. Namari 12

چند اشاره 2

: اسم

امشو ؟ یا امشو -

؟اویا ئو : آب -

؟زبونی زوونی یا هم هم. گونی گونی یا زنده گونی یا زنه زینده -

؟دار چارپی -دار چارپه -دار چاربی -چارویدار -دار ارویچ -چاربیدار -

:ها اضافه

ریکا ؟/هچش/سیو یا ریکا/چش/سیو -

سر؟ سر یا نماشون نماشونه -

:کلمات

؟:تی، چتی چه -

جای بخواسن، خوامه؟ بخاسن، خامه به: خواستن -

جای خواخر؟ خاخر به: خواهر -

- . . .

:ی کلمات بیگانه در باره -4

کنم یدی نیست، فکر میها هیچ ترد بودن آن هایی را که در عربی کلمه -4-3

ها، تا وقتی که خط نگارش مهکل نویسیم که اینب هایی همان حرفبا تر است به

: مانند.. شوند است، نوشته می کنونی کمی فارسی/ترعربی خط بیش ما همین

سب شکل را به توان و نباید آن و عربی است و نمی صبح همانصب، که -

.نوشت

« فرهنگ واژگان تبری» ی برجسته عربی است و متأسفانه در کار عینک، که -

.نوشته شده اینک : شکل به

شان ها و یا تعلق بودن آن ی عربی ها هستند که در باره ولی برخی کلمه -4-2

: ردید است؛ مانندهای دیگر ت به زبان

Page 6: M. Namari 12

چند اشاره 6

ی کلمه. تواند همان صندوق باشد نخ، که اگرچه نه صددرصد ولی میس -

ی عربی خدا و معین هر دو دارای ریشه ههای د صندوق را اگرچه کتاب

گونه ها را چه گونه کلمه هرحال، این به. دانند ولی در این، جای بحث است می

؟صندق سنخ؟ یا صنخ باید نوشت ؟

در زبان عربی و یا دیگر ریشهاگرچه هایی هستند که افزون براین، کلمه -4-1

. اند هایی پذیرفته شان دگرگونی کاربرد مازندرانیروند ها دارند ولی در زبان

:مثال

مبارک جای به موارک -

. ..از روی عمدهای سیاسی یا نژادی و هیچ ،کلمات های گونه دگرگونی این

ها، این کلمه ی کاربرد «حوزه»سبب دگرگونی در که خیلی ساده به تند بلنیس

ها و ها و نظام گی ا ویژهب ی زبانی و گویشی شان از یک حوزه سبب انتقال به

نوشتن. دیگر است زبانی و گویشی ی های معین به یک حوزه ها و سنت عادت

اند، این خوبی را زیری که پذیرفتههای ناگ بیگانه با همین دگرگونی این کلمات

شان در زبان شدن کارگرفته ت بیگانه برای بهدهد کلما دارد که نشان می

گونه، چه چهشوند و می فق دادهزبان، و گونه با خصوصیات این زندرانی چهما

ال، البته روشن است که این کار نباید ح درهمین. پذیرند ایی میه دگرگونی

. این کلمات را پنهان سازد نامه و اصل رد که شناسن انجام گیچنا

ساختن و آلودهکردن زبان و فرهنگ، است، که سیاسی ها این سبب این تأمل

های سازمانها و حکومتمطامع ی و بهسیاس های هدف فرهنگی به کارهای

کردن قربانی که جز بهکاری است ناروا ...های نژادی و سیاسی و به درگیری

ها، سال دراین .انجامد سیاست نمی/ومصالح قدرت پای مطامعفرهنگ در

و البته پیش کسانیهای مختلف، در استانشود، که می فانه فراوان دیدهمتأس

/کوشند بر امواج گرایش اجتماعی می های سیاسی، ها و حزب همه، دولتاز

هنگ بومی سوار و فر داری از زبان سوی پاس فرهنگی موجود دراین مناطق به

،سازی تدمق، سازی تاریخسازی، ب، ملترراه سیاست ضد عها را به شده و آن

ها خیلی دوست دارند آن .بکشانند مدارانه/قدرت/های سیاست سازی و پیشینه

Page 7: M. Namari 12

چند اشاره 7

هیاهوی ! بنویسند . . . و« منسور»را « منصور»، «مهمود»را »محمود» "ثالم

. پژوهنده و مدار/ی فرهنگ جاافتاده صدای جای مدارانه به/قدرت/سیاست

ای یا مصرعی را به گمان خودم نارسا دیدم، جلوی جاها، که کلمه در برخی -2

.ما هاشتگذ[؟]ی ، نشانهآن

نماری -م

3137شهریور

Page 8: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 3

3

خا/دل بوره ته ابرو! زلفون /سیو

خا/دل قی مشهورهعاش و ته من

نداینه عیبی قیعاش و ته من

خا/دل دوره که منزل هیبهمین ع

2

مهه در شونه ریکا/زلفه/سیو

جمه/بیته/، لشداینه تن/بلوری

ته همه نونچراغ و، د ش تهچ مه

!وون ته صابون، بشور شه جمهز مه

1

هاکردی شو وزرهر مه! چشمون/سیو

هاکردی دریو ره هسری مه چش

هاکردی پارو ره مه الکمه ، خد ره

هاکردی کهو ره مه دل گوشه

4

لکامشیر بخردی !چشمون/سیو

لقاب بهیمه ریکا/ابرو/سیو

لهاکردی باط بخردی و قسم

لقات ته بووئه مسق االهی

Page 9: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 9

2

هاکردی خاهون ره مه! چشمون/سیو

سرگردون هاکردی نوردی ره مه

هاکردی پنهون جا همه ره نوم مه

هاکردی خون هت، همردبم هاگ

6

مالد نهو ماه بزو سر، هستار

!بار کننهی ک قافله !خدایا

بمونـه شو یک هلقاف االهی

ه دمالدر فر و، دلس شومه من

7

ناخامه ره بونیمهر ر اینگد

ناخامه ره زوونی /مه المک

دیگر جای ،ه، دلدر جه این شچ ته

ناخامه ره گونی زنده این رگد

3

هاکنه بورع هسر شمه !کیجا

هاکنه نشون دتا خش هدامه

هاکنه ونتم سر ته ره قیعاش

هاکنه الگردونب ره جوونی

Page 10: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 31

9

بو سال بهی یک سهو شو مشویا

بو بهی الل وسه، تال یمشوا

بو بهی نفار باالی، منزل مه

بو بهی بال نازنین مه سرین،

31

ظلماته چی! داخ، شو امشوی

زیاده مغ دل مه تکه تکه

یاده ره مه ور دل کار ر موقعه

(؟)پوالده ور مه ،زنجیر و آهنی

33

ره په/ ههراز کمه داری /بیچار

ره سره گته کمه بازی /زه نوم

ره هدور سر دکارم سرخ گل

ره قپـه هسر بچینه ور مه دل

32

پیش کنه هر کرک سر وناو کیجا

!پیش برو یات منی یار هگا

سنگه همرمر سر/دل/ته اسپه

!بوریش تاپی تاپ من دیم/دتا ته

Page 11: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 33

31

خیابون/چار م مننیشه سر راه] خیابون/چار مشینن راهی سر

[دارون چاربی نم هاکنم گیر/خور دارون چاربی از کمه گیری/خور

مبهیر برار رهدار چاربی دومک

بهیرم یار شه خور ودم دم

34

!؟کنار کلوم مهنیش من هچن

!؟شمار ستاره مهاکن من هچن

مار بورده هرده و ترازی کشیش

[ویشار هنی جا/خو /یار شیرینه مه] ویشار هنی خواب شیرین یار از مه

32

!؟ره کتولی این مبخون من هچن

ره چتری بورم، که نارمه مال

شونه هزن چترره شه چتری

[ره داینه دوونه مس، مه شه هس] دیوونه هداین مره ،مس و خدش

36

کلی به کلی هسر شمه! کیجا

گلی به گلی هخون تال دتا

گلی ته نخون، گینه! تال/جانه

درد عاشقی؟ دره لته د مگر

Page 12: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 32

37

پچین/زهر/رز هشمه سر! کیجا

درین ام من بی! هاکن په ته درره

سرین مهاکن ره بال/ تنبل ته

!حکیم وومه من ،خش و/نا بووش ته

33

بهشنه قدم هسر شمه! کیجا

بهشنه گردن شه ره ته هر د بال

بهشنه مرهم ساکتی لشه د

بهشنه دشمن ر دلب ره داغ ته

39

تی ته بیارده جار پمبه ته! کیجا

بساتی رهخد سر ی نهآی بوردی

راضی وونه م ته براراگر دون

!لوطی خیاط و ایارمه هوس ته

21

من مبووش درخت آلوبالو

!من موشبو نصیب پسرعمو

ناخائه ره پسرعمو مه اگر

!من مبووش عمو جاروکش زن

Page 13: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 31

23

تنگ بیمار و دل مه بهی هوس ته

رنگ یکهروا مه بهی هوس ته

کن هفرهاد کو همن ت ،ته مه شیرین

سنگ مپوالد د هزم ،شیرین عشق

22

نشنه نشا! یار بالره شه

نشنه وشا، و سهم ،و تنک

صدری چپا و تنک و همـس و

!عروسی خرج بووئه االهی

21

وازی سمت بدامه راه هگسون

بازی کردنه وره ونوش دتا

سنگ و ترازی مکند ره راغون

عروسی یار بورم دسی/د

24

!آسمون مشوا فا داینهص هچن

ونچپ ونه، ماه، گسون و ،تارهس

ونچپ پیره، ماه، گسون و ،تارهس

چرون /شو شونه تا سحر نماشون

Page 14: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 34

22

هسمت تپ راه بدامه ره گسون

!بخته ماهه شیش نهونه دله بی

!جخته مه صب ههرچی صبر کم

!تهسخ هچن بوردن زن مسالا

26

!بهیته گلی بخونسنه هان

بهیته تلی ره راه مه سر

!تلی صحاب هاالهی بمیر

پلی شه یار بورم نشته مره

27

آواز ه بیتهمر خونش/زهر/ته رز

!باز ی همن بچ تیرنگ ی هته بچ

کشی مه ناز تو، ع که بییهقمو اون

!پیاز/تله مهسه بهی هت ساا

23

ور/و/ور همه سرش هامه سر

بر دل رهشمه ریکا کیجا امه

پر گل/سرخه امه کیجا مثل

!خر شهمیرزاد شمه ریکا مثل

Page 15: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 32

29

ره سخن عجب باتی، عجب باتی

!ره دهن ته م بزن نارمه چکوش

نال م نال هاکن نارمه تره چکوش

!بار م بار هاکن خر/ماچـه مثال

11

!ور اون/به/ئو من، و ور این/به/ئو ته

!یابوی نر سوار، من/رخ/ته شله

ماهی/هشور با سوار/رخ/ته شله

!حریف من نی ته سگ گیرنده،

13

!ناخانه رهآلوبالو دل من

ره ناخانهدخترعمو دل من

جوونه دخترعمو: باوئن همه

!ونهرسگ ماز و: که من گمه

12

!گردن/هاللی !های! گردن/هاللی

!کردن؟ نوونه، من چه اوالد تره

گردن ته مار دووئه ته گناه

!ت مردنقتا و هک دووئه هان

Page 16: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 36

11

ه دارمهنومز« چراتی» ،مه« چالوی»

دارمه هفیروز رنگوشتا د دس

!«چالوی»هلا، ننگ بیره رهشما

!غریبی شومه مه پارچه/جواهر

14

!نوونه در ته بوردن شونی؟ کجه

!نوونه رس ه،وین ره ته، چش دتا

[بو هتا بو/چار ه مهوس چش دتا] !بو هچهار بو ه مهوس چش دتا

[بو همال دود دتا و دتا پیش] !بو بتت مالد دتا، و دتا پیش

12

!سینه هدامه ره تی تی انار

«ننه جان»بال دوسنه بن/بازو

ونه ره مه دل و کچیک «ننه/ جان»

!ندنه ره مه( ؟)«خرن»دپدرنامر

16

باوم چی م، چهباو چی چه هندوم

!داوم یا همتی زن بورم هندوم

مدو بیگاری بیابون دربورم

!چی باوم ره کیجائون جواب کیج

Page 17: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 37

17

ئو ئه هیدر شی یمهبد ره کیجا

هافتوئ سر بیته صهغ مره

[هدووئ ، ماربمیره االهی پر] ه، پر دووئبمیره مار !االهی

[نئوئه گاری بوردمه، نا خواسه] !نئوئه ، مره ناگاری شومه خواسه

13

پل«لکونی» بدیمه ره کیجا

!کل مرغنه ، دسکا هپیل/هماس سر

شونی، ماه گل؟ کجه: وره باونه

!آمل/بزه تیل شومه در: تهئوب

19

کاله انار بدیمه رهکیجا

!پاره بیه دیم، بخرده رهانار

!مارره/هکفتال ونه ینوبورین ب

!هاده اماره و، عاروس هاکنه

41

بضغ هاکرده جامار کیجا شه

!بزع درمه، نکمه شی من: باوته

زا په ته همه سرون ته هم !کیجا

!ارزا وونه کری وچه ته! کیجا

Page 18: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 33

43

!وجین بیارده جار ته پنبه! کیجا

دیم/هته مخمل! کیجا بزو قرع

نگین گوشوار االهی بووام

!دیم/خملهچک هادم ته م دم به دم

42

دکته هاها، و رس نماشونه

دکته وا رهکنار بینج /سیو

بیرم لته رهکنار بینج /سیو

[بیرم کشه رهکیجا/چشه/سیو] بیرم عدهو رهکیجا/چشه/سیو

41

!بنالم من بل پشت کوه، تا جه این

بنالم من بل یابو، پشت زنجیل

صدا ندنه یابو پشت زنجیل

[خدا ندنه خوانه دل مه که اون] !خدا دنهن خانه مه دل چه اون

44

رون مازه سمت بدامه راه رهگو

زوون/هبلبل کا جونه/کچله

کالون هلی دم، دره ناحسر ته

[نووش پشیمون :بئو رهمه یاربور ] !پشیمون نوو :بئو رهیار مه بور

Page 19: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 39

42

سوئه ستاره عجب، و ماه عجب

حوئه مس بالش پشت رو مه دل

[هوئخ قتو چی: یین وبئ و بورین] !هخوئ قتو چی: ینوب رهیار بورین

[هکهوئ هسو وندل مه خاه مه] هکهوئ سه وندل مه خاه من

46

!مهاکن پاره پاره من ره شه دل

معاشقی ناله هاکن از دس

[!رهیار شه بئیر دس : گننه همه] !رهیار شه بهیر دس : گننه همه

![؟هاکنم هالل ترک گل تی چه] !؟هاکنم الله چتی ترک گل

47

!سره«کلک» تا مه روش/و/ مه رفت

[زهره سهو مه ئه خراکی هرچی] زهره وسه مه هرچی غذا خرمه

![قهره جا چه مه: ینیوبئ و بورین ] !قهره جا چه مه: باوین رهیار بورین

[!خالف شرعه؟ بئیتن /یار رگم] !خالف شرعه؟ نبهیت /یار رگم

43

وارش/نمه نم و سر نماشونه

گالشمن تن ! بووش گو ته! کیجا

خونش/زهر/زر کا جونه/لیکچ

!ره خش دیم/بچا مزه داینه چنه

Page 20: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 21

49

!ملا سر و اذان نماشونه

!ناح مدکن ره پیاله/چینی

باال زانوی مبهل رهته سر

![انح مدون ال /به/ ره ال زلف ته] !ناح ره کمه/ال /به/ زلف ال ته

![ناح مبهل ال /به /زلف ال ته]

21

شنبه پنج /جمعه که وونه بووشه

!ره تن بشوره مه یار بوره حموم

خنه لب داینه سر داینه انه اون

!بنه آیینه! مبمیر سوآل

23

!نمویی، یهبی سر وعده ته امشو

!نمویی، یهبی بال سر مه بال ته

!؟بر دل گر وعده ندایی جانهم

!نمویی؟ مه بی ردسرته د مگر

22

!نماشون جمعه بووئه وونه هک

!حموم بورهو، دس مه یار غسار

وونونپر از ج سردر حموم

![؟]نمایون دله! بالره هشه یار

Page 21: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 23

21

یارهد/دیار ستاره آسمون

!دینارهصد زن هفت/بیوه قیمت

!ئه غرغریو !نور زن ته بیوه

!ئه ه بغلیک! بور کیجاوچه

24

![خش/نا من بیمه ،هس عشقته ! کیجا] !خش/نا مهمن بی ،ته عشق از! کیجا

!کتاب هارش سه مه !ته ملازاده

خشره انه ته مه تب مدون اگر

!تش من شه خدره زمه، زنه /نهز

22

!بزونه چو مره هس هت! ورجان دل

بزونه دریو مره دشت بیتنه

بزونه لو دکردی مره پوتین

!بزونه درو هرچی حرف بزونه

26

!ربالغ مثال ته دلی دارمه

الی م خونابه دارمه همه رجیگ

باعث این کار !هاالهی بمیر

!اقبال مه نیبو وفا بی که اتی

Page 22: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 22

27

من ره کوچه، ته داینی ره راهسر

ره من شونه ته داینی، ره زلف/سیو

شونه بکشم بیار ره زلف/سیو

!سرمه دکشم ره چشمون/ته مسه

23

[؟]وسافس شو داینه دکتی/ماه شوی

روساع/پاپلی [؟]«دری ونج»اتاق

تا ونگ خروس مچنه من هنیش

!روز هاکردمه رهماه شو/تیر

29

!نوونه تومه، لو/و/ لیخیابون و

!توم نوونه وگله رفح یار مه

غریبون شام ره قسم دمه ته

!نده پغوم ره دشمنون و مه دوس

61

!بیمار و خسه مهبهی وسه ته

!دسه ریحان هدامه وسه ته

ره گهره وسه ه مار تهموقع ک اون

![ی عقدره خدا دوسه همن و ت] !خدا دوسه قدرهع همن و ت

Page 23: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 21

63

(؟)ئه وشی مه دل از غم! خداوندا

ئه کشیب /شم گل سرخ مثال

ره عاشقی دس بیر : نهگن همه

(؟)ئه دل بکشی چتی دس بهیرم

62

هاکرده پر ره مه دل وغصه غم

ره شل هاکرده لینگ/و /ت دسرکدو

کجه منزل هاکرده؟ چشمون/سیو

بلبل هاکرده سر/دار مره

61

سون بلبل به عاشقی هاکنه

درد دره مه دل، نکمه اساکه

!دتر نکنن بهوئین رهها زن

!ریکائون دل/ ریک خون دکردنه

64

چپونه یار مه، بمیرم شه یار

!غونهم/چل و داینه لله اتا

نهو، مثال چپی شونهحواص

رونه شاه مازه، انه نماشون

Page 24: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 24

62

مجنه کوه /کوه! هالرب ه یارش

!وجنه ره کت هبهیی گرم هوا

تجنه عرق، سوآل بمیرم

پجنه آلوبالو ثلدل م مه

66

(؟)انگل/چار هسه دارمه گو اتا

سلع ره، دتاره شیر دنهدتا

لحاص هاکنم ،و پشت کوه بورم

(؟)نظر مهدار ره عروسی خرج

67

[ !ازب/ ، لله!اباز/ ، لله!اازب /هلل ] !واز لله، واز و لله، واز و /هلل

شومه سرباز در ،مودر ب ورقه

رومهح غصه !غصه نخر !کیجا

هتموم سال/د رخ هادیره چ کاله

63

: د انهب مره عاشقی چیز در سه

!انهدر/ماه ،بون و دروازه ،سگ و

ره زر بون ره نون دمه، دروازه سگ

!ره فرو بر تو هم این ماه! اخدای

Page 25: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 22

69

!مه شم شم بکشیه، مل بمه انگور

چم مهبی جا ته، وچه بمه/خورده

برهم بزو ره میون هرکی امه

!بوو کم شرضا عمر شاه حق به

71

ره نارمه شه دل، دل بزومه/و /دل

نارمه ره منزل ،مه دکشی عمارت

مه چوب خلیلی دکشی عمارت

من در غریبی ،همه شه وطن و

73

خله راهه، جه من این ،جه و ته اون

سنگ سیاهه، کمرمیون کوه و

!ره بهیرین جمع بوین سنگ! فقونر

راهه /به/ چش الیتو یار در هه مک

72

[افشون هبو می، ره نتاشمه زلف] ]افشون هبو مو ره نتاشمه زلف

درویشون ره دس گیرمه سون کچکول

[گدایی مه، کسردر/شومه در] !یا علی: گمه ،سردر/شومه در

چتری/کیجا خیر هاکنه که بل

Page 26: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 26

71

«مسون الی»، من مجنی« الیش» ته

!شورون/نهدو ته، سر چشمه«شالی»

[عجب چمر دنه ته بال مرجون] ب چمر بمو ته بال مرجونجع

!«تهرون»درشومه ،بن ر بارطمه قا

74

[جمه/ململه نپوش: باونه هر ته] ! جمه/ململه نکن: ره باونه ته

!خنه کوهی نشو: ره باونه ته

کوهی شونه کوه ،بهار انه قردا

[خو چش نشونه ،و خنه تناری] خو چش نشونه ره خنه تناری

72

کوه سر ،و کوه و، سر کوه سر

نو چادر هن، دکشیکرد و گالش

کهو/ادرچ من، سفید/همه چادر

!تو مه خاطرمن مسکین نیشت

76

[بار یک سه غم بموئه! خداوندا] !بار یک به سه غم بمو !خداوندا

یار ، غممار و ، غمغم پر و

همار وونه چار ، غمپر و غم

هدل وونه پار! نئو رهیار غم

Page 27: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 27

77

مه نالش انه ،سر و نماشون

ورف و وارش انه ثلیله مگل

!نگهدار ره گلیله! خداوندا

[انه آیش صد کشتگلیله ق] من انه صد کشتنگلیله ق

73

!برسن ره راه اتا !خداوندا

!ره برسن ماه، مه تاریکی دکت

مه هالک خوی ،مه تاریکی دکت

!هم خراب خنه عاشقی ساز د

79

!هارش/ مه هارش، و بوردن /ته بوردن

وارش/مهن/ ، نمو آسمون/کهو

: سفارش هکم ره آسمون/کهو

!وارش ه، نخردر شونه ور مه دل

31

!ینکرد دوا کردهب درد سرم

!نکردی وا در، همتاریکی بمو

مه هالک خویمه، تاریکی بمو

!نکردی اوف، اولی بی یار

Page 28: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 23

33

!نوونه نم زمین نم/شو صب

!دم نوونه هم دلر، یا/خواسه/نا

لیمو/مثل نرسی یار/خواسه/نا

!بو نکنه و هرچی دس بزنی

32

!بورده ره پل موب ئو«هراز»

!بورده ره دل ور دل من و مه

!بسازین ره جمع بوین پل! فقونر

!بسازین ره دل ور مه دل من و

31

!ورنه گیر دل مره !مسلمونون

!ورنه گیر شب قجر قصر مره

، مه سر زنجیر ورنه«نهک» مه لینگ

(؟)وکیل ورنه سرهنگ پیش مره

34

(؟)یاری نوونه/غریب یار/غریبه

نوونه وفاداری یار، غریب

وفاداری بهیرم یار بورم

وفاداری بمیرم راه رس

Page 29: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 29

32

!هاکنه زار/و/چه زار ره عاشقی

هاکنهر تا شوی، و روشن روز

[آورد دارد می دوست کهرا کسی جانام دراین هرکس] هاکنهر ویشا خو از ره «محمد»

یار هاکنه دس من از ،شکایت

36

شونه مار آفتاب، سر و نماشون

توله مه دمال، و تفنگ مه دوش دره

آفتاب بورده مار !روتن ب تن !توله

!نفار کیجای بورین ره آفتاب

37

دکونه/عطاری مه، محله/باال

!شونه-انهور دل مه ،محله/پایین

نشونه یار بیری نیاگر خوا

!ره تن شونه ابرو، راه/و چش/سیو

33

!بیارین صندل، سرم درد بکرده

!بیارین طبیب از ملک اسکندر

؟طبیب از ملک اسکندرره کورمه

!بیارین ور دل ی خانه از دوا

Page 30: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 11

39

گردنتا حد بکرده درد سرم

!بمردن نهو ئهل برسیاج

!می نوجوون! نکوش اماره! اجل ] !می ما نوجوون! نکوش ما ره! اجل

![می رون گل مازه/ اما نشکوفته ] !می رون مازنده ی نشکوفته گل

91

!من مافشون هاکن/مه زررزری نا

!م منسر شو هاکن ره ته نماشون

دارمه یک جان خالی، انیدراین د

!م منهاکن ته قروون اگر خوانی

93

!یک عیبی داینه، امه لمپا، مشوا

!نداینه نفت هم، و تاه ک ،فتیله

رهکیجا/بوره بورین و بئوئین

!رهلمپا مها اتی نفت دکنه

92

!ونههوایی ش، مه دل! خداوندا

واحی شونهص ،نهیار امشو ا مه

!ناخوامه ره صواحی من !خدایا

!ره ناخوامه ی، جدایگردن/به/ بال

Page 31: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 13

91

!نکن ناله! ناله نکن! ورجان دل

!پاره نکن ره دل/امه بسوته

!گالب شیشه دل/وتهسامه ب

!تو ضایع نکن، ره گالب شیشه

94

«ال پره»ویئ نهر ا، دسر از اون

متکا مدکن بیرم رهونه پر

باال ارنف مد هب دم رهمتکا

!نیم الالکورجان ها من و مه دل

92

!گره ته مار! هته گر! کیجاجان

!هخال گر دل سر/ ته اسپه

مه سنگ مرمر، سر دل/ ته اسپه

!بر صنممه ه توومه، ه حیدرت من

96

خیاطی کمه، دری پنج اتاق

پوالدی سوزن، رخ منه پلی وچ

!شکاری/یقهمن بئوجم پیرهن

!عروسی ه، بورور دپوشه مه دل

Page 32: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 12

97

!مه کمینن در ، م«تالر»یته باال

مه من در زمین قلم، ته نارنج

[هاده، نارنج بچینم ره خم ته خال] مبچین نارنج! ل هاکنو ره الخته

!مدچین ره ته دیم خش تا صدوسی

93

ره بکوشن مه نهخواس سهو ته

دپوشن مه تن غریبی کفن

!کافور سدر هسه، غریبی کفن

!گور بورم رهته آرزو چتی

99

!هاها مهمن ز ،سر و نماشونه

وا/و ونگ کم ه ره تلم/یپاپل

!بروشین بیرین ره تلم/پاپلی

!تن دپوشین ترمه هایرین، مه یار

311

رهرکنا ، شهرغریبی دکتمه

مه دس و پا ره هزونن خلیلی

!باعث و بونی هاالهی بمیر

[در غریبی من ،ن ووط شههمه ] در غریبی من ،وطن و درهمه

Page 33: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 11

313

ماه تیار شش عاشقی هاکنه

د ماه آشکار، حلوتی و چارماه

!مار/سگه/پیره هبمیر االهی

!خوار/م خوارنشته من عاشقی هاکن

312

!هرزه کهنه دکردی شلوار/شله

!زه ومن بیتی وفایی هاکردی بی

ه غصهخیال نکن من خرم دل شه

!زه نوم ته، و ته نووئین سالمت

311

کا جونه/مسه بمه که، عموق اون

!گل هدابوم، خاک شیئه هوا ره شاخ

ورزا/پیره مهبهی من هاسا ک

!هدا بن جا خال/گال سر من

314

پایینی مهشی باالیی، مهدئی

قدیمی یار بخرده/ور ره مه

سلوم نکرده، بخرده/ور ره مه

!خون هاکرده خون ره دل/نازکه مه

Page 34: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 14

312

وشنه چراغ، خنه/باال/بلن

اشنه کتاب، بالره یار شه

ره نشنه مه هرچی چشمک زمه

!کشنه ره مه هناز و غمز ونه

316

!هم «کرکری»من، کوه بلن سر

!مه مشتری دارون، من/شما کیجا

!ریننهی مونه دارون/شما دوختر

(؟)رینره خنه نهی زن رسیده

317

!بورده وا وا بورده، ره دل مه

بورده وا لله وا ی ره دل مه

بورده ره آسمون روجا دل مه

!بورده کیجامردم ره دل مه

313

!وومه بنده نه من ته! مار زن/جانه

!وومه چوبه/ چار ی ته در و دروازه

!وومه دونه سنخ انبار ته

!وومه نومزه کیجای/خوارکه ته

Page 35: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 12

319

!رهسر/بومه ته بوم چو/عنابه

!رهسر/کیمه ته بوم سو/هچراغ

!رهسر/کتی ته بوم تال/الری

!رهسر/، دلکینه رمبی م،بحون

331

سمت کوه یهشی مهبدی کیجاره

!نو ی نومزه بوئه ره موارک ته

تیبهیته یار یههال سال نهی

[مواتا نی ننرز ته یار ،ته و] !یک مو به ارزین نمی ته یار ،ته و

333

شآی امه ئهبمو، شلوار/شله

من دارمه خواهش ،جا ته !کیجا/مسه

!نش ره بنه ره زمه، اتا حرف ته

!خش هبیر مره: بئو ره بور شه مار

332

بندون/آب زیر نهبهی ره زمی

[کیجائون/مسه نهباالیی، شون] کیجائون/مسه شونه، باال هون

!هوا کن مرغ ره ه مهت! حدایا

!کیجا کن/گردن مسهبر د بال

Page 36: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 16

331

!ئه چی ندومبه ره مه! حداوندا

!یه کی دل، ندومبه مه قبولی

.[ گوید ، میدارد دوست که شکلی به هرکس...ریکا/بابلی کیجا،/ساروی] !ریکا/مه دل، آملی قبولی

ئه؟ چی هخوانه، شمار ریکا مره

334

شونه ی شاه انه ماشین از حطه

[کشتی(: روسی)، «پرخود] شونه انه پشت دریا«خودپر»

شونه انه هوا روی، طیاره

!شونه انه کیجا ریکا از عشق

332

هاکردیقبول ره مه! چشمون/سیو

ردی؟نک ره وفایی بی شه فکر

!ردههاک عمو ته ررهی کا همه

[ره کهو هاکرده مه دل گوشه] ردههاک هوک ره دل ی گوشه مه

336

ردیهاک فکری ره ته مه! کیجاجان

!ردیهاک کلی/کنگلی ره دل مه

هاکردی ره دشتی مه، کوهی بمه

!هاکردی ککی ماه/نورزه ره مه

Page 37: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 17

337

!ره روی/شب الهک اینگومه/سر

ره عاشقی ته نردبوم مه دکشی

پله پله به نردبوم مه دکشی

!ره دل/هجان ته رمتی دس بهی چه

333

سه گری سر، یک مهره بیت زمین

!صدری/سرخه ،من مهاکن ره دله

«سرداری»وینه سلطان هره ک نصف

عروسی خرج ونهم نصف دیگر

339

[گو نهدوس گو ره کاله زمین] گو مدون گو، ره کاله زمین

!شو ه وونهنا ک، توم وونه نا زمین

ئو آسمون ته برس !خدایا

!خوسر بال یاد بموئه ره مه

321

!ونه ره مه ی تش ته سره! کیجاجان

!ونه ره مه خش تا تش، د عوض

!انه ته مار در هادم، ره خش مبیی

!انه خجالت ره مه زنه، ره ته

Page 38: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 13

323

ئهحال دنی ره شومه، مه باال/باال

ئه، مه یار دنیلهمح/پایین امه

ئه ه تلیمه ،حیاط پشت شومه

!ئه بدی ره مه ریکا/شورا/ره زلف

322

وا، وا دکته ،سر و نماشون

یه شمه کدخدابی بخواه ره مه

صدا کرده چو دوسه، چو ره مه

!وا/و ونگ کرده، سر یار پچیم مه

321

[ونه اشکار بووم، صحرا دووام] دووام صحرا، بووم آشکار وسه

[ونه کوتر بووم، هوا دووام] وامدو هوا، بووم کوتر وسه

دووام پا ته، بووم اهیس کفش

!راه دووام هم ههرجا شونی، تن

324

!ره کاری دارمه برو، ته! کیجا/خواره

من یاری دارمه نئو نشو حنه

وونه رسوایی! نئو نشو حنه

!وونه جدایی، میون امه رآخ

Page 39: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 19

322

!دروئه همه گنی، هره ک ایهان

رو ئه/هماه ، ومهیار بیت اتا

!کهوئه قدری، نارک دیم ونه

!وئهت/گاز مه همه خدا دونه،

326

ونگه/هونگ مه، سر و نماشون

!زنگه گردن تلم/اشکاری

!قشنگه چن ه مال پشت کیجا،

!همه اسب تنگ گسه دوش نهو

327

!نسوم انجیل ه،کیجاجان سر

!دوشون/دسه ده دس دره کیجای

ش من هادم سوآل و دهوند تا خ

!شوم ، اتا منمه چاشت بوو اتا

323

!روشن بیهرق ب/آمل چراغ

ریشماو مثل هدا کاغذ ،ور دل

!؟م، کاغذره هارشته عکس و هچن

!؟مبکش ره انتظاری ته چنه

Page 40: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 41

329

!لله اتاره گمه، اتاره من

محله/بورده غریبه ،ورجان دل مه

وطن ندومه ته من ره غریبی

!دم ندومه همه نت ره غریبون

311

! داینه د چله دار/ساری سور

داینه لونه ونه سر د تا بلبل

داینه وچه ی ناله، بلبل اتا

عاشق،گوم گرده داینه ،اتا بلبل

313

نه مهموندهی هسر هشم دیشو

خواخرون ته، ته برار و، ته پر و

!گوم هبو نوم االهی ته برار

!ه تومردته مار منه عمرره توم هاک

312

!مهاکن ماله ره کاله زمین

مهاکن ناله عاشقی از دس

خواه رم دلنهی ه عهد هاکنهمن ک

فاو ئهدنی کیجاره مردم

Page 41: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 43

311

تیل بیه بنه ،وارش بکرده و

!خورگیر مه ناخش بیمه، نموئی

گیر دل مهبهی جا ته خدا دونه

!راسی مهبهی گته/ گته سد

314

؟کیجا یاد داینی، سر و نماشونه

باال/ته پله ی پایین، من پله

!دوا ته هاده چو/پله االهی

!ریکا/نخشه هاده خش ره ت ه دیم

312

!؟وناله ته آه ئه چی ره ته! کیجا

!وارهق/و بد سر/کله مردی ته

هته پر و مارر ههی بمیراال

!ریکاره/کله بونب/ندا ره ته

316

!فهمیده/کیجا منی یار اگر

!خریده امه، لچک/گرتی سر

تی تی ، انارلچک/گرتیسر

!بوتی ره دل مه !سگ دتر/پدر

Page 42: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 42

317

!کیجا/خواره ای، منی یار اگر

!ال هاکن سه مه ره خنه باالی

باال بوریم پله پله، من و ته

![یا بوریم هی/و، خو ته بال مه سرین] !الال هاکنیم، و سرین ته بال مه

313

بهار امسال بمردمه اگر

!آزدار/هنهاون ک هاکنینقبر ره مه

بار کولی و کوچ، ین، بیبورن ،سر مه

![و بمرده عشق شه یار: بئوان ] !یار بمرده عشق اشقع: نبئوا

319

مه اشرفی انار من: ته گتی

مه قیقتیح ته یار من: ته گتی

.مهشو دنی/ته یک من بی: ته گتی

!مهبدی ره وفایی بی ته اسا

341

![یار بویی، من پیر نوومه تا ته مه] !نوومه پیر من، منی یار اگر

نوومه سیر مبوین ره ته روز/شو

!اماره ور دل، هرچی حرف بزنی

![گیر نوومه سه، دل و حرف من ته] !گیر نوومه ره دل ته های حرف من

Page 43: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 41

343

گیر گیر و شب شب داری کمه چاربی

!زنجیر هکمرر ته،بی« یاسه»ره دس

!تیر هبخر دل دشمنون شما

!پیر مهبی زار/زار ،و مزیر من مرد

342

!ته من نوکر !بلن/قد کیجای

!ته مادر بر کمه سال خدمت سه

نهیرمه سال خدمت کمه، مزی سه

!ته سر قربان من و مه مز، یه

341

!نموئی بیه، ته پونزه پنج سه

!نموئی بیه، ته سیزه/ماه/تیر

خرمن وعده هدائی سر ره مه

!نموئی بیه، ته بزه/کر خرمن

344

؟دردره شه دل ماوسه بئ کنه

؟ره شه رنگ زرد ماوئسه ب کنه

داییداغ ج دل مه فلک بشته

!ره شنه شه ولگ ،ماوئه بدارس

Page 44: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 44

342

سه بئوام شه دل دردره؟ کنه

ره؟ سه بئوام شه رنگ زرد کنه

: هزردر/جمه مه وئینبئ و بورین

[؟] حق بورده رهمگه ته چش سو

346

ویشار هاکردی ره مه !نخون! بلبل

یار هاکردی فکروخیال ره مه

خار هاکردی/نا ره مه حال خار

!هاکردی الل ره زوون/مه بلبله

347

!ره با کارد بکوشین مه! مسلمانون

!دهات بروشین ره بورین مه گوشت

دهات به دهات ره بورین مه گوشت

!زیاد یارره کم هادین، مه ره همه

343

!اله نکنن ناله نکن، !ورجان دل

!پاره نکن ره دل/امه بسوته

گالب شیشه دل/امه بسوته

!ایع نکنض ته ره گالب شیشه

Page 45: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 42

349

بورهبور ابرو ته! چشمون/سیو

گوره تا لب ه عاشقیوت من

وته عاشقی تاب نهینه تاب من

[؟]کتاب/جوهری هئبهی عاشقی

321

کتوله مه یار مخونب کتولی

دوره مه منزل مغریبی بخون

والیت بورم مکتولی بخون

جکایت سه دارمه شیرینیار شه

323

کتوله مه یار مکتولی بحون

مه منزل دوره مغریبی بخون

وناله با آه مغریبی بخون

پاره نوونه و سنگ دل آدم

322

رمره بهی عرض من تنه! کیجاجان

رمبهی ره مرز زمی/کاله ته

نشا/همسه، و زمی/کاله ته

!ماشات مبیی مجی/صحراسر ته

Page 46: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 46

321

[ونگه/کوه تک مه کلی/بلنه] ونگه/کلی مه بلن کوه سر

زنگه گردن تلم/اشکاری

!بروشین ره بیرین تلم/اشکاری

!دپوشین طال رهدتر عامی

324

هو بوره یار بهیر: نبوی یارره

هبهیر خار اگه من بد بمه، و

هبهیر شلوار شفتالوره گل

[؟. . . . . . . . . . . .] . . . . . .

322

!چپون ، یاریرینیار نئ !رفقون

راه حیوون هم : هصواحی که شون

بیابون خرس : نماشون که انه

[؟. . . . . . . . . . . . . . .] . . . . .

326

میرزا یار! رینیار نئی! رفقون

مغازا دم صواحی که شونه

(؟)با ثبت و سیا ه انهنماشون ک

(؟) . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

Page 47: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 47

327

کاسب یار رینیار بهی !ونرفق

هدکار شالی: ه شونهصواحی ک

بناله ه ورت : ه انهنماشون ک

[؟. . . . . . . . . . . . . .] . . . . .

323

ته پلی بییم قصد هاکنه امشو

!گلی بال بیه بخردمه بنه

گلی دینگومه مهدوس ره بال

!ته پلی امه شکسیب با بال

329

د دس داینی د جوله !وچه/گالش

!رهگو/گالشی کنی، رازونیاز

جوره چی عاشقی هاگر دونی ک

[؟]رهوگو گالش دهی می گله به

361

پرده/بلنه خنه/باال/بلن

هر ده به هر ده هنیشیم هوت من

دگرده بآفتا تا هنیشیم انه

![؟] بترکه دل عاشقون تموم

Page 48: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 43

363

پرده/بلنه خنه/باال/بلن

هر ده به هر ده نهد تا خواخر بی

پرده هاکرده جا مه خواخر/کچیک

!بورده ره دل منه خواخر/گته

362

پر بزو اله، سر و/نماشونه

سر دنگ بورده هتبی ره جنبی کیجا

راه سر رمبی بوم پلنگ نر

سر دل/اسپه هادم ره د تا خش

361

بوسال بهی یک وسه شو امشوی

بوالل بهی هبه کوس امشو، تال

و ونگب ه نکرد شو امشوی تال

تنگ دل بوئیمنی ورجان ومه دل من

364

دره گو/تلم اتا لهمح امه

!دره دو/ورزا دمبال/سگه/پیره

!رهکا مه جونه برسن !خدایا

!رهورزا /پیره بزنه تک کله

Page 49: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 49

362 [ی خود روایت کرده این دوبیتی را هم هرکس به سلیقه]

مو ره ته سر مهعاشق بی: اول

رو رهو اب چشم مهعاشق بی: دوم

وگو ره گفت هت مهاشق بیع : سوم

![لیمو ره/جفته مهعاشق بی: چارم] وخو ره ذات ته مهعاشق بی: چارم

366

داینه دروازه شه کنه هاون سر

سر غمزه داینه شه کنه اون کیجا

تازه داینه می، و ره بشوردهسر

مزه داینه چی نباخت ونه ور

367

[من ته پسرعمو مه! دوخترعمو] من ته دوخترعمو مه! پسرعمو

لمو مه من ته، قلم ته نارنج

[نارنج بچینمخم هاده ره خال ته] ملس هاده نارنج بچین ره خال ته

[دیم دچینمره ته تا خش صدوسی] مبوین ره ته وونه روز یک مگر

363

کچه/شهره من چله،«ازدار»ته

وچه/کیجا من و، مردی/ته پیره

!شه کای چینه چپا: ونینائ مگر

![شه کیجای/قشنگه ریکا/خاره] !هش ریکای/قشنگه کیجا/خاره

Page 50: M. Namari 12

های بومی مازندران بیتی/دو 21

369

! ریکا/مقبوله الیجه، ته قوا

! ریکا/مقبوله !وجه یک گردن ته

خواه دل من تنه ماگر خوانی بو

! پناه بر خدا هاکن، جه بینج همین

371

شونهانه کم، کوچه امه ،کیجا

نه شونها ودم دم ،دنه غال

شونه نم انه، کنار چش/سیو

انه شونه دل غم خدا دونه

پایان